قطع پیاپی برق آب تهران را در معرض آلودگی به فاضلاب قرار داده است

آلودگی آب آشامیدنی تهران به فاضلاب از دهه‌ها پیش، همواره دغدغه‌ کارشناسان بوده است

تصویر مربوط به یک تصفیه‌خانه فاضلاب در تهران است‌ــ اقتصادنیوز

قطعی‌های مداوم برق روند بهره‌برداری از تصفیه‌خانه‌های تهران را با اختلال مواجه کرده و آب آشامیدنی را در معرض آلودگی فزاینده به فاضلاب قرار داده است.

حسن عباس‌نژاد، مدیرکل روابط‌ عمومی حفاظت محیط‌زیست استان تهران، صراحتا به این موضوع اذعان کرد و گفت که تداوم قطعی‌های برق می‌تواند به افزایش آلودگی منابع آب‌های سطحی و زیرزمینی منجر شود.

این مقام دولتی چالش‌های احداث و بهره‌برداری از تصفیه‌خانه‌های فاضلاب شهری را «جدی» توصیف کرد و تلویحا گفت که تحقق اهداف زیست‌محیطی در تامین آب آشامیدنی ساکنان استان تهران، مشروط به «مشارکت بخش خصوصی» است.

مدیرکل روابط عمومی حفاظت محیط‌زیست استان تهران «کمبود اراضی مناسب برای احداث تاسیسات، محدودیت‌های زیست‌محیطی ناشی از تراکم بالای جمعیت در استان و الزامات استقرار کاربری در حریم کیفی آب‌های سطحی» را از جمله موانع مهم در توسعه تصفیه‌خانه‌های فاضلاب شهری برشمرد و افزود که افزایش جمعیت، توسعه ساخت‌‌وسازها و تغییرات اقلیمی هم از عوامل تشدید فشار بر زیرساخت‌های فاضلاب شهری است.

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

از مصاحبه عباس‌نژاد با خبرگزاری دولتی ایرنا چنین برمی‌آید که «کمبود منابع مالی، دشواری تامین تجهیزات و قطعات موردنیاز به دلیل تحریم‌ها و موانع مرتبط با ثبت سفارش و تخصیص ارز» روند بهره‌برداری را با اختلال مواجه کرده و در این میان، قطعی‌های پیاپی برق نیز مزید بر علت شده است.

این مقام دولتی تاکید کرد که تصفیه‌خانه‌های فاضلاب باید فراتر از یک تاسیسات فنی صرف دیده شوند و به‌عنوان زیرساختی کلیدی در حفظ محیط‌زیست شهری و سلامت عمومی موردتوجه قرار گیرند. او در عین حال، با سلب مسئولیت از دولت، خواستار «حمایت‌های مالی بخش خصوصی» از این بخش شد.

سخنان این مقام سازمان حفاظت محیط‌زیست درباره فرسودگی زیرساخت‌های فاضلاب شهری موضوعی است که پیش‌تر کارشناسان هم درباره‌اش هشدار داده‌ بودند، اما آنچه در این سخنان بیشتر از همه جلب‌ توجه می‌کند، فقدان نگاه مسئولانه و ارائه راهکارهای شفاف در مقام مدیری است که مسئول مستقیم نظارت، پیگیری و مطالبه‌گری در این حوزه محسوب می‌شود.

عباس‌نژاد در حالی از موانعی چون کمبود اراضی، الزامات زیست‌محیطی، تحریم‌ها، قطعی برق و افزایش جمعیت سخن می‌گوید که به نقش دستگاه‌های دولتی و سازمان‌های تصمیم‌گیر از جمله وزارت نیرو، شهرداری‌ها و سازمان برنامه و بودجه در ایجاد و تشدید این مشکلات هیچ اشاره‌ای نمی‌کند و نمی‌گوید نقش سازمان محیط‌زیست در پیگیری، هماهنگی و مطالبه‌گری از این نهادها چیست؛ گویی سازمان حفاظت محیط‌زیست، تنها تماشاگر است، نه ناظر.

از سوی دیگر، تکرار کلیشه‌ای نقش تحریم‌ها در نبود تجهیزات و قطعات به بهانه‌ای برای سلب مسئولیت دولتی‌ها تبدیل شده است. آن هم در حالی‌ که به‌تناوب استفاده از دانش‌ بومی را در زمینه‌های مختلف از جمله محیط‌زیست، تبلیغ می‌کنند.

آلودگی آب آشامیدنی تهران به فاضلاب موضوعی است که از دهه‌ها پیش، همواره دغدغه‌ کارشناسان، پزشکان، فعالان محیط‌زیست و حتی مردم بوده است. در سال‌های قبل، از برخی مناطق جنوب و جنوب‌غربی تهران مانند اسلامشهر، یافت‌آباد، نازی‌آباد و مناطق اطراف بزرگراه آزادگان، گزارش‌هایی از نفوذ نیترات و نیتریت فاضلاب به آب‌های زیرزمینی منتشر شد؛ ماده‌ای که از مهم‌ترین نشانه‌ آلودگی آب به فاضلاب است و مصرف آن می‌تواند موجب بیماری‌های مختلف شود.

در سال‌های اخیر، کارشناسان به‌تناوب هشدار داده‌اند که تراکم جمعیت، توسعه بدون کنترل، انفعال در ساماندهی فاضلاب شهری و تخلیه غیرمجاز چاه‌های صنعتی موجب افزایش شدید آلودگی منابع زیرزمینی شده است. در گزارش‌هایی از شرق و جنوب تهران، از تهرانپارس، افسریه، خاورشهر و کهریزک به‌عنوان مناطق بحرانی‌تر یاد شده است.

با وجود هشدارهای کارشناسان بهداشتی، مسئولان دولتی، اغلب این گزارش‌ها را انکار کردند یا کم‌اهمیت جلوه دادند. شرکت آب و فاضلاب مدام بر سالم بودن آب تهران تاکید می‌کند، اما داده‌های میدانی، مطالعات مستقل و تجربه‌های محلی، خلاف این ادعا را نشان می‌دهند. از سوی دیگر، طرح جامع فاضلاب تهران که قرار بود سال‌ها پیش به سرانجام برسد، هنوز در بسیاری از مناطق به‌ویژه در جنوب و شرق پایتخت، اجرایی نشدند و همچنان تخلیه سنتی رایج است.

در نهایت، بحران آلودگی آب تهران نه‌تنها یک مسئله فنی، بلکه موضوعی اجتماعی و زیست‌محیطی است که در پیوند با ضعف نظارت، کم‌کاری نهادی و مدیریت ناپایدار شهری ایجاد شده است و این بحران پنهان بدون اراده‌ای جدی برای تکمیل شبکه فاضلاب، پایش مداوم کیفیت آب، شفاف‌سازی اطلاعات و پاسخگویی مسئولان، می‌تواند به یک فاجعه عمومی منجر شود.