درگذشت حسین دهلوی؛ موزیسین تاریخ‌ساز

ممنوعیت صدای زنان تلاش دهلوی را برای اجرای اپرا بر باد داد

مراسم تجلیل از حسین دهلوی که در سال ۹۱ با حضور محمدرضا شجریان. عکس از رسانه‌های فارسی

حسین دهلوی، آهنگساز، نواپرداز، مولف و مدیر صاحب‌نام موسیقی بعد از سال‌ها رنج و سختی و دچارشدن به بیماری الزایمر، صبح روز سه‌شنبه ۲۳ مهرماه در سن ۹۲ سالگی در بیمارستان شریعتی تهران درگذشت.

دهلوی از معدود موزیسین‌های ایرانی است که چهره‌ای چند وجهی دارد و به همین دلیل در بررسی کارنامه کاری او و نقشی که در رشد و توسعه موسیقی جدی هنری ایران ایفاء کرد، باید به این نقش‌های چندگانه توجهی ویژه داشت. نقش‌هایی که تقریبا در تاریخ سده معاصر جز چند تن را نمی‌توان واجد چنین ویژگی‌هایی دانست. او تمامی عمرش را وقف موسیقی کرد، چه در کار خلاقه، چه در رهبری ارکستر، چه در شکل‌دهی ارکستر با سازهای ایرانی، چه در تالیف کتاب و مقالات متعدد و چه در مقام مدیر هنرستان موسیقی ملی که دوره‌ او را می‌توان درخشان‌ترین دوره هنرستان موسیقی ملی به شمار آورد.

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

حسین دهلوی در مقام یک موزیسین
کارنامه کاری حسین دهلوی در مقام یک موزیسین را باید از زمانی بررسی کرد که او نزد پدر آموزش موسیقی ‌دید و بعدها در زمره شاگردان برجسته ابوالحسن صبا در‌آمد. ساز ویلن را به‌عنوان ساز اصلی انتخاب کرد. سپس در راه آفرینش اثر هنری گام نهاد.

 شاید او از معدود شاگردان صبا بود که در موسیقی تک صدایی و تصنیف سازی متوقف نشد و اندیشه موسیقی چندصدایی و ارکسترال را گسترش داد.

عکس از مریم قاسمی 

دهلوی مدام به بهره‌گیری از ظرفیت‌های موسیقی غرب برای معرفی موسیقی ایرانی می‌اندیشید. بهره‌گیری از فرم‌های موسیقی غربی و نمایش همان فرم‌ها برای موسیقی ایرانی از جمله آنهاست. نمونه درخشان آن کنسرتینو برای سنتور و ارکستر است که با نوازندگی درخشان استاد فرامرز پایور اجرا شد. او برای بقیه سازها نیز چنین کار خلاقه‌ای را انجام داد که از جمله می‌توان به «فانتزی برای گروه تمبک و ارکستر» بر اساس ریتم‌های حسین تهرانی، «فانتزی برای تار و ارکستر» بر اساس قطعه معروف «بندباز» علینقی وزیری و یا کنسرتینو برای ویلن و ارکستر بر اساس قطعه «به زندان» ابوالحسن صبا یاد کرد. همچنانکه می‌توان از تلاش‌های او در زمینه کارهای خاص برای‌ آواز و ارکستر هم یاد کرد مانند «فروغ عشق» با صدای حسین سرشار که از درک درست او از پیوند شعر با موسیقی ارکسترال خبر می‌دهد.

او حتی به سمت ساخت اپرا هم حرکت کرد که اپرای خسرو و شیرین از جمله آنهاست که با رهبری حشمت سنجری در سال ۱۳۴۸ در تالار وحدت به صحنه رفت. سمفونی بیژن و منیژه او را نیز باید یکی از شاخص‌ترین آثار ارکسترال تاریخ موسیقی چندصدایی به شمار آورد.

 شنیدن هر کدام از این قطعات نشان می‌دهد که او چگونه و به درستی از امکانات و ظرفیت‌های موسیقی غربی برای معرفی بهتر موسیقی ایرانی استفاده می‌کرد تا به مخاطبان و دیگران نشان دهد که این ظرفیت‌ها تا چه میزان می‌تواند تصورهای سنتی و متصلب را درباره موسیقی ایرانی دگرگون کند.

درباره استفاده از موسیقی غرب و فرم‌های ‌آن نیز نظری پیشرو و مترقی داشت.

عکس از وبسایت انتشارات پارت 

«از جهت ترکیبات صوتی و هارمونی و دیگر موارد هم ما می‌توانیم از آن‌ها بیاموزیم البته نه اینکه همان مسائل مطرح شده در موسیقی غرب را عینا کپی‌برداری کنیم، بلکه بیاموزیم که چگونه بر اساس ساختار هر نغمه‌ای، ترکیبات صوتی مناسب آن را به کار ببریم و یک مقدار هم از جهت ترکیبات سازها و ارکستراسیون می‌توانیم از تجربیات آن‌ها استفاده کنیم. البته در سازهای آن‌ها هم اعم از زهی و بادی تکامل فراوانی به چشم می‌خورد»(گفتگوی علی عظیمی نژادان در نشریه گزارش موسیقی شماره ۴۷)

او با شکل‌دهی به ارکستر سازهای مضرابی پایه‌گذار موسیقی چندصدایی برای ارکسترهایی با سازهای تمام ایرانی بود.

ارکستری که متاسفانه تنها در سال‌های اولیه دهه هفتاد چند اجرا داشت و به دلیل عدم حمایت موفق نشد ایده‌های موسیقایی دهلوی در زمینه موسیقی چند صدایی با تکیه بر ارکستر تمام ایرانی صورت تحقق به خود بگیرد.

دهلوی آرزو داشت که اپرای مانی و مانا را خود رهبری و اجرا کند اما به دلیل‌‌‌ آنکه در این اپرا باید از صدای تکخوان زن بهره می‌گرفت امکان این کار را نیافت. ولی پیش از آنکه به آلزایمر دائمی دچار شود، مهرماه سال ۱۳۹۱ توانست شاهد اجرای این اپرا با ارکستر موسیقی پارس به سرپرستی ناصر نظر باشد. یک اجرا از این اپرا نیز با رهبری علی رهبری با ارکستر براتیسلاو اجرا شد.

دهلوی اپرای مانی و مانا را به تقاضای یونسکو در سال ۱۳۵۷ در ۲۰ قسمت و ۵۲۰ صفحه نوشت تا هدیه‌ای باشد برای روز کودک اما انقلاب ۵۷ همه چیز را به محاق برد و دوندگی‌های دو دهه‌ای دهلوی نیز ثمری نبخشید.

دهلوی در مقام مدیر موسیقی

آنهایی که تاریخ موسیقی معاصر ایران و تحولات آن را به شکل جدی‌تری دنبال می‌کنند، بر این باورند که دوره ده ساله مدیریت حسین دهلوی بر هنرستان موسیقی ملی از جمله درخشان‌ترین دوره‌ها به شمار می‌رود که منشاء‌ تحولات برکت‌خیزی شده است.

عکس از خبرگزاری ایسنا

دهلوی از شهریور ۱۳۴۱ مدیریت هنرستان را بر عهده گرفت. نگاه منظومه‌ای او به مدیریت موسیقایی، نظم و انضباط شگفت‌انگیزش، دقت و جزیی نگری‌اش به مسائل و‌آشنایی با مشکلات و موانع آموزش موسیقی سبب شد تا در دوره او چه در عرصه تدریس، چه در تالیف برخی کتاب‌های خاص تدریس موسیقی ایرانی، چه در شاگرد پروری و چه تشویق استادان به ارتقای دانش موسیقایی و حتی تشکیل کتابخانه‌ای تخصصی برای موسیقی در هنرستان تحولاتی تاریخ‌ساز شکل بگیرد.

دهلوی بود که پیشنهاد فخرالدینی را برای تقویت و بناگزاری یک کتابخانه تخصصی در هنرستان موسیقی ملی پذیرفت و به این اعتبار شاید نخستین کتابخانه تخصصی موسیقی شکل گرفت.(شرح بی‌نهایت- ص ۱۳۳)

او مدیری اهل مشورت بود و به کار شورایی وقوف داشت و غریزه‌اش به او می‌گفت که از کارهای انفرادی و نگاه‌های فردگرایانه و اقتدارمآبانه خودداری ورزد و به همین دلیل شورای فنی هنرستان موسیقی را با حضور برخی از موزیسین‌های خوش‌فکر چون فخرالدینی و پورتراب تشکیل داد که ماحصل آن کارهای ارزنده‌ای شد.

عکس از وبسایت حرف تازه

متاسفانه تجربیات حسین دهلوی در هنرستان موسیقی ملی ایران از زبان خودش مکتوب نشده است اما از لابلای خاطرات دیگران،‌ به‌ویژه کتاب خاطرات فرهاد فخرالدینی و همسرشان(این شرح بی‌نهایت) می‌توان دریافت که حسین دهلوی تا چه اندازه دقیق، منظم و کوشا بود و به ظرایف و دقایق افراد آشنا بود و چهره‌ای همانند فخرالدینی را که به گفته خودش قرار بود در سال ۱۳۳۸ برای تحصیل در رشته پزشکی یا مهندسی کشاورزی به خارج از ایران برود را به قدری به کار گرفت و از استعدادش استفاده کرد که شبانه روزش را در هنرستان موسیقی ملی بگذراند و بعدها به یکی از چهره‌های نامی عرصه موسیقی تبدیل شود. آقای فخرالدینی در کتاب خاطراتش حتی از مشورت‌های دهلوی در ساخت و اجرای برخی قطعات هم یاد کرده است. دو قطعه همایون برای ارکستر و دل‌انگیزان را فخرالدینی محصول مشورت‌ها و تشویق‌های دهلوی می‌داند.

عکس از وبسایت حرف تازه 

مدیریت درخشان او بر هنرستان موسیقی ملی به تحقیق، فضایی مناسب و کم‌نظیر برای رشد موسیقی ایرانی در تمامی عرصه‌های آموزش و خلاقیت را فراهم ساخت. جدا از تربیت شاگردانی که بعدها برجستگانی در عرصه موسیقی شدند، مثل حسین علیزاده،‌ کامبیز روشن‌روان و … با همکاری کارگاه سازسازی فرهنگ وهنر، به سرپرستی ابراهیم قنبری مهر، ساخت تعدادی سنتور کروماتیک بم را در دستور کار خود قرار داد که این سازها جزو سازهای ارکستر موسیقی ملی قرار گرفتند و در ارکسترهای صبا و رودکی از آن ها استفاده شد.

دهلوی در مقام مولف

حسین دهلوی تنها در عرصه عملی فعال نبود، بلکه در عرصه نظری نیز چهره‌ای درخشان داشت و سعی می‌کرد گره‌های موجود در موسیقی ایرانی را که به تجربه در می‌یافت در قامت مقاله و یادداشت به چاپ برساند. مقالات او در شماره‌های مختلف مجله موزیک ایران نمونه‌ای از این تلاش است و علاوه بر آن انتشار کتاب «پیوند شعر و موسیقی» را باید چکیده‌ای از بیش از ۴۰ سال تجربه عملی و نظری او در زمینه تلفیق بین شعر و موسیقی به شمار آورد که جایزه دوره نوزدهم کتاب سال را برای دهلوی به ارمغان آورد. یادش گرامی باد.

بیشتر از موسیقی