موشک‌های قاره‌پیما؛ بن‌بست جدید در مذاکرات یا آمادگی برای جنگ؟

هرگونه مذاکره میان واشینگتن و تهران در دوران ترامپ می‌تواند سرآغاز مرحله‌ای از درگیری مستقیم میان رژیم ایران و اسرائیل باشد

نمایش موشک‌های بالیستیک جمهوری اسلامی در ۲۲ بهمن ۱۴۰۳‌ــ عکس از باشگاه خبرنگاران جوان

بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر اسرائیل، چند روز پیش در یک مصاحبه‌ تلویزیونی، گفت که جمهوری اسلامی در حال ساخت و توسعه موشک‌های بالیستیک قاره‌پیمایی است که برد آن‌ها به حدود هشت هزار کیلومتر می‌رسد. او هشدار داد که برنامه هسته‌ای رو‌به‌گسترش تهران می‌تواند شهرهای بزرگ ایالات متحده را هم تهدید کند و افزود: «موشک‌های ایرانی ممکن است نیویورک، بوستون، واشینگتن یا میامی را در تیررس آتش هسته‌ای خود قرار دهند.»

در پاسخ به این اظهارات، عباس عراقچی، وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی، نتانیاهو را به دروغگویی متهم کرد و گفت هدف او از طرح این ادعاها فریب واشینگتن و کشاندن پای آمریکا به حمله‌ای تازه علیه ایران است. عراقچی افزود: «اسرائیل با طرح چنین سخنانی می‌کوشد از توان دفاعی ایران، تصویری تهدیدآمیز و خیالی بسازد.»

عراقچی تلاش کرد میان این موضوع و اشاره به ارزیابی‌های نادرست سازمان‌های اطلاعاتی آمریکا درباره سلاح‌های کشتار جمعی عراق، ارتباط برقرار کند و یادآور شد که پیامدهای آن اشتباه فاجعه‌بار بود.

شاید بتوان گفت که نتانیاهو در حال آماده‌سازی افکار عمومی جهان، به‌ویژه در ایالات متحده، برای آغاز عملیات نظامی تازه علیه جمهوری اسلامی است؛ به‌خصوص از زمان پایان جنگ ۱۲ روزه که سخن از احتمال آغاز دور دوم رویارویی نظامی میان جمهوری اسلامی و اسرائیل در محافل منطقه‌ای و بین‌المللی به میان آمده است.

جمهوری اسلامی مذاکرات هسته‌ای با دولت دونالد ترامپ را طی پنج دور و در فاصله زمانی کوتاهی پیش برد. فضای این مذاکرات در آغاز کاملا امیدوارکننده و مثبت بود، اما با رسیدن به نقطه حساس یعنی مطرح شدن مسئله «غنی‌سازی صفر»، اختلاف اصلی پدیدار شد. ترامپ اصرار دارد که توافق جدید با جمهوری اسلامی باید با توافق سال ۲۰۱۵ در دوران باراک اوباما به‌کلی متفاوت باشد.

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

با این حال آنچه رخ داد، نوعی بن‌بست واقعی بود؛ جمهوری اسلامی بر حق خود برای غنی‌سازی در داخل به‌عنوان خط قرمز تاکید کرد و ترامپ هم کوتاه نیامد و بر توقف کامل غنی‌سازی پافشاری کرد. این کشمکش سرانجام به جرقه‌ای انجامید که آتش جنگ ۱۲ روزه را شعله‌ور کرد.

با توقف جنگ، صلحی برقرار نشد و وضعیت فعلی، حالتی میان جنگ و صلح است؛ حالتی پرتنش که هر لحظه ممکن است به دور تازه‌ای از درگیری با اسرائیل بینجامد.

پس از اعلام آتش‌بس از سوی ترامپ و پایان حملات هوایی مشترک آمریکا و اسرائیل به اهدافی در ایران که با فعال شدن مکانیسم ماشه و بازگشت تحریم‌های سازمان ملل همراه شد، تهران همچنان از «آمادگی برای دیپلماسی» سخن می‌گوید، اما واقعیت آن است که گزینه‌های جمهوری اسلامی در برابر آمریکا و اسرائيل بسیار محدود شده است: توان مالی و نظامی تهران برای حمایت از متحدان و گروه‌های نیابتی‌ کاهش یافته و آنچه زمانی «محور مقاومت» نامیده می‌شد، اکنون پس از تحولات دو سال اخیر در خاورمیانه، در وضعیت فرسایشی و فروپاشی قرار گرفته است.

البته جمهوری اسلامی همچنان تاکید دارد که آماده گفتگو و بازگشت به دیپلماسی است، اما در این میان، پرسش مهمی مطرح است: با توجه به اظهارات مارکو روبیو، وزیر خارجه آمریکا، درباره خطر برنامه موشکی جمهوری اسلامی و سخنان نتانیاهو درباره موشک‌های قاره‌پیمای تهران و توان بالقوه آن‌ها در هدف‌گیری شهرهای آمریکا‌ــ که آشکارا تلاشی برای برجسته‌سازی خطر توان موشکی تهران است‌ــ آیا نتانیاهو این‌ بار هم می‌تواند پرونده موشک‌های جمهوری اسلامی را به محور گفتگوهای احتمالی میان واشینگتن و تهران تبدیل کند و اگر چنین شود، آیا این مسئله به اختلافی تازه نمی‌انجامد که گفتگوهای احتمالی آینده را پیش از آغاز، به بن‌بست بکشاند؟

جمهوری اسلامی بارها تاکید کرده که برنامه موشکی‌ آن خط قرمز و غیرقابل مذاکره است. به همین دلیل، این موضوع نه در مذاکره با دولت ترامپ مطرح شد و نه در گفتگوهای محدود دوران جو بایدن جای داشت. اما پرسش تازه این است: آیا ترامپ در تلاش برای رسیدن به توافقی متفاوت از گذشته، این بار پرونده موشک‌های بالیستیک جمهوری اسلامی را در دستور کار مذاکرات خواهد گنجاند؟

با توجه به ویژگی‌های شخصیتی دونالد ترامپ‌ــ که در آغاز مشتاق دستیابی به «توافقی تاریخی» با جمهوری اسلامی بود، اما سپس شرط غنی‌سازی صفر را وارد مذاکرات کرد و در نهایت به سوی حمله به تاسیسات هسته‌ای جمهوری اسلامی کشانده شد‌ــ به نظر می‌رسد تهران اکنون می‌کوشد از اعلام پیروزی ترامپ در نابودی برنامه هسته‌ای جمهوری اسلامی بهره‌برداری سیاسی کند. هرچند براوردها نشان می‌دهد این برنامه تنها حدود دو سال به تاخیر افتاد. با این حال، پیش‌بینی تصمیم‌‌های آینده ترامپ دشوار است، به‌ویژه که مواضع او به‌طور محسوسی تحت تاثیر مشاوران و اطرافیانش تغییر می‌کند.

در مورد سامانه موشک‌های بالیستیک جمهوری اسلامی، باید گفت این سامانه به‌ویژه با توجه به فرسودگی توان نظامی متعارف و ضعف قابل‌توجه نیروی هوایی جمهوری اسلامی، بخشی اساسی از دکترین دفاعی تهران به شمار می‌رود. از این‌ رو، تکیه بر موشک‌های بالیستیک برای تهران اهمیتی دوچندان یافته است. در مورد اینکه آیا جمهوری اسلامی واقعا موشک‌های قاره‌پیمای با برد دو هزار و ۹۰۰ مایل [حدود چهار هزار و ۶۶۷ کیلومتر] در اختیار دارد یا خیر، ارزیابی‌های آمریکا روشن نیست.

در سال ۲۰۱۷، تهران اعلام کرد که برد کنونی موشک‌هایش برای نیازهای دفاعی کافی است. این امر نشان می‌دهد که شاید رژیم ایران برای توسعه موشک‌های قاره‌پیما برنامه‌ای نداشته باشد. با این حال، اگر برای حرکت در این مسیر تصمیمی اتخاذ شود، پیشرفت‌های ایران در حوزه فضایی می‌تواند این روند را تسهیل کند، زیرا فناوری استفاده‌شده در پرتابگرهای فضایی به فناوری به‌کاررفته در موشک‌های قاره‌پیما شباهت زیادی دارد.

به همین دلیل، مقام‌های جمهوری اسلامی همواره تاکید می‌کنند که برنامه موشکی از دایره هرگونه گفتگو خارج است. علی لاریجانی، دبیر شورای عالی امنیت ملی، دراین‌باره گفت: «هرگونه مذاکره درباره محدود کردن توان موشکی کشور به‌طور قاطع مردود است.»

او در ادامه افزود: «آمریکایی‌ها پافشاری دارند که گفتگوها بر محور موشک‌های ایران متمرکز شود. آنان می‌خواهند غنی‌سازی به‌طور کامل متوقف شود و برد موشک‌ها به کمتر از ۳۰۰ کیلومتر (۱۸۵ مایل) کاهش یابد، در حالی که برد آن‌ها در حال حاضر ۵۰۰ کیلومتر (۳۱۰ مایل) است و این درخواست عملا ما را از توانمندی‌های عمده دفاعی و تهاجمی محروم می‌کند.»

بدین ترتیب، تهران دو موضوع عمده یعنی غنی‌سازی اورانیوم و توسعه برنامه موشکی را که در دستور کار مذاکره با جمهوری اسلامی قرار دارد، خط قرمز‌های خود می‌داند و نمی‌خواهد تحت هیچ شرایطی از آن‌ها صرف‌نظر کند. بنابراین اگر مذاکرات میان جمهوری و ایالات متحده بار دیگر از سر گرفته شود، آغاز آن به‌خودی‌خود نشانه مثبتی نخواهد بود، چرا که این گفتگوها مملو از خط قرمز‌هایی خواهند بود که بخشی جدایی‌ناپذیر از دکترین راهبردی جمهوری اسلامی به‌شمار می‌روند. در نتیجه، هرگونه مذاکره میان واشینگتن و تهران در دوران ترامپ می‌تواند سرآغاز مرحله‌ای از درگیری مستقیم میان رژیم ایران و اسرائیل باشد؛ این بار، با هدف نابودی کامل توان موشکی جمهوری اسلامی.

برگرفته از ایندیپندنت عربی

دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مقاله لزوماً سیاست یا موضع ایندیپندنت فارسی را منعکس نمی کند.

© IndependentArabia

بیشتر از دیدگاه