در حالی که جنگ میان جمهوری اسلامی و اسرائیل وارد پنجمین روز خود شده، هشدار ناگهانی دونالد ترامپ، رئیسجمهوری آمریکا درباره «تخلیه فوری تهران»، پایتخت ایران را به صحنهای از آشفتگی، ترس و سردرگمی بدل کرده است؛ میلیونها شهروند یا در تلاش برای فرار از شهری در آستانه ویرانیاند، یا گرفتار فقر، بیماری، بیسرپناهی یا بیبرنامگی مطلق، در تهران ماندهاند. همه نشانهها حاکی از آن است که پایتخت ایران با ادامه این وضعیت در آستانه فرو رفتن در قعر یک فاجعه انسانی تمامعیار است.
هشدار در ساعت صفر
در پنجمین روز از حمله نظامی اسرائیل به ایران، تنشها وارد مرحله تازهای شد. دونالد ترامپ، رئیسجمهوری ایالات متحده آمریکا، با انتشار پیامی در شبکه اجتماعی تروتسوشیال متعلق به خود، هشدار داد: «همه باید تهران را فورا تخلیه کنند.» این پیام بلافاصله با واکنش گستردهای در فضای مجازی روبرو شد و بسیاری آن را نشانه آشکار ورود رسمی آمریکا به جنگ در کنار اسرائیل علیه جمهوری اسلامی تعبیر کردند. حساسیت این پیام زمانی بیشتر شد که ترامپ نشست سران گروه ۷ را هم نیمهکاره رها کرد و گفت که برای کاری «مهم» به واشینگتن بازمیگردد.
با این حال، تنها اندکی پس از انتشار این پیام، شبکه خبری سیانان به نقل از یک مقام کاخ سفید تلاش کرد از بار تهدیدآمیز بودن پیام ترامپ بکاهد و اعلام کرد که منظور رئیسجمهوری آمریکا از تخلیه تهران «بیان ضرورت فوری بازگشت ایران به میز مذاکره» بوده است، اما برای مردمی که اکنون در دل پایتخت گرفتار جنگ و بحراناند، این توضیح چندان اطمینانبخش نبود، به ویژه آنکه تنها یک روز پیش از پیام ترامپ، بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، هم در جریان بازدید از پایگاه هوایی «تل نوف» از تخلیه تهران سخن گفته بود و پس از آن نیز اخطارهایی مبنی بر تخلیه منطقه ۳ تهران صادر شد؛ منطقهای که به تنهایی میزبان حدود سه میلیون نفر جمعیت است و حتی تخلیه همین یک منطقه نیز برای شهروندان تهرانی تقریبا محال به نظر میرسد، چه برسد به تخلیه کامل پایتخت.
گزارشها و شواهد میدانی نشان میدهد که خروجیهای تهران همین حالا هم با ترافیک سنگین قفل شدهاند و بسیاری از مردم نه جایی برای رفتن دارند، نه توان مالی برای ترک خانه و زندگی، نه وسیله نقلیهای برای جابهجایی.
برخی هم بیمار، سالمند یا کودکان بستری در بیمارستان دارند و نمیتوانند شهر را ترک کنند. آن دسته اندک هم که موفق به خروج شدهاند، در راههای منتهی به شهرهای اطراف، با کمبود بنزین، صفهای طولانی و ترافیک طاقتفرسا مواجهاند.
تهران و خروجیهایش
استان تهران بهعنوان متراکمترین استان ایران، جمعیتی حدود ۱۹ میلیون نفر را در خود جای داده است؛ جمعیتی که بخشی در شهر تهران، بخشی در شهرهای اطراف نظیر ری، اسلامشهر، شهریار و پردیس و گروه بزرگی نیز در حاشیه و سکونتگاههای غیررسمی زندگی میکنند. خود شهر تهران بهتنهایی میزبان نزدیک به ۱۰ میلیون نفر جمعیت است؛ شهری که حالا در آستانه تخلیه اضطراری قرار گرفته، اما زیرساختهای آن برای چنین سناریویی بهشدت ناکافی است.
اگر فرض را بر اجرای جدی و کامل هشدار تخلیه بگذاریم، ساکنان مناطق مختلف تهران مسیرهای گوناگونی پیش رو خود خواهند داشت؛ هرچند هیچکدام امن و قطعی نیستند. ساکنان شمال و شمال شرق تهران ناچارند از محورهای پرترافیک جاده چالوس، هراز یا فیروزکوه به سمت استانهای شمالی، بهویژه مازندران کوچ کنند؛ مسیری که نهتنها ظرفیت این حجم سفر اضطراری را ندارد، بلکه مقصد نیز برای پناه دادن به میلیونها نفر آماده نیست.
ساکنان غرب پایتخت عمدتا باید به سمت استان البرز حرکت کنند؛ استانی که خود پیوسته هدف حملات موشکی و پهپادی قرار دارد و هماکنون نیز تحت فشار جمعیت مهاجر و اضطراب عمومی است. کرج و شهرهای اطراف آن که پیش از این هم با مشکلات زیرساختی و کمبود منابع دستبهگریبان بودند، حالا باید آماده پذیرش بخشی از جمعیت میلیونی تهران باشند؛ امری که نه در سطح مدیریتی و نه در سطح اجرایی، ظرفیت تحقق ندارد.
در جنوب تهران نیز مسیرهایی به سوی استانهای سمنان و خراسان گشوده میشوند. این در حالی است که بسیاری از مناطق جنوبی تهران از محرومترین نواحی پایتخت بهشمار میروند و تخلیه این جمعیت آسیبپذیر بدون حمایت سازمانیافته و بدون تامین مایحتاج اولیه عملا غیرممکن است.
واقعیت این است که مسیرهای خروج از تهران در بهترین حالت، برای تخلیه تدریجی و برنامهریزیشده طراحی شدهاند، نه برای فرار همزمان میلیونها نفر در بحبوحه یک تهدید نظامی.
هزاران نفر در راه خروج از تهران
در حالی که پیام هشدارآمیز تخلیه تهران موجی از وحشت در میان مردم به راه انداخته، گزارشها و شواهد میدانی نشان میدهد مسیرهای خروجی پایتخت عملا به بنبست تبدیل شدهاند و از ساعات ابتدایی روز شنبه تاکنون تمامی جادههای منتهی به شمال، جنوب و غرب تهران ترافیک سنگین دارند. هزاران نفر با خودروهای شخصی راه افتادند، اما بسیاری بدون حداقل امکانات اولیه، در گرما و بیسرپناهی، ساعتها در مسیر گرفتار شدند.
همزمان با این بحران، کمبود سوخت هم به معضلی جدی بدل شده است. طبق گزارشهای متعدد، سهمیه بنزین برای هر خودرو به ۱۵ لیتر محدود و تهیه بنزین ذخیره (دبهای) نیز ممنوع شده است. نتیجه آنکه بسیاری از خودروها که با همین ۱۵ لیتر بنزین از شهر خارج شدهاند، در میانه راه و پیش از رسیدن به مقصد متوقف شدهاند.
گزارشهای میدانی همچنین حاکی از آن است که در برخی جادهها، صف بنزین به چند کیلومتر رسیده و زمان انتظار برای سوختگیری به بیش از سه ساعت افزایش یافته است.
یکی از شهروندان که ظهر دوشنبه تهران را به مقصد یکی از شهرهای شمالی ترک کرد، به ایندیپندنت فارسی گفت که اگر مقداری بنزین ذخیره در خودرو نداشت، مانند صدها نفر دیگر در راه میماند. او مسیر چهار ساعته تهران تا مقصد را در بیش از ۱۲ ساعت طی کرد و شاهد بود که بسیاری از مسافران خودروها به دلیل نبود بنزین و توقف در مسیر، با مشکلاتی چون گرمازدگی، گرسنگی و کمآبی مواجه بودند.
تهرانیها در محاصره فقر و جنگ
در حالی که فشار روانی ناشی از هشدار تخلیه تهران هر ساعت بیشتر میشود، تعدادی از ساکنان تهران و حومه حتی امکان ترک شهر را نیز ندارند. برخلاف آنچه در ظاهر به نظر میرسد، خروج از پایتخت برای بسیاری نه تصمیمی دشوار، بلکه گزینهای اساسا غیرممکن است.
بخشی از مردم بهسادگی توان مالی لازم برای ترک تهران را ندارند. تورم مزمن، بیکاری گسترده و فقر ساختاری باعث شده تا شمار زیادی از خانوادهها حتی اندک پساندازی برای هزینههای ابتدایی سفر مانند سوخت، کرایه، خوراک، یا اقامت موقت در شهری دیگر نداشته باشند. آنها با اضطراب و ناامیدی در خانههای خود ماندهاند و در میان دود و آتش جنگ محاصره شدهاند.
از سوی دیگر، گروهی از شهروندان اساسا جایی برای رفتن ندارند نه فامیل یا آشنایی در شهرستانها، نه خانهای در روستا، نه سقفی امن حتی برای چند روز.
عدهای نیز وسیلهای برای رفتن ندارند. خودرو شخصی ندارند و در شرایط کنونی که ناوگان حملونقل عمومی یا مختل شده یا با ازدحام روبرو است، امکان خروج از شهر برایشان فراهم نیست. تاکسی و اتوبوسها نیز عمدتا یا فعال نیستند یا در مسیرهایی محدود کار میکنند؛ ضمن آنکه قیمتها نیز بهشدت افزایش یافته است.
و در نهایت، بسیاری از ساکنان تهران دلنگران عزیزانیاند که در بیمارستانها بستریاند: سالمندان ناتوان، بیماران مبتلا به بیماریهای مزمن، کودکان نیازمند مراقبت ویژه و... که نمیتوانند شهر را ترک کنند و خانوادههایشان نیز حاضر نیستند آنها را تنها بگذارند. آنها میان ماندن در دل جنگ و ترک عزیزانشان راه اول را برگزیدهاند.
یکی از شهروندانی که توانسته است تهران را ترک کند و به یکی از شهرهای شمالی برسد، درباره مشاهداتش گفت: «بسیاری از مردم در حاشیه جنگلها چادر زدهاند، بدون آب و برق، بدون امکانات اولیه.»
در کنار این جمعیت پراکنده در حاشیه جنگلها، برخی نیز موفق شدهاند به خانه اقوام یا خانههای روستایی خود پناه ببرند. آنها هم که خوششانس بودهاند یا از پیش آمادگی و امکان خروج داشتند، حالا در نقاطی امنتر ساکن شدهاند و اخبار تهران را با نگرانی دنبال میکنند.
در نهایت، مجموعه شواهد میدانی تصویر واحد و هشداردهندهای ترسیم میکنند: پایتخت ایران، با جمعیتی بالغ بر ۱۰ میلیون نفر، در آستانه یک فاجعه انسانی بیسابقه قرار گرفته است.