چگونه رژیم مذهبی ایران تیشه به ریشه مذهب زد؟

یکی از اصلی‌ترین قربانیان رژیم مذهبی ایران خود مذهب بوده است، آنچه زمانی پناه جامعه ایرانی بود اکنون به چشم ابزار حکومت استبدادی دیده می‌شود

استقرار رژیم مذهبی در ایران پس از انقلاب ۱۳۵۷ زندگی ایرانیان را زیرورو کرد و جمهوری اسلامی به نام مذهب، در تمام ابعاد زندگی اجتماعی و شخصی مردم دخالت می‌کند.

وب‌سایت ورلد کرانچ در مطلبی به قلم رضا سعیدی فیروزآبادی به این موضوع می‌پردازد که چگونه حکومت مذهبی به عامل مذهب‌گریزی تبدیل شده است.  

تضعیف باورها

پس از انقلاب ۱۳۵۷، دخالت فرهنگی‌ـ‌اجتماعی دولت و تسلطش بر تمام نهادهای مذهبی هرگونه تفکر مذهبی نوآورانه، مستقل یا مخالف را سرکوب و خرافات را ترویج کرد و افراد بدبین و سوءاستفاده‌گر را در راس امور مذهبی قرار داد.

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

به عقیده سعیدی، این مسئله مذهب را تضعیف، نهاد مذهبی را دچار انشقاق و شکاف‌های اجتماعی را بزرگ‌تر کرد. جامعه نه تنها مذهب را مقصر ناتوانی حکومت در حل مشکلات اقتصادی‌ـ‌اجتماعی، فرهنگی و سیاسی می‌داند بلکه آن را به چشک عامل چهل سال خشونت و سرکوب دولتی می‌بیند.

جای تعجب ندارد که مخالفت و خصومت با مذهب رو به افزایش بوده است. محمد مجتهد شبستری، فقیه و کارشناس الهیات، در کتاب «نقدی بر قرائت رسمی دین» که در سال ۱۳۸۱ منتشر شد، می‌نویسد خطر این‌جا است که با این روش (اسلام سیاسی)، تفکر مذهبی فلج خواهد شد. مذهب به مانعی برای رشد و پبشرفت معنوی و حل مشکلات زندگی تبدیل می‌شود.

مردم به‌جای این‌که دسته‌دسته به مذهب رو بیاورند، دسته‌دسته از مذهب رویگردان شدند.

مطالبه ملی

خیزش سراسری اخیر بار دیگر جدایی دین از سیاست را به مطالبه‌ای ملی تبدیل کرد. به‌رغم دوره‌های استقرار مذهب سیاسی، مانند حکومت صفوی یا ساسانی، جدایی دین از سیاست در تاریخ ایران امری عادی بوده است.

جدایی دین از سیاست به‌معنای مخالفت و ضدیت با مذهب نیست زیرا از لحاظ تاریخی، مذهب ستون و منشا ثبات و قدرت جامعه ایرانی بوده است.

اما بسیاری از ایرانیان، از جمله ایرانیان معتقد و مذهبی، به جدایی دین از سیاست معتقدند.

آن‌ها می‌بینند که چطور مداخله با دستاویز مذهب نه تنها به مذهب و اخلاقیات، بلکه به کشورداری، اقتصاد و جامعه آسیب زده است.

سعیدی در پایان می‌نویسد وقت آن رسیده است که رهبران مذهبی و مردم برای تقویت و تحکیم جامعه و مذهب، و ترمیم شکاف‌های اجتماعی‌ـ‌فرهنگی دهه‌های اخیر، جدایی دین از سیاست را احیا کنند. شاید اغراق نباشد اگر بگوییم این خواسته بیشتر ایرانیان است.