خطر تخریب و تاراج در کمین آثار تاریخی

رئیس پژوهشکده باستان‌شناسی: «غارت و چپاول بعد از حمله نظامی، یکی از جدی‌ترین خطراتی است که میراث فرهنگی را تهدید می‌کند»

یکی از نیروهای یگان حفاظت میراث فرهنگی در حال نگهبانی در محوطه باستانی‌ــ  روزنامه پیام ما

ایران با برخورداری از هزاران اثر تاریخی ثبت‌شده و ثبت‌نشده در فهرست میراث ملی، یکی از غنی‌ترین سرزمین‌های جهان از نظر میراث فرهنگی است. با وجود اینکه این آثار باید به‌عنوان سرمایه‌های ملی و تاریخی محافظت شوند تا در اختیار نسل‌های بعد قرار گیرند، بسیاری از آن‌ها حتی در شرایط عادی نیز از ابتدایی‌ترین سازوکارهای حفاظتی بی‌بهره‌اند و نبود نگهبانی دائمی، فقدان سامانه‌های پایش، نبود بودجه مناسب و کافی برای مرمت و بی‌برنامگی مزمن در سیاست‌های میراثی، باعث شده است تا آثار تاریخی ایران، به‌ویژه آن‌هایی که در فضا باز قرار دارند، عملا در معرض تاراج، تخریب یا فرسایش طبیعی قرار بگیرند.

پس از جنگ ۱۲ روزه با اسرائیل، محافظت از آثار تاریخی ایران در شرایط جنگی به یکی از مهم‌ترین دغدغه‌های کنشگران تبدیل شد. آن‌ها می‌گویند وقتی در شرایط عادی هم این آثار آن‌طور‌ که باید محافظت نمی‌شود، خطر تخریب و غارت آن‌ها در دوران جنگ دوچندان است.

بر اساس گزارش وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی، تنها ۴ درصد از آثار تاریخی ایران ثبت ملی شده‌اند. از آنجا که عمدتا بودجه‌های حفاظت به آثار ثبتی تخصیص می‌یابد، می‌توان این‌گونه نتیجه گرفت که هزاران محوطه تاریخی در مناطق کوهستانی، بیابانی یا روستایی، بدون هیچ‌گونه نظارت تخصصی رها شده‌اند. ضمن اینکه حفاظت از آثار ثبتی نیز هرگز به گونه‌ای نیست که آن‌ها را در برابر هجوم سوداگران و رخدادهای طبیعی مصون نگه دارد. کما اینکه طبق گزارش میراث فرهنگی، سرانه حفاظت و مرمت هر بنای تاریخی در ایران تنها حدود ۱۳ میلیون تومان است.

به همین دلیل، در رسانه‌های داخلی به‌تناوب اخباری منتشر می‌شود مبنی بر اینکه قاچاقچیان آثار عتیقه در سایه دسترسی آسان و بی‌دردسر به محوطه‌های باستانی، به حفاری‌های غیرمجاز ادامه می‌دهند.

غارت و چپاول در کمین میراث فرهنگی

وقتی آثار تاریخی ایران در روزهای عادی نیز از حداقل امکانات حفاظتی بی‌بهره‌اند، طبیعی است که در شرایط جنگی، وضعیت به‌مراتب شکننده‌تر شود. نبود ساختارهای حفاظت اضطراری، نداشتن برنامه واکنش سریع و پراکندگی وسیع محوطه‌های باستانی در فضای باز این گنجینه‌ها را در برابر هر نوع آسیب نظامی، تخریب عمدی یا غارت سازمان‌یافته آسیب‌پذیرتر می‌کند.

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

معصومه مصلی، رئیس پژوهشکده باستان‌شناسی، در نشست اخیر «دوشنبه‌های ایکوم» هشدار داد: «غارت و چپاول بعد از حمله نظامی، یکی از جدی‌ترین خطراتی است که میراث فرهنگی را تهدید می‌کند.» او با اشاره به تجربه کشورهای جنگ‌زده نظیر سوریه، عراق و افغانستان، تاکید کرد که تخریب پالمیرا و تندیس‌های بامیان، تنها از نظر فیزیکی فاجعه نبود، بلکه به معنای حمله‌ای مستقیم به حافظه و هویت فرهنگی بشر بود.

در ایران، بخش عمده محوطه‌های باستان‌شناسی در فضاهای باز و بیرون از محدوده‌های رسمی حفاظت قرار دارند. مصلی دراین‌باره تصریح کرد: «بسیاری گمان می‌کنند که چون این محوطه‌ها در فضای باز قرار دارند، نمی‌توان برای حفاظت آن‌ها کار چندانی انجام داد، در حالی که با آموزش، ثبت، مستندسازی و تعامل بین‌المللی می‌توان برای نگهبانی از آن‌ها گام‌های موثری برداشت.»

به گزارش خبرگزاری ایسنا، او با انتقاد از کندی روند ثبت آثار، خواستار تقویت «ثبت اضطراری تپه‌ها و محوطه‌ها» شد و اضافه کرد که در صورت ثبت دقیق، می‌توان این مکان‌ها را در فهرست مناطق ممنوعه برای حمله نظامی و تحت حمایت نهادهایی مانند یونسکو قرار داد. این نهادها در زمان بحران، به‌ویژه جنگ، می‌توانند نقش بازدارنده و حمایتی ایفا کنند؛ البته به‌شرط آنکه اطلاعات لازم از سوی کشورها فراهم شده باشد.

رئیس پژوهشکده باستان‌شناسی همچنین بر لزوم آموزش جوامع محلی، نیروهای امنیتی و نظامی تاکید کرد و گفت: «اگر مردم محلی و دهیاران به‌عنوان نخستین مدافعان محوطه‌ها آموزش ببینند، در زمان بحران، می‌توانند در جلوگیری از غارت نقش تعیین‌کننده‌ای ایفا کنند.»

او یکی از راهکارهای حیاتی را «مستندسازی دیجیتال» دانست و افزود تهیه اسکن سه‌بعدی از محوطه‌های شاخص برای استفاده در بازسازی یا اثبات مالکیت آثار پس از تخریب می‌تواند موثر باشد.

نگرانی اصلی آنجا است که با تکرار سناریوهایی نظیر جنگ ۱۲روزه، که به‌ گفته مصلی، یک هشدار جدی بود، روند بی‌برنامگی و ضعف آمادگی همچنان ادامه دارد. در حالی‌ که موزه‌ها به‌نسبت مجهزترند و پروتکل‌هایی برای شرایط اضطراری دارند، محوطه‌های باستانی در فضای باز عملا در حالت «بی‌پناهی مطلق» قرار دارند.

میراث تاریخی کشورهای درگیر جنگ

تجربه کشورهای درگیر جنگ‌های داخلی یا خارجی نشان داده است که در نبود سازوکارهای فوری و موثر برای حفاظت، آثار تاریخی به‌سرعت قربانی تخریب فیزیکی یا غارت هدفمند می‌شوند. یکی از آشکارترین نمونه‌ها فاجعه پالمیرا در سوریه است؛ شهر باستانی ثبت‌شده در فهرست میراث جهانی یونسکو که در سال‌های ۲۰۱۵ تا ۲۰۱۷، پس از اشغال داعش، معابد بزرگ آن مانند «بعل» و «بعل‌شامین» با مواد منفجره نابود و بخش‌های بزرگی از محوطه با خاک یکسان شد.

در فوریه ۲۰۱۵، داعش بار دیگر به صحنه آمد و این‌ بارمجسمه‌های آشوری با قدمتی هزار ساله در موزه موصل را جلو دوربین با پتک شکست و ویدیو آن را به‌عنوان تبلیغ منتشر کرد. 

پیش از آن نیز در عراق با آغاز حمله آمریکا در سال ۲۰۰۳، موزه ملی بغداد تنها طی ۳۶ ساعت چپاول شد و بیش از ۱۵ هزار اثر باستانی از تمدن‌های سومر، بابل و آشور به سرقت رفت؛ غارتی که بعدها «بزرگ‌ترین دزدی فرهنگی تاریخ مدرن» لقب گرفت.  

این نمونه‌ها در واقع ویرانی بخشی از حافظه جهانی بشر بودند که اکنون باید برای کشورهایی چون ایران، که ده‌ها هزار محوطه تاریخی آسیب‌پذیر دارد، زنگ خطری بی‌وقفه باشد. اگر سازوکارهای اضطراری ثبت، حفاظت و تعامل بین‌المللی از هم‌اکنون جدی گرفته نشود، در بحران بعدی، شاید دیر شده باشد.

برخلاف تصور رایج که در شرایط جنگی حفاظت از آثار تاریخی را غیرممکن می‌داند، تجربه برخی کشورها نشان می‌دهد که با برنامه‌ریزی، هماهنگی با نهادهای بین‌المللی و استفاده از ابزارهای نوین، حتی در میانه درگیری نظامی نیز می‌توان از میراث فرهنگی پاسداری کرد.

برای نمونه، در جریان جنگ کوزوو، صومعه قرون‌وسطایی ویسوکی دچانی در کوزوو بارها در معرض حمله قرار گرفت، اما با مداخله به‌موقع نیروهای حافظ صلح، این بنای ارزشمند از نابودی نجات یافت. از سال ۲۰۰۴ تا امروز، این نیروها شبانه‌روزی از صومعه محافظت می‌کنند و یونسکو نیز آن را در فهرست میراث جهانی در خطر ثبت کرده است.

در آلمان، رویکردی پیشگیرانه‌تر اتخاذ شد. این کشور با احداث آرشیوی زیرزمینی به نام بارباراستولن نسخه‌های میکروفیلمی از بیش از یک میلیارد سند فرهنگی خود را ذخیره کرده است. این مجموعه که تحت پروتکل ویژه کنوانسیون ۱۹۵۴ لاهه قرار دارد، در صورت بروز جنگ یا فاجعه، امکان بازیابی دقیق اطلاعات فرهنگی را فراهم می‌کند

این نمونه‌ها نشان می‌دهند که حفظ آثار تاریخی در جنگ نه‌تنها ممکن است، بلکه با یک اراده واقعی، مشارکت بین‌المللی و آمادگی تکنیکی، می‌تواند موفق‌آمیز هم باشد.

میراث بی‌پناه ایران

تاریخ ایران مملو از جنگ‌هایی است که تنها جان انسان‌ها را نگرفته‌اند، بلکه بخش‌هایی از هویت فرهنگی و تاریخی این سرزمین را نیز با خود برده‌اند. آثار تاریخی، از قلعه‌ها و کاروانسراها گرفته تا کتیبه‌ها و اشیای موزه‌ای در هر دوره‌ بحرانی، هدف نخست غارت، تخریب و بی‌توجهی بودند.

در حمله مغول به ایران در قرن هفتم هجری، بسیاری از شهرها از جمله نیشابور، مرو، ری و همدان ویران شدند و همراه با آن‌ها، ده‌ها هزار سند تاریخی و سازه فرهنگی نیز نابود شد و کتابخانه‌ها، بناهای مذهبی و آثار باستانی که تا آن زمان قرن‌ها بود حفظ شده بودند، طعمه آتش و غارت شدند.

در دوران جنگ جهانی اول، برخی نیروهای نظامی خارجی حاضر در خاک ایران به حفاری غیرمجاز و قاچاق اشیای عتیقه اقدام کردند. اسنادی وجود دارد که بخشی از آثار کشف‌شده در مناطق غربی ایران در این دوران از کشور خارج شد و هرگز بازنگشت.

در جنگ تحمیلی عراق علیه ایران نیز آثار تاریخی کم‌وبیش آسیب دیدند؛ از جمله مسجد جامع اصفهان که هدف حمله موشکی قرار گرفت و آسیب دید. شهر تاریخی شوشتر هم بارها هدف حملات هوایی قرار گرفت. در کرمانشاه، تکیه بیگلربیگی و تکیه معاون‌الملک، از بناهای شاخص تاریخی این شهر، در جریان بمباران‌های پیاپی آسیب دیدند.

بقایای کاخ ایوان کرخه، یادگار عصر ساسانی، هم در جریان حملات هوایی به تلی از خاک تبدیل شد. چهارطاقی قصر شیرین، تپه تاریخی ربط در استان آذربایجان غربی، قلعه تاریخی سنیگان در شهر اشنویه و کاروانسرای عباسی نیز دیگر نمونه‌هایی از ده‌ها اثر تاریخی ایران‌اند که در جنگ عراق یا به‌ طور‌ کامل تخریب شدند با آسیب جدی دیدند.

محوطه‌های باستانی در خوزستان مانند چغازنبیل و هفت‌تپه هم به‌دلیل نزدیکی به مناطق جنگی در معرض خطر دائمی بودند و تنها با حضور محدود باستان‌شناسان داوطلب، توانستند از آسیب جدی نجات پیدا کنند.

امروز، در شرایطی که سایه‌ جنگ و بحران‌های نظامی و امنیتی بار دیگر بر فراز ایران سنگینی می‌کند، حفاظت از آثار تاریخی و جلوگیری از تخریب و تاراج آن‌ها ضرورتی ملی است.

بیشتر از فرهنگ و هنر