درس‌هایی که جمهوری اسلامی باید از بحران گاز طبیعی بگیرد

در کنار لزوم تعامل با جهان، فراهم کردن شرایط جذب منابع مالی و فناوری برای صنعت انرژی ایران‌، افزایش سهم انرژی‌های تجدیدپذیر در تولید برق و غافل نماندن از روند گذار انرژی اهمیت زیادی دارد

زمستان سختی که قرار بود دامنگیر اروپا شود و در عین حال برگ برنده ایران در مذاکرات هسته‌ای باشد، به کابوس مردم ایران تبدیل شده و تعطیلی سراسری مدارس و ادارات و قطع گاز واحدهای صنعتی بزرگ از جمله پتروشیمی‌ها و صنایع سیمان و فولاد در سراسر کشور مشکلات عمده‌ای برای بخش صنعت و اقتصاد ایران پدید آورده است.

در این چهار دهه کمتر اتفاق افتاده است که بحرانی در ایران به وجود بیاید و کسی مسئولیت آن را به عهده بگیرد یا به دلیل بروز چنین بحرانی استعفا کند. مثل همیشه تحریم‌ها، دشمن خارجی و زیاده‌روی در مصرف مردم در بخش مسکونی عامل بروز بحران انرژی در ایران معرفی شدند. این در حالی است که بحران انرژی در اروپا باعث شد کشورهای اروپایی متناسب با ظرفیت خود و دینامیک‌های جدید بازار جهانی انرژی، در سیاست انرژی خود بازبینی کنند و بار دیگر اصل تنوع‌بخشی به منابع انرژی به اصل اساسی سیاست انرژی اتحادیه اروپا تبدیل شود.

با توجه به نقش اساسی تنوع‌بخشی به منابع انرژی در سبد انرژی کشورها سوال مهمی که باید از دولتمردان جمهوری اسلامی پرسید این است که چرا امنیت انرژی ایران بیش از حد به گاز طبیعی وابسته شده است؟ اتکا به یک منبع خاص انرژی برای تامین برق با امنیت انرژی و اصل تنوع در سبد تامین انرژی موردنیاز در تضاد است؛ نکته‌ای که اکثر دولت‌های پس از انقلاب از آن غافل بوده‌اند. 

نبود تنوع در سبد انرژی ایران

مجید چگینی، مدیرعامل شرکت ملی گاز ایران، اسفند ۱۴۰۰ تاکید کرد که سبد مصرف انرژی ایران باید متنوع شود. یکی از عواملی که باعث شد علی‌رغم رشد سالانه مصرف گاز طبیعی در ایران ظرفیت تولید آن نیز متناسب با رشد مصرف افزایش نیابد، اعمال تحریم‌ها بود. البته نکته اساسی اینجا است که عامل اصلی این تحریم‌ها سیاست خارجی تنش‌زای جمهوری اسلامی در کنار تداوم برنامه هسته‌ای و موشکی است. در دو دهه گذشته میلیاردها دلار برای صنعت هسته‌ای ایران هزینه شد اما در عمل، تولید برق این نیروگاه در امنیت انرژی ایران نقش مهمی ندارد.

در چند سال اخیر، ایران در فصول سرد سال با کمبود گاز طبیعی روبرو بوده اما حل نشدن مشکل ناترازی در تولید و افزایش مصرف گاز طبیعی باعث شده است تا وزارت نیرو مصرف گازوئیل و مازوت در نیروگاه‌ها را افزایش دهد. بر اساس گزارش کمیسیون انرژی مجلس شورای اسلامی که مهرماه گذشته منتشر شد، فقط در سال ۱۳۹۸، نیروگاه‌ها برای جبران کمبود گاز حدود ۱۲ میلیارد لیتر گازوئیل و نفت کوره با ارزش بیش از پنج میلیارد دلار سوزانده‌اند. در ادامه گزارش کمیسیون انرژی مجلس، با اشاره به رشد هفت درصدی عرضه گاز به منظور تامین انرژی موردنیاز ایران در دهه گذشته درباره لزوم برنامه‌ریزی مناسب برای مهار رشد افسارگسیخته تقاضا و مصرف گاز طبیعی در بخش‌های مختلف نیز هشدار داده شد.

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

در گزارش یادشده، به سهم ۷۵ درصدی گاز طبیعی در سبد مصرفی ایران اشاره شده است؛ نکته‌ای که باید به آن توجه کرد این است که بیش از ۷۰ درصد گاز مصرفی در ایران در میدان مشترک پارس جنوبی تولید می‌شود. یعنی می‌توان ادعا کرد که امنیت انرژی در ایران مساوی است با ظرفیت تولید گاز طبیعی در میدان پارس جنوبی. هرچند قبلا بارها ادعا شده بود که ایران روزانه به‌طور متوسط ۷۰۰ میلیون مترمکعب از پارس جنوبی گاز طبیعی تولید می‌کند، احمد باهوش، مدیرعامل مجتمع گاز پارس جنوبی، آبان گذشته از تولید روزانه ۵۷۰ میلیون مترمکعب گاز در پالایشگاه‌های ۱۳گانه مجتمع بزرگ گازی ایران خبر داد.

به گفته باهوش، هم‌اکنون سهم گاز از سبد انرژی فسیلی ایران ۷۳.۷ درصد و سهم پارس جنوبی از تامین این نیاز بیش از ۵۰ درصد این مقدار است که در مجموع تولید و وجود ۵۰ درصد از مخازن ذخیره‌سازی گاز ایران ۷۵ درصد گاز ایران در ۱۳ پالایشگاه این مجتمع تولید می‌شود.

سهم ناکافی انرژی‌های تجدیدپذیر

علی‌رغم وجود پتانسیل خوب در بخش انرژی‌های خورشیدی و بادی، هیچ‌کدام از دولت‌های پس از انقلاب به افزایش نقش انرژی‌های تجدیدپذیر در سبد انرژی ایران توجه خاصی نداشته‌اند. در دوران برجام، برای احداث نیروگاه در بخش انرژی‌های تجدیدپذیر چند قرارداد منعقد شد که با خروج آمریکا از برجام این قراردادها اجرایی نشدند. در حال حاضر سهم کل انرژی تجدیدپذیر (بدون لحاظ کردن انرژی هسته‌ای و برق آبی) نسبت به کل انرژی‌های تولیدی ایران ۰.۵۶ درصد است که در مقایسه با میانگین جهانی، ۱۸ برابر کمتر است.

انرژی هسته‌ای

بهره‌گیری بیشتر از انرژی هسته‌ای گام مهمی در تنوع‌بخشی به منابع انرژی است؛ به شرطی که سایر انرژی‌ها فراموش نشوند. در سایت سازمان انرژی اتمی ایران ادعا شده که در مجموع سال‌های فعالیت واحد نخست نیروگاه اتمی بوشهر از سال ۱۳۹۰ تا پایان شهریور ۱۴۰۱، میزان کل صرفه‌جویی در مصرف سوخت‌های فسیلی معادل ۸۸ میلیون بشکه نفت خام یا ۱۴.۸ میلیارد مترمکعب گاز طبیعی بوده است. در ادامه، در مورد سهم انرژی هسته‌ای در تولید برق ایران، به نقل از گزارش آمار صنعت آب و برق که معاونت تحقیقات و منابع انسانی وزارت نیرو برای بازه زمانی منتهی به شهریور ۱۴۰۱ منتشر کرده، چنین ذکر شده است که سهم برق هسته‌ای ۱.۱ درصد و سهم برق غیرهسته‌ای ۹۸.۹ درصد بوده است که مطابق سند جامع راهبردی این سازمان، در طول سال‌های آینده سهم برق هسته‌ای در سبد انرژی ایران به ۲۰ درصد خواهد رسید.

نیاز حیاتی جمهوری اسلامی بازتعریف امنیت انرژی است

بر اساس تعریف آژانس بین‌المللی انرژی، امنیت انرژی یعنی دسترسی بی‌وقفه به منابع انرژی با قیمت مقرون‌به‌صرفه. امنیت انرژی دارای جنبه‌های مختلفی است و در درازمدت، عمدتا با سرمایه‌گذاری به‌موقع برای تامین انرژی در راستای تحولات اقتصادی و نیازهای زیست محیطی سروکار دارد. از سوی دیگر، امنیت انرژی کوتاه‌مدت نیز بر توانایی سیستم انرژی برای واکنش سریع به تغییرات ناگهانی در تعادل عرضه و تقاضا متمرکز است.

بحران گاز طبیعی در هفته‌های اخیر نشان داد که امنیت انرژی ایران با تداوم روند وابستگی تولید برق به منابع سوخت فسیلی‌ــ عملا بیشتر به گاز طبیعی‌ــ با چالش‌های جدی‌تری نیز روبرو خواهد شد. برای جلوگیری از گسترش دامنه ابربحران انرژی که از بخش گاز طبیعی شروع شده است، باید شرایط جذب منابع مالی و فناوری‌های موردنیاز در صنعت انرژی (فسیلی تجدیدپذیر) در اسرع وقت فراهم شود، نقش انرژی هسته‌ای در تولید برق افزایش یابد، شبکه برق‌رسانی و شبکه گاز اصلاح شوند و اتلاف در شبکه‌ها به حداقل برسد.

همه کشورها به‌تدریج در مسیر روند گذار انرژی حرکت می‌کنند. جمهوری اسلامی نیز باید تمرکز خود را از بازدارندگی به توسعه تغییر دهد و مثل کشورهای عرب منطقه در راستای افزایش سهم سوخت‌های فسیلی سرمایه‌گذاری کند و در عین حال در مسیر روند گذار انرژی هم گام بردارد. هم‌زمان، جمهوری اسلامی باید روی هیدروژن که در آینده روند گذار انرژی و تولید برق نقش مهمی خواهد داشت، تمرکز کند. همچنین نقش سوخت‌های زیستی و انرژی زمین‌گرمایی را نیز فراموش نکند.

در شرایط فعلی زیاد نمی‌توان به نقش خودروهای الکتریکی در ایران امید داشت چرا که زیر‌ساختهای آن آماده نیست و دو خودروساز عمده ایران هم به‌ این راحتی‌ها رانت به‌دست‌آمده را رها نخواهند کرد. برای کاهش سهم گاز طبیعی در سبد انرژی ایران تغییر کلی در سیاست خارجی و باز تعریف دیپلماسی انرژی در ایران نیاز است. بدون تعامل با جهان و رفع تحریم‌ها دولت ابراهیم رئیسی یا دولت بعدی نمی‌تواند نیاز ۲۰۰ میلیارد دلاری صنعت انرژی ایران (نفت، گاز طبیعی، برق و پتروشیمی) برای حفظ ظرفیت فعلی تولید را فراهم کند.

درسی که جمهوری اسلامی می‌تواند از بحران اخیر انرژی در کشور بگیرد، در کنار لزوم تعامل با جهان، فراهم کردن شرایط جذب منابع مالی و فناوری برای صنعت انرژی ایران‌ــ توجه به اصل اساسی تنوع‌بخشی به منابع انرژی‌ــ، افزایش سهم انرژی‌های تجدیدپذیر در تولید برق و غافل نماندن از روند گذار انرژی به منظور جلوگیری از بروز چنین بحران‌هایی در دهه آینده است. البته جمهوری اسلامی در این چهار دهه نشان داده است که خیال ندارد از بحران‌های موجود درس بگیرد.

بیشتر از اقتصاد