یک روز و ۱۰ فیلم؛ زنان بر پرده نقره‌ای

روز جهانی زن؛ مروری بر ۱۰ فیلم سینمای ایران و جهان که زنان شخصیت‌های اصلی‌اند

ویکی‌پدیا

۱ – آرامش در حضور دیگران (۱۳۵۱) 

ناصر تقوایی فیلم «آرامش در حضور دیگران» را در سال ۱۳۵۱ و بر اساس داستانی از غلامحسین ساعدی، که پیش‌تر با همین نام به چاپ رسیده بود، جلوی دوربین برد. شخصیت اصلی این فیلم معلمی جوان است به نام منیژه که به‌تازگی با یک سرهنگ بازنشسته پریشان احوال ازدواج کرده و به‌همراه او از شهرستان به تهران آمده است.

تقوایی و ساعدی، در مقام فیلمنامه‌نویس‌های این اثر سینمایی، تصویری واقعی از مصائب زن‌های متجدد شهرنشین ایران ارائه می‌دهند که در دهه ۱۳۴۰ حضوری پررنگ در جامعه داشتند؛ مصائبی که یکی از مهمترین‌هایش دست‌وپنجه نرم کردن زنان متجدد با فرهنگ خشن و مردانه حاکم بر روابط اجتماعی آن دوران تاریخی است.

پوستر فیلم آرامش در حضور دیگران / ویکی‌پدیا

۲ – دشنه (۱۳۵۱) 

فیلم سینمایی «دشنه»، ساخته فریدون گله، از جمله فیلم‌های اجتماعی سینمای ایرانِ پیش از پیروزی انقلاب اسلامی است که تصویری نسبتا واقع‌گرایانه از زندگی مشقت‌بار کارگران جنسی ساکن «محله جمشید تهران» ارائه می‌دهد.

فریدون گله در این فیلم داستان زنی به‌نام بنفشه را به‌تصویر می‌کشد که از یک‌سو پااندازی خشن او را استثمار می‌کند و از طرف دیگر مشتری‌هایش تلاش دارند از موقعیت فرودستِ او نهایت بهره را به‌نفع خود ببرند. 

«دشنه» جزو معدود فیلم‌های آن دوران تاریخی است که فارغ از تعصبات مذهبی یا مردسالارانه، تلاش می‌کند زندگی تحت ستم کارگران جنسی در ایران را به‌تصویر بکشد؛ گروهی اجتماعی که در زمستان ۱۳۵۷ به نخستین قربانی خشونت کورِ انقلابیون مذهبی تبدیل شدند و تا امروز نیز کمتر کسی به دادخواهیِ آنها برخاسته است. 

پوستر فیلم دشنه / ویکی‌پدیا

۳ – سگ‌کُشی (۱۳۷۹) 

فیلم سینمایی «سگ‌کُشی»، ساخته بهرام بیضایی، روایت مواجهه یک زن نویسنده و روشنفکر است به‌نام گلرخ کمالی که برای نجات همسرش از ورشکستگی‌ به نبردِ گروهی از مردان بازاری و طماع می‌رود و در این مسیر با خشونت‌های زیادی، از جمله تجاوز جنسی و ضرب‌وشتم فیزیکی، مواجه می‌شود. 

بهرام بیضایی در این فیلم، که داستانش در دهه ۱۳۶۰ می‌گذرد، با زبانی نمادین و بهره جستن از نشانه‌های تصویری ستم نظام‌مند به زنان ایرانی در نخستین دهه حکمرانی نظام جمهوری اسلامی را به‌تصویر می‌کشد. 

بیضایی از جمله چهره‌های مولفِ سینما و تئاتر ایران است که زنان و مصائب آنها همواره در کانون آثارش قرار داشته‌اند؛ زنانی که اگرچه در اکثر مواقع تحت ستم‌اند اما شخصیت‌هایی قوی دارند و به ستیز با ستم‌های جنسیتی پیرامون‌شان بر می‌خیزند.

پوستر فیلم سگ‌کُشی / سایت تیوال

۴ – خانه پدری (۱۳۸۹)

فیلم سینمایی «خانه پدری»، ساخته کیانوش عیاری، روایتی هولناک است از یک زن‌کُشی: پدری مذهبی و سنتگرا، با همدستی پسر ارشدش، دختر خودش را به‌قتل می‌رساند و بی‌آنکه دیگر اعضای خانواده بویی ببرند، پیکر او را در زیرزمین خانه‌اش دفن می‌کند. با این‌حال قتل ملوک به‌مرور زمان از پرده بیرون می‌افتد و در نهایت اعضای خانواده، از جمله مادر مقتول، از مرگ او آگاه می شوند. 

«خانه پدری» یکی از جنجالی‌ترین فیلم‌های دهه ۱۳۹۰ در ایران بود و تمامی نهادهای نظام جمهوری اسلامی، از جمله وزارت ارشاد، مجلس و نیروی انتظامی، همه توان خود را به‌کار گرفتند تا این فیلم اکران نشود. 

روزنامه کیهان، با انتشار مطلبی در آبان ۱۳۹۸، نوشت فیلمِ عیاری «تصویری موهن و متوحش از ایرانیان نمایش می‌دهد». پیش‌تر نیز برخی مقام‌های جمهوری اسلامی گفته بودند نمایش این فیلم می‌تواند «مستمسکِ منادیانِ دروغینِ حقوق بشر علیه ایران» باشد.

فیلم سینمایی «خانه پدری» بر روی یکی از حساس‌ترین مشکلات اجتماعی ایران، یعنی زن‌کُشی، انگشت می‌گذارد که هر ساله جان جمعیتی قابل توجه از زنان ایران را می‌گیرد و تلاش می‌کند با بیانی نمادین این پیام را به مخاطب برساند که روابط اجتماعی ایرانیان را بر پایه استثمارِ زنان بنا کرده‌اند. 

پوستر فیلم خانه پدری / ویکی‌پدیا

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

۵ – پرسپولیس (Persepolis)  - ۲۰۰۷

فیلم سینمایی «پرسپولیس»، ساخته مشترک مرجان ساتراپی و ونسان پارونو، جزو فیلم‌های سینمای تبعید ایران به‌حساب می‌آید. 

این فیلم، که در جشنواره فیلم کن در سال ۲۰۰۷ درخشید، روایت زندگی یک خانواده طبقه متوسط ایرانی است که پس از پیروزی انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۷، به‌دلیل محدودیت‌هایی که حکومت اسلامگرای تازه تاسیس بر زنان ایرانی تحمیل می‌کند، جلای وطن می‌کنند. 

مرجان ساتراپی، که داستان انیمیشن پرسپولیس را بر پایه زندگی واقعی خودش و خانواده‌اش ساخته، وقتی برای دریافت جایزه‌اش به روی صحنه مراسم اختتامیه جشنواره کن رفت، جایزه خود را به «مردم ایران» تقدیم کرد. 

پوستر فیلم پرسپولیس / ویکی‌پدیا

سینمای جهان 

۶ – در مکانی متروک (In a Lonely Place) – ۱۹۵۰

نیکلاس ری، فیلمساز مولف و جریان‌سازِ سینمای آمریکا، فیلم «در مکانی متروک» را بر اساس برداشتی آزاد از رمان پرطرفدار یکی از زنان رمان‌نویسِ آمریکایی به‌نام دروثی. بی. هیوز ساخت. 

این فیلم ماجرای یک زن متجددِ ساکن محله بورلی هیلزِ لُس‌آنجلس را روایت می‌کند که به‌خاطر دل باختن به مردی فیلمنامه‌نویس در یک رابطه عاطفی پر از خشونت و آزار گرفتار می‌شود. 

فیلم «در مکانی متروک» در دورانی ساخته شد که هالیوود نه تنها به موضوع خشونت‌های اجتماعی علیه زنان نمی‌پرداخت بلکه تبلیغ کلیشه‌های جنسیتی یا شیطان‌سازی از زنان امری رایج در فیلم‌های آن دوران سینمای آمریکا به‌حساب می‌آمد. محدودیت‌های فرهنگی آن زمانِ جامعه آمریکا به‌قدری زیاد بود که حتی فیلمساز پیشرویی مثل نیکلاس ری نیز نتوانست در اقتباس سینمایی‌اش از رمانِ «در مکانی متروک» تمام آنچه دروثی هیوز از خشونت‌های جنسیتی، از جمله تجاوز و زن‌کشی، روایت کرده بود را به تصویر بکشد. 

پوستر فیلم در مکانی متروک / ویکی‌پدیا

۷ – آلیس دیگر اینجا زندگی نمی‌کند (Alice Dosen’t Live Here Anymore) – ۱۹۷۴ 

فیلم «آلیس دیگر اینجا زندگی نمی‌کند» از نخستین فیلم‌هایی است که کارگردان نام‌آشنای سینمای آمریکا، مارتین اسکورسیزی، آن را در سال ۱۹۷۴ ساخت. 

این فیلم داستانِ زنی بیوه به‌نام آلیس را روایت می‌کند که پس از مرگ همسرش تلاش می‌کند تا در جایی از فرهنگ مذهبی و مردسالار ایالت‌های جنوبی آمریکا در آن دوران، زندگی آزادانه‌ای برای خود بسازد. 

فیلم اسکورسیزی پس از آنکه به نمایش درآمد، در فهرست بهترین فیلم‌های سال ۱۹۷۴ قرار گرفت و توانست در رقابت‌های اسکار آن سال سه جایزه مهم را از آن خود کند: بهترین بازیگر زن، بهترین بازیگر نقشِ مکمل زن و بهترین فیلمنامه غیراقتباسی. 

پوستر فیلم آلیس دیگر اینجا زندگی نمی‌کند / IMDB

۸ – سوگُلی (The Favorite) – ۲۰۱۸ 

یورگوس لانتیموس، فیلمساز مولف یونانی، با ساخت فیلم سینمایی «سوگلی» توانست اثری رادیکال‌ بسازد که با توسل به ژانرِ کمدی سیاه فرهنگ مردسالار حاکم بر دربار انگلستانِ اوایل قرن هجدهم را به استهزا بگیرد. 

داستان فیلم در دوران ملکه آن استوارت روایت می‌شود که در حد فاصل سال‌های ۱۷۰۲ تا ۱۷۱۴ بر تخت سلطنت بریتانیا نشست.

لانتیموس در این فیلم به رابطه عاطفی – جنسی ملکه آن با ندیمه محبوبش، آبیگل ماشام، می پردازد و نشان می‌دهد که سلطه‌گری مردانه و سواستفاده از زنان می‌تواند در روابط عاطفی – جنسی میان زنان نیز بازتولید شود و اعمال خشونت‌ جنسی لزوما ارتباطی به جنسیتِ فرد آزارگر ندارد بلکه تابعی از سلسله مراتب قدرت است. 

پوستر فیلم سوگلی / IMDB

۹ – روما (Roma) – ۲۰۱۸ 

فیلم سینمایی «روما»، ساخته آلفونسو کارون، یکی از بهترین فیلم‌های سینمای مکزیک است که زندگی دو زن از دو طبقه اجتماعی متفاوت را روایت می‌کند که در مرحله‌ای از زندگی‌شان به رویارویی با ستم‌های جنسیتی برمی‌خیزند. 

این فیلم، که در پس زمینه‌ای سیاسی – تاریخی روایت می‌شود، به‌صورت موازی داستان «کشتار کورپوس کریستی» را نیز روایت می‌کند؛ کشتاری که در جریان آن اجامر تعلیم‌دیدهٔ دولت وقت مکزیک در دهم ژوئن ۱۹۷۱ نزدیک به ۱۲۰ دانشجوی معترض را در خیابان‌های شهر مکزیکو‌، پایتخت این کشور، به‌قتل رساندند. 

کارون با روایت ستم‌های جنسیتی در پس زمینه این کشتار، روایتی سیاسی از نقض حقوق زنان در جامعه مکزیک ارائه می‌دهد. 

پوستر فیلم روما / IMDB

۱۰ – قدرت سگ (The Power of the Dog) – ۲۰۲۱ 

جین کمپین، نویسنده و کارگردان فیلم «قدرت سگ»، جزو فیلمسازهای مولفی است که زنان در کانون تمام آثارش قرار دارند.

داستان این فیلم در مورد زنی کارگر و زخم‌خورده است به‌نام رُز که پس از ازدواج با یکی از زمین‌داران ایالت مونتانا در شرایطی قرار می‌گیرد که باید شکنجه‌های طاقت‌فرسای برادر همسرش، که از زنان نفرت دارد، را تاب بیاورد. 

این فیلمِ سیاه، که در سبک وسترن ساخته شده، مفهوم مردانگی مسموم را به‌نقد می‌کشد و نشان می‌دهد که این پدیده اجتماعی چگونه تولید و بازتولید می‌شود. کمپین نیز به همین دلیل در یکی از مصاحبه‌هایش با روزنامه نیویورک‌تایمز گفت اصلی‌ترین انگیزه‌ای که وادارش کرد تا پروژه اقتباسِ سینمایی از رمانِ «قدرت سگ» را کلید بزند، ظرفیت‌های داستانِ این رمان برای «اخته کردن مفهوم مردانگی» بود.

پوستر فیلم قدرت سگ / IMDB

بیشتر از فیلم