شیرابه زباله در رگ‌های شهر؛ بحران تولید و جمع‌آوری زباله در ایران

انباشت روزانه میلیون‌ها تن زباله در ایران، نبود سیستم بازیافت موثر و گسترش مافیای زباله‌گردی، نه‌تنها محیط زیست را به نابودی کشانده، کودکان را هم وارد چرخه‌ای کرده که نتیجه‌اش فقر، بیماری و بی‌اعتمادی عمومی است

محل جمع آوری زباله در اطراف تهران- باشگاه خبرنگاران جوان

افزایش تولید روزانه زباله در ایران، در کنار نبود نظام بازیافت کارآمد، به بحرانی زیست‌محیطی منجر شده است.

بحران انباشت زباله، ناشی از ترکیب عواملی مانند رشد جمعیت، فقدان زیرساخت‌های لازم و سیاست‌گذاری‌های ناکارآمد در حوزه مدیریت پسماند است- مسئله‌ای که هم در کلان‌شهرهایی مانند تهران و هم در شهرهای کوچک نمود دارد.

نبود برنامه‌ای جامع برای جمع‌آوری، انباشت و بازیافت پسماند موجب شده است تا علاوه بر آلودگی‌های زیست‌محیطی و بهداشتی، پدیده‌هایی مانند زباله‌گردی، بهره‌کشی از کودکان در چرخه غیررسمی جمع‌آوری زباله و شکل‌گیری شبکه‌های مافیایی در این زمینه نیز رشد گسترده‌ای داشته باشد.

در دی‌ماه سال گذشته، رئیس سازمان حفاظت محیط‌زیست با حضور در مجلس شورای اسلامی درباره وضعیت پسماند در کشور آمارهایی نگران‌کننده ارائه کرد. به گفته شینا انصاری، در ایران سالانه نزدیک به ۲۱ میلیون تن پسماند عادی، ۱۵۰ هزار تن پسماند عفونی بیمارستانی، ۳۵ میلیون تن پسماند صنعتی، ۱۷۰ میلیون تن پسماند کشاورزی، هشت میلیون تن پسماند خطرناک، و ۱۵۰ میلیون تن نخاله ساختمانی تولید می‌شود.

مشکل دفن غیربهداشتی زباله

از میزان انواع زباله تولیدشده در ایران، حدود ۷۵ درصد پسماند شهری از طریق دفن امحا می‌شود، آن هم عمدتا به روشی غیربهداشتی. تنها ۷ درصد دفن‌ها به روش بهداشتی انجام می‌شود و ۹۳ درصد آن‌ها بدون رعایت استانداردهای زیست‌محیطی انجام می‌شود که تبعاتی جبران‌ناپذیر بر محیط زیست و سلامت شهروندان دارد.

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

در تهران روزانه حدود پنج هزار تن زباله جمع‌آوری می‌شود. اما به‌دلیل نبود فرهنگ تفکیک از مبدا، کمبود زیرساخت‌های هوشمند در جمع‌آوری و تفکیک زباله، فقدان مراکز بازیافت استاندارد و اتکای شهرداری به سیستم‌های سنتی جمع‌آوری، این روند نه‌تنها ناکارآمد بوده، بلکه با تبعات گسترده زیست‌محیطی و اجتماعی همراه شده است. افزایش تعداد زباله‌گردها، کثیف شدن چهره شهر و انتشار شیرابه‌ها و گازهای آلاینده، از جمله این پیامدها است.

انباشت زباله در حاشیه شهرهای بزرگی مانند تهران نیز به گسترش باندهای غیررسمی و افزایش جرم و بزهکاری در این مناطق انجامیده است. از سوی دیگر، فقدان سیستم بازیافت و ساماندهی در بسیاری از شهرهای کشور، به دپوی بلندمدت زباله در مجاورت منابع آبی و محیط‌های مسکونی منجر شده است و در نتیجه آن، شیرابه‌ها وارد سفره‌های زیرزمینی و رودخانه‌ها شده است. افزون بر این، حیواناتی مانند موش که ناقل بیماری‌اند در نتیجه این انباشت غیر بهداشتی افزایش یافته‌اند.

در استان‌های شمالی کشور بخشی از آلودگی‌های دریای خزر، رودخانه‌ها و تالاب‌ها، ناشی از دپوی زباله در نزدیکی منابع آبی است- مسئله‌ای که به‌ویژه در استان‌هایی مانند مازندران و گیلان به افزایش شدت آلودگی‌های بیماری‌زا در آب‌های سطحی و زیرزمینی منجر شده است.

بررسی‌ها نشان می‌دهد که انباشت زباله به‌شکل روباز، به تولید گاز متان منجر می‌شود که اثر آن بر گرمایش زمین ۲۶ برابر دی‌اکسید کربن است.

همچنین سوزاندن غیراصولی زباله در حاشیه شهرها به آلوگی هوا دامن می‌زند وگازهایی مانند دیوکسین و دیگر مواد سمی را آزاد می‌کند که برای انسان و محیط زیست بسیار خطرناک‌اند، اما به‌رغم هشدار کارشناسان، به‌دلیل فقدان توان اجرایی، مدیران شهری همچنان به همین روش پیش می‌روند.

راهکار جهانی برای حل مشکل زباله

یکی از راهکارهای کلیدی در دنیا تفکیک زباله از مبدا است. اما در ایران این روند به‌دلیل فقدان آموزش عمومی، نبود انگیزه برای مشارکت شهروندان و کمبود امکانات اجرایی هنوز اجرایی نشده است.

طبق آمار، حدود ۴۰ درصد زباله‌های شهری در ایران پسماند خشک (مانند پلاستیک، کاغذ، فلز) هستند که به دلیل تفکیک نشدن همراه با زباله تر دفع می‌شوند و این امر نه‌تنها هزینه‌های جمع‌آوری را افزایش می‌دهد، که منبع درآمد بالقوه‌ای را نیز از بین می‌برد.

در مقایسه با کشورهای پیشرفته، آمار بازیافت در ایران بسیار پایین است. به گفته محمدباقر قالیباف، رئیس مجلس شورای اسلامی، تنها ۹ درصد زباله‌ها در ایران بازیافت می‌شوند. این در حالی است که در کشورهایی مانند آلمان، اتریش و کره جنوبی، بیش از ۵۰ درصد زباله‌ها بازیافت می‌شوند. قالیباف به صراحت گفته است که به‌رغم گذشت ۲۰ سال از تصویب قانون پسماند و نهایی شدن آیین‌نامه آن در سال ۱۳۸۴، هنوز دستاورد مشخصی در این حوزه حاصل نشده است.

مافیای زباله در ایران و سازمان‌های بی‌انگیزه دولتی

کارشناسان معتقدند به‌دلیل فقدان شبکه رسمی و کارآمد بازیافت، زباله‌های ارزشمند مانند فلزات، کاغذ و پلاستیک که قابلیت درآمدزایی دارند، در فرایندهای غیراستاندارد و توسط شبکه‌های مافیایی جمع‌آوری می‌شوند.

این شبکه‌ها با بهره‌کشی از زباله‌گردها و ایجاد مراکز غیررسمی تفکیک، سود حاصل از بازیافت را به دست می‌آورند، در حالی که نهادهای عمومی مانند شهرداری‌ها نه‌تنها درآمدی کسب نمی‌کنند، که برای جمع‌آوری و دفع زباله متحمل هزینه‌های هنگفت می‌شوند.

تخمین زده می‌شود که بازار جهانی بازیافت ارزشی بیش از ۵۰۰ میلیارد دلار دارد. اما در ایران این ظرفیت به‌دلیل مدیریت ناکارآمد و نبود مشارکت سازمان‌یافته بخش خصوصی و مردمی، همچنان مغفول مانده است.

برخی کارشناسان راهکار برون‌رفت از این بحران را اجرای برنامه‌های درازمدت آموزش شهروندان برای تفکیک زباله از مبدا، تجهیز ناوگان جمع‌آوری زباله به سامانه‌های هوشمند و ایجاد مشوق‌های اقتصادی برای مشارکت مردم می‌دانند. استفاده از فناوری‌هایی مانند حسگرهای تشخیص زباله و ایجاد کارگاه‌های تولید کود و محصولات کشاورزی از پسماند نیز از دیگر راهکارها است.

افزون بر این، مشارکت بخش خصوصی در فرایند جمع‌آوری و بازیافت نیز می‌تواند موجب تغییر نگرش عمومی به موضوع زباله و تبدیل آن به منبع درآمد شود. شهروندان می‌توانند با فروش زباله تفکیک‌شده به این کارگاه‌ها هم در فرایند بازیافت مشارکت کنند و هم از منافع اقتصادی آن بهره‌مند شوند.

از منظر جامعه‌شناختی نیز تاکید بر مشارکت اجتماعی در حل بحران پسماند ضروری است. رضا رهسپار، جامعه‌شناس، معتقد است که بدون ایجاد امنیت اجتماعی و اقتصادی، نمی‌توان انتظار مشارکت گسترده شهروندان در چنین طرح‌هایی را داشت. او معتقد است تنها زمانی که افراد دغدغه تامین معاش روزانه را نداشته باشند فرصت اندیشیدن و مشارکت در مسائل زیست‌محیطی برایشان فراهم می‌شود.

در نهایت، باید اذعان کرد که مسئله زباله در ایران، صرفا بحران مدیریت پسماند نیست، بلکه نشانه ناکارآمدی نهادی، ضعف فرهنگ‌سازی و نبود اراده لازم برای اجرای قوانین و مقررات موجود است. دستگاه‌های نظارتی نیز باید پاسخ دهند که چرا به‌رغم تصویب آیین‌نامه‌های متعدد در این حوزه، همچنان اجرای موثر قوانین و تعیین مسئولیت‌ها در هاله‌ای از ابهام قرار دارد.

از طرفی بسیاری تاکید دارند تا زمانی که ضعف ساختاری برطرف نشود و تفکیک زباله از یک ضرورت به مطالبه‌ای عمومی بدل نگردد، نمی‌توان به بهبود وضعیت موجود امید بست.