درنگی در توافق عربستان سعودی و ایران برای ازسرگیری روابط

دو کشور با تاکید بر حاکمیت کشورها و مداخله نکردن در امور داخلی یکدیگر، در زمینه اجرای توافقنامه همکاری‌های امنیتی امضاشده در ۲۰۰۱ نیز به توافق رسیدند

سرانجام عربستان سعودی و جمهوری اسلامی ایران به توافق رسیدند که روابط دیپلماتیک خود را از سر گیرند _ Saudi Press Agency/ REUTERS

سرانجام عربستان سعودی و جمهوری اسلامی ایران به توافق رسیدند که روابط دیپلماتیک خود را از سر گیرند. در بیانیه‌ سه‌جانبه عربستان سعودی، ایران و چین که در پکن صادر شد، آمده است که جمهوری اسلامی ایران و پادشاهی عربستان سعودی به توافق رسیدند که ظرف حداکثر دو ماه، روابط دیپلماتیک خود را از سر گیرند و سفارتخانه‌‌های خود را متقابلا بازگشایی کنند. وزیران خارجه دو کشور نیز برای اجرای این توافق و انجام تمهیدات لازم برای تبادل سفیران، با هم دیدار می‌کنند. دو کشور با تاکید بر حاکمیت کشورها و مداخله نکردن در امور داخلی یکدیگر، در زمینه اجرای توافقنامه همکاری‌های امنیتی امضاشده در ۲۰۰۱ نیز به توافق رسیدند.

من شخصا با شنیدن این خبر بسیار خوشحال شدم. خوشحالی من دلایل و عوامل گوناگونی دارد. دلیل نخست، بازگشایی سفارتخانه‌ها است. گرچه به باور من باز بودن سفارتخانه‌ها در ذات خود هدف نیست، بلکه صرفا وسیله‌ای است برای حفظ منافع، باز بودن سفارتخانه‌ها و حضور دیپلمات‌ها را در خاک کشورهای دیگر، جز در شرایط استثنایی مانند فقدان مشروعیت یا شناسایی رسمی، یا وجود دشمنی و جنگ، همواره مهم تلقی کرده‌ام. زیرا دیپلمات می‌تواند در ارزیابی دقیق اوضاع و انتقال دادن پیام‌ها و دیدگاه‌ها با دقت و امانتداری، نقش سرنوشت‌سازی ایفا کند. 

در گذشته شاهد بودیم که کشورهای بزرگ حتی در شرایط تصادم و تنش، سفارتخانه‌های خود را باز نگه داشته‌اند. به یاد آوریم حضور آناتولی دوبرینین، سفیر اتحاد جماهیر شوروی در واشنگتن، را که در زمان بحران ناشی از موشک‌های شوروی در کوبا در ۱۹۶۲، توانست در لحظات حساس و سرنوشت‌ساز، پیام‌‌‌ها را به دو طرف انتقال دهد و در پایان یافتن بحران میان دو ابرقدرت نقش مهمی بازی کند.

دلیل دوم خوشحالی‌ام این است که به نظر من، رفتن به سوی امنیت و ثبات در خاورمیانه، در نبود روابط میان عربستان سعودی و جمهوری اسلامی ایران، امکان‌پذیر نیست. در گذشته نیز عین همین نکته را درباره روابط مصر – ترکیه، و فلسطین – اسرائیل گفته‌ام. البته ازسرگیری روابط میان این دو کشور حاشیه خلیج فارس، نخستین گام به شمار می‌رود و لازم است که برای تثبیت آن، گام‌های بعدی برداشته شود و اقدامات لازم در جهت عادی‌سازی روابط صورت گیرد. چون تاکنون فاصله میان دو طرف زیاد، و نقاط اختلاف و تنش‌زا متعددبوده است؛ از امنیت خلیج فارس گرفته تا برنامه هسته‌ای و موشکی ایران و نفوذ تهران در شرق جهان عرب و امثال آن.

آنچه در بیانیه توافق ریاض- تهران، منتشر شده است، گام مهمی به شمار می‌رود و تمایل هر دو کشور را برای عادی‌سازی روابط پس از سال‌ها قطع رسمی آن، نشان می‌دهد. البته پیشروی روند عادی‌سازی روابط، فرصت‌ها و چالش‌های زیادی دارد که با گذشت زمان و بروز واکنش‌های بین‌المللی و نحوه عملکرد دو طرف، روشن می‌شود که تا چه ‌اندازه می‌توان چالش‌ها را برطرف، و از فرصت‌ها بهره‌برداری کرد. از این رو، توافق برای نشست آینده وزیران خارجه دو کشور، تصمیمی بجا و سودمند است. زیرا برای عبور از موارد تلخ و منفی باقیمانده از گذشته و برخورد با واکنش‌های احتمالی کشورهای ناراضی در منطقه و جهان از عادی‌شدن روابط میان این دو کشور، ادامه گفت‌وگوهای دیپلماتیک و سیاسی مهم و ضروری است.

تأکید بر محترم شمردن حاکمیت دولت‌ها و دخالت نکردن در امور داخلی یکدیگر که در بیانیه سه‌جانبه ذکر شده، نیز نکته مهمی است که به بیانیه، جدیت و اعتبار می‌بخشد. چون یکی از دلایل اختلاف میان پادشاهی سعودی و جمهوری اسلامی ایران، مداخله‌های ناپذیرفتنی ایران در امور پادشاهی سعودی است که ریاض همواره از آن شکایت داشت. 

توافق بر سر اجرایی شدن توافقنامه همکاری‌های امنیتی امضاشده در ۲۰۰۱ نیز از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است، چون بسیاری از اختلاف‌ها و کشمکش‌ها میان این دو کشور، به مسائل امنیت ملی مربوط است. از سوی دیگر، نهادهای امنیتی دو کشور بیش از همه در گشودن دروازه روابط سیاسی، حساس، مردد و محتاط عمل می‌کنند و تا از اهداف و منویات و چگونگی رفتار طرف مقابل مطمئن نشوند و نشانه‌های محسوس و ملموس آن را در عمل مشاهده نکنند، قدم پیش نخواهند گذاشت. از این رو، تاکید بر اجرایی کردن توافقنامه امنیتی، وزن سیاسی بیشتری به بیانیه سه‌جانبه می‌دهد و نهادهای ملی محافظه‌کار را به همکاری وامی‌دارد. 

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

در اینجا مناسب می‌بینم که ماجرای گفت‌وگوی خودم را با شاهزاده سعودالفیصل، وزیر خارجه پیشین عربستان سعودی، در حاشیه نشست عمومی سازمان ملل متحد در ۲۰۱۳ ذکر کنم. من ‌که در آن وقت وزیر خارجه مصر بودم، با او توافق کردم که نظر وزیر خارجه ایران را در رابطه با آغاز گفت‌وگوها میان سعودی و ایران جویا شوم و به او پیشنهاد کنم که اگر تهران گام‌هایی برای اعتمادسازی بردارد که دیدگاه طرف‌های تندرو نظام جمهوری اسلامی ایران را منعکس کند، گفت‌وگو میان دو طرف آغاز شود. پس از توافق با سعودالفیصل، در پگاه روز بعد، پیشنهاد یادشده را با وزیر خارجه وقت ایران مطرح کردم که او نیز پذیرفت و آغاز گفت‌وگوها میان دو طرف بر اساس موافقتنامه امنیتی، کلید خورد. پس از آن نیز مذاکره میان نهادهای امنیتی عربستان سعودی و ایران آغاز شد و ماه‌ها ادامه یافت، تا  زمانی که حوادث یمن پیش آمد ومذاکرات متوقف شد. شرح این تلاش‌ها را در کتابی ‌که در باره دیپلماسی مصر در ۲۰۲۰ منتشر کردم، به تفصیل آورده‌ام.

از جمله ویژگی‌های مهم توافقنامه سعودی-ایران، این است که مذاکرات آن، برخلاف ساير مذاکرات که در بغداد یا مسقط انجام شده بود، بیرون از منطقه صورت گرفته است. میزبانی چین از این مذاکرات، در واقع رویداد غافلگیرانه و نامتعارف بود؛ به ویژه که موضوع به کشورهایی مربوط است که از چارچوب کشورهای آسیایی نزدیک به چین، بیرون‌اند. از دید من، در میزبانی چین از این مذاکرات، چند عامل نقش دارد. عامل نخست، منابع انرژی در خاورمیانه است که چین اینک به آن چشم دوخته است. عامل دوم، تحول در دیپلماسی چین است که بر اساس آن، پکن دوران دیپلماسی بسته و محدود را  پشت سر گذاشته و رویکرد دیپلماسی باز و فعال جهانی را در پیش گرفته است. یک هفته پیش، وزیر خارجه جدید چین با قاطعیت بر این رویکرد تاکید ورزید، و در سخنرانی شی جین پینگ، رئیس‌جمهوری چین، به مناسبت آغاز دور سوم ریاست‌جمهوری‌اش نیز با جدیت منعکس شد. افزون برآن، چین چندی پیش نیز طرحی را در پنج ماده برای تامین امنیت و ثبات در خاورمیانه از راه گفت‌وگو پیشنهاد کرده بود. 

در پیوند با واکنش‌ آمریکا و کشورهای غربی در قبال توافق ایران-سعودی برای احیای روابط، برداشت ما در مجموع این است که غربی‌ها پس از مطالعه و بررسی  دقیق، از آن استقبال خواهند کرد تا از رویارویی نظامی با ایران به دلیل برنامه هسته‌ای‌اش، پرهیز شود؛ هرچند، به دلیل همکاری ایران با روسیه در جنگ اوکراین، از تهران خشمگین‌اند. این درحالی است که اسرائیل خواهان برخورد نظامی با تهران است.  

این یادداشت‌ها را در حالی می‌نویسم که برای مشارکت در کنفرانسی پیرامون نظام بین‌المللی که نمایندگانی از نهادهای دولتی و غیردولتی کشورهای غربی نیز در آن شرکت دارند، در هند به سر می‌برم. در این کنفرانس دریافتم که غربی‌ها از روسیه به دلیل حمله‌اش به اوکراین، سخت خشمگین‌اند. همچنین، دریافتم که غربی‌ها و آسیایی‌ها از بلندپروازی‌های چین در سیاست خارجی و از نقش فعال آن در صحنه بین‌المللی، به شدت نگران‌اند.

 با توجه به اینکه در روز اول کنفرانس، به دیدار روسای جمهوری آمریکا و چین از عربستان سعودی و نتایج متفاوت این دیدارها که بیشتر به سود چین بود، اشاره شد، اطمینان دارم که در نشست‌های پایانی این کنفرانس، درباره توافق جدید سعودی و ایران به میزبانی موفقیت‌آمیز دستگاه دیپلماسی چین، نیز توجه ویژه‌ای خواهد شد.

دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مقاله لزوماً سیاست یا موضع ایندیپندنت فارسی را منعکس نمی کند.

© IndependentArabia

بیشتر از دیدگاه