رهبر جمهوری اسلامی ایران، روز یکشنبه دوم شهریور در دیدار با گروهی از هوادارانش در تهران، مدعی شد که یک روز پس از حمله ارتش اسرائیل به مقامات ارشد نظامی در ایران، قدرتهای غربی و «یک فرد ایرانی» با برگزاری جلسهای در اروپا، در تلاش برای «تعیین جایگزین جمهوری اسلامی» بودند.
خامنهای که پس از غیبتی ۲۶ روزه و لغو دستکم دو برنامه سخنرانیاش در قم و تهران، امروز مجددا به بهانه مراسم عزاداری امام هشتم شیعیان در حسینیه دفتر خود حاضر شد، بدون نام بردن از فرد ایرانی حاضر در آن جلسه یا جزئیات ادعای مذکور، گفت: «روز ۲۳ خرداد به ایران حمله شد. یک روز بعد، یعنی ۲۴ خرداد، یک عده از عوامل آمریکا در یک پایتخت اروپایی نشستند و شروع کردند بحث کردن بر روی جایگزین جمهوری اسلامی. اینقدر مطمئن بودند که یک روز بعد از شروع حمله، اینها نشستند و بحث کردند که حالا بعد از جمهوری اسلامی، کدام حکومتی و چگونه حکومتی بر ایران حکومت کند و پادشاه هم معین کردند. یک ایرانی هم بود که خاک بر سر آن ایرانی.»
رهبر جمهوری اسلامی، همچنین با تاکید مجدد بر ممنوعیت انجام مذاکرات مستقیم با ایالات متحده، گفت: «کسانیکه میگویند چرا علیه آمریکا شعار میدهید یا چرا با مذاکره مستقیم مسائلتان با آمریکا را حل نمیکنید، ظاهربین هستند. باطن مسئله حلنشدنی است. آمریکا میخواهد ایران گوشبهفرمانش باشد. ملت ایران هم از چنین اهانت بزرگی رنجیده میشود و با همه قدرت در مقابلش میایستد. جنگ اخیر هم بهخاطر همین بود.»
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
خامنهای درحالی مدعی پیروزی در جنگ ۱۲ روزه مقابل اسرائیل و آمریکا شده است که در حملات هوایی ارتش اسرائیل، بیش از ۷۰۰ نفر از نیروهای نظامی جمهوری اسلامی، ازجمله فرمانده کل سپاه پاسداران، فرمانده کل نیروهای مسلح و دهها نفر از دیگر فرماندهان ارشد نظامی و معاونانان آنان کشته شدند. در مقابل، جمهوری اسلامی نتوانست هیچ ضربه تاثیرگذاری به نهادهای نظامی یا شخصیتهای مهم اسرائیل وارد کند. در این جنگ، حملات هوایی ارتش آمریکا به تاسیسات هستهای جمهوری اسلامی در ۳ شهر در نیز موجب نابودی بخش عمدهای از برنامههای اتمی تهران شد.
رهبر جمهوری اسلامی، سپس در سخنانی که میتواند به معنای فرمان تشدید سرکوبها علیه منتقدان وضعیت موجود باشد، به ایرانیانی که در جنگ اخیر از اسرائیل حمایت کرده و خواستار فروپاشی جمهوری اسلامی شده بودند، تاخت و گفت: «اما در این حوادث دشمنان به این نتیجه رسیدند که ایران را با جنگ نمیتوان به زانو درآورد. دیدند راهش ایجاد اختلاف و نفاق در داخل است و البته عواملی هم دارند در داخل، که بهوسیله آنها و یا کسانیکه از آنچه میگویند و مینویسند غفلت دارند، اختلاف ایجاد کنند و چندصدایی درکشور بهوجود بیاورند. آنهایی که توییت میزنند، اهل بیان و قلم، بفهمند چه میکنند. این اتحاد مقدس و سپر پولادین از دلها و ارادههای مردم، نباید خدشهدار شود. امروزه کشور متحد است.»
برگزاری تجمعهای اعتراضی مختلف ازسوی شهروندان ایرانی در هفتههای اخیر و سر دادن شعارهای گوناگون علیه خامنهای و دیگر سران جمهوری اسلامی، در کنار خیزشهای سراسری گذشته یا تحریم گسترده انتخابات از سوی مردم، نشان میدهد که ادعای خامنهای درباره حمایت اکثریت جامعه ایران از او و حکومتش با واقعیت سازگار نیست.
خامنهای در این سخنرانی، با انکار تاثیر سیاستهای جنگطلبانه و هستهایاش در ورود ایران به جنگ، دلیل آغاز جنگ ۱۲ روز با اسرائیل را «حرفگوشکن نبودن ایران مقابل آمریکا» دانست و افزود: «رژیم صهیون را تحریک و کمک کردند تا به ایران حمله کند و به خیالشان کار ایران را تمام کند. اینها تصور نداشتند که ایران مقابل حرکتشان، آنچنان مشتی خواهد زد که آنها را پشیمان خواهد کرد. ۴۵ سال است که دولتهای گوناگون آمریکا نسبت به ملت ایران دشمنی داشتهاند و قبلا علت دشمنی را با مسائلی مثل حقوق بشر، مسئله زن و دموکراسی کتمان میکردند، اما این آقایی که امروز سرکار است، مسئله را لو داد و گفت ما مقابلهمان برای این است که باید ایران گوش به فرمان آمریکا باشد.»
او در بخش دیگری از گفتههای امروز خود، از مسعود پزشکیان، رئیسجمهوری نظام ایران که به دلیل گسترش قطعی برق و آب در سراسر ایران و یا تشدید مشکلات معیشتی و اقتصادی با انتقادهای زیادی روبهروست، بهطور کامل تمجید کرد و خواستار این شد تا مردم از «رئيسجمهور پرکار و پرتلاش و پیگیر» حمایت کنند.
دو ماه پس از پایان جنگ ۱۲ روزه جمهوری اسلامی ایران و اسرائیل، تهدیدات جدید متقابل سران دولتهای جمهوری اسلامی و اسرائیل علیه یکدیگر، همراه با بنبست مذاکرات آشکار و پنهان تهران با طرفهای اروپایی و آمریکایی طی هفتههای اخیر، احتمال ازسرگیری درگیریهای نظامی را دوباره پررنگ کرده است.
سخنرانی امروز خامنهای را میتوان بیش از آنکه نشانهای از اقتدار او دانست، انعکاسی از بحرانهای چندوجهی جمهوری اسلامی در داخل و خارج تعبیر کرد؛ بحرانی که از یکسو با فشارهای اقتصادی و اجتماعی بیسابقه و اعتراضهای گسترده مردمی گره خورده و از سوی دیگر، در عرصه منطقهای و بینالمللی با شکستهای سنگین در جنگ اخیر و افزایش انزوای دیپلماتیک همراه شده است.
اصرار رهبر جمهوری اسلامی بر روایت «پیروزی»، در شرایطی که شواهد خلاف آن را نشان میدهند، بیش از هر چیز تلاشی برای سرپوش گذاشتن بر آسیبپذیری بیسابقه حاکمیت است که چشمانداز آینده ایران را بهشدت مبهم کرده و احتمال ورود این کشور به دور تازهای از بحرانهای سیاسی و نظامی را افزایش داده است.