تجربه پرواز با بمب‌افکن بی-۲ از زبان خلبان عملیات ۴۴ ساعته افغانستان در سال ۲۰۰۱

ماموریت دیل به سمت غرب، روی اقیانوس آرام بود و یک مزیت داشت: پرواز حدود ۲۴ ساعت در روز که با ریتم شبانه‌روزی طبیعی بدن مقابله می‌کرد و باعث می‌شد خلبانان کمتر دچار خواب‌آلودگی شوند. البته هر دو خلبان برای بیدار ماندن در طول عملیات به دارو هم نیاز داشتند

تصویر بمب‌افکن بی‌‌ــ۲ در آسمان‌ـ- Wikipedia

ماموریت بمباران تاسیسات هسته‌ای کلیدی جمهوری اسلامی که ایالات متحده انجام داد، عملیاتی بزرگ و طولانی بود که طی ۳۷ ساعت، مرزهای استقامت و توان جسمانی خلبانان بمب‌افکن بی‌‌ــ۲ را به بوته آزمایش گذاشت.

طی این عملیات، هفت بمب‌افکن رادارگریز هر یک با دو خلبان، در یکی از طولانی‌ترین حملات هوایی در تاریخ نظامی مدرن، نیمی از کره زمین را بی‌وقفه طی کردند و به آشیانه بازگشتند.

به گزارش سی‌ان‌ان، ملوین جی. دیل یکی از معدود افرادی است که خوب می‌داند حضور در کابین چنین بمب‌افکن‌هایی چه احساسی دارد. این سرهنگ بازنشسته نیروی هوایی یکی از خلبانان بی‌‌ــ۲ در ماموریت ۴۴ ساعته بمباران افغانستان در سال ۲۰۰۱ بود که هنوز هم رکورد‌دار طولانی‌ترین عملیات هوایی در جهان است.

دیل عملیات بامداد یکشنبه را «شاهکاری خارق‌العاده» توصیف کرد. در این حمله بیش از ۱۲۵ هواپیما شرکت داشتند و علاوه بر هفت بمب‌افکنی که از پایگاه نیروی هوایی وایتمن در میزوری به سمت شرق برای حمله به ایران حرکت کردند، دو بمب‌افکن‌ بی‌‌ــ۲ دیگر طی یک ترفند انحرافی برای گمراه کردن ناظران، به سمت غرب پرواز کردند. جت‌های جنگنده، هواپیماهای شناسایی و سوخت‌رسان هم در امتداد مسیر این بمب‌افکن‌ها مستقر شده بودند.

دیل می‌گوید: «به نظر من، تاریخی‌ترین بخش این بود که ما هفت هواپیما در منطقه هدف داشتیم که هرکدام در عرض ۳۰ دقیقه هفت عملیات مختلف بمباران را اجرا کردند.»

این سرهنگ بازنشسته که اکنون مدیر مدرسه مطالعات بازدارندگی هسته‌ای پیشرفته در کالج فرماندهی و ستاد نیروی هوایی آمریکا است، تاکید کرد که از تجربه شخصی‌اش در سال ۲۰۰۱ سخن می‌گوید.

پرواز به دستور رئیس‌جمهوری

ماموریت رکوردشکن دیل در روزهای آغازین عملیات «آزادی پایدار» اجرا شد که کمتر از یک ماه پس از حملات ۱۱ سپتامبر به‌ دستورجورج دبلیو بوش، رئیس‌جمهوری وقت آمریکا، برای هدف قرار دادن القاعده و طالبان آغاز شد. در موج ابتدایی حمله به افغانستان، به بمب‌افکن‌هایی با برد طولانی و ارتفاع پروازی بالا مانند بی‌ــ۲ نیاز بود.

در دوره‌ای که دیل در پایگاه وایتمن بود، خلبانان واجد شرایط ماموریت با استفاده از شبیه‌سازهای طولانی‌مدت آموزش می‌دیدند تا بتوانند چرخه‌ خواب خود را تنظیم کنند، اما کار با این شبیه‌سازها معمولا فقط ۲۴ ساعت طول می‌کشید و طولانی‌ترین پروازی که دیل پیش از پرواز رکوردشکن خود، انجام داده بود، ۲۵ ساعت بود.

تیم‌های پروازی بمب‌افکن‌ها از پیش برای این ماموریت انتخاب شده بودند، اما آن‌ها نمی‌دانستند که این عملیات دقیقا چه زمانی انجام خواهد شد یا آیا اصلا انجام می‌شود یا نه. به گفته دیل، پزشکان پرواز برای کمک به استراحت خدمه در روزهای منتهی به عملیات، به آن‌ها قرص خواب می‌دادند. دیل می‌گوید: «ما فقط می‌دانستیم که اگر رئیس‌جمهوری دستور دهد، ما شب دوم پرواز می‌کنیم.»

در روز ماموریت، دیل به‌عنوان فرمانده، سه چهار ساعت قبل از پرواز بیدار شد تا در جلسه توجیهی با خلبان و خدمه دیگر بی‌‌ــ۲ شرکت کند. آن‌ها با این بمب‌افکن‌ها که به «شبح آمریکا» معروف بودند، به سمت غرب پرواز کردند.

در زمان دیل، سیاست‌های پروازی ایجاب می‌کرد که هر دو خلبان در لحظات حساس پرواز از جمله برخاستن، سوخت‌گیری هوایی، بمباران و فرود، سر جای خود نشسته باشند، اما در ساعات بین این مراحل، می‌‌توانستند به نوبت روی تخت کوچکی که پشت صندلی‌ها در کابین قرار داشت، استراحت کنند.

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

دیل می‌گوید: «شاید در ۲۰ سال گذشته آن را کمی راحت‌تر کرده باشند، اما آن زمان یک تخت جمع‌وجور تاشو پشت سر دو خلبان بود که آن که روی صندلی نبود، می‌توانست در فاصله بین دو سوخت‌گیری آنجا حدود سه یا چهار ساعت چرت بزند.»

به‌ گفته او، خوابیدن در چنین شرایطی کار آسانی نیست: «بدیهی است هر کسی که به منطقه جنگی اعزام می‌شود، سطحی از اضطراب دارد اما در نهایت بدن به خواب نیاز دارد و مجبورید کمی بخوابید.»

ماموریت دیل به سمت غرب، از طریق اقیانوس آرام انجام شد و یک مزیت جالب داشت: پرواز به مدت حدود ۲۴ ساعت در نور روز که با ریتم شبانه‌روزی طبیعی بدن مقابله می‌کرد و باعث می‌شد خلبانان کمتر دچار خواب‌آلودگی شوند. البته هر دو خلبان برای بیدار ماندن در طول عملیات به دارو هم نیاز داشتند. دیل گفت: «پزشک پرواز به ما اجازه داد از چیزی که به آن قرص‌های بیداری می‌گفتیم (آمفتامین‌ها) استفاده کنیم.»

او تاکید کرد که این سیاست‌ها ممکن است طی بیش از دو دهه‌ای که از پرواز او می‌گذرد، عوض شده باشد و تجربه‌ او لزوما با تجربه خدمه بمب‌افکن‌های عملیات اخیر یکسان نیست.

اگرچه بی‌‌ــ۲ یکی از پیشرفته‌ترین و گران‌ترین بمب‌افکن‌هاست، بنا بر تجربه دیل، توالت آن کاملا ابتدایی بود. یک توالت در هواپیما وجود داشت، اما فقط برای «موارد اضطراری و جدی‌» استفاده می‌شد تا از پر شدن آن جلوگیری شود. بین توالت و صندلی‌ خلبان‌ها نیز هیچ جداکننده‌ای نبود. دیل توضیح داد: «در این دست پروازها، حریم خصوصی یعنی طرف مقابل رویش را برگرداند.»

با توجه به پرواز در ارتفاع بالا و کابین تحت فشار، خلبان‌ها به‌راحتی دچار کم‌آبی می‌شوند، لذا نوشیدن آب بسیار ضروری است. دیل تخمین می‌زند که او و خلبان دیگر تقریبا هر ساعت یک بطری آب می‌نوشیدند. آن‌ها برای ادرار کردن از کیسه‌هایی خاص (piddle packs) استفاده می‌کردند که شبیه زیپ‌‌کیپ‌ها بودند که داخل آن‌ها خاک گربه ریخته شده بود.

دیل می‌گوید او و آن خلبان دیگر خود را با محاسبه مقدار و وزن کیسه‌های پرشده از ادرار سرگرم می‌کردند: «این از آن کارهایی است که وقتی ۴۴ ساعت وقت داری انجام می‌دهی، نه؟»

هر دو خلبان برای خود غذا آورده بودند و وعده‌هایی مخصوص پرواز هم به آن‌ها داده شده بود، اما نشستن بدون هیچ تحرکی به مدت ده‌ها ساعت کالری زیادی نمی‌سوزاند و دیل می‌گوید که خیلی غذا نخوردند.

آن‌ها از روی اقیانوس آرام و جنوب هند عبور دادند و سپس به سمت شمال و افغانستان پرواز کردند. در طول مسیر چند بار سوخت‌گیری هوایی انجام شد. وقتی خورشید شروع به غروب کرد، دیل برای بیدار ماندن یکی از آمفتامین‌هایی را که پزشک پرواز به او داده بود، مصرف کرد.

آن‌ها مهمات موردنظر را بر فراز افغانستان رها کردند و در مجموع حدود چهار ساعت در آسمان این کشور بودند. ابتدا قرار نبود ماموریت دیل ۴۴ ساعت طول بکشد، اما پس از خروج از حریم هوایی افغانستان، به آن‌ها دستور داده شد که برای دور دوم بمباران به محل بازگردند. دیل یک قرص محرک دیگر مصرف کرد. پس از اجرای ماموریت دوم، خدمه در پایگاه نظامی دیه‌گو گارسیا‌ــ جزیره‌ای نظامی در جنوب‌غربی هند‌ــ فرود آمدند.

در جلسه گزارش ماموریت، ویدیویی از اهدافی که بمباران کرده بودند، به آن‌ها نشان داده شد. سپس غذا خوردند، حدود یک ساعت را به آرام کردن ذهن و بدن پس از ماموریت اختصاص دادند و در نهایت خوابیدند.

سوررئال‌ترین لحظه

استیون بشام، ژنرال بازنشسته نیروی هوایی که در سال ۱۹۹۹ با بی‌‌ــ۲ بر فراز صربستان پرواز کرده بود، گفت لحظه برخاستن احتمالا «سورئال‌ترین لحظه» برای خلبانان این عملیات اخیر بود، چون آن‌ها در حال اجرای ماموریتی بودند که جز معدود افرادی خاص، هیچ‌کس در دنیا از آن خبر نداشت.

یکی دیگر از جنبه‌های خاص ماموریت شنبه، نوع مهماتی بود که هر هواپیما حمل می‌کرد: بمب‌های بسیار سنگین ۱۳ تنی جی‌بی‌یو-۵۷ موسوم به سنگرشکن که برای نفوذ به عمق کوه‌هایی طراحی شده‌اند که به گفته مقام‌های آمریکایی، بخش‌هایی از تاسیسات هسته‌ای جمهوری اسلامی ایران را در خود پنهان کرده‌اند.

این نخستین‌بار بود که این بمب‌ها در عملیات واقعی استفاده شدند و فقط بی‌ــ۲ قادر به حمل این نوع بمب‌ها است. 

به گفته بشام، از دست دادن ناگهانی چند تن وزن بمب‌ها بر عملکرد هواپیمای پیشرفته‌ای چون ب‌ــ۲ تاثیر چندانی ندارد. او افزود: «سوخت‌گیری‌های مسیر بازگشت به میزوری احتمالا از سخت‌ترین سوخت‌گیری‌هایی بود که خدمه خسته تا آن زمان تجربه کرده بودند، اما چیزی که احتمالا روحیه‌شان را حفظ می‌کرد، این بود که دوباره به خط ساحلی ایالات متحده نزدیک می‌شدند و از یک کنترلر آمریکایی پیام 'به خانه خوش آمدید' را دریافت می‌کردند.»

بیشتر از تکنولوژی