پس از انتشار اخباری درباره کمبود شدید ناوگان حملونقل ریلی در ایران یا مشکلات فنی آخرین هواپیمای بازمانده در خطوط هوایی آسمان، حالا مدیرکل گردشگری داخلی در وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی ایران، یک بار دیگر ابعاد تشدید بحران بزرگ در گردشگری ایران را روشن کرده است.
مصطفی فاطمی روز چهارشنبه ۲۶ شهریور تاکید کرد که «مدیریت گردشگری در کشور ما تبدیل به مسابقه مدیریت بحران شده است.» به گفته او، نهتنها زیرساختهای هوایی و ریلی ایران پاسخگوی حجم تقاضای شهروندان نیست، بلکه از بین رفتن شمار زیادی از جاذبههای طبیعی کلیدی مانند زایندهرود یا دریاچه ارومیه، شهرهای گردشگرپذیر را بیرمق کرده است.
او با هشدار نسبت به «نمودار سینوسی سفر» گفت: «در اصفهان حدود ۳۰ هزار تخت اقامتی وجود دارد، اما در زمان پیک سفر این شهر به ۶۰ هزار تخت نیاز دارد. یک ماه بعد همان تختها خالی میمانند. یا مجبور میشویم در زمان اوج سفر از آموزش و پرورش، خوابگاهها و ادارات کمک بگیریم، اما بلافاصله بعد از تعطیلات همهچیز خالی است و هتلداران ناچارند نیروهایشان را تعدیل کنند.»
این بحران صنعت گردشگری در ایران وقتی با دستاوردهای کشورهای همسایه مقایسه میشود، عمق فاجعه را آشکار میکند؛ بهطور مثال عربستان سعودی با جهش خیرهکننده در جذب گردشگر و یا ترکیه با رکورد ۶۲ میلیون گردشگر در سال ۲۰۲۴ هرکدام در حال تثبیت جایگاه خود بهعنوان مقصدهای جهانیاند. در حالی که ایران با تمام ظرفیتهای تاریخی و طبیعی و علاوه بر دارا بودن بزرگترین دارنده همزمان ذخایر نفتی و گازی جهان، به دلیل ضعف مدیریتی، نگاه سیاسی خاص و قوانین بازدارنده و سرکوبگرانه، در پایینترین پله رقابت ایستاده است.
مدیرکل گردشگری داخلی در وزارت گردشگری ایران به صراحت اعتراف کرده که ناوگان هوایی و ریلی ایران توان پاسخگویی به نیاز مسافران را ندارد و معتقد است که راهکار کلیدی برای کاهش نوسانها در فصول مختلف سال هم «ساماندهی تعطیلات» است؛ لایحهای که مجلس تصویب کرد، اما دو سال است در مجمع تشخیص مصلحت نظام معطل مانده است.
فاطمی میگوید اگر این لایحه تصویب میشد، تعطیلات دو روزه آخر هفته میتوانست هزاران اقامتگاه خرد و بومگردی اطراف کلانشهرها را پر کند و در فصلهای کمرونق نیز با جذب گردشگر خارجی، ظرفیت هتلها و زیرساختها حفظ میشد. اما بلاتکلیفی کنونی باعث شده هم کسبوکارهای کوچک آسیب ببینند و هم سرمایهگذاریهای کلان بینتیجه بماند.
ادراک امنیت؛ کلیدی که گم شد
مسئله امنیت، به اذعان معاون گردشگری وزارت میراث فرهنگی ایران، کلیدیترین عامل برای توسعه گردشگری است. او یادآوری کرده که در سال ۱۳۹۸ ایران نزدیک به ۹.۸ میلیون گردشگر خارجی داشت، اما یک حادثه امنیتی علیه چند تبعه آذربایجانی در ساختمان سفارت این کشور در تهران، بهتنهایی موجب کاهش ۱.۸ میلیون گردشگر شد.
از آن زمان، بازداشت اتباع خارجی و دوتابعیتی، هشدارهای سفر از سوی دولتهای اروپایی و سایه سنگین تنشهای منطقهای، چهره ایران را برای بازارهای جهانی تیره کرده است. حتی گردشگران کشورهایی مانند جمهوری آذربایجان، عراق و ارمنستان که بازارهای طبیعی ایران محسوب میشوند، در نتیجه سیاستهای جمهوری اسلامی، تمایلشان به سفر به ایران را از دست دادهاند.
«چشمانداز ۲۰۳۰» عربستان و خلق تجربه
این در حالی است که عربستان سعودی در چارچوب برنامه چشمانداز ۲۰۳۰ خود با سرعتی حیرتآور در حال تبدیل شدن به مقصدی جهانی است. این کشور در سال ۲۰۲۴ میزبان بیش از ۱۱۶ میلیون بازدیدکننده، از جمله نزدیک به ۳۰ میلیون گردشگر خارجی بود. سهم گردشگری در تولید ناخالص داخلی عربستان هم از ۳ درصد در ۲۰۱۹ به بیش از ۱۱ درصد در ۲۰۲۳ رسیده است.
از طرفی برنامههای فصلی مانند «زمستان ۲۰۲۵» و «موسم ریاض» به صورت تقویمی طراحی شدهاند تا در فصلهای کمرونق، جریان سفر را حفظ کنند. پروژههای عظیم نئوم، دریای سرخ و العُلا تجربههای متفاوتی را از گردشگری سلامت تا کمپینگ لوکس در طبیعت بکر خلق کردهاند.
همزمان، عربستان با ابتکار شورای همکاری خلیج فارس در حال اجرای ویزای یکپارچه منطقهای به سبک شنگن است؛ اقدامی که سفر به چند کشور خلیج فارس را تنها با یک ویزا ممکن میکند و رقابت را برای ایران دشوارتر خواهد کرد.
ترکیه هم در سال ۲۰۲۴ میزبان بیش از ۶۲ میلیون گردشگر بود و درآمدی بیش از ۶۱ میلیارد دلار کسب کرد. این رکورد در شرایطی به دست آمد که این کشور همچنان با بحران اقتصادی و تورم بالا دستوپنجه نرم میکرد. اما انضباط در تقویم تعطیلات، زیرساختهای هوایی و ریلی گسترده، تبلیغات پرهزینه (۱۰ دلار برای هر گردشگر در مقابل ۳۰ سنت در ایران) و آزادیهای اجتماعی و فرهنگی، ترکیه را به مقصدی پایدار و محبوب در سطح جهان تبدیل کرده است.
سیاستهای بازدارنده داخلی و تنشهای منطقهای
فراتر از ضعف زیرساختها، سیاستهای جمهوری اسلامی در ۴۶ سال گذشته نقش اساسی در نابودی گردشگری ایران داشته است. قوانین سختگیرانه مذهبی مانند حجاب اجباری، ممنوعیت مشروبات الکلی و کنترلهای گسترده اجتماعی تجربه گردشگری را محدود کرده و ایران را در برابر رقبای آزادتر منطقه به نقطه ضعف کشانده است.
سیاستهای جنگطلبانه علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی و هزینههای سنگین برنامههای موشکی و هستهای، که به تشدید تحریمهای بینالمللی انجامید نیز بهطور مستقیم سرمایهگذاری در گردشگری را مسدود کرده است. جنگ ۱۲ روزه جمهوری اسلامی با اسرائیل در تابستان ۲۰۲۵ نمونه بارز همین سیاستها بود؛ هشدارهای سفر فوری، لغو پروازها و بیمهنشدن سفرها موجب شد هر گردشگر خارجی از سفر به ایران هراس داشته باشد.
اکنون هم با احتمال بالای اجرای مکانیسم ماشه و بازگشت تحریمهای سازمان ملل، خطر درگیری نظامی تازه افزایش یافته است. چنین وضعیتی نهتنها گردشگری بینالمللی ایران را فلج میکند، بلکه همان بازارهای شکننده همسایگی را هم نابود خواهد کرد.