چرا حالا؟‌ تاریخ پردرد گروگانگیری در ایران

از سال ۱۹۷۹ تقریبا ۱۰۰ آمریکایی در ایران دستگیر شده و شبه‌نظامیان نیابتی ایران نیز ده‌ها نفر را در سایر نقاط منطقه به اسارت گرفته‌اند

شعارهای ضد آمریکایی خارج از سفارت تسخیرشده آمریکا، تهران نوامبر ۱۹۷۹ــ STAFF / EPU / AFP

رابین رایت، روزنامه‌نگار و تحلیلگر امور سیاست خارجی، در مقاله‌ای برای موسسه صلح ایالات متحده آمریکا نوشت: «ژانویه ۱۹۸۱ پای پرواز هواپیمایی الجزایر که ۵۲ گروگان آمریکایی را بعد از ۴۴۴ روز اسارت در ایران به آزادی رساند، ایستاده بودم. برخی از آن‌ها دوستانم بودند. هنوز ظاهر نحیف آن‌ها را بعد از اسارت و قطع ارتباط طولانی‌شان با جهان به یاد دارم. آن بحران گروگان‌گیری مرحله‌ای تعیین‌کننده‌ در تاریخ ایالات متحده آمریکا در قرن بیستم بود و از آن زمان تاکنون، دیدگاه‌های آمریکایی خشمگین در قبال جمهوری اسلامی را شکل داد.»

در این مقاله به قلم رایت آمده است: تسخیر سفارت ایالات متحده آمریکا در تهران در ۴ نوامبر ۱۹۷۹ آخرین رویداد از سه رویدادی بود که تنها در مدت پنج سال رخ داد و روح یک ملت را آزرد و در آمریکایی‌ها‌ــ شهروندان یک قدرت بزرگ‌ــ احساس ناتوانی، ضعف و نقص پدید آورد.

نخستین رویداد در اوت ۱۹۷۴ رخ داد که ریچارد نیکسون، رهبر قدرتمندترین دموکراسی جهان، به دلیل رسوایی واترگیت استعفا کرد. کمتر از ۹ ماه بعد، در آوریل ۱۹۷۵، سقوط سایگون پایان جنگ ویتنام را رقم زد؛ جنگی که در آن بیش از ۵۸ هزار آمریکایی جان باختند و واشنگتن در مدت یک دهه مداخله نظامی علیه شبه‌نظامیانی به‌مراتب ضعیف‌تر، بی‌سلاح‌تر و جهان‌سومی ۱۶۸ میلیارد دلار (حدود یک تریلیون دلار امروز) هزینه کرد. سپس تسخیر سفارت آمریکا در تهران به دست دانشجویان ظرف چند ساعت، نمادی از ضعف آمریکا در دستان یک مشت بچه بود، و روبان زرد‌ی که آمریکایی‌ها به نشانه حمایت از دیپلمات‌های گروگان به دور درخت‌ها، نرده‌ها، تیرهای تلفن، درها و قلاده حیوانات می‌بستند، مثل پای‌سیب و بیسبال به نماد آمریکا بدل شد.

گروگانگیری آمریکایی‌ها: یک پدیده جهانی

گروگان‌گیری آمریکایی‌ها دقیقا به این دلیل به پدیده‌ای جهانی تبدیل شد که دولت‌های ایالات متحده آمریکا‌ــ در دوره رئیس‌جمهوری‌های جمهوری‌خواه و دموکرات‌ــ اهمیت زندگی فردی و حقوق اولیه بشر را به رسمیت شناختند. حالا بیش از چهار دهه بعد از نخستین بحران این چنینی در ایران، گروگان‌ها رفته‌رفته برای گروه‌ها و دولت‌های تروریستی به کالایی ارزشمند تبدیل شده‌اند و آنان را در ازای جان، دارایی یا تغییر سیاست‌ها معامله می‌کنند.

گزارشی که بنیاد میراث جیمز دبلیو فولی همین ماه منتشر کرد، نشان می‌دهد که از سال ۲۰۱۲، تعداد بازداشت‌های غیرقانونی اتباع ایالات متحده آمریکا به‌شکلی چشمگیر افزایش یافته است (فولی روزنامه‌نگاری بود که در سوریه به اسارت داعش درآمد و در سال ۲۰۱۴ اعدام شد).

این بنیاد ادعا کرد که در سپتامبر ۲۰۲۳، بیش از ۵۰ آمریکایی در ۱۴ کشور به‌اشتباه بازداشت شده‌اند. بیشترین تعداد این بازداشتی‌ها در چین، روسیه و ونزوئلا و پس از آن در بلاروس، کامبوج، جمهوری دموکراتیک کنگو، کوبا، مصر، موزامبیک، میانمار، نیکاراگوئه، پاکستان، رواندا، عربستان سعودی، سوریه، ترکیه و امارات عربی متحده بوده‌اند. پنج نفر نهایی که در ایران زندانی بودند، ۱۸ سپتامبر ۲۰۲۳ آزاد شدند.

به گزارش رند [اندیشکده سیاست‌گذاری جهانی غیرانتفاعی آمریکایی]، گروگان‌گیرها حتی زمانی که خواسته‌هایشان براورده نمی‌شود هم برنده‌اند، چون «تروریست‌ها از آدم‌ربایی برای مقاصدی همچون تبلیغات، ایجاد هرج‌ومرج و به مخاطره انداختن دولت‌ها بهره‌برداری می‌کنند».

رایت نوشت: از دهه ۱۹۷۰، دولت‌های متوالی برای آزادی آمریکایی‌هایی که در پنج قاره زندانی شده بودند، تلاش کردند. سیاست ایالات متحده آمریکا به‌طور رسمی امتیاز (باج) ندادن به گروه‌های تروریستی بود اما سیاست ایالات متحده آمریکا در مورد آمریکایی‌هایی که «به‌اشتباه بازداشت شده‌اند»‌ در عمل به تفسیرهای متفاوتی رسیده است.

در ژانویه ۱۹۸۱، ایران ۵۲ گروگان اصلی را آزاد کرد زیرا در نهایت هزینه‌های آن بیش از فایده‌اش بود. صدام حسین، رئیس‌جمهوری عراق، در سپتامبر ۱۹۸۰ زمانی که ایران پس از انقلاب ۵۷ از نظر نظامی آسیب‌پذیر بود، به ایران حمله کرد. ایران باید ارتش، نیروی دریایی و نیروی هوایی‌اش را فورا و تقریبا از پایه بازسازی می‌کرد. محکومیت بین‌المللی ایران به دلیل تسخیر سفارت آمریکا دسترسی تهران به سلاح را پیچیده‌ کرد.

بحران گروگانگیری در اواسط دهه ۱۹۸۰ بسیار پیچیده بود. رونالد ریگان برای آزادی آمریکایی‌هایی که حزب‌الله‌ (در آن زمان یک نیروی شبه‌نظامی زیرزمینی و مهم‌ترین نماینده ایران در خاورمیانه) آن‌ها را در خیابان‌های بیروت ربوده بود با ایران وارد معامله‌ پنهانی اسلحه در مقابل گروگان‌ها شد.

رئیس‌جمهوری آمریکا ابتدا این مذاکرات محرمانه را رد کرد. او در نوامبر ۱۹۸۶ ضمن یک سخنرانی در تلویزیون ملی گفت: «ما گروگان‌ها را نه با اسلحه و نه با هیچ چیز دیگر معامله نکردیم‌؛ تکرار می‌کنم، معامله نکردیم. ما تسلیم بی‌قیدوشرط تروریست‌ها نشده‌ایم و نخواهیم شد.»

اما او چهار ماه بعد، در مارس ۱۹۸۷ و در بحبوحه گزارش‌ رسانه‌ها در مورد دیپلماسی مخفی، مجبور به عقب‌نشینی شد و در تلویزیون ملی آمریکا اعتراف کرد: «آنچه در ابتدا گشایش راهبردی با ایران بود، در اجرا به فروش اسلحه در مقابل گروگان‌ها تبدیل شد.» و ادامه داد: «برای این اتفاق دلایلی وجود دارد، اما هیچ توجیهی پذیرفتنی نیست. این کار اشتباه بود.»

رایت در این مقاله نوشت: سه آمریکایی آزاد شدند و سپس حزب‌الله سه آمریکایی دیگر را دستگیر کرد. برخی از آن‌ها زمانی که در لبنان خبرنگار بودم، از دوستانم بودند. این بزرگ‌ترین رسوایی دوران ریاست‌جمهوری ریگان بود. آخرین نفر از چند آمریکایی که به اسارت نایبان جمهوری اسلامی ایران درآمدند، تا سال ۱۹۹۱، پس از پایان دوره ریاست‌جمهوری ریگان، آزاد نشدند.

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

آزادسازی ایمن

به نوشته رابین رایت، آزاد کردن آمریکایی‌ها برای ایالات متحده آمریکا معمولا مستلزم مجموعه‌ای از عوامل است. در ژانویه ۲۰۱۶، پس از ۱۴ ماه دیپلماسی محرمانه در حاشیه مذاکرات ایران و شش کشور جهان، قدرت‌های بزرگ مبدع توافق تاریخی هسته‌ای سال ۲۰۱۵ پنج آمریکایی از جمله جیسون رضائیان، خبرنگار واشنگتن‌پست و متیو ترویتیک، دستیار پژوهشی سابق من در مرکز بین‌المللی وودرو ویلسون برای پژوهشگران، را آزاد کردند.

در جریان اجرای توافق هسته‌ای در ژانویه ۲۰۱۶، ایران پنج نفر را آزاد کرد اما ایالات متحده آمریکا هفت ایرانی را که به دلیل نقض تحریم‌های ایالات متحده آمریکا محکوم شده بودند آزاد کرد. دولت اوباما ۴۰۰ میلیارد دلار از وجود مسدودشده‌ای را که ایران برای خرید تجهیزات نظامی از ایالات متحده آمریکا در دوران پادشاهی پهلوی در دهه ۱۹۷۰ پرداخت کرده بود هم آزاد کرد. دولت‌های پیشین آمریکا بعد از انقلاب ۱۹۷۹، انتقال تجهیزات نظامی به ایران را ممنوع و سرمایه‌های ایران را بلوکه کرده بودند.

هر معامله‌ای برای آزادی آمریکایی‌ها مستلزم یک دیپلماسی طولانی و پیچیده است و معمولا با هزینه‌های هنگفت انجام می‌شود. در سال ۲۰۱۴، دولت اوباما با انتقال پنج زندانی طالبان (ازجمله دو فرمانده نظامی) در خلیج گوانتانامو در ازای آزادی گروهبان بو برگدال که در سال ۲۰۰۹ ترک خدمت کرده بود، موافقت کرد. قطر بر این مذاکرات و نقل‌و‌انتقال‌ نظارت داشت.

مبادله سال ۲۰۲۳ با تهران به دنبال دو سال مذاکره دولت بایدن از طریق قطر و عمان و با آزادی پنج زندانی از دو طرف انجام شد. از سال ۲۰۱۸ که دولت ترامپ از توافق هسته‌ای خارج شد و بیش از یک هزار و ۵۰۰ تحریم علیه ایران اعمال کرد، مقام‌های ایرانی از مذاکره مستقیم با همتایان آمریکایی‌شان خودداری کرده بودند.

این گفت‌وگوها به‌ویژه در شرایطی که ایالات متحده آمریکا باید تحریم‌ها را لغو می‌کرد تا کره جنوبی بتواند تقریبا شش میلیارد دلار پول فروش پیشین نفت ایران را منتقل کند، دشوار بود. این وجوه در سئول مسدود شده بود. این حرکت دیپلماتیک پس از میزبانی عمان در مذاکرات غیرمستقیم شتاب گرفت. سپس قطر میزبان چندین دوره مذکرات در دوحه شد و نمایندگان این پادشاهی بین هیئت‌های آمریکایی و ایرانی به هتل‌های جداگانه‌ای رفت‌وآمد می‌کردند.

یک مقام ارشد دولت آمریکا شب پیش از مبادله زندانیان، به من و سایر خبرنگاران گفت: «وقتی این فرصت به دنبال اعمال دیپلماسی کاملا اصولی و مستمر به وجود آمد، برخی چیزها را به‌وضوح رد کردیم. وقتی این فرصت پیش آمد که فهمیدیم معامله کاملا به نفع ما است، آن موقع بود که تصمیم گرفتیم پیش برویم.»

رابین رایت با اشاره به اینکه گفته می‌شود ایران به این پول دسترسی مستقیم نخواهد داشت، نوشت: اما جمهوری‌خواهان از این شرایط مالی به‌شدت انتقاد کرده و بر این باورند که این معامله باج‌دهی است و موجب تشویق بیشتر بازداشت آمریکایی‌ها می‌شود.

برخی دیگر نیز ادعا کرده‌اند ایران می‌تواند از این وجوه‌ــ که هیچ‌وقت در اختیار ایالات متحده آمریکا نبود‌ندــ برای اهداف نظامی یا سایر مقاصد استفاده کند.

محاسبات ایران

به نوشته رابین رایت، زمان‌بندی توافق ایران برای آزادی این پنج آمریکایی ممکن است باز هم بر اساس نسبت هزینه به فایده تعیین شده باشد. تحریم‌های ایالات متحده آمریکا از جمله ده‌ها تحریم دیگری که دولت بایدن بر آن‌ها افزود، جلو توسعه تهران را گرفته است. سال ۱۹۷۳ که نخستین بار به ایران رفتم، ارزش یک دلار معادل ۷۰ ریال بود اما در نتیجه تحریم‌های آمریکا، ارزش یک دلار به ۶۰۰ هزار ریال رسید. گزارش رسانه‌های ایران نشان می‌دهد که این کشور ظرف یک دهه گذشته حدود ۴۵۰ میلیارد دلار از درآمدهای نفتی‌اش را از دست داده است.

رابین رایت بر این باور است که ایران از نظر سیاسی نیز با چالش‌های فزاینده‌ای روبرو است. الگو و شتاب اعتراض‌هاــ بر سر موضوعاتی از قیمت تخم‌مرغ گرفته تا آزادی پوشش زنان‌ــ از سال ۲۰۱۷ سرعت گرفت. به گفته گروه‌های حقوق بشری، در جریان اعتراض‌های سال گذشته  در سراسر این کشور، حدود ۵۰۰ نفر جان باختند و ۲۰ هزار نفر دستگیر شدند. هفت نفر نیز به اتهام تضعیف دولت اعدام شدند.

دولت ابراهیم رئیسی، رئیس‌جمهوری ایران، بر بهبود وجهه ایران در منطقه، تعمیق روابط با رقبای واشنگتن در مسکو و پکن و پیوستن به سازمان‌های بین‌المللی برای پایان دادن به وضعیت نابسامان این کشور تمرکز کرده است. در سال ۲۰۲۳، از ایران دعوت شد تا به پیمان بریکس که برزیل، روسیه، هند، چین و آفریقای جنوبی در سال ۲۰۱۰ راه‌اندازی کردند، بپیوندد. دولت ایران روابطش با عربستان سعودی را هم تجدید کرد و هر دو کشور سفارتخانه‌هایشان را بازگشایی کردند. ایران همچنین به بزرگ‌ترین تامین‌کننده تسلیحات نظامی روسیه تبدیل شد.

رابین رایت در ادامه می‌نویسد، روز دقیق مبادله زندانیان ممکن است تصادفی نبوده باشد، چنانکه رئیسی در همان روز وارد نیویورک شد تا روز بعد در افتتاحیه مجمع عمومی سازمان ملل سخنرانی کند. روز آزادی آن پنج آمریکایی، از جان لیمبرت، یکی از ۵۲ دیپلمات آمریکایی که سال ۱۹۷۹ دستگیر شد، پرسیدم که پرواز به سوی آزادی چگونه بود و آیا او با آن سازش‌های دیپلماتیک بحث‌برانگیز موافق بود؟

به من گفت: «وقتی زندانی هستی، فقط آزاد شدن برایت مهم است و پیامدهای سیاسی هیچ معامله‌ای اهمیتی ندارد. مثلا در مورد خودم، فکر می‌کردم که بازگرداندن شاه به بهای آزادی ما اشکالی ندارد. حتی برای اطمینان بیشتر به هنری کیسینجر هم فکر می‌کردم!»‌

اکنون این سوال مطرح می‌شود که آیا این آخرین آزادی نشانگر پایان شگرد گروگان‌گیری ایران است؟ ‌از سال ۱۹۷۹ تقریبا ۱۰۰ آمریکایی در ایران دستگیر شده و شبه‌نظامیان نیابتی ایران نیز ده‌ها نفر را در سایر نقاط منطقه به اسارت گرفته‌اند.

بسیاری از مسائل دیگر هم باید حل شوند؛ از جمله پیشرفت‌های نگران‌کننده هسته‌ای ایران، حملات گروه‌های نیابتی ایران به اهداف آمریکا در خاورمیانه، حمایت مالی و سیاسی ایران از گروه‌های تندرو و سرکوب‌های سیاسی خشونت‌آمیزش که روز به روز در داخل این کشور اوج می‌گیرد. سابقه بیشتر این مسائل به دهه‌ها پیش برمی‌گردد.

رابین رایت در پایان مقاله خود می‌نویسد: آزادی زندانیان ممکن است برای دیپلماسی آینده فرصت‌هایی ایجاد کند، اما این نباید در مورد سرعت و نتیجه مذاکرات آتی با رژیمی که هر روز تندروتر می‌شود، برای ما توهم ایجاد کند.