ترامپ فرمانده نظامی بسیار قدرتمندی را ترور کرد که نامش باعث وحشت در کشورهای منطقه و شرکای غربی ایالات متحده‌ می‌شد.

شاید هیچکدام از این کشورها نتوانسته باشند علنا شادمانی خود را از کشته شدن وی ابراز کنند، اما بدیهی است که در خفا ترامپ را ستودند.

به دلایل بسیار، از جمله ناتوانی نظامی ایران در مقابله با ایالات متحده هرگز نمی‌توانست این کشور را به یک رویارویی نظامی مستقیم با آمریکا بکشاند.

بنابراین ایران حملات خود را محدود به حمله به پایگاههای خالی آمریکا در کشوری خارجی کردند که در همان کشور نیز فرمانده نظامی آنها ترور شده بود.

ایران راههای دیگری برای انتقام و ایجاد مزاحمت برای ایالات متحده دارد. از طریق شبه نظامیان وابسته در منطقه گرفته تا تهدید خطوط کشتیرانی از باب المندب تا خلیج فارس و دریای عمان و همچنان حملات سایبری‌ می‌تواند در آینده مخل آسایش آمریکا شود.

حتی اگر انتقام مقامات جمهوری اسلامی به اندازه خشم و اندوهشان بزرگ نباشد، پیامدهای آن ایجاد تنش‌های بیشتر در منطقه و تقویت بازوی محافظه کار و رادیکال در داخل ایران است. تا به اندازه ای که‌ می‌تواند در انتخابات بعدی ریاست جمهوری شانس به قدرت رسیدن شخصیت نظامی را تقویت کند.

تمامی این تغییرات به معنای سخت‌تر شدن شرایط مردم ایران و سرکوب بیشتر آنها به دلیل امنیتی شدن اوضاع کشور است.

اما برای دونالد ترامپ این ترور و پیش از آن شکار البغدادی رهبر داعش، دو امتیاز مهم و برگی موثر در تبلیغات کارزار انتخاباتی در پیش روی وی بشمار‌ می‌رود.

ترامپ نشان داد که آمریکا را به سمت جنگ نبرده است و علی رغم بالا گرفتن تنش با ایران، توانست حرف خود و وعده انتخاباتی خود (پرهیز از جنگ) را به هم حزبی‌ها و رای دهندگان آمریکایی ثابت کند.

وضع اقتصادی آمریکا خوب است و خروج نیروهای آمریکایی از عراق، علی رغم رای پارلمان این کشور برای اخراج این نیروها، همچنان به نفع ترامپ و در جهت اهداف تبلیغات انتخاباتی اش‌ می‌تواند موثر باشد.

گفتگوهای صلح با طالبان در نبود قاسم سلیمانی و ضعیف شدن موضع ایران در افغانستان‌ می‌تواند به سرعت پیش از انتخابات از سر گرفته شود و قبل از انتخابات به اتمام برسد.

ترامپ در نهایت‌ می‌تواند ادعا کند که در چهار سال دوره ریاست جمهوری وی، آمریکا را از لحاظ امنیت و اقتصاد در شرایط بهتری قرار داده است و این چیزی است که برای رای دهنده آمریکایی مهم و قابل توجه است.

اما در ایران، گزینه‌های مقامات جمهوری اسلامی بسیار محدود است. بدیهی است که هرگز در شرایط فعلی تن به گفتگو با آمریکا نخواهند داد و فشار تحریم‌ها و اقتصاد نابسامان تنها فشار مضاعفی بر روی مردم ایران و آغاز فصل جدیدی از سرکوب و اختناق در کشور خواهد شد.

نماینده ترامپ در سازمان ملل خانم کلی کرفت، سفیر ایالت متحده گفته که آمریکا آماده مذاکره جدی بدون پیش‌شرط با تهران است. گفته ای که ترامپ نیز روز چهارشنبه در نطق خود بر زبان آورد اما شواهد نشان‌ می‌دهد که تهران با آمریکایی که ترامپ رییس جمهور آن باشد دیگر هیچ معامله ای انجام نخواهد داد و واسطه ای را نیز نخواهد پذیرفت.

تاکنون مردم ایران بهای این تنش و اختلاف بین دو کشور را با شرایط سخت اقتصادی و تحقیر تحریم‌ها و تحلیل بنیان مالی و روحی خانواده خود پرداخت کرده بودند.

اینک اما به نظر‌ می‌رسد که بهای خون قاسم سلیمانی را نیز ایرانیان دادند.

از پنجشنبه پیش که قاسم سلیمانی در عراق ترور شد، تاکنون ۲۰۶ شهروند ایرانی در حوادثی مرتبط با این واقعه، کشته شده اند. ۵۹ نفر روز سه شنبه و در جریان مراسم تشییع جنازه سلیمانی در کرمان، زیر دست و پا و انبوه جمعیت کشته شدند.

و در بامداد چهارشنبه درست چند ساعت پس از شلیک موشک‌های سپاه به دو پایگاه نظامی آمریکا در عراق، هواپیمای مسافربری اوکراین در حومه تهران ساقط و از ۱۷۹ سرنشین این پرواز، ۱۴۷ نفر آنها ایرانی بودند که همه مسافران در این حادثه دلخراش کشته شدند.

در حالی که به گفته مقامات آمریکایی، اوکراینی و کانادایی شواهدی در دست دارند که موشک پدافند هوایی ایران به این هواپیما اصابت کرده، چنین اخبار ناخوشایند و دلخراشی توامان باعث غم و رنج فراوان مردم ایران شده است.

تشیع جنازه‌ای که مقامات ایران با هدف بهره برداری سیاسی، تحریک احساسات ضد آمریکایی و ایجاد همبستگی ملی در شهرهای مختلف ایران برگزار کرده بودند، اینک در سایه اتهام شلیک عامدانه یا سهوی به هواپیمای مسافربری، تمامی آن هزینه را بر باد داد. رویارویی با آمریکا و اینک جامعه جهانی که خواستار تحقیق و شفاف سازی است، حکومت ایران را با بحران تازه ای مواجه کرده است که ترامپ در ایجاد آن هیچ نقشی نداشته است.