چهار ماه پس از حمله ترکیه، رژاوا همچنان پابرجاست

حکومت خودمختار شمال‌شرقی سوریه، از پس حمله اردوغان و اسلام‌گرایان افراطی برآمده است

پیشمرگه‌های کرد-SAFIN HAMED / AFP

درست چهار ماه پیش، در روز ۹ اکتبر بود که فاز نظامی عملیات «چشمه صلح» ترکیه آغاز شد. آمریکا به رهبری دونالد ترامپ نیروهایش را از شمال شرق سوریه خارج کرد و به نیروهای ارتش ترکیه اجازه داد دست به اشغال خاک منطقه‌ای بزنند که چند سال است توسط «نیروهای دموکراتیک سوریه» اداره می‌شود؛ گروهی که بنیان‌گذارش کردهای چپ‌گرای سوریه با تمایلات آنارشیستی و معتقد به اصول خودگردانی هستند و اغلب به نام کردی خود «رژاوا» شناخته می‌شود. ترکیه در این حمله خود با گروهی به نام «ارتش ملی سوریه» همراه بود، متشکل از اسلام‌گرایان افراطی، که هنگام حمله به شهرهایی همچون رأس‌العین و تل ابیض جنایاتی جنگی آفریدند، که مورد اعتراض جهانیان قرار گرفت.

در آن روزها بیم آن می‌رفت که شاهد غروب آفتاب رژاوا باشیم؛ حکومتی که تجربه‌اش در حکمرانی مترقی در قلب جنگ داخلی سوریه، قریب یک دهه است مورد تحسین بسیاری در سراسر جهان قرار گرفته است. با گذشت چهار ماه اما می‌بینیم که حکومت خودمختار شمال شرقی سوریه پابرجا مانده است. سه عامل در این مقاومت موفق نقش داشته‌اند.

یکی این‌ که فشارهای شدید داخلی علیه ترامپ، به‌خصوص از سوی نمایندگان دموکرات در کنگره باعث شد که تمام نیروهای آمریکا از منطقه خارج نشوند. (گرچه نباید فراموش کرد که بعضی دموکرات‌های چپ‌گرا مثل ایلهان عمر، که سابقه دیدار با اردوغان هم دارد، حاضر نشدند با این تلاش‌ها همراه شوند.) از چهار هزار نیروی آمریکا هنوز حدود هزار نیرو در منطقه هستند و اردوغان به آن چراغ سبزی که اول فکر می‌کرد دریافت کرده، نرسید.

دوم این ‌که رهبران رژاوا موفق شدند به توافق‌هایی با مسکو و دمشق برسند تا در بعضی موارد، کار مرزبانی این منطقه با خاک ترکیه توسط این دو دولت انجام شود. باید به یاد داشت که رژاوا هرگز خواهان جدایی‌طلبی و جدا شدن از سوریه نبوده و همیشه خود را به عنوان منطقه‌ای خودمختار داخل خاک سوریه برای تمام مردم ساکن منطقه، اعم از کرد و عرب و ترکمن و غیره، تعریف کرده است؛ حتی از اصطلاح «رژاوا» هم فقط به صورت غیررسمی استفاده می‌شود و اسم رسمی «اداره خودمختار شمال و شرق سوریه» است.

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

سوم این ‌که مردم عرب منطقه بین اردوغان و «نیروهای دموکراتیک سوریه» عموما طرف دومی را گرفتند. بسیاری از مهم‌ترین شهرهای رژاوا اکثریت عرب دارند. مثلا رقه، که بزرگ‌ترین شهر منطقه است و روزگاری پایتخت داعش بود، همین‌طور شهرهای طبقه و منبج. در گزارش‌ها خوانده‌ایم که مردم عرب این منطقه عموما به «نیروهای دموکراتیک سوریه» (که کردها حدود نیمی از آن‌ را تشکیل می‌دهند) وفادار مانده‌اند.

امبرین زمان، روزنامه‌نگار ترک وب‌سایت «المانیتور» اخیرا در گزارشی از رژاوا به شهرهایی همچون قامیشلی سفر کرده و از جنبه‌های گوناگون زندگی در آن گفته، از جمله از یک کلینیک جراحی پلاستیک زیبایی که این روزها کارش حسابی گرفته است.

خانم زمان با بعضی قربانیان یورش ترکیه مصاحبه کرده است. مثلا وفا دهان السالم، مادر چهار فرزند، که از روستاهای اطراف تل تامر گریخته. او می‌گوید: «مردم مسلح ما را از خانه‌مان بیرون کردند و بعد قائله شروع شد. قبل از این‌که اردوغان بیاید زندگی خوبی داشتیم. غذا و گوسفند و سوخت داشتیم. امن بودیم. حالا همه چیز شده خون و ویرانی.» در گزاش المانیتور می‌خوانیم که ده‌ها نفر از آوارگان حرف‌های مشابهی می‌زنند.

مظلوم کوبانی، ژنرال دیپلمات

مبارزین مسلح رژاوا، که بسیاری‌شان زن بودند، با رشادت‌هایی مثل دفاع از شهر کوبانی در مقابل تروریست‌های داعش توجه جهانیان را به خود جلب کردند. این روزها اما فرمانده قوای «نیروهای دموکراتیک سوریه»، مظلوم کوبانی، همان قدر درگیر نبرد است که درگیر دیپلماسی. ناظرین هشدار می‌دهند که سر پا ماندن حکومت خودمختار شمال شرقی سوریه نهایتا ممکن نیست، مگر از طریق مذاکره با آنکارا و تضمین آن توسط قدرت‌های منطقه و جهان مثل مسکو و واشینگتن.

ژنرال کوبانی مدت‌ها است تلاش می‌کند ویزای آمریکا بگیرد تا بتواند صدای خود را مستقیما به گوش مردم و سیاستمداران آمریکا برساند. ترکیه تا به حال جلوی این تلاش‌ها را گرفته است، گرچه بسیاری از نمایندگان کنگره بر وزارت خارجه آمریکا فشار آورده‌اند که چنین کند. کوبانی البته با ترامپ تلفنی صحبت کرده و همچنین با امانوئل مکرون،‌ رئیس‌ جمهوری فرانسه. پاریس مدت‌ها کوشیده است بین «نیروهای دموکراتیک سوریه» و کردهای سوری نزدیک به خاندان بارزانی در کردستان عراقی که در «شورای ملی کرد» گرد آمده‌اند، صلح برقرار کند. در شرایط کنونی، ژنرال کوبانی تلاش‌ در این راستا را سرعت بخشیده است. البته حتی پیش از آن هم ژنرال کوبانی در ماه ژوئیه به اربیل سفر کرده بود تا به مسرور بارزانی، به مناسبت انتخابش به نخست‌وزیری اقلیم کردستان تبریک بگوید. در ماه‌های اخیر علاوه بر اربیل، کوبانی کوشیده با کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس نیز روابط بهتری برقرار کند. در ضمن «شورای ملی کرد»،‌ با وجود نزدیکی نسبی به آنکارا (که نتیجه پیروی آن‌ها از خط بارزانی‌هاست) حمله ترکیه به خاک سوریه را محکوم کردند. رهبران این شورا حتی از عملیات «چشمه صلح» به عنوان «چشمه خون» نام بردند - واقعیتی که باعث بهبود روابط بین این شورا و رژاوا شده است.

صالح مسلم، دیگر چهره دیپلماتیک آشنای رژاوا، که زمانی رهبر «حزب اتحاد دموکراتیک» (حزب اصلی رژاوا) بود، نیز تلاش‌های دیپلماتیک بسیاری دارد اما آنکارا همه جا جلوی او سنگ می‌اندازد. همین بود که این اواخر چند ساعت در پراگ، پایتخت جمهوری چک، بازداشت شد و در ضمن آلمان به او ویزای شنگن نداده است.

رژاوا دشواری‌های بسیار دیگری هم دارد. مثل نگهداری از زندانی‌های داعش که از بیش از ۵۰ کشور می‌آیند، اما این کشورهای اغلب اروپایی حاضر به پذیرش آن‌ها نیستند. مقامات حکومت رژاوا اخیرا مذاکراتی با وزیر خارجه فنلاند داشتند و در پی آن اعلام شد که داعشی‌ها در دادگاه‌های رژاوا محاکمه خواهد شد. باید دید آیا فنلاند می‌تواند سایر کشورها را به این وا دارد که در اداره و هزینه این محاکمه‌ها مشارکت کنند یا خیر. مقامات رژاوا تاکید کرده‌اند که بر اساس اسلوب مترقی خود حاضر به اعدام هیچ یک از داعشی‌ها نیستند و حبس ابد حداکثر مجازاتی است که بر آن‌ها اعمال خواهد شد - نمادی دیگر از تلاش نجیبانه این حکومت برای حفظ حکومتی مترقی در منطقه‌ای پرآشوب.