الگوی ایران-روسیه، از سوریه تا اوکراین

«رفتن نیروهای جمهوری اسلامی به کریمه برای کمک به روسیه، شاید جبران بدهی به مسکو باشد. طبق گزارش‌ها، در سال ۲۰۱۵، سلیمانی خواهان کمک پوتین در سوریه شد»

تهران وانمود می‌کرد به دنبال سلاح هسته‌ای است و روسیه باید وسط می‌آمد اما ایران مشغول سرمایه‌گذاری بر موشک‌های بالستیک و پهپاد بود- ALEXANDR DEMYANCHUK / SPUTNIK / AFP

ست فرنتزمن، ستون‌نویس اسرائیلی، در مقاله‌ای تحلیلی در اورشلیم‌پست با اشاره به خبر حضور نیروهای سپاه پاسداران در شبه‌جزیره کریمه، نوشت، الگوی ایران و روسیه برای سوریه حالا به اوکراین منتقل شده است. تلویزیون العربیه عربستان سعودی و روزنامه نیویورک تایمز‌ آمریکا در گزارش‌هایی، از حضور احتمالی نیروهای سپاه در کریمه برای کمک به جنگ پهپادی روسیه خبر داده‌اند.

فرنتزمن با اشاره به همکاری تهران و مسکو در جنگ اوکراین و نقش سپاه، می‌گوید باید سابقه همکاری دو کشور در جنگ سوریه را به یاد آورد. او به نقش قاسم سلیمانی، فرمانده سابق نیروی قدس سپاه، اشاره می‌کند که شبکه‌های این سازمان را در عراق، سوریه، لبنان و یمن گسترش داده بود، و نیز او بود که ولادیمیر پوتین، رئیس ‌جمهوری روسیه را تشویق کرد که در سال ۲۰۱۵ در سوریه دخالت کند.

سپاه از مدت‌ها پیش در سوریه حضور داشت و روسیه وارد میدان شد تا به این نیرو و به دولت بشار اسد کمک کند. فرنتزمن یادآوری می‌کند که نتیجه مداخله سوریه نه تنها پیشرفت‌های نظامی اسد، که اعطای این قابلیت به حزب‌الله لبنان و سایر گروه‌های مورد حمایت جمهوری اسلامی ایران بود که به بلندی‌های جولان نزدیک‌تر شوند و اسرائیل را تهدید کنند. 

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

حالا نیویورک تایمز از اعزام نیروهای سپاه به اراضی اوکراین که تحت اشغال روسیه‌اند، خبر داده است. هدف آموزش نحوه استفاده از پهپادهای ایرانی به روس‌ها است. به گزارش تلویزیون العربیه به نقل از «مرکز مقاومت ملی اوکراین»، آموزش‌‌دهندگان ایرانی به کریمه و خرسون اشغالی رفته‌اند تا استفاده از پهپادهای انتحاری شاهد ۱۳۶ را به روس‌ها آموزش دهند. در این گزارش آمده است که نیروهای ایرانی در مناطقی از اوکراین، مانند بندر زالیزنی و هلادیوتسی در خرسون و ژانکوی در کریمه حضور دارند که تحت اشغال روسیه است.

فرنتزمن نوشت: «اگر این گزارش‌ها معتبر باشند، به نظر می‌رسد که این تحولات با اقدامات سابق سپاه در پشتیبانی از تهدیدهای پهپادی و موشکی در سراسر خاورمیانه مرتبط ، و همانند همکاری با روسیه در جنگ سوریه‌ باشند.»

این تحلیلگر یادآوری می‌کند که سپاه در سراسر منطقه به نیروهای مختلف کمک پهپادی کرده است: در یمن به حوثی‌ها امکان حمله به عربستان سعودی، امارات متحده عربی و کشتی‌های دریای عمان می‌دهد، و کمک‌های مشابهی نیز به حماس در نوار غزه، حزب‌الله، و حکومت سوریه می‌کند.

فرنتزمن یادآوری می‌کند که حضور نیروهای ایرانی در پایگاه روس‌ها در کریمه، نخستین نمونه از چنین همکاری‌هایی بین دو کشور نیست. نیروهای تهران و مسکو در پایگاه «تی ۴» در سوریه نیز حضور داشتند و از همانجا بود که ایران در سال ۲۰۱۸ پهپادی برای تهدید اسرائیل فرستاد، و کوشید سامانه «سوم خرداد» را به این پایگاه منتقل کند. 

در آوریل ۲۰۱۸، روسیه سفیر اسرائیل را به دلیل حمله هوایی این کشور به پایگاه «تی ۴» فراخواند، چرا که روس‌ها نیز مستشارهایی در این پایگاه داشتند. فرنتزمن می‌نویسد: «حالا رابطه ایران و روسیه پیشرفت‌هایی داشته است و مستشاران ایرانی در کریمه حضور یافته‌اند.»

این تحلیلگر می‌افزاید: «رفتن نیروهای جمهوری اسلامی به کریمه برای کمک به روسیه، شاید جبران بدهی به مسکو باشد. طبق گزارش‌ها، در سال ۲۰۱۵، سلیمانی خواهان کمک پوتین در سوریه شد.»

خبرگزاری رویترز در آن سال گزارش داده بود که سلیمانی در ژوئیه ۲۰۱۵ در جلسه‌ا‌ی در مسکو، نقشه‌ای از سوریه را روز میز گذاشته و به روس‌ها توضیح داده است که دخالت آن‌ها می‌تواند ورق را در جنگ برگرداند. این‌گونه بود که روسیه از بالا به نیروهای شورشی کمک می‌کرد، و نیروهای ویژه ایران در سطح زمینی به کمک حکومت اسد آمدند. پیشروی نیروهای سوریه به سمت شهر ساحلی لاذقیه و امکان تهدید کردن پایگاه روس‌ها در طرطوس بود که باعث این همکاری بی‌سابقه سلیمانی و پوتین شده بود. 

فرنتزمن یادآوری می‌کند که همکاری ایران و روسیه بود که روند جنگ را عوض کرد و از سال ۲۰۱۶ به بعد شکست‌های پی‌درپی اپوزیسیون سوریه آغاز شد، و رژیم اسد تا سال ۲۰۱۸ دیگر توانسته بود بیشتر اراضی جنوب سوریه را بازپس گیرد. اینجا بود که «روند آستانه» به میان آمد تا روسیه، ایران و ترکیه، برای مدیریت تداوم جنگ گفت‌وگو کنند و دخالت ترکیه، ماهیت نیروهای اپوزیسیون را عوض کرد. 

او در ادامه می‌نویسد: «الگویی که ایران و روسیه در سوریه آموختند، این است که می‌توان با حمله هوایی و فرسایش و بیرون راندن مردم از خانه‌ها، کشوری را نابود کرد و در جنگ پیروز شد. آ‌ن‌ها همچنین آموختند که توجه غرب کوتاه‌مدت است. آمریکا از سال ۲۰۱۱ تا ۲۰۱۴ پشتیبان شورشی‌های سوری بود، اما عروج داعش باعث تغییر اولویت‌های آمریکا شد. روسیه با دولت اوباما توافق کرد که با آن بر سر برجام توافق کند، و آمریکا از پشتیبانی از شورشیان سوری، به سوی معامله با ایران حرکت کرد. این‌ها همه بخشی از برنامه روسیه برای استفاده از آمریکا بود، و تهران نیز از همکاری با مسکو خشنود بود.»

به گفته فرنتزمن، به نظر می‌رسد که تهران و مسکو با هم تبانی کرده بودند: جمهوری اسلامی ایران وانمود می‌کرد که به سرعت به سوی سلاح هسته‌ای پیش می‌رود، و روسیه حالا باید وسط می‌آمد تا جلو این کار را بگیرد. اما ایران به جای ساخت سلاح هسته‌ای، مشغول سرمایه‌گذاری بر موشک‌های بالستیک و پهپاد بود. 

ایران از سال ۲۰۱۵ به حوثی‌ها پهپاد داد تا به عربستان سعودی حمله کنند. سه سال بعد، پس از آزمایش‌های اولیه، ایران با پهپاد از خاک سوریه به اسرائیل نیز حمله می‌کرد. در این سا‌ل‌ها پهپادها و موشک‌های ایرانی در خاک عراق نیز مستقر شدند و عربستان سعودی بار دیگر هدف حمله قرار گرفت. ایران همچنین با همین پهپادها به نیروهای کرد و آمریکایی در عراق نیز حمله می‌کرد، و اینک هم نیروهای آمریکایی مستقر در سوریه، و هم کشتی‌های مستقر در دریای عمان را با پهپادهای خود تهدید می‌کند. 

فرنتزمن در پایان با اشاره به ورود «الگوی ایران-روسیه در سوریه» به اوکراین، می‌نویسد: «اوکراین اکنون آخرین قربانی همکاری ایران و روسیه در سوریه است که ریشه در سپاه و میراث سلیمانی دارد. آمریکا سلیمانی را در سال ۲۰۲۰ در عراق کشت، اما عواقب فعالیت‌های او که ورود روسیه به جنگ در سوریه و سیاست زمین سوخته در‌ آن کشور بود، اینک شاید منجر به تکرار همان راهبرد ایران-روسیه علیه اوکراین شود.»