وزارت سانسور، سرکوب و پرونده‌سازی ارشاد اسلامی؛ حاصل کار فرهنگی دولت رئیسی

از زمان روی کار آمدن دولت ابراهیم رئیسی، روند مواجهه وزارت ارشاد با حوزه فرهنگ، رویکردی شبه‌امنیتی و سرکوبگرانه بوده است

«وزارت سانسور، سرکوب، پرونده‌سازی و ارشاد اسلامی»، نامی است که فعالان فرهنگی و هنری برای وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی دولت رئیسی انتخاب کرده‌اند. 

ماه‌های پرحاشیه سینما و هنر در ایران حالا به داغ‌ترین روزهای خود رسیده است. پس از آنکه محمد خزاعی رئیس سازمان سینمایی در گفت‌وگویی به بحث سینماگران ممنوع‌الکار و وضعیت اکران برخی فیلم‌ها اشاره کرد و در این میان کوشید با برابر هم قراردادن سینماگران، نقش سازمان سینمایی و وزارت ارشاد را در روند سرکوب سینماگران کم‌رنگ کند، پاسخ تند مانی حقیقی، کارگردان ایرانی، شکلی تازه به ماجرا داد. 

محمد خزاعی در واکنش به وضعیت نامشخص اکران فیلم سعید روستایی به نام «برادران لیلا»، گفته بود: «مشکل برادران لیلا را ما ایجاد نکردیم که الان ما بخواهیم حل کنیم. این فیلم شرایط طبیعی خود را داشت طی می‌کرد. اصلاحاتی در مرحله اول داشتند که باید انجام می‌شد، ولی انجام ندادند. اگر همین دوستان مثل آقایان مانی حقیقی و هومن سیدی که همین ‌الان در بازار بین‌المللی شرکت دارند، برای دریافت پروانه نمایش اقدام می‌کردند، مشکلی به وجود نمی‌آمد.»

این سخنان با واکنش مانی حقیقی مواجه شد. حقیقی در نامه‌ای خطاب به معاونت سینمایی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، ضمن نقد تند شرایط موجود، گفت: «مقوله اصلاحیه، دربست و بدون هیچ بحثی، مقوله‌ای نامشروع، غلط و غیرقابل‌قبول است. این که فیلم‌سازی تصمیم بگیرد هر جا دلش بخواهد، اعلام کند با سانسور و قلع قمع فیلمش مخالف است، نه‌تنها گناه نیست، بلکه حاکی از شرف اوست.»

اما بخش موردتوجه قرار گرفته نامه حقیقی آنجا بود که با اشاره به «سیاست تفرقه‌افکنی میان فیلم‌سازان به نیت اعمال مواضع سازمان سینمایی بر آن‌ها»، خزاعی را خطاب قرارداد و تاکید کرد از نام او برای سرکوب هنرمندان دیگر استفاده نکنند. 

آنچه موجب خشم سینماگرانی همچون حقیقی شده است، فقط نحوه برخورد با فیلم سعید روستایی نیست. از زمان روی کار آمدن دولت ابراهیم رئیسی، روند مواجهه وزارت ارشاد با حوزه فرهنگ، رویکردی شبه‌امنیتی و سرکوبگرانه بوده است. 

اخبار منتشرشده مبنی بر همکاری حراست این وزارتخانه با سازمان اطلاعات سپاه پاسداران در موضوع احضار سینماگران امضا‌کننده نامه «تفنگت را زمین بگذار» و بازداشت سه سینماگری که نامشان در آن بیانیه بود، نشان از افزایش فشار بر سینماگران و دیگر هنرمندان در چارچوب سیاست‌های وزارتخانه‌ای دارد که از نام خود تنها به بخش «ارشاد» آن، همراه تهدید و سانسور، توجه دارد. 

برخی سینماگران سکوت وزارتخانه را در قبال مباحثی همچون دستگیری سینماگران، مطرح شدن پیشنهاد بازداشت سینماگران از سوی دبیر ستاد امربه‌معروف به دلیل پوشش آنان یا عکس‌هایی که در فضای مجازی منتشر می‌کنند، و از آن مهم‌تر، موج شدت‌گرفته سانسور و ممنوع‌الکاری در سینما، نه اقداماتی منفعلانه، بلکه اجرایی‌شدن همان سیاستی می‌دانند که منتقدان سیاست‌های فرهنگی دولت حسن روحانی، بارها به‌ «ضرورت» اجرایی‌شدن آن اصرار داشتند. 

آن منتقدان حالا بر مسند مسئولیت‌های فرهنگی دولت ابراهیم رئیسی نشسته‌اند. شاید پررنگ‌ترین سیاستی که به نظرمی‌رسد اجرایی شده است، همان شعار مشهور «انقلابی کردن سینما» باشد و ضرورت حذف هنرمندانی که حاضر به همراهی با نظام نیستند. 

در ماجرای ترور محسن فخری‌زاده، حراست وزارت ارشاد با ارسال پیام به برخی سینماگران اعلام کرده بود که «سکوت هنرمندان و عدم همراهی آن‌ها در محکوم‌کردن این اتفاق را از یاد نخواهند برد» و آن‌ها باید «منتظر عواقب آن باشند».

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

مشخص است که جمهوری اسلامی ایران روند پاکسازی در بدنه سینما را به بهانه‌های مختلف آغاز کرده است. نشانه‌های این نکته در سخنان محمد خزاعی نیز دیده می‌شود. 

خزاعی گفته است: «برای یک سری از دوستان در ارتباط با بیانیه ۱۷۰ نفر (در حوادث خوزستان) و برای یک سری دیگر هم در ارتباط با جشنواره کن مشکلاتی به وجود آمد و ما هم از امضاکنندگان درخواست کردیم که اگر بیانیه را نخوانده بودند یا اطلاعی نداشتند، به طور رسمی اعلام کنند که دچار مشکلات عدیده نشوند. ولی اینکه از میان سایر دوستان چه کسانی ممنوع‌الکارند یا دچار مشکلاتی هستند، تا آخر هفته آینده به‌صورت شفاف اعلام می‌شود.»

ماجرا به ممنوع‌الکاری هنرمندان سینما ختم نمی‌شود. به گفته برخی سینماگران امضا‌کننده این بیانیه، آن‌ها در روزهای گذشته احضار رسمی شده‌اند و از آنان خواسته شده است که هرچه سریع‌تر امضای خود را پس بگیرند. 

باید به یاد آوریم که در زمان جشنواره فیلم فجر ۱۴۰۰، برخی مدیران و مشاوران سازمان سینمایی صراحتا از ضرورت بازنگری در نیروهای فعال سینما سخن گفته و تاکید کرده بودند: «به‌زودی با ورود نیروهای معتقد به‌نظام در حوزه‌های مختلف سینما، نظام از نیروهای غیرخودی بی‌نیاز می‌شود.»

در همان زمان محمد خزاعی، رئیس سازمان سینمایی، نیز گفته بود: «باید خطوط قرمز نظام به سینماگران تفهیم شود و بدون هیچ مماشاتی جلو عبور آن‌ها از این خطوط تعیین‌شده گرفته شود.»

خزاعی همچنین به مواردی که فیلمساز اصلاحیه‌های ورای پروانه نمایش را نمی‌پذیرد، اشاره کرده و اعلام کرده بود: «باید جلو اکران این فیلم‌ها گرفته شود.»

در نامه مانی حقیقی نیز به این مورد توجه توجه شده و او خطاب به خزاعی نوشته است: «هنرمند یک کشور حق دارد بدون مداخله دولت، به شکل شفاف و رودررو، مردم مملکتش را مخاطب قرار بدهد. از نظر من، چیزی که «نامشروع»، «غیرمتعارف» و «هنجارشکن» است، خود ماهیت مقوله «اصلاحیه» است، نه حق‌جویی فیلم‌ساز در برابر آن.»

از زمان روی کار آمدن ابراهیم رئیسی، سینمای ایران نیز همچون باقی بخش‌های فرهنگی، شاهد تقابل پررنگی میان وزارت فرهنگ و ارشاد با هنرمندان بوده است. این هنرمندان معتقدند که وزارتخانه طی یک سال گذشته بیش از آنکه وزارتخانه‌ای فرهنگی باشد، نقش بازوی نهادهای امنیتی و سرکوب را بازی می‌کند. 

اما طرف مقابل دیگر ابایی ندارد که اعلام کند شرط فعالیت سینماگران نه فقط رعایت قوانین متعدد سازمان سینمایی، که پذیرش تبعیت از سیاست‌های کلان مدنظر دولت، نظام، و دستگاه امنیتی است؛ تا جایی که بوسه نوید محمد‌زاده و فرشته حسینی در جایگاه زوج شناخته‌شده سینمایی در جشنواره کن که هیچ مشکل شرعی نیز نداشت، می‌تواند از سوی وزیر فرهنگ و ارشاد دلیل ممنوع‌الکاری آن‌ها شود. 

از سوی دیگر، حمایت پررنگ سینماگران از نامه مانی حقیقی نشان از شکل‌گیری جبهه واحدی برابر سیاست‌های وزارتخانه فرهنگی دولت رئیسی دارد. 

باید دید مدیران سازمان سینمایی و وزارت فرهنگ و ارشاد در قبال این واکنش‌ها چه می‌کنند و آیا بر فشارهای کنونی خود می‌افزایند، یا شیوه عقب‌نشینی از روند سرکوب و پرونده‌سازی را در پیش می‌گیرند و از آن، فرصتی برای گسترده‌تر کردن فهرست ممنوع‌الکاران سینما و فرهنگ برای خود پدید می‌آورند.

بیشتر از فرهنگ و هنر