همزمان با سفر مسعود پزشکیان، رئیسجمهوری نظام ایران، به چین برای شرکت در اجلاس سران سازمان همکاری شانگهای، رهبر جمهوری اسلامی، علی خامنهای، بار دیگر بر اهمیت عملیاتیکردن «سند همکاری راهبردی ۲۵ ساله ایران و چین» تاکید کرد.
او در پیامی در شبکه اجتماعی ایکس نوشت: «ایران و چین با سابقه کهن تمدنی در دو سوی آسیا، قدرت تحولآفرینی در صحنه منطقهای و جهانی را دارند. عملیاتی کردن تمامی ابعاد توافق راهبردی، این راه را هموار میکند.» انتشار این پیام به زبان چینی نیز نشان داد که تهران میکوشد سفر پزشکیان و حضور او در این نشست را در چارچوب سیاست «نگاه به شرق» برجسته کند.
اجلاس شانگهای در روزهای ۳۱ اوت و اول سپتامبر در شهر تیانجین چین برگزار میشود و رهبران بیش از ۲۰ کشور، ازجمله روسیه، چین، ترکیه و هند، یعنی ولادیمیر پوتین، شی جینپینگ، رجب طیب اردوغان و نارندرا مودی، در آن شرکت کردهاند. این سازمان که در سال ۲۰۰۱ برای گسترش همکاریهای امنیتی، اقتصادی و سیاسی میان اعضا تاسیس شد، اکنون حدود ۴۰ درصد اقتصاد جهان و بیش از ۲.۵ میلیارد نفر جمعیت را دربر میگیرد. با این حال، پرسش اصلی کارآمدی واقعی آن بهعنوان جایگزینی برای نهادهای غربی است.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
مسعود پزشکیان صبح روز یکشنبه نهم شهریور تهران را به مقصد پکن ترک کرد. بنا بر اعلام سفارت جمهوری اسلامی در چین، سفر او چهار روز به طول خواهد انجامید و علاوه بر سخنرانی در نشست اصلی، دیدارهایی دوجانبه با رهبران کشورهای مختلف، ازجمله شی جینپینگ و ولادیمیر پوتین، خواهد داشت. گزارشها حاکی از آن است که در دیدار با پوتین، برنامه هستهای جمهوری اسلامی نیز محور گفتگوها خواهد بود، موضوعی که در شرایط فشار فزاینده تحریمها و فعالشدن سازوکار ماشه برای جمهوری اسلامی اهمیت ویژه دارد.
تحلیلگران بر این باورند که نشست امسال شانگهای بیش از هر چیز نمایش اتحاد پکن و مسکو در برابر غرب خواهد بود و در همین چارچوب برای جمهوری اسلامی نیز امکان گفتگو با رهبران چین و روسیه فرصتی حیاتی به شمار میرود تا از انزوای بینالمللی خود بکاهد.
بهرغم تبلیغات گسترده تهران درباره «همکاریهای راهبردی»، مرور رخدادهای سالهای اخیر نشان میدهد که چین تمایل چندانی به سرمایهگذاری جدی در ایران ندارد. سند همکاری ۲۵ ساله، که در فروردین ۱۴۰۰ امضا شد، قرار بود به سرمایهگذاری ۴۰۰ میلیارد دلاری چین در ایران بینجامد، اما بنا بر دادههای رسمی، طی سه سال گذشته سرمایهگذاری مستقیم پکن در ایران افزایش محسوسی نداشته و به ۱۸۵ میلیون دلار محدود مانده است. در مقابل، چین روابط اقتصادی و تجاریاش با کشورهای عربی خلیج فارس، بهویژه عربستان سعودی و امارات متحده عربی را بهسرعت گسترش داده است.
اظهارنظر اخیر حسین سلاحورزی، رئیس پیشین اتاق بازرگانی ایران، نیز بازتاب همین جایگاه حاشیهای جمهوری اسلامی در نگاه پکن است. او در شبکه اجتماعی ایکس نوشت که زمان دیدار پزشکیان با رئیسجمهوری چین تنها پنج دقیقه خواهد بود: «این همان تصویر واقعی جایگاه ما در نگاه پکن است، نه آنچه در تبلیغات داخلی روایت میشود.»
حضور پزشکیان در شانگهای در شرایطی است که دولت او با بحران اقتصادی، اعتراضهای گسترده شهروندان، کمبود چشمگیر در حوزههای انرژی و آب، و کاهش شدید ارزش پول ملی و فشار تحریمهای غربی دستوپنجه نرم میکند. در چنین وضعیتی، تهران همچون دولتهای پیشین، میکوشد با تکیه بر نهادهایی چون سازمان شانگهای و بریکس، نشان دهد که گزینههایی برای تعامل جهانی دارد.
پزشکیان نیز پیش از این سفر تاکید کرد که اجلاس مذکور «فرصتی برای چندجانبهگرایی در برابر بلوک غرب» است و میتواند به صلح، امنیت و رفاه منطقهای کمک کند.
با این حال، مرور وضعیت ایران پس از عضویت دائم در سازمان همکاری شانگهای از سال ۱۴۰۰ نشان میدهد که سهم ایران از تجارت با اعضای این سازمان همچنان بسیار ناچیز است. کشورهای عضو، برخلاف روایت جمهوری اسلامی، نهتنها روابط گستردهای با آمریکا و اروپا دارند، که اغلب تمایلی ندارند مناسباتشان با غرب را فدای همکاری با تهران کنند. برای بیشتر آنها، شانگهای بیش از آنکه یک بلوک جایگزین واقعی باشد، ابزاری برای تنوعبخشی و افزایش قدرت مانور در برابر واشینگتن است.
از سوی دیگر، اختلافات داخلی میان اعضا نیز همواره نقطهضعف این سازمان بوده است. نمونه بارز آن امتناع هند از همراهی با مواضع چین و روسیه در برخی موضوعات، مانند محکوم کردن حملات اسرائیل به ایران، است. همین اختلافها باعث شده است که برخی کارشناسان سازمان همکاری شانگهای را یک «سکوی پراکنده» بدانند که بیشتر بازتابدهنده منافع ملی اعضاست تا یک بلوک منسجم در برابر غرب.
اما به نظر میرسد برای جمهوری اسلامی، حتی حضور نمادین و گرفتن عکس یادگاری با رهبران چین و روسیه، فرصتی برای تبلیغات داخلی و نمایش «شکستن انزوا» به شمار میرود. خامنهای در پیام اخیر خود بار دیگر سند ۲۵ ساله با چین را نقطه اتکای استراتژیک معرفی کرد؛ در حالی که آمارها نشان میدهند این سند تاکنون دستاوردی ملموس برای اقتصاد ایران نداشته است.
نشست شانگهای در نهایت بار دیگر شکاف میان تبلیغات جمهوری اسلامی و واقعیت را نمایان میکند. تهران از یک سو همواره بهدنبال جلب سرمایهگذاری چین و حمایت سیاسی روسیه بوده، اما از سوی دیگر، جایگاه اقتصادی و ژئوپولیتیک ایران در مقایسه با رقبای منطقهای رو به افول است. در حالی که مسعود پزشکیان در تیانجین از «چندجانبهگرایی» سخن میگوید، اقتصاد ایران همچنان در گرداب تحریمهای ناشی از سیاستهای جنگطلبانه خامنهای و سوءمدیریت داخلی گرفتار است و امید به شرق، بیش از آنکه گرهی از مشکلات بگشاید، ابزاری برای تبلیغات سیاسی و ادامه سیاست خارجی ضدغربی جمهوری اسلامی به شمار میآید.