۱۰ هزار اثر تاریخی فارس در معرض تخریب و سرقت؛ گنج‌یابی موهوم یا نابودی هویت ایرانی؟

«طی چهار دهه گذشته هیچ مبحثی درباره میراث فرهنگی در مدارس ایران تدریس نشده و همین خلا آموزشی نسلی بی‌تفاوت و ناآگاه از تاریخ خود تربیت کرده است

بناهای تاریخی تخریبی و رهاشده در بیشاپور، تخت‌جمشید و اردبیل، تابستان ۱۴۰۴‌ــ سیاوش آریا

در حافظه جمعی ایرانیان، افسانه‌ها درباره یافتن خمره‌های پر از سکه طلا و دفینه‌های پنهان در دل خاک نسل‌به‌نسل تکرار شده، اما آنچه امروز در گوشه‌وکنار ایران رخ می‌دهد، نه کشف گنج، بلکه نابودی بخش مهمی از هویت تاریخی این سرزمین است که هم‌زمان با بی‌توجهی مسئولان و سیاست‌های عامدانه یا سهل‌انگارانه جمهوری اسلامی، حالا در معرض تهدیدی روزافزون هم قرار گرفته است.

یکی از نمونه‌های آشکار این وضعیت در محوطه باستانی بیشاپور، مرکز قدرت شاپور اول ساسانی، در استان فارس دیده می‌شود. طی سال‌های اخیر حفاری‌های غیرمجاز در این منطقه شدت گرفته و غارتگران برای یافتن گنج‌های موهوم، خاک و سنگ بناهای باستانی را زیرورو کرده‌اند. باستان‌شناسان هشدار می‌دهند ادامه این روند می‌تواند این شواهد بی‌بدیل تاریخ ساسانی را نابود کند.

سیاوش آریا، پژوهشگر و فعال میراث باستانی، به خبرگزاری ایلنا می‌گوید: «آنچه از دل خاک بیرون می‌آید گنج نیست، داده‌های فرهنگی است؛ سفال‌ها، ابزارها و قطعاتی که ارزش مالی چندانی ندارند، اما برای شناخت تاریخ ایران بی‌نظیرند.»

او تاکید می‌کند که برخلاف باور عمومی، در ایران باستان اشیای قیمتی را همراه مردگان دفن نمی‌کردند و بیشتر تصورات درباره «دفینه‌ها» صرفا توهم است؛ توهمی که تنها آثار تاریخی را ویران نکرده، بلکه بارها جان انسان‌ها را نیز گرفته است. چنانچه در کرمان چند نفر در جریان حفاری‌های غیرقانونی زیر خاک مدفون شدند و برای نجات آنان، بخشی از یک بنای تاریخی چهارطاقی تخریب شد.

یکی از عوامل تشدید این فاجعه ضعف ساختاری در وزارتخانه میراث فرهنگی و گردشگری ایران است. بسیاری از مدیران این وزارتخانه، از جمله خود صالحی امیری، وزیر میراث فرهنگی جمهوری اسلامی، ناآگاه از این حوزه و غیرمتخصص‌اند و یگان حفاظت نیز کمبود شدید نیرو دارد. به‌ طوری که در برخی مناطق تنها یک مامور وظیفه مراقبت از ده‌ها اثر تاریخی را بر عهده دارد و چنین شرایطی، عملا دست حفاران غیرمجاز و قاچاقچیان آثار باستانی را باز گذاشته است.

میراث فارس؛ ۱۰ هزار اثر در معرض خطر

آریا بر ضرورت تجهیز یگان حفاظت به ابزارهای مدرن، از جمله دوربین‌های مداربسته، سیستم‌های هشدار و حتی آموزش گسترده در مدارس تاکید می‌کند. او به ایلنا می‌گوید: «در چهار دهه گذشته هیچ مبحثی درباره میراث فرهنگی در مدارس تدریس نشد و همین خلا آموزشی، نسلی بی‌تفاوت و ناآگاه از تاریخ خود تربیت کرده است.»

بر اساس آمار رسمی، استان فارس به‌تنهایی بیش از ۱۰ هزار اثر تاریخی شناسایی‌شده دارد که تنها بخشی از آن‌ها ثبت ملی شده‌اند. محسن ضیایی، سرپرست اداره کل میراث فرهنگی فارس، با تاکید بر وسعت استان و کمبود نیرو می‌گوید: «بیش از سه هزار و ۲۰۰ محوطه تاریخی سبز در فارس شناسایی شدند و پایش آن‌ها حجم عظیمی از کار می‌طلبد.»

به گفته او تبلیغات گمراه‌کننده در فضای مجازی و مشکلات اقتصادی موجود همچنان بسیاری را به سمت حفاری‌های ‌غیرمجاز می‌کشاند.

اردبیل؛ مرمت یا تخریب مدرن؟

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

حفاری‌های غیرمجاز تنها تهدید آثار تاریخی نیست. در استان اردبیل، بازار تاریخی متعلق به دوره صفوی قربانی نوع دیگری از نابودی به شکل مرمت‌های قلابی و غیراصولی شده است.

فعالان میراث باستانی در اردبیل خبر داده‌اند که در سرای امام جمعه و سرای زنجیرلی، ستون‌های چوبی و پایه‌های سنگی عصر صفوی با تیرآهن و مرمر جایگزین شده و طاق‌های طرح‌دار تاریخی به طور کامل از میان رفته‌اند.

به گفته حامد ابی‌ترابی، فعال میراث باستانی در اردبیل، «وقتی امروز به این بازار می‌رویم، دیگر با یک بنای تاریخی مواجه نمی‌شویم و مغازه‌هایی مدرن و بی‌روح جای بناهای صفوی را گرفته‌اند». او با طرح این پرسش که آیا در دوره صفوی تیرآهن وجود داشت؟، به رواج مرمت‌های کپی‌شده و غیرکارشناسانه در بناهای تاریخی ایران اشاره می‌کند که به‌ جای احیای بنا، عملا یک بازسازی مدرن‌اند و چهره تاریخی شهرها را از بین می‌برند.

هویت پیشااسلامی در تضاد با ایدئولوژی حاکمیت

در کنار همه کاستی‌های مدیریتی، این پرسش جدی وجود دارد که آیا تخریب میراث تاریخی ایران تنها حاصل فقر فرهنگی، کمبود بودجه و سوءمدیریت است یا آنکه عامدانه و در راستای سیاستی کلان‌تر رخ می‌دهد. شواهد موجود نشان می‌دهند جمهوری اسلامی، که هویت خود را بر پایه ایدئولوژی شیعی‌ــ‌اسلامی بنا کرده است، به میراث ایران پیش از اسلام هیچ علاقه‌ای ندارد و حفظ تخت‌جمشید، بیشاپور، چغازنبیل، بیستون، شهر سوخته، ارگ بم، تخت سلیمان، شوش، گنبد سلطانیه، کاخ گلستان و ده‌ها محوطه باستانی یادآور که همگی بخشی از هویت ملی و تاریخی‌ این سرزمین‌اند، با ایدئولوژی حاکمان کنونی آشکارا در تضادند. از همین‌ رو، بسیاری از فعالان میراث فرهنگی در ایران معتقدند حکومت با بی‌توجهی و سهل‌انگاری عامدانه یا با تخریب مستقیم، زمینه نابودی این نمادهای تاریخی را فراهم کرده است.

نمونه‌های متعددی از این رفتار نیز وجود دارد که تخصیص ندادن بودجه به حفاظت از آثار، بی‌اعتنایی به آموزش عمومی، انتخاب مدیران غیرمتخصص، مرمت‌های غیرکارشناسانه و حتی پروژه‌های عمرانی مخرب در حریم آثار ثبت‌شده جهانی از جمله آن‌ها هستند.

در شرایطی که جمهوری اسلامی هرسال میلیاردها دلار از درآمد ایران را صرف توسعه صنایع موشکی، هسته‌ای یا حمایت از شبه‌نظامیان در کشورهای منطقه می‌کند، آثار تاریخی ایران یا در سکوت و با حفاری‌های غیرقانونی از بین می‌روند یا در پی مرمت‌های قلابی و ناشیانه، به ساختمان‌هایی مدرن و بی‌هویت تبدیل می‌شوند.

بیشتر از فرهنگ و هنر