کتاب «مردانگی مدرن»؛ فراخواندن مردان به رفتار سنجیده‌تر با زنان

این کتاب از کلیشه‌های جنسی و شیوه برخورد با حرف‌های جنسیت‌زده مردان می‌گوید

instagram/cleomsf

در ژانویه سال ۲۰۱۸، «کلیو استیلر» در حساب توییتری خود صدها پیام از مردان دریافت کرد که هر یک پرسش‌های مشابهی در مورد کارزار «من نیز» (Me Too) داشتند. این پیام‌ها از سوی آن دسته از مردانی نبود که چون دیگر نمی‌دانستند چطور بدون متهم شدن به آزار جنسی با زنان صحبت کنند، داد شکایت سرداده باشند. بلکه صاحبان این پیام‌ها مردانی بودند که واقعاً می‌خواستند رفتار خود را اصلاح کنند و اطمینان حاصل کنند که برای زنان زندگی‌شان، احترام قایل هستند.

به عنوان یک خبرنگار برگزیده در حوزه سلامت و خالق شو تلویزیونی Sex.Right.Now که نامزد دریافت جایزه Peabody شد، استیلر به دریافت این پیام‌ها عادت داشت؛ پیام‌هایی که مربوط به کارزار «من نیز» بودند که خود در پی انتشار گزارش «نیویورک تایمز» مبنی بر اتهام تجاوز جنسی از سوی تهیه کننده هالیوودی، «هاروی واینشتاین»، آغاز شده بود.

اما وقتی مقاله‌ای در مورد کمدین آمریکایی، «عزیز انصاری»، ازسوی Babe.net منتشر شد، حجم این پیام‌ها سر به فلک کشید. در آن مقاله، خانمی توضیح داده بود که گویا در یک قرار ملاقات با انصاری، إحساس کرده است که برای داشتن رابطه جنسی تحت فشار قرار گرفته است. وی تصریح کرد که هر چه بین آن‌ها رخ داده بود، با رضایت طرفین بود، اما بسیاری از خوانندگان مرد مقاله احساس کردند که باید با استیلر تماس بگیرند و توضیح دهند که چگونه اتفاقی که شرحش درمقاله رفته بود، باعث شده است که درباره رفتارهای جنسی خودشان تأمل کنند.

استیلر می‌نویسد که بعد از آن مقاله، «مردانی که با آن‌ها صحبت کردم، بسیار سردرگم به نظر می‌رسیدند. بسیاری از آن‌ها سعی داشتند رفتارهای خودشان را مورد بازبینی قرار دهند. برخی والدینی بودند که تازه صاحب فرزند پسر شده بودند و می خواستند بدانند که چگونه می‌توانند پسران‌شان را درباره چگونگی برقراری رابطه احترام‌آمیز با جنس مخالف آموزش دهند. البته دیگرانی هم بودند که ایده‌هایی همچون جوانمردی و شرافت را زیر سوال می بردند.»

استیلر به جای آن که جداگانه به هر یک از پیغام‌ها پاسخ دهد، تصمیم به نوشتن کتابی می‌گیرد به نام «مردانگی مدرن: گفت‌وگوهایی درباره دنیای پیچیده مرد خوب بودن در دنیای امروز» تا در آن، چگونگی رفتار در حوزه‌هایی همچون روابط کاری، احساس رضایت، و پورنوگرافی را روشن کند. برای این کار، استیلر با نزدیک به ۱۰۰ مرد، زن و افراد تراجنسیتی در هر سن، قوم و جنسیتی مصاحبه می‌کند. سؤالاتی که در کتاب مطرح شده است، عبارتند از: «چه زمانی لاس زدن‌های محل کارتان حالت نامناسبی به خود می‌گیرد؟ آیا هنوز این مردان هستند که باید هزینه قرارها را بپردازند؟ چگونه می‌توانم به پسرم در مورد داشتن رضایت دوطرفه در رابطه جنسی آموزش دهم؟»

به گفته استیلر: «این‌ها پرسش‌هایی هستند که کل جامعه ما با آنها سر و کار دارد و من قطعاً خودم نمی‌توانستم به آن‌ها پاسخ دهم. بنابراین باید با افراد زیادی صحبت می‌کردم.»

به نظر می‌رسد که بسیاری از پرسش‌های مطرح شده در کتاب استیلر، پاسخ‌های واضحی دارند. همچنین، در بعضی مواقع، احساس می‌شود که این کتاب قصد دارد تا با گونه‌ای صغیر انگاشتن مردان، به آنها رفتار درست را آموزش دهد که به نوبه خود، باعث سلب تقصیر از آنان می‌شود. البته این انتقادی است که استیلر به شنیدن آن عادت دارد. او می‌گوید: «من نگران این نیستم که «مردانگی مدرن» به عنوان کوچک انگاشتن مردان فهمیده شود، این کتاب مستقیماً بر اساس دیدگاه‌های مردان، زنان و افراد تراجنسیتی نوشته شده است که برای این پروژه با آنها مصاحبه کردم» و در واقع، کتابی برای ارائه پند و اندرز نیست. «این کتاب دیدگاه‌های مختلفی از مردانی با پیشینه‌های متفاوت را درباره نحوه برخورد آنها در موقعیت‌های خاص عرضه می‌کند، و البته نظر متخصصان حوزه‌های مربوطه هم در آن لحاظ شده است.»

استیلر در ادامه توضیح می‌دهد که ابراز ناخرسندی نسبت به پرسش‌های مطرح شده در این کتاب، باعث می‌شود که منظور کتاب به طور کامل درک نشود. «وقتی مردی از تبدیل شدن به "عزیز انصاری بعدی" یا انجام رفتاری که ممکن است "چندش آور" توصیف شود واهمه دارد، بی‌اهمیت انگاشتن و نفی آن به عنوان بخشی از مشکل، کار ساده‌ای خواهد بود. من متوجه هستم که ما بسیار عصبانی هستیم و این بحث‌ها هم خیلی به تاخیر افتاده است، اما نمی‌توانیم دست روی دست بگذاریم. چرا که با افرادی طرف هستیم که پیش از این فکر می‌کردند رفتار مناسبی دارند، اما تازه دارند یاد می‌گیرند که چندان هم خوب نبوده‌اند.» استیلر تأکید می‌کند که مردم باید «از منظر مهربانانه‌ای با این مسئله روبه‌رو شوند» و حاضر باشند که به گفت‌وگو با کسانی بپردازند که شاید نسبت به موضوعات مربوط به کارزار «من نیز» ناآگاه باشند، چرا که همین صحبت‌ها به تغییراتی ملموس خواهد انجامید.

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

مثلاً آنچه دونالد ترامپ از آن به عنوان «صحبت‌ درباره فتوحات جنسی» یاد کرد، در نظر بگیرید؛ صحبت‌هایی مبتذل که در آن مردان درباره آنچه با شریک یا شرکای جنسی خود کرده‌اند، به فخرفروشی می‌پردازند. به گفته استیلر، این نوعی مکالمه مشکل‌ساز است که متاسفانه عادی شده است. به گفته استیلر: «همه مردها صحبت‌های زن‌ستیزانه دوستان‌شان را شنیده‌اند. در گذشته شاید این قبیل سخنان بی‌اهمیت قلمداد می‌شد، اما دیگر نباید این طور باشد. این یک موضوع جدی است و تا حدی هم به خاطر نوع نگاه و رفتار رئیس جمهوری فعلی آمریکا که به این بحث‌ها دامن می‌زند، لازم است که به آن توجه شود.» گرچه، به نظر می‌رسد که بدیهی‌ترین راه برای جلوگیری از این نوع لفاظی‌های مبتذل، این است که بلافاصله آنها را قطع کنید و به طرف مقابل توضیح دهید که چرا سخیف است، اما استیلر استدلال می‌کند که رویکرد ضمنی و غیرمستقیم در مواجه با این فرهنگ و این نوع ادبیات، موثرتر است.

بسیاری از مردانی که استیلر هنگام نوشتن کتاب با آنها صحبت کرده است، دلشان می‌خواسته است که دوستان خود را که صحبت‌های جنسیتی مطرح می‌کنند، به چالش بکشند. اما از طرفی هم نگران بودند که این کارشان منجر به پایان رابطه‌‌شان شود. استیلر توضیح می دهد: «موضوعی که زیر این مسئله نهفته است، این است که چرا مردان این‌چنین حرف می‌زنند.» به گفته وی، پسران از همان سنین كم می‌آموزند كه نیازی به دوستان خود نداشته باشند، یا لازم نیست به همان راحتی که دختران احساس‌شان را با یکدیگر در میان می‌گذارند، آنها هم با دوستان‌شان صمیمی‌تر باشند. این نکته را در دبیرستان‌ها بهتر می‌توان دید. 

استیلر در ادامه به تحقیقات «نایوبی وِی»، استاد روانشناسی کاربردی در دانشگاه نیویورک، اشاره می‌کند که ۳۰ سال از عمر خود را صرف جست‌وجو درباره شیوه‌های برقراری ارتباط مردان با یکدیگر در دوره نوجوانی، و چگونگی تغییر این روند با افزایش سن آنها، صرف کرده‌ است. بر پایه تحقیقات «وِی»، پسران وقتی ۱۴ ساله هستند به راحتی می‌توانند تشخیص دهند که بهترین دوست‌شان کیست، اما این دریافت به آرامی شروع به رنگ باختن می‌کند و با رسیدن به سن ۱۸ سالگی، نمی‌توانند بهترین دوست خود را شناسایی کنند. درعوض، دوستان‌شان را «رفقا» یا «برادران» خطاب می‌کنند و وقتی از آنها پرسیده می‌شود که در مورد چه موضوعاتی با هم صحبت می‌کنید، پاسخ بیشتر مربوط است به گفت‌وگوهایی درباره این که با چه کسی رابطه جنسی دارند یا چه ورزشی را دنبال می‌کنند. هرچند اینها مکالماتی سطحی هستند، اما واقعیت این است که همین مکالمات، رفته رفته تبدیل می‌شوند به شیوه‌ای برای نزدیک شدن مردان به یکدیگر. با توجه به این موضوع، توصیه استیلر این است که وقتی دوستی از اظهارنظر جنسیتی استفاده می‌کند، بهتر است از ادبیات اتهام‌آمیز علیه او استفاده نشود، چرا که این کار فقط او را ترغیب می‌کند که در برابرتان موضع دفاعی بگیرد. در عوض می‌توان موضوع را تغییر داد و گفت، «من واقعاً دوست ندارم در مورد این چیزها صحبت کنم، اما بگو ببینم خودت چطوری؟ خانواده چطورند؟» در واقع، با این کار مسئولیت سوق دادن صحبت‌های دوستانه‌تان را به سمت مکالمه‌‌هایی عمیق‌تر برعهده بگیرید.

اما در اینجا نیز باز ممکن است خواننده استنباط کند که استیلر به طور سربسته می‌گوید که برخی از مردان، خودشان متوجه ادبیات نامناسب‌شان نمی‌شوند و از این طریق آنان صغیر می‌انگارد. اما خود استیلر توضیح می‌دهد که توصیه‌های او عمیق‌تر از این است که تصور کنید مردی که با او صحبت می‌کنید، درک نمی‌کند که چه می‌گوید. این توصیه‌ها به خواننده کمک می‌کند که در ابتدا از پیامی که برخی مردان در مکالمه‌های خود سعی در انتقالش دارند، رمزگشایی کند و در مرحله بعد، به جای نکوهش آنها، از ادبیاتی استفاده کند که باعث ترغیب آنان به آزادانه صحبت کردن شود، که خود می‌تواند راه را برای گفت‌وگو‌های عمیق‌تر باز کند. استیلر توضیح می‌دهد که این رویکرد، به احتمال زیاد باعث تشویق مردان به خوداندیشی و بازبینی رفتار و گفتارشان خواهد شد. 

کتاب استیلر با توصیه‌های مفید و پژوهش‌های روشنگرانه‌ای همراه است، اما با توجه به عنوان و محتوای آن، بیشتر برای خوانندگانی جذاب خواهد بود که خود پیشاپیش دیدگاه‌های مترقی دارند و مشتاق یادگیری بیشتر هستند. بعید به نظر می‌رسد که کسانی که واقعاً به چنین کتابی احتیاج دارند، علاقه‌ای به خواندنش نشان دهند. خود استیلر می‌گوید که این کتاب، یک اثر ایده‌آل نیست، اما ابراز امیدواری می‌کند که افراد زیادی باشند که با خواندن این کتاب، به تفکر و بازبینی درباره رفتارشان دست بزنند. شاید آنها از این پس از اظهارنظر درباره ظاهر همکاران زن خود در محل کار بپرهیزند، یا با شریک زندگی خود با اندیشه و تأمل بیشتری رفتار کنند. همین تغییرات کوچک در نهایت می‌تواند اثرات مهمی داشته باشد و اگر در مقیاس وسیع‌تری رخ دهند، می‌توانند تغییرات اجتماعی‌ای که انتظارش را داریم، نیز همراه داشته باشند. 

© The Independent

بیشتر از زندگی