از برجام تا «قانون مهسا»؛ روابط ایران و آمریکا در سالی که گذشت

دیپلمات‌های خود جمهوری اسلامی هم به وخیم بودن اوضاع روابط خارجی ایران اعتراف می‌کنند

جو بایدن، رئیس‌جمهوری آمریکا در مراسم نوروزی کاخ سفید، ۲۱ مارس ۲۰۲۳-SAUL LOEB / AFP

سال ۱۴۰۱ در حالی آغاز شد که بسیاری ناظران روابط ایران و‌ آمریکا با نگاه به شواهد موجود شاید انتظار احیای برجام را داشتند. دولت بایدن در آمریکا تازه دومین سال خود را آغاز کرده بود و به نظر مصمم بود که راه مذاکرات هسته‌ای را دنبال کند و هر طور هست به احیای برجام برسد. در ایران نیز دولت ابراهیم رئیسی که پس از حذف بی‌سابقه نامزدهای درون نظام سر کار آمده بود به نظر چاره‌ای نداشت غیر از ادامه مذاکرات. این دولت با وجود ادامه گسترش اقدامات هسته‌ای ایران مدعی خواست خود برای احیای برجام بود. همین بود که در همان اولین روزهای فروردین ۱۴۰۱ حسین امیرعبداللهیان، وزیر خارجه جمهوری اسلامی، مدعی شد که احیای برجام «نزدیک‌تر از همیشه» است و دیدار در سطح وزرای خارجه می‌تواند به زودی برگزار شود. در همان روز البته جیک سالیوان، مشاور امنیت ملی آمریکا، گفت معلوم نیست مذاکرات موجود در وین به جایی برسند تا نشان دهد بین حرف‌های جمهوری اسلامی و واقعیت موجود مثل همیشه اختلاف بسیار است.

حالا که یک سال گذشته اما همه چیز تغییر کرده است. گسترش برنامه هسته‌ای ایران، نگرانی‌های آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، حمله روسیه به اوکراین و کمک نظامی ایران به مسکو همگی از عوامل مهم تغییر شطرنج دیپلماتیک جهان‌اند. اما مهم‌ترین عاملی که اوضاع را عوض کرد خیزش ملی مردم ایران است که در پی قتل مهسا امینی در شهریورماه آغاز شد و اوضاع را دگرگون کرده است.

سال ۱۴۰۲ اما در حالی آغاز می‌شود که جمهوری اسلامی بیش از هر زمانی در تاریخ خود منزوی و بی‌اعتبار شده است. در این سال نه تنها از نمایندگان جمهوری اسلامی برای شرکت در دیدارهایی مثل نشست مجمع اقتصاد جهانی در داووس و همایش امنیتی مونیخ دعوت نشد که مخالفان جمهوری اسلامی در هر دو نشست‌ها حضور داشتند. جمهوری اسلامی در ضمن با کمک آمریکا و متحدانش بیش از پیش در مجامع بین‌المللی مختلف محکوم شد: از شورای حکام آژانس تا شورای حقوق بشر و مجمع عمومی سازمان ملل که رای به اخراج جمهوری اسلامی از کمیسیون وضعیت زنان این سازمان داد تا اولین اخراج تاریخ این نهاد رقم خورده باشد.

برای اطلاع از بد بودن وضع روابط دیپلماتیک ایران کافی است پای صحبت دیپلمات‌های جموری اسلامی در آخرین روزهای سال ۱۴۰۱ بنشینیم. محمد صدر، معاون وزیر خارجه زمان خاتمی، به روزنامه «شرق» می‌گوید: «در ۴۰ سالی که من در حوزه سیاست خارجی مشغول فعالیت بوده‌ام، دو اتفاق هیچ‌گاه رخ نداده بود: با وجود اینکه همیشه آمریکا دشمن ایران بوده و هست، اما اروپا صد درصد عملکرد آمریکا را در ارتباط با ایران تایید و پیروی نمی‌کرد، ولی در حال حاضر به شرایطی رسیده‌ایم که آنها در کنار هم قرار گرفته‌اند. مهم‌تر از آن، هیچ‌گاه افکار عمومی و مردمی اروپا و آمریکا این‌گونه همراه با دولت‌هایشان علیه جمهوری اسلامی در یک راستا قرار نداشتند و البته به این موضوع ایرانیان خارج از کشور را نیز اضافه کنید. منظورم این است که در۴۰ سال گذشته، در هیچ مقطع زمانی تا این اندازه ایرانیان خارج از کشور همراه با دولت‌های غربی علیه ایران موضع‌گیری نمی‌کردند.»

مصطفی اعلایی، سفیر سابق ایران در ونزوئلا، می‌گوید: «در تمام ۴۳ سال گذشته و با وجود اختلاف‌ها بین ایران و غرب در موضوع حقوق بشر، هیچ‌گاه جلسه اضطراری و فوق‌العاده یا ویژه‌ای برای جمهوری اسلامی ایران در رابطه با حقوق بشر شکل نگرفته بود؛ چون اجلاس‌های فوق‌العاده و ویژه در شورای حقوق بشر برای نمونه‌های فوق‌العاده حاد و بزرگ است که نقض حقوق بشر به صورت سیستماتیک و گسترده در حال اجرا است.»

و در موضوع مهم برجام، علی ماجدی، سفیر سابق ایران در کشورهایی همچون آلمان، ژاپن و برزیل، می‌گوید: «متاسفانه تا‌کنون برجام با بدفرجامی مواجه است؛ چون عدم پیگیری صحیح از سوی دولت سیزدهم و طرح برخی شروط باعث شد این گفت‌وگو‌ها از شهریور به‌شدت تحت تاثیر قرار بگیرد تا جایی که هم اروپا و هم آمریکا دیگر عنوان کرده‌اند به دنبال ادامه گفت‌وگوها با ایران نیستند. در‌صورتی‌که اگر اجازه می‌دادند در سال پایانی دولت روحانی یا یک سال اول دولت رئیسی مذاکرات هسته‌ای به نتیجه می‌رسید، شاید این بحران در مناسبات اروپا و آمریکا با ایران وجود نداشت یا شدت آن کمتر از وضعیت امروز بود.»

واضح‌تر از همه اما یک داده ساده اقتصادی است: نرخ مبادله دلار در بازار ایران که در هفته‌های پایانی سال تا ۶۰ هزار تومان هم بالا رفت و امروز حدود ۴۸ هزار تومان معامله می‌شود.

یک سال برجام

عباس عراقچی، دست راست جواد ظریف در زمان وزارت خارجه او و از طراحان اصلی برجام، در آخرین روزهای سال ۱۴۰۱ در نشست موسسه دیپلماتیک وزارت خارجه سوریه در دمشق در مورد این توافق صحبت کرد. عراقچی که حالا سمت اجرایی در وزارت خارجه ندارد گفت: «آمریکایی‌ها قادر به دادن تضمین در برجام نیستند. برای ما امکان ندارد که دوباره وارد توافقی شویم که آمریکا بخواهد باز هم از آن خارج شود.»

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

طرفه آن‌جا که معمار برجام امروز چنین می‌گوید در حالی که امیرعبداللهیان که در زمان ظریف معاون عربی-آفریقایی وزارت خارجه بود و معروف بود که با خط ظریف-عراقچی زاویه دارد و مخالف برجام است امروز در مقام وزیر خارجه هنوز ادعای تلاش برای احیای برجام را می‌کند.

سال ۱۴۰۱ در حالی آغاز شد که اشغال اوکراین به دست روسیه معادلات را عوض کرده بود؛ به‌خصوص زمانی که سرگئی لاوروف، وزیر خارجه روسیه، شروع به وصل کردن جنگ به مذاکرات وین کرد تا بسیاری صاحب‌نظران و دیپلمات‌های ایرانی برآشفته شوند که چرا همسایه شمالی به روشنی به منافع ایران بی‌اعتنا است و برجام را قربانی جنگ اوکراین می‌کند؟ آن موقع البته هنوز معلوم نبود که جمهوری اسلامی به زودی خود مشارکت در جنگ علیه اوکراین و کنار روسیه را آغاز می‌کند.

در روزهای پایانی ۱۴۰۱ شلیک ۱۰ موشک بالیستیک سپاه به اربیل، مرکز اقلیم کردستان عراق، با محکومیت آمریکا مواجه شد و فضا را پیچیده‌تر کرد.

با این همه در بهار ۱۴۰۱ ادعای دائم مقامات جمهوری اسلامی این بود که مذاکرات هسته‌ای خوب پیش می‌روند. خامنه‌ای در ۲۳ فرودین این ادعا را تکرار کرد. فردای آن روز، جوزپ بورل، رئیس سیاست خارجه اتحادیه اروپا و هماهنگ‌کننده مذاکرات، صحبت‌هایی خوش‌بینانه کرد که از احتمال نزدیک بودن احیای برجام خبر می‌داد.

اما بار دیگر واقعیت‌های موجود خلاف آن‌چه به نظر می‌آمد بود. رافائل گروسی، مدیر آژانس، در روز ۲۰ اردیبهشت خبر داد که ایران ۴۲ کیلو گرم اورانیوم را ۶۰ درصد غنی‌سازی کرده است؛ یعنی ده‌ها بار بیشتر از آن‌چه در برجام مجاز بود. گروسی در ضمن تاکید کرد که ایران اطلاعات کافی به آژانس نمی‌دهد. معاون بورل، انریکه مورا، فردای آن روز عازم تهران شد تا نگرانی‌ها را در میان بگذارد.

خشم آمریکایی‌ها واضح بود؛ به‌خصوص زمانی که معلوم شد یکی از خواست‌های جمهوری اسلامی تعطیلی برخی تحقیقات آژانس در مورد اورانیومی بود که در سه سایت اعلام‌نشده پیدا شده است. در آخرین روزهای اردیبهشت، ند پرایس، سخنگوی وزارت خارجه آمریکا، تاکید کرد که ایران باید از تقاضاهای خارج از برجام دست بردارد. بنی گانتز، وزیر دفاع وقت دولت لیبرال‌ماب اسرائیل، نیز هشدارهایی کم‌‌سابقه داد.

در عین حال تحریم‌های آمریکا در تمام طول سال ادامه داشت و به‌خصوص در اواخر بهار و طول تابستان شدت گرفتند. در چهارم خرداد تحریم گسترده شبکه قاچاق نفت نیروی قدس سپاه و حزب‌الله لبنان انجام شد که عملیاتی چند صد میلیون دلاری در کشورهای متعدد را هدف گرفت: از لبنان و امارات متحده عربی تا روسیه و ترکیه و از هنگ‌کنگ تا کره جنوبی.

در این میان بود که هشدارهای راب مالی، فرستاده دولت بایدن در امور ایران، هم شدت گرفت. او در همان روز چهارم خرداد در کمیته روابط خارجه مجلس سنا شهادت می‌داد و گفت ایران می‌تواند پیش از آن‌که آمریکا اصلا باخبر شود به مواد کافی برای ساخت بمب برسد.

جمهوری اسلامی در این مرحله راه حمله به آژانس و زیر سوال بردن آن‌را پیش گرفت. محمد اسلامی، رئیس سازمان انرژی اتمی، روز ۱۶ خرداد مدعی شد که آژانس از خود «اراده» ندارد و تحت نفوذ اسرائیل است و از «اسناد تقلبی» آن استفاده می‌کند. آمریکا با این وجود امید به احیای برجام را از دست نداد. در روزهای هفتم و هشتم تیر مذاکرات غیرمستقیم ایران و آمریکا در دوحه انجام شد. بی‌فرجام بودن این مذاکرات اما به سرعت معلوم شد و در همان روز هشتم تیر بود که انریکه مورا ناکامی مذاکرات را تایید کرد.

در روزهای بعد بورل سعی کرد هر چه در چنته دارد انجام دهد تا کار را به آخر برساند. او به نظر می‌دانست که دولت بایدن به شدت خواهان احیای برجام است و می‌خواست از این فرصت استفاده کند. بورل در ۱۴ تیر (۵ ژوئیه) توییت کرد: «اگر بخواهیم به توافق برسیم تصمیمات باید همین الان گرفته شوند.»

سه روز بعد شورای حکام آژانس قطع‌نامه پیشنهادی آمریکا را با رایی به شدت قاطع علیه ایران تصویب کرد. از ۳۵ کشور عضو شورا ۳۰ کشور رای مثبت دادند و تنها دو رای منفی و سه رای ممتنع ثبت شد. لورا هالگیت، سفیر آمریکا در آژانس، تاکید کرد که هدف از این قطعنامه «بالا گرفتن تقابل به دلایل سیاسی نیست». او گفت آمریکا به دنبال «توضیحات معتبر، همگام با وظایف پادمانی ایران است که بتواند این مسائل را پشت سر ما قرار دهد.»

فردای روز تصویب قطع‌نامه، بایدن که توجهش کمتر معطوف به موضوع ایران بود در مقاله‌ای در روزنامه «واشنگتن پست» به موضوع برجام پرداخت. رئیس‌جمهوری آمریکا نوشت: «دولت من همچنان به افزایش دیپلماسی و فشار اقتصادی ادامه می‌دهد تا زمانی که ایران آماده بازگشت به تبعیت از برجام باشد.» او سپس عازم خاورمیانه شد و مهمترین بخش سفرش بازدید از اسرائیل بود؛ جایی که در کنار یائیر لاپید ایستاد — نخست‌وزیر لیبرال‌مابی که تازه چند روز بود سرکار آمده بود و ضمن آماده شدن برای انتخابات برای مقابله با احتمال بازگشت نتانیاهو می‌جنگید و به همیاری رئیس‌جمهور دموکرات آمریکا نیاز داشت. در روز ۲۳ تیر بایدن و لاپید در کنار یکدیگر «بیانیه اورشلیم» را پس از دیداری در همین شهر اعلام کردند. تاکید این بیانیه بر این بود که آمریکا متعهد به امنیت اسرائیل است و از «تمام عناصر قدرت ملی خود» استفاده می‌کند تا ایران به سلاح هسته‌ای نرسد.

سه روز بعد بود که کمال خرازی، وزیر خارجه سال‌های خاتمی و مشاور سیاست خارجه خامنه‌ای در سال‌های پسین، در گفتگویی تلویزیونی گفت که اگر ایران بخواهد می‌تواند سلاح هسته‌ای بسازد؛ گفته‌ای که برخی سایر مقامات جمهوری اسلامی هم تکرار کرده‌اند.

در اوایل ماه اوت (اواسط مردادماه) دور دیگری از مذاکرات غیرمستقیم ایران و آمریکا، این‌بار در وین و با وساطت اتحادیه اروپا، انجام شد. بورل در روز ۱۷ مرداد ضرب‌الاجلی بی‌سابقه اعلام کرد. او گفت متن‌ «نهایی» را به طرفین داده و دیگر چیزی نیست که بشود بر سر آن مذاکره کرد.

چند روز بعد بود که رویدادی بی‌ربط به ماجرای هسته‌ای ماهیت جمهوری اسلامی را به یاد آمریکا و جهانیان آورد. جوان لبنانی‌تبار آمریکایی که از جمهوری اسلامی الهام گرفته بود سلمان رشدی، نویسنده هندی‌‌تبار بریتانیایی-آمریکایی را هدف سوء‌قصد قرار داد. رسانه‌های آمریکایی این‌را کنار تلاش‌های جمهوری اسلامی برای ربودن مسیح علی‌نژاد، یک شهروند دیگر آمریکایی، گذاشتند و ماهیت رژیم را یادآوری کردند.

ضرب‌الاجلِ بی‌فایده

اولتیماتوم بورل هم جواب نداد. ایران خواهان تغییراتی در متن شد. اما آمریکا حرف بورل را تایید کرد که «درباره آنچه که می‌شد مذاکره شده است» لاپید هم مطابق با موضع دیرین اسرائیل مخالفت خود با احیای برجام را تکرار کرد.

با این همه پرونده برجام هنوز کاملا بسته نشده بود. جمهوری اسلامی پاسخی به متن بورل داد که آمریکایی‌ها در روز اول سپتامبر اعلام کردند در حال مطالعه آنند. گزارش چند روز بعد آژانس تایید کرد که هم اورانیوم غنی‌شده ایران بیشتر شد و هم جمهوری اسلامی همچنان به پاسخ‌های این نهاد بازرس سازمان ملل پاسخ نمی‌دهد. رو شدن ابعاد مشارکت جمهوری اسلامی در جنگ روسیه نیز باعث شد در همین روزها تحریم‌های جدید علیه ایران اعمال شود.

همراهی جمهوری اسلامی با روسیه در جنگ اوکراین که خطری عمیق و موجودیتی برای اروپا بود باعث شد کشورهای قاره سبز به جدیتی بیش از پیش علیه این حکومت برسند و این‌بار حتی محکم‌تر از آمریکا عمل کنند. سه کشور اروپایی مذاکرات (بریتانیا، فرانسه و آلمان) روز ۱۹ شهریور در بیانیه‌ای به ایران هشدار دادند که تا پایان راه مذاکرات را رفته‌اند و توپ در زمین ایران است. کاترین کولونا، وزیر خارجه فرانسه، یک هفته بعد تاکید کرد: «پیشنهاد بهتری روی میز نخواهد آمد.»

در روزهای پایانی سپتامبر، نیویورک مثل همیشه میزبان مجمع عمومی سازمان ملل در نیویورک بود و ابراهیم رئیسی به این شهر سفر کرد و با مقاماتی همچون امانوئل ماکرون، رئیس‌جمهوری فرانسه، دیدار کرد. در ضمن بایدن در سخنرانی خود در سازمان ملل اشاره کوتاهی به ایران کرد و تاکید کرد که واشنگتن همچنان خواهان احیای برجام است.

خیزش ملی

اما در همین روزها بود که قتل مهسا امینی همه چیز را عوض کرد. گرچه آمریکا همچنان به‌طور رسمی خروج از برجام را اعلام نکرده است اما مقامات این کشور بارها گفته‌اند که برجام اولویت‌شان نیست. در حالی که ایران در آتش اعتراضات ملی می‌سوزد و صحنه جنبشی انقلابی علیه جمهوری اسلامی است، دولت‌های غربی دیگر از واهمه شهروندان خود هم که شده کمتر جرات مطرح کردن مذاکرات با جمهوری اسلامی را داشتند.

همین بود که راب مالی در ۱۵ مهر به رادیو ملی عمومی آمریکا (ان‌پی‌آر) گفت: «توافقی روی میز بود و تمام مشارکت‌کنندگان در ماه مارس با آن موافقت داشتند. دوباره در تابستان هم همین شد. در ماه اوت هم همین‌طور. و ایران هر بار خواسته‌های جدیدی مطرح کرد که بیشترشان یا غیرواقع‌گرایانه بودند و یا خارج از مذاکرات هسته‌ای و بی‌ربط به آن‌ها.»

بالاخره جان مالی هم به لب رسیده بود. او در این روزها بارها تاکید کرد که تمرکز آمریکا دیگر بر مذاکرات هسته‌ای نیست. دولت آمریکا در ضمن رسما اعلام کرد از جنبش مردم ایران پشتیبانی می‌کند و مقاماتی که در دولت اوباما حضور داشتند گفتند عدم حمایت آن دولت از جنبش سبز ۸۸ اشتباه بوده است. با این حال سابقه برجامی راب مالی باعث شد بسیاری از ایرانیان مخالف جمهوری اسلامی خواهان کنار رفتنش شوند.

در ماه نوامبر همکاری آمریکا و اروپا باعث شد شورای حقوق بشر سازمان ملل در رایی تاریخی کمیته حقیقت‌یاب در مورد ایران تشکیل دهد. در همین ماه رویارویی ایران و آمریکا در جام جهانی قطر با شکست ۱-۰ ایران و حذف این کشور تمام شد. برخی بازیکنان ایران و آمریکا همدیگر را آغوش کشیدند و اشک ریختند؛ یادآور این واقعیت که پیوندهای انسانی همچنان بین دو کشور در میان است. همین پیوندها در صحنه تقنینی آمریکا نیز خود را نشان دادند: سال جدید میلادی در آمریکا با پیشبرد قانون مهسا در کنگره آمریکا آغاز شد که هدفش حمایت از مردم ایران و مقابله‌ای بی‌سابقه با جمهوری اسلامی است.

در آخرین روزهای سال شمسی که اعتراضات کمی فروکش کرد، جمهوری اسلامی به برخی شگردهای دیپلماتیک دست زد تا اوضاع بهتری برای خود بسازد. سفر گروسی به تهران ظاهرا با نتیجه مثبتی همراه بود و او خبر از توافق برای بهبود بازرسی‌های آژانس داد. اما بلافاصله معلوم شد او هنوز توافق‌های لازم را نگرفته است و جمهوری اسلامی همچنان با او و غربی‌ها بازی می‌کند. برقراری مجدد روابط دیپلماتیک بین ایران و پادشاهی عربستان سعودی با وساطت جمهوری خلق چین انجام شد تا بسیاری ناظران از زوال قدرت آمریکا در منطقه بگویند.

سال ۱۴۰۲ اما در حالی آغاز شد که صحبت‌های مستاصلانه خامنه‌ای خبر از ضعف بی‌سابقه او می‌دهد؛ جمهوری اسلامی در سال جدید از هر دری که در مساله برجام و مذاکرات غیرمستقیم با آمریکا وارد شود بی‌شک از موضع ضعف خواهد بود.

دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مقاله لزوماً سیاست یا موضع ایندیپندنت فارسی را منعکس نمی کند.

بیشتر از دیدگاه