حادثه پیست اتومبیلرانی آزادی که به جان باختن حمیدرضا درجاتی، عکاس ورزشی باسابقه، منجر شد، بار دیگر توجهها را به وضعیت هشدارآمیز ایمنی اماکن ورزشی در ایران جلب کرد.
فدراسیون موتورسواری و اتومبیلرانی ایران که سالها است به ناکارآمدی و فساد مالی متهم است، این بار در مرکز یک تراژدی دیگر قرار گرفته است که نشان میدهد ضعف ساختاری این نهاد ورزشی تنها به توسعهنیافتگی محدود نیست و بهطور سریالی جان انسانها را میگیرد.
در تازهترین نمونه، روز جمعه ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۴ و در جریان مرحله نخست مسابقات سرعت، یکی از خودروهای شرکتکننده از مسیر خارج شد و با سرعت زیاد به جایگاه خبرنگاران برخورد کرد. حمیدرضا درجاتی که در محل حاضر بود، در این حادثه بهشدت مجروح شد و پس از انتقال به بیمارستان جان باخت. فیلمبردار دیگری هم که آنجا بود دچار مصدومیت جدی شد.
این حادثه بار دیگر بحث کهنه اما حیاتی «استانداردهای ایمنی» در پیستهای اتومبیلرانی را به صدر اخبار بازگرداند. متخصصان حوزه ایمنی و رانندگان مسابقات در سالیان اخیر بارها درباره نبود زیرساختهای لازم در پیست آزادی هشدار دادهند، اما این هشدارها پیوسته نادیده گرفته شده است.
این بحران محدود به پیست آزادی نیست و بسیاری از دیگر فضاهای ورزشی، بهویژه آنهایی که برای اتومبیلرانی و موتورسواری طراحی شدهاند، از حداقل الزامات ایمنی نیز برخوردار نیستند. نبود حفاظهای استاندارد مانند نیوجرسیهای چندلایه، فاصله ناکافی جایگاهها از پیست و نبود تجهیزات امدادی اولیه، بخشی از مشکلات متداول این مکانها است.
در سال ۱۳۹۹، مازیار ناظمی، مجری صداوسیما و رئیس وقت فدراسیون اتومبیلرانی که اسفند سال گذشته جایش را به کوروش صبوریان داد، از برنامه بازسازی پیست آزادی گفت و شرکت توسعه اماکن ورزشی، سازمان زیرمجموعه وزارت ورزش ایران، نیز به آن چراغ سبز نشان داد. با این حال، پنج سال از آن وعده گذشته است و هیچ نشانی از بهبود شرایط در پیست آزادی مشاهده نمیشود. دیگر پیستهای ایران مانند سرزمین ایرانیان یا ثامن مشهد هم شرایط چندان بهتری ندارند.
در تمامی پیستهای اتوموبیلرانی استاندارد و بینالمللی، حفاظهای چندلایه و اقدامات مهندسی از ورود خودرو به محل استقرار تماشاگران و عوامل رسانهای جلوگیری میکنند، اما در ایران، حداقلهای استاندارد نیز به دلیل بیتوجهی و سوءمدیریت نادیده گرفته میشوند.
فدراسیونی در سایه ناکارآمدی و ابهامات مالی
منتقدان عملکرد فدراسیون اتومبیلرانی معتقدند که از مسیر پیشرفت منحرف شده و بر ظاهرگرایی و روابط عمومی متمرکز شده است. در دوران ریاست مازیار ناظمی تمرکز اصلی نه بر ارتقای زیرساختها که بر تبلیغات بود. در سالهای اخیر نیز گزارشهای مختلفی درباره تخصیص مبهم منابع مالی، شائبههای فراوان فساد مالی در قراردادهای تجاری و ناتوانی در جذب سرمایهگذار بخش خصوصی در فدراسیون اتوموبیلرانی منتشر شدهاند.
وزارت ورزش و جوانان نیز در این میان مسئولیت سنگینی دارد و ورزشکاران انتظار دارند مدیران این وزارتخانه بهعنوان نهاد بالادستی ناظر بر فدراسیونها و اماکن ورزشی، در قبال فجایعی از این دست پاسخگو باشد. اما آنچه دیده میشود تنها واکنشهای نمایشی مانند دستور بررسی حادثه و پیگیری حال مصدومان است. اقداماتی که بهجای تلاش در مسیر اصلاح ساختاری، رنگ و بوی فرار از پاسخگویی دارند.
کارشناسان بر این باورند که نبود نظارت موثر، تخصیص ناکافی بودجههای بازسازی و انتصاب افراد فاقد صلاحیت فنی، از عوامل اصلی وقوع چنین حوادثی است. این موارد در رشتههایی مانند اتومبیلرانی که از اساس رشته پرخطری است، نتایجی مرگبار به دنبال دارد.
در این میان، اظهارنظر یکی از مسئولان فدراسیون که تقصیر را متوجه خود عکاس دانست و او را به «بیاحتیاطی» متهم کرد، خشم عمومی جامعه عکاسان، روزنامهنگاران و ورزشکاران را برانگیخت و نماد شانه خالی کردن مدیران حکومتی از مسئولیت تفسیر شد.
منتقدان بر این باورند که با تداوم وضع موجود، امیدی به اصلاح شرایط ایمنی در ورزشهای پرخطر ایران وجود ندارد، زیرا دههها است که این پیستها همچنان در وضعیت هشدار قرار دارند، فساد و بیکفایتی مدیریتی پابرجا است و ارادهای برای تغییر مشاهده نمیشود.
پروندههای رنگارنگ از حوادث مرگآفرین
طی سالیان گذشته، ورزشکاران و تماشاگران پرشماری در ایران به دلیل نبود ایمنی در ورزشگاهها و اماکن ورزشی جانشان را از دست دادهاند یا دچار مصدومیت شدید و نقص عضو شدهاند که یکی از آخرین نمونههای آن نیز نابینا شدن و شکسته شدن جمجمه سر دو تن از تماشاگران پرسپولیس به دلیل سنگپراکنی هواداران تراکتور در ورزشگاه آزادی بود.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
مرگ یک کودک براثر برقگرفتگی در مجموعه ورزشی شهدای اسلامشهر در سال ۱۴۰۱ از دیگر نمونهها بود. این پسر ۹ ساله هنگام بازی در محوطه چمن مصنوعی، براثر اتصال سیم برق دکل نوررسانی جان باخت. بررسیها نشان داد که سیستم برقرسانی مجموعه اسلامشهر استاندارد نبوده و کابلها عایقکاری مناسب نداشتهاند.
در حادثه ورزشگاه شهید وطنی قائمشهر در سال ۱۴۰۲ و در جریان برگزاری مسابقه نساجی مازندران در لیگ برتر، نشت آب و برقگرفتگی محیط اطراف آبخوری ورزشگاه موجب برقگرفتگی چند هوادار و انتقال آنان به بیمارستان شد. این ورزشگاه بهرغم نداشتن گواهی ایمنی، با فشار مدیران محلی و فدراسیون فوتبال ایران بازگشایی شده بود.
همچنین در ماجرای فرو ریختن بخشی از سکوهای ورزشگاه یادگار امام قم در سال ۱۴۰۰ در جریان یک مسابقه فوتبال، تعدادی از سکوهای فلزی موقتی در بخش جنوبی ورزشگاه فرو ریخت و چند نفر مجروح شدند. این سازهها را پیمانکاری بیتخصص بدون نظارت مهندسی نصب کرده بود.
از سوی دیگر، در جریان برگزاری مسابقه پرسپولیس با صنعت نفت آبادان در سال ۱۳۹۸ نیز یک نوجوان ۱۸ ساله به نام مهدی لطفی براثر سقوط از طبقه دوم ورزشگاه آزادی تهران جان باخت. علت حادثه نبود حفاظ استاندارد در بخشهایی از طبقه دوم و بیتوجهی مسئولان به هشدارهای پیشین کارشناسان درباره ناایمنی سکوها بود. نکته مهم اینکه مدیران ورزشگاه آزادی و وزارت ورزش ابتدا علت مرگ را «سکته» این نوجوان اعلام کردند، اما پس از افشاگری خانواده و رسانهها واقعیت روشن شد.
فاجعه ورزشگاه تختی اهواز در سال ۱۳۹۷ از دیگر موارد مشابه بود که در جریان برگزاری یک مسابقه فوتبال محلی، بخشی از سقف جایگاه تماشاگران فرو ریخت و چندین نفر ازجمله یک کودک بهشدت آسیب دیدند. گزارشها نشان دادند که پیمانکار نوسازی ورزشگاه رانتی بوده و صلاحیت نداشته است.
مرگ هفت هوادار فوتبال در جریان مسابقه تیمهای ایران و ژاپن در سال ۱۳۸۴ به دلیل ازدحام تماشاگران، یا پرونده ریزش جایگاه تماشاگران ورزشگاه متقی ساری در جریان مسابقه پرسپولیس و شموک در سال ۱۳۸۰، که مرگ و جان باختن دهها تماشاگر را در پی داشت، از دیگر موارد مهم سالیان اخیر در حوزه نبود ایمنی و استانداردهای اولیه در ورزشگاهها است.
فساد در واگذاری پیمانکاریهای ساخت و نوسازی اماکن ورزشی که بدون مناقصه شفاف، با رانت و بیشتر از طریق شرکتهای وابسته به نهادهای حکومتی مانند سپاه پاسداران رخ میدهد، نبود نظارت ایمنی پیش از بهرهبرداری، بیتوجهی به هشدارهای مهندسی و استفاده تبلیغاتی از افتتاحهای نمایشی پیش از تکمیل سازهها، از دیگر دلایل تکرار این حوادث است.