مادر عرفان رضایی در گفت‌وگو با ایندیپندنت فارسی: چیزی برای از دست دادن ندارم و می‌جنگم

فرزانه برزه‌کار افشا کرد که قاتل پسرش و غزاله چلابی، دیگر کشته‌شده خیزش سراسری در روز ۳۰ شهریور در آمل، «ک.ن» از نیروهای نظامی و سرکوبگر جمهوری اسلامی در مازندران است

فرزانه برزه‌کار، مادر عرفان رضایی، جوان ۲۱ ساله آملی که در جریان خیزش سراسری اخیر ایران کشته شد، در گفت‌وگو با ایندیپندنت فارسی می‌گوید هراسی از فشارهای امنیتی و تهدیدهای سرکوبگران علیه خود ندارد و تا زمانی که زنده است، دادخواهی خون فرزندش را فریاد خواهد زد.

برزه‌کار همچنین در این گفت‌وگو افشا کرده است که قاتل فرزند او و غزاله چلابی، دیگر کشته‌شده خیزش سراسری در روز ۳۰ شهریور در آمل، «ک.ن» از نیروهای سازمانی و سرکوبگر جمهوری اسلامی در مازندران است که در حال حاضر متواری است.

عرفان رضایی نوایی، متولد ۱۳۸۰، یکی از شهروندان معترض به جمهوری اسلامی بود که روز ۳۰ شهریور سال گذشته در آمل در استان مازندران، براثر شلیک دو گلوله نیروهای سرکوبگر از فاصله نزدیک، به قتل رسید. ویدیویی هم در رسانه‌های اجتماعی منتشر شد‌ه است که عرفان رضایی را ساعتی قبل از کشته شدن، در حال پاره کردن بنر تصویر علی خامنه‌ای در یکی از خیابان‌های شهر آمل نشان می‌دهد.

نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی پس از قتل عرفان رضایی، تلاش کردند تا با «رهگذر» خواندن او، «معترضان و منافقان» را عامل کشته شدنش معرفی کنند و او «شهید جمهوری اسلامی» معرفی شود، اما مادر عرفان مقابل این سناریو ایستادگی کرد و اعلام کرد که «خون فرزندم را به قاتلانش نمی‌فروشم.»

فرزانه برزه‌کار به ایندیپندنت فارسی گفت: «من جنگیدن و مبارزه را در خانه‌ام سال‌ها تمرین کردم؛ به این دلیل که پدر عرفان از مجروحان و جانبازان شیمیایی و موج انفجار در جنگ ایران و عراق است و مراقبت از او کاری بسیار دشوار بود. هر بار تمام وسایل خانه را می‌شکست و من را کتک می‌زد، اما من باز همه‌ چیز را از نو می‌ساختم و تحمل می‌کردم. عرفان به من می‌گفت تو شجاع‌ترین مادر دنیا و قهرمانی منی و از پس صد تا مرد برمی‌آیی. حالا هم همان حرف‌های عرفان که توی گوشم است، به من برای ادامه مسیر سخت دادخواهی و رسوا کردن ظالم و قاتلان پسرم، انرژی و انگیزه می‌دهد.»

او درباره ویژگی‌های فردی عرفان رضایی می‌گوید: «پسرم بسیار آگاه بود و مانند نسل فعلی، بیشتر از سن خود می‌فهمید. با دین مخالف بود و می‌گفت خدای هرکسی درون خود آدم است و همیشه از اینکه لقب سید ابتدای اسمش بود، گلایه می‌کرد. عاشق و مدافع طبیعت بود و به هنر و فلسفه نیز عشق می‌ورزید. خودش بدون رفتن به کلاس، نقاشی و طراحی را یاد گرفته بود و یک لحظه هم کتاب‌های فلسفه از دستش رها نمی‌شد و علاقه‌مند به اوشو، فیلسوف و عارف هندی بود. پیگیر سیاست و آینده ایران نیز بود و وقتی مهسا امینی کشته شد، دائما اخبارش را برای من می‌خواند و مثلا می‌گفت در فلان شهر مردم به خیابان‌ها آمده‌اند.»

مادر عرفان می‌گوید او به‌دلیل داشتن روحیه مستقل و ظلم‌ستیز، حاضر به استفاده از سهمیه جانبازی پدرش برای ورود به دانشگاه‌های معتبر و سراسری نشد و می‌گفت: «اگر عرضه‌اش را داشته باشم خودم درس می‌خوانم و در بهترین دانشگاه‌ها قبول می‌شوم و نمی‌خواهم به ناحق جای دانشجوی دیگری را بگیرم.»

فرزانه برزه‌کار در ادامه به روزهای قبل از کشته شدن عرفان در آمل رسید و توضیح داد که روز ۲۸ شهریور، یعنی دو روز قبل از کشته شدن عرفان، مادربزرگش به او گفت:«نکند در اعتراضات خیابانی حاضر شوی؟»، اما عرفان پاسخ داد: «مگر خون من از خون بچه‌های دیگر رنگین‌تر است؟ می‌روم و از آن‌ها نمی‌ترسم و جلوتر از مردم هم حاضر خواهم بود.»

مادر عرفان رضایی افزود: «هنوز جواز دفن و پرونده پزشکی قانونی عرفان را به ما نشان نداده‌اند، اما دکتری که در بیمارستان بالای سر او بود به ما گفت که عرفان خونریزی داخلی زیادی داشت و طحال و معده‌اش براثر شلیک گلوله پاره شده بود. او پس از گلوله خوردن، به بیمارستان منتقل شد و دکترها تلاش کردند با عمل جراحی او را احیا کنند، اما موفق نشدند و ساعت ۸:۳۰ شب ۳۰ شهریور تمام کرد. یک گلوله به کتف و یک گلوله هم به پهلوی عرفانم اصابت کرد. گلوله‌ها جنگی بودند و پس از سوراخ کردن، از پشت بدنش خارج شدند.»

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

این مادر دادخواه در ادامه صحبت‌هایش با ایندیپندنت فارسی، از فشارهای امنیتی نهادهای سرکوبگر علیه او برای ساکت ماندن و انصراف از دادخواهی سخن گفت: «ده روز قبل از عید، اداره اطلاعات آمل من را دعوت کرد و گفتند چرا علیه نظام تبلیغ می‌کنم و باید دادخواهی را از مسیر قانون جمهوری اسلامی و قوه قضاییه ادامه دهم، اما پاسخ دادم که وقتی می‌دانم شکایت ما راه به‌ جایی نمی‌برد و در موارد دیگر که شکایت کردند هم قاتلان معرفی و محاکمه نشدند، دیگر چرا وقت خودم را تلف کنم؟ گفتند روی چه حسابی می‌گویی نظام پسرت را کشته؟ گفتم روی چه حسابی می‌گویید منافق او را کشته؟ به آن‌ها گفتم کل دوربین‌های مردم در آن خیابان و مقابل فرمانداری را کندید و بردید تا قاتلان شناسایی نشوند، اما ما می‌دانیم قاتل فرزندان ما کیست.»

او از فردی به نام «ک.ن» نام برد که به گواه بسیاری از شهروندان آملی و حتی چند نیروی اداری سپاه پاسداران، قاتل عرفان رضایی و غزاله چلابی بوده است: «می‌گویند او حالا از ترس انتقام مردم، متواری شده و برای همیشه از مازندران رفته است.»

تحقیقات ایندیپندنت فارسی و پرس‌وجو از منابعی در آمل، نشان می‌دهد که این فرد، یکی از فرماندهان ارشد نیروهای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در آمل است و در اعتراضات سال گذشته در این شهر، با اسلحه جنگلی به سر و بدن چند شهروند معترض شلیک کرده است.

فرزانه ‌برزه‌کار در ادامه، از تصمیم قاطع خود برای پیگیری محاکمه قاتل فرزند خود در دادگاهی عادلانه و همچنین دیگر فرماندهان نظامی سرکوبگر در آمل خبر داد و گفت در هر مکانی که با نیروهای وابسته به جمهوری اسلامی یا طرفداران آن‌ها روبرو شود، جزئیات کشته شدن فرزند بی‌گناهش را بر سر آن‌ها فریاد خواهد زد.

مادر عرفان رضایی می‌گوید: «خون من از خون فرزندم رنگین‌تر نیست و ترسی از کشته شدن هم ندارم. من از پسر آگاهم یاد گرفتم که همیشه حقیقت را به زبان بیاورم و مقابل ظلم سکوت نکنم. عرفان ۲۱ ساله بود و می‌توانست حداقل ۵۰ سال دیگر زندگی کند، اما ترجیح داد جان خودش را در مسیر حق و دفاع از آزادی بدهد. پس منی که ۴۱ سال دارم نیز همین مسیر را خواهم رفت. مطمئن هستم که روزی آه ما مادران دادخواه، دامن این ظالمان را می‌گیرد و تقاص پس می‌دهند.»

پایان گفت‌وگوی تلفنی فرزانه برزه‌کار با ایندیپندنت فارسی نیز با توصیف نگاهش از آینده ایران همراه شد: «به تمام دنیا می‌گویم که مردم ایران هیچ‌وقت تا رسیدن به موفقیت و آزادی، ساکت نخواهند شد. فکر نکنید که اعتراضات تمام شده است! نخیر، مردم منتظر جرقه‌ای هستند تا دوباره با جمعیتی بیشتر به خیابان‌ها بیایند. این حکومت هم که به‌زودی خودش ریشه خودش را نابود خواهد کرد. ایمان قلبی دارم که انقلاب ما به ثمر می‌نشیند و خون فرزندانمان به هدر نخواهد رفت.»