افسانهپردازی کردهاند که همه حق حرف زدن دارند و در هر بحثی دو طرف داریم. این حرف درست نیست. نژادپرستان فقط سزاوار آن هستند که از آنها بیزاری بجوییم نه آن که بلندگو به دستشان بدهیم. اگر بگذاریم حرف بزنند فقط دیدگاههای منحرفشان را عادی جلوه میدهند.
رویدادهای چند روز گذشته ایتالیا هم مؤید همین نکته است. یکی از هوادارن باشگاه رم به نام آندریا دلا کویلا در اینستاگرام پیام مستقیمی برای خوان خسوس فرستاد. متن این پیام ارسالی به مدافع برزیلی هم نفرتانگیز بود هم توهینآمیز: «جای تو باغ وحش است، میمون لعنتی،******»
خسوس برای تیمی بازی میکند که دلاکویلا ادعای هواداری آن را دارد آفرین به این بازیکن ۲۶ ساله و باشگاه رم که کوتاه نیامدند. باشگاه رم این پیام را به اطلاع پلیس و اینستاگرام رساند و خاطی را برای همیشه محروم کرد.
بعد از این هم باشگاه رم دست به کاری زد که هیچ کس انتظار نداشت. این باشگاه که متوجه شده بود این خشکمغزی دامنه بسیار وسیعتری دارد و باید به آن رسیدگی کرد مستقیماً مقامات را مورد خطاب داد. آنها پیامی توییتری برای سازمان لیگ فرستادند: «آیا به راستی برای مقابله با نژادپرستی در رده اول مسابقات باشگاهی ایتالیا جدیت دارید؟»
اقدام باشگاه رم از چند جهت شجاعانه بود. آنها نخستین تیم ایتالیایی هستند که هواداری را برای همیشه محروم میکنند. پیش از تغییرات اخیر در قانون، محروم کردن افراد از حضور در ورزشگاهها به عهده پلیس بود.
مطرح کردن مسائل رده اول مسابقات باشگاهی ایتالیا در حوزه عمومی نیز هنجارشکنی است. رویدادهای نژادپرستانه بسیار زیادی جلوی چشم سازمان برگزارکننده این مسابقات رخ داده است و واکنشهای بسیار اندک آنها چندان چشمگیر نبوده است.
واکنش به اقدام باشگاه رم در ایتالیا به طور کلی مثبت بود. جوزپه کونته نخست وزیر ایتالیا با ارسال پیامی در توییتر از باشگاه رم ستایش کرد و شماری دیگر از سیاستمداران نیز همین کار را کردند. هواداران این باشگاه در سراسر ایتالیا نیز از اقدام باشگاه حمایت کردند.
باشگاه رم عالی از رسانه اجتماعی استفاده میکند و در مورد این که چطور بازی را پیش ببرد دیدی پویا و فراگیر دارد. از خلاف جریان شنا کردن هم هراسی نداشتهاند. حرف اساسی پیام توییتری به برگزارکنندگان رده نخست ایتالیا این است که «فقط بحث باشگاه ما یا خسوس نیست به کل فوتبال و جامعه مربوط میشود. این معضل همگانی است. برای برخورد با آن به رهبر نیاز داریم. آیا گردانندگان ورزش آمادگی این کار را دارند؟»
این پرسش مهم را میتوان به خارج از مرزهای ایتالیا بسط داد.
سپس در روز یکشنبه روزنامهی میانهرو لا ریپولیکا مصاحبهای با دلاکویلا منتشر کرد که به نظر میرسد موضوع بحث را عوض کرده است. سئوالها به طرز مسخرهای نرم هستند. دلاکویلا بعد از گفتن مزخرفات معمول و نخنمایی مثل «اشتباه کردم. نمیخواهم بهانه بیاورم» از خسوس و باشگاه رم انتقاد کرد که چرا با نام بردن از وی حریم خصوصیاش را نقض کردهاند و باعث خجالت وی شدهاند. دلاکویلا گفت: «مرا در منظر عموم تحقیر کردند که خارج از تحمل من بود».
او مدعی است که پیام وی خصوصی بود و برملا کردن نام وی خطایی «جدی» بود. چه رویی دارد. آدمهای قلدر همین که هویتشان برملا شود و جلویشان بایستند زود ضجه سر میدهند.
دلاکویلا انگار که خودش قربانی باشد پرسید: «میدانید شنیدن تهدید و توهینهایی مثل «امیدوارم سقط بشی» چه معنایی دارد؟ شکی ندارم ۹۰ درصد توهینکنندگان به من دستکم یک بار در زندگی خودشان همین توهینها را مرتکب شدهاند».
بابت این سخنان با چالشی مواجه نشد و فقط پرسیدند: «آیا نژادپرست هستید؟» همه پاسخ این سوال را میدانیم. امثال چنین آدمهایی هرگز خودشان را نژادپرست نمیدانند و همیشه میگویند سوءتفاهم شده است.
مصاحبهکنندگان حتی به دلاکویلا اجازه دادند کلی کلیشهبافی نژادپرستانه و تحریککننده هم انجام دهد و بگوید: «اگر الان بروم خانه ببینم ۱۰ سیاهپوست منتظر من هستند چی؟ خوان خسوس به این موضوع فکر کرده است؟»
گستاخی عجیبی است. مقامات باشگاه رم حسابی از این سخنان جا خوردند. توهینی بیدلیل وعمدی را زیرسبیلی رد کردن و از نقض حریم خصوصی خود دم زدن، نمونهای کلاسیک از رد گم کردن است.
بیشک نژادپرستان پیدا و پنهان سراسر ایتالیا نیز از فرصت استفاده میکنند و دستی به سروگوش این روایت میکشند.
موضوع ساده است. نژادپرستی، نژادپرستی است. هیچ بهانه، توجیه و استثنایی پذیرفته نیست. گاهی برخی از افراد متوجه نیستند چه میگویند یا چه انجام میدهند. این ویژگی لابد درونی و حک شده است.
بعد از پیام توییتری نامناسب برناردو سیلوا به بنیامین مندی در هفته قبل، باشگاه منچستر سیتی باید موضوع را میفهمید. این دو بازیکن ممکن است دوستانی صمیمی باشند اما موضوع این نیست. اگر هیچ کدام متوجه نشدند که سیلوا تصویر نژادپرستانه و خشنی به کار برده است هر دو به آموزش نیاز دارند. بعید است که مندی به شفافسازی زیادی نیاز داشته باشد. به احتمال زیاد بخش بزرگی از شغل (بهتر است بگویم عمر) این بازیکن فرانسوی به سراسیمه لبخند زدن به برخی بذلهگوییهای دوستان سفیدپوستاش گذشته است. همین بیخیال برگزار کردن سبب شده است چنین بیادبیهایی افزایش یابد.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
بدتر از آن دفاع کردن پپ گواردیولا و رحیم استرلینگ از سیلوا بود. آیا خیلی خوشایندتر نمیبود که به خصوص استرلینگ در همان هفتهای که مگان راپیون از مواضع وی در مبارزه با نژادپرستی ستایش کرد تصویری ارسالی سیلوا در توییتر را زشت و تحقیرآمیز میخواند؟ شاید سیلوای پرتغالی طوری بار آمده است که توجه کردن به این چیزها هرگز به ذهناش خطور نکند. اکثر مردم به جایگاه فرادستی خود توجه ندارند و لحظهای در مورد تبعات «شوخیهایشان» نمیاندیشند. مفهوم نژادپرستی نهادینه و تجلی آن در مزهپرانیهای زشت را باید به سیلوا فهماند.
این کار برای همه در باشگاه منچسترسیتی بازتاب بدی داشته است. راحت کردن خود با گفتن این که «فلانی دوست من است» آن روی سکه این حرف است که «این چیزها را دیگر برای امثال تو نمیفرستم دوست عزیز. با امثال تو مشکلی ندارم».
باشگاه رم واکنش درستی داشت. منچستر سیتی خیر. تمام اهالی فوتبال باید موضعشان در قبال نژادپرستی را مورد بررسی دقیق و دراز مدت قرار دهند. تنها صداهایی ارزش گوش دادن دارند که برخوردهای نژادپرستی را محکوم کنند.
این نوشته برگردان فارسی از مقالات منتشر شده دیگری است و منعکس کننده دیدگاه سردبیری روزنامه ایندیپندنت فارسی نمی باشد.
© The Independent