از دالان زنگزور به «مسیر ترامپ»؛ جمهوری اسلامی نقش تاریخی ایران در قفقاز جنوبی را هم می‌بازد

با امضای توافق صلح میان آذربایجان و ارمنستان در کاخ سفید و واگذاری دالان استراتژیک زنگزور به آمریکا، مسیر حیاتی ترانزیت ایران به قفقاز و اروپا در آستانه محدودیت جدی و تغییر موازنه قدرت منطقه‌ای قرار گرفت

نقشه دالان زنگزور- عکس سیاست روز

با امضای توافق‌نامه صلح میان آذربایجان و ارمنستان و تغییر نام دالان زنگزور به «مسیر دونالد ترامپ»، بسیاری از کارشناسان منطقه این تحول را شکستی جدی برای سیاست‌های منطقه‌ای جمهوری اسلامی ارزیابی کردند.

روز جمعه ۱۷ مرداد، الهام علی‌اف، رئیس‌جمهوری آذربایجان، و نیکول پاشینیان، نخست‌وزیر ارمنستان، در کاخ سفید و با میانجی‌گری رئیس‌جمهوری ایالات متحده توافقی را امضا کردند که هدف آن پایان دادن به دهه‌ها مناقشه و تنش نظامی میان دو کشور است. یکی از بندهای مهم این توافق واگذاری مدیریت بخش واقع در خاک ارمنستانِ این دالان به دولت آمریکا در قالب قراردادی ۱۰۰ساله است؛ اقدامی که به گفته تحلیلگران نفوذ واشینگتن در قفقاز جنوبی را تضمین می‌کند.

دونالد ترامپ، رئیس‌جمهوری آمریکا، در توضیح این توافق گفت ارمنستان با ایالات متحده وارد همکاری انحصاری برای توسعه دالان زنگزور شده است؛ همکاری‌ای که ممکن است تا ۹۹ سال ادامه داشته باشد.

اگرچه نیکول پاشینیان در واکنش به انتقادها مدعی شد که این توافق فرصت‌های ترانزیتی و ریلی با ایران را گسترش می‌دهد، اما کارشناسان سیاسی معتقدند با توجه به افزایش تحریم‌های آمریکا علیه جمهوری اسلامی، حضور مستقیم واشینگتن در این گذرگاه استراتژیک به معنای محدود شدن نفوذ تهران در مهم‌ترین مسیر مرزی شمالی ایران است.

 

پل حیاتی میان ایران و اروپا

دالان زنگزور مسیری ترانزیتی به طول تقریبی ۳۲ کیلومتر در استان سیونیک ارمنستان است. این منطقه که در دامنه‌های رشته‌کوه زنگزور قرار دارد تا سال ۱۸۱۳ بخشی از خاک ایران بود و براساس عهدنامه گلستان در دوران قاجار به امپراتوری روسیه واگذار شد. پس از فروپاشی امپراتوری روسیه و تشکیل اتحاد جماهیر شوروی، زنگزور در نوامبر ۱۹۲۰ رسما به ارمنستان شوروی ملحق شد.

در دوره شوروی، خطوط راه‌آهن و جاده‌های متعددی ازجمله مسیرهای اردوباد، آگاراک، مغری و مینجیوان از این منطقه عبور می‌کردند و ارتباط نخجوان و جمهوری آذربایجان را برقرار می‌ساختند. با آغاز جنگ اول قره‌باغ در اواخر دهه ۱۹۸۰، این مسیرها به دلیل درگیری‌های قومی و نظامی بسته شد و ارتباط زمینی نخجوان و آذربایجان از طریق خاک ارمنستان قطع شد.

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

از آن زمان، زنگزور به نقطه‌ای حساس و استراتژیک بدل شده که نه‌تنها میان دو کشور آذربایجان و ارمنستان، که برای ایران و روسیه نیز اهمیت راهبردی پیدا کرده است. روسیه در سال‌های گذشته چندین بار کوشیده است در قالب میانجی‌گری مدیریت این دالان را به دست گیرد.

 

گلوگاه اقتصادی ایران در شمال

دالان زنگزور از منظر ژئوپلیتیکی و اقتصادی جایگاهی راهبردی برای ایران دارد. موقعیت استراتژیک این مسیر به‌گونه‌ای است که هرگونه تغییر در کنترل یا حاکمیت آن پیامدهای جدی برای منافع ملی و اقتصادی تهران دارد.

زنگزور، که جمهوری آذربایجان را به منطقه خودمختار نخجوان متصل می‌کند، در صورت واگذاری کامل به یک قدرت خارجی، می‌تواند دسترسی زمینی ایران به ارمنستان، گرجستان، روسیه و اروپا را محدود یا حتی مسدود کند؛ اقدامی که نقش ایران در ترانزیت منطقه‌ای را تضعیف و درآمدهای ترانزیتی کشور را کاهش خواهد داد.

این منطقه شامل دو بخش شرقی و غربی است و محل اصلی مناقشه یعنی بخش غربی آن در خاک ارمنستان است. جمهوری آذربایجان که بر بخش شرقی مسلط است، همواره کوشیده با حمایت ترکیه و از طریق تشدید تنش‌های نظامی، دولت بحران‌زده ارمنستان را به واگذاری کامل بخش غربی وادار کند تا گذرگاه را به‌طور کامل در اختیار گیرد. هرچند این سناریو چندان مطابق میل باکو محقق نشده است، اما حضور ایالات متحده در بخش غربی و در خاک ارمنستان، هم منافع آذربایجان را تامین می‌کند و هم همان ساختاری را ایجاد می‌کند که ایران با آن مخالف بود.

اتصال مستقیم آذربایجان به نخجوان از منظر اقتصادی برای ایران زیان‌بار است، زیرا در حال حاضر مسیر ارتباطی بین این دو منطقه از خاک ایران عبور می‌کند و منافع ترانزیتی قابل توجهی برای تهران به همراه دارد. ارشالویس ماگدسیان، کارشناس علوم سیاسی ارمنی، پیش‌تر تصریح کرده بود که «ایجاد دالان زنگزور به شکل مدنظر دولت آذربایجان، منافع ایران را تامین نمی‌کند، زیرا آذربایجان تنها از طریق خاک ایران به نخجوان متصل است.»

اهمیت این مسیر زمانی آشکارتر می‌شود که بدانیم بخش عمده صادرات غیرنفتی ایران از مناطق شمال‌غربی کشور انجام می‌شود. همین موضوع، زنگزور را به دروازه حیاتی ورود و خروج کالا به گرجستان، روسیه و اروپا برای ایران بدل کرده است. راه‌اندازی دالان زنگزور در بخش ارمنستان، آن هم تحت کنترل شرکت‌های آمریکایی و به‌احتمال زیاد با نظارت امنیتی و نظامی واشینگتن، جریان ترانزیتی ایران را مختل می‌کند، هزینه‌های حمل‌ونقل را افزایش و توان رقابتی تجارت ایران در منطقه را کاهش می‌دهد.

رحمان سعادت، کارشناس روابط بین‌الملل، معتقد است که هرگونه تغییر در وضعیت این دالان، بدون لحاظ کردن منافع ایران، به زیان تجارت غیرنفتی و صادرکنندگان کشور تمام خواهد شد. او در دوره‌ای که احتمال تصرف کامل این گذرگاه به دست آذربایجان و با حمایت ترکیه قوت گرفته بود، هشدار داد: «هر تغییری در وضعیت دالان زنگزور می‌تواند به‌طور مستقیم یا غیرمستقیم بر منافع اقتصادی و ملی ایران تاثیر بگذارد.» به گفته او، ایران از طریق ارمنستان به بازارهای شمالی، ازجمله گرجستان، روسیه و اروپا، دسترسی دارد، اما ایجاد دالانی تحت کنترل باکو ممکن است این مسیر را محدود یا حتی از میان ببرد.

 

افزایش فشار تحریمی بر جمهوری اسلامی

یکی از نکات مهم در نگاه کارشناسان اقتصادی، تاثیر این توافق و حضور رسمی ایالات متحده در قفقاز جنوبی بر شیوه‌های مختلف دورزدن تحریم‌ها از سوی جمهوری اسلامی است؛ موضوعی که توضیح می‌دهد چرا حفظ شیوه پیشین اداره دالان زنگزور تا این حد برای جمهوری اسلامی اهمیت دارد.

به باور صابر گل‌عنبری، کارشناس مسائل منطقه، پس از تحولات عمده در خاورمیانه و خلیج فارس در سال‌های اخیر، اکنون بخش دیگری از محیط امنیتی پیرامونی ایران در شمال‌غرب، در قفقاز جنوبی، در آستانه دگرگونی جدی است؛ وضعیتی که به گفته او می‌توان آن را «اختناق ژئوپلیتیکی» ایران در این منطقه دانست، حتی پرپیامدتر از گسترش «پیمان ابراهیم» در جنوب کشور.

فراتر از ابعاد تجاری و اقتصادی، تغییر نام این دالان به «مسیر ترامپ» و حضور کامل نیروهای آمریکایی در آن، شکست آشکاری در سیاست‌های علی خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی، تلقی می‌شود؛ سیاستی که بر دور کردن آمریکا از خاورمیانه تاکید داشت. اکنون نه‌تنها ایالات متحده در جنوب و غرب ایران حضور پررنگی دارد، که در شمال‌غرب نیز با استقرار نیروهایش در ارمنستان و همکاری نزدیک آذربایجان با اسرائیل، چالشی تازه برای سیاست‌های مرزی و منطقه‌ای تهران ایجاد شده است.

کارشناسان منطقه‌ای هشدار می‌دهند که از منظر اقتصادی، حضور ایالات متحده در این منطقه در کنار اعمال محدودیت‌های ناشی از تحریم‌های بین‌المللی، نقل و انتقالات مالی و بیمه ترانزیت از خاک ایران را دشوارتر می‌کند. این امر احتمالا استقبال از مسیرهای ترانزیتی ایران را در مقایسه با دالان زنگزور کاهش خواهد داد. افزون بر این، کنترل آمریکا بر این گذرگاه می‌تواند توازن قدرت منطقه‌ای را به نفع رقبای ایران تغییر و امنیت ملی کشور را تحت الشعاع قرار دهد. تحلیلگران همچنین معتقدند این شرایط ایران را از دستیابی به اهداف جفرافیایی‌ و اقتصادی‌اش در ایجاد منطقه‌ای امن و همسو با سیاست‌هایش در قفقاز جنوبی دور می‌کند.

 

از تهدید تا انفعال دیپلماتیک

در کنار این پیامدها، واکنش منفعلانه وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی به این توافق نیز قابل‌توجه است. دولت ایران که همواره تغییر در نحوه مدیریت دالان زنگزور را از خطوط قرمز سیاست خارجی‌اش می‌دانست و رهبر جمهوری اسلامی نیز به‌صراحت درمورد هرگونه تغییر هشدار داده بود، در بیانیه رسمی‌اش از این توافق استقبال کرد و مدعی شد که با هر دو دولت آذربایجان و ارمنستان برای رفع تنش در تماس بوده است.

در این بیانیه، بدون به‌کارگیری لفاظی‌های معمول، صرفا اعلام شده است که جمهوری اسلامی «با دقت روندهای جاری در قفقاز جنوبی را دنبال می‌کند» و در عین حال نگرانی‌اش از پیامدهای منفی «هرگونه مداخله خارجی به هر شکل و شیوه، به‌ویژه در مجاورت مرزهای مشترک» را ابراز می‌دارد.

این موضع‌گیری، با اظهارات پیشین مقام‌های بلندپایه جمهوری اسلامی ازجمله علی‌اکبر ولایتی، مشاور رهبر، در تضاد است. ولایتی پیش‌تر هشدار داده بود که «طرح‌هایی مانند دالان زنگزور پوششی برای پروژه‌های ژئوپلیتیکی بزرگ‌ترند که هدف نهایی آنها تضعیف محور مقاومت، قطع ارتباط ایران با قفقاز و محاصره زمینی ایران و روسیه در جنوب منطقه است».

شاید آخرین امید تهران به وعده نیکول پاشینیان، نخست‌وزیر ارمنستان، مربوط شود که مدعی شده است این قرارداد امکان اتصال ریلی ارمنستان به روسیه و ایران را فراهم خواهد کرد. او یادآور شده است که یک شرکت ایرانی در حال ساخت بزرگراه جنوب به شمال ارمنستان است و با بهره‌برداری از این مسیر، امکان افزایش سطح تجارت میان ایران و ارمنستان فراهم می‌شود. با این حال، در شرایط تحریمی، این وعده بیش از آنکه فرصتی واقعی باشد «سرابی» است که جز خطر قطع کامل دسترسی ترانزیتی ایران به قفقاز و اروپا دستاورد دیگری نخواهد داشت.

این توافق می‌تواند پیامدهای منفی جدی برای روسیه نیز داشته باشد. با این حال، همزمانی امضای آن در واشینگتن با اعلام دیدار آتی ولادیمیر پوتین و دونالد ترامپ و احتمال امضای توافق صلح میان روسیه و اوکراین، این گمانه را تقویت کرده است که مسکو برخلاف مواضع پیشینش ــ که مشابه مواضع ایران در مخالفت با حضور آمریکا در زنگزور بود ــ ممکن است منافع تهران را بار دیگر به‌مثابه ابزار معامله با واشینگتن به کار گیرد.

به این ترتیب، بسیاری از تحلیلگران نتیجه می‌گیرند که بازنده بزرگ این توافق جمهوری اسلامی است؛ حکومتی که در این معادله بخشی از منافع تجاری و منطقه‌ای‌اش را از دست می‌دهد و در عین حال با کاهش قدرت چانه‌زنی در قفقاز جنوبی روبه‌رو است.