تورهای خالی صیادان ترکمن: رنج مردم، بی‌اعتنایی حکومت

در ماه‌های پایانی سال ۹۲، دولت طی مصوبه‌ای، حرفه صید و صیادی را جزو مشاغل سخت و زیان‌آور به‌شمار آورد

بومیان اهل سنت و ترکمن این منطقه که در حوزه پرورش آبزیان فارغ‌التحصیل شده‌اند، نتوانستند در این مراکز مشغول به کار شوند - ایندیپندنت فارسی 

صیادی شغل بیشتر شهروندان ساحل‌نشین شمال و جنوب کشور است و بیشترین شهرهای ساحل‌نشین به دلیل شرایط مساعد برای صیادی به وجود آمده‌‌اند. اما این روزها وضعیت معیشتی صیادان در سایه بی‌توجهی دولت به این شغل، بسیار دشوار شده است.

صیادان در طول یک سال، فقط شش ماه مشغول به کار هستند و جز صیادی حرفه دیگری ندارند. این روزها صیادان با کوچک‌تر شدن سفره مردم در ایران، مجبور شده‌اند برای تامین مخارج زندگی، در ساختمان‌های شهرستان‌های اطراف کارگری کنند.

با وجود این، هنوز شغل صیادی جزو گروه مشاغل سخت و زیان‌آور محسوب نمی‌شود واز این رو، صیادان مشمول بازنشستگی زودهنگام نیز نمی‌شوند.

در ماه‌های پایانی سال ۹۲، دولت طی مصوبه‌ای، حرفه صید و صیادی را جزو مشاغل سخت و زیان‌آور به‌شمار آورد، با این حال، به‌رغم گذشت یک دهه، هنوز این مصوبه به‌ دلیل تامین نشدن منابع مالی، اجرا نشده است.

مصطفی، صیاد ۵۶ ساله‌ی اهل شهرستان گمیشان استان گلستان است که می‌گوید پدرش نیز صیاد بوده و از دهه شصت همراه پدرش مشغول صید ماهی است.

او می‌گوید دلیل سکونت ترکمن‌ها در این شهر و از جمله در شهرستان ترکمن، شرایط مساعد برای صیادی است. زمین‌های کنار دریا بسیار شور و کشت‌ناپذیر است و نبود کارخانجات صنعتی و حمایت کافی دولت از کارآفرینان منطقه نیز به این منجر شده است که بیشتر اهالی این شهرستان با شغل آبا و اجدادی خود گذران زندگی کنند.

مصطفی با اشاره به شرایط بد معیشتی صیادان می‌گوید که در زمان جنگ ایران و عراق که هشت سال به طول انجامید، از صید ماهیان خاویاری «ماهانه ۴۰ تن خاویار تحویل دولت می‌دادیم» و دولت وقت نیز با فروش خاویار تولیدی ما در آن زمان، توانست بخشی از مخارج خود را تامین کند.

هنگامی که از او درباره وضعیت کنونی شغل صیادی پرسیدم، در جواب گفت که تا قبل از دهه ۶۰، صیادهای منطقه خودمختار بودند، اما از اوایل سال ۱۳۶۱ در شرکت‌های تعاونی، زیر نظر و حمایت «شرکت شیلات ایران» شروع به کار کردند.

«احمدی‌نژاد به شغل صیادی ضرر زد»

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

مصطفی در تکمیل صحبت‌های خود می‌افزاید که روند حمایتی شرکت شیلات تا سال ۸۳ ادامه داشت و تا آن زمان، شرکت به صیادان به صورت علی‌الحساب پرداخت می‌کرد. اما در خرداد همان سال، محمود احمدی‌نژاد، رئیس جمهوری وقت جمهوری اسلامی ایران، شرکت شیلات ایران را با تصویب نمایندگان دوره ششم مجلس، به «شرکت مادر تخصصی» تبدیل کرد.

او با اشاره به این که پس از تصویب طرح شرکت مادر تخصصی، شرکت شیلات ایران به «سازمان شیلات ایران» تغییر نام داد، گفت: «پس از تصویب این طرح، شرکت‌ها افت کردند. با خصوصی‌سازی شرکت، از ۲۱ کومه صیادی در آن سال‌ها، امسال تنها یک کومه صیادی باقی مانده است. از این رو، برخی از ما نیز به‌خاطر نبود امکانات شغلی مناسب مجبور به مهاجرت به شهرهای بزرگ‌تر و جویای کار شدند.»

صالح، دیگر صیاد اهل گمیشان، ضمن تایید سخنان مصطفی می‌افزاید: «از دو سال قبل، صید درست و حسابی نداریم. با درآمدی که داریم حتی نمی‌توانیم هزینه بیمه را پرداخت کنیم. پنج روز را در دل آب‌های عمیق دریای خزر صیادی می‌کنیم با درآمد ماهی یک میلیون تومان. من دختر بچه‌ای دارم که آرزویش داشتن لوازم‌التحریر و کیف و کفش نو است، اما چه کنم که در توانم نیست.»

محمود، دیگر صیادی است که از آینده وضعیت شغلی خود ابراز نگرانی می‌کند. او می‌گوید: «زمانی دولت از طریق خاویار تولیدی ما ارز تامین می‌کرد، آیا الان وقت آن نیست که به فکر ما صیادان باشد؟ با توجه به این که دیگر هیچ شرکت و سازمانی به ما دست یاری نمی‌دهد، اگر اتفاقی برای من صیاد در حین کار رخ دهد، چه کسی پاسخگو خواهد بود؟ حداقل انتظار ما صیادان ارائه بنزین دولتی است که آن هم از ما دریغ می‌شود و از بسته‌های حمایتی گرمایشی، نفت سفید، کپسول گاز، و حتی منبع آب نیز محرومیم و با هزینه ناچیز خود تهیه می‌کنیم.»

هزینه ادوات صیادی بسیار بالاست

فصل صید ماهیان، همه سالانه از اوایل مهر آغاز می‌شود و تا اواسط فروردین ادامه دارد. صیادان اهل استان گلستان می‌گویند هزینه آلات و ادوات صید و صیادی با افزایش قیمت ارز در ایران بسیار بالا رفته است.

این صیادان می‌گویند ادوات مورد نیاز آنان از مشتقات نفتی‌اند و ارتباط مستقیم با بازار بین‌المللی و دلار دارند که منجر به افزایش روزافزون قیمت آلات و ادوات صیادی می‌شود.

«پروژه‌‍‌های سپاه درد ما را دوا نمی‌کند»

از دهه گذشته، سپاه پاسداران ادعا می‌کند با ایجاد کانال‌های انتقال آب از تالاب گمیشان به مجتمع‌های میگو،  برای صیادان در بازه زمانی که نمی‌توانند صیادی کنند اشتغال‌زایی می‌کند، اما بومیان این مناطق، ادعای مطرح شده را رد می‌کنند.

مرضیه و شوهرش اسماعیل در این مراکز مشغول به کار هستند. اسماعیل می‌گوید شغل آبا و اجدادی‌اش صیادی است و حالا مجبور شده برای گذران زندگی و داشتن حقوق ثابت، در این مراکز مشغول به کار شود. او می‌گوید: «اگرچه در خبرگزاری‌های دولتی ادعا می‌کنند حقوق و بیمه با مزایای خوب در اختیار ماست، اما حقیقتا این طور نیست و بسیاری از ما بدون بیمه و با حقوق پایین کار می‌کنیم.»

صادق یکی دیگر از جوانان ترکمن اهل گمیشان است. او می‌گوید مدرک کارشناسی ارشد در زمینه شیلات دارد و بارها به مراکز پرورش میگو و ماهیان خاویاری که زیر نظر بنیاد مستضعفان و سپاه و قرارگاه خاتم‌الانبیا است مراجعه کرده، اما نتوانسته در آن محل استخدام شود.

او می‌‎گوید: «بومیان اهل سنت و ترکمن این منطقه که در حوزه پرورش آبزیان فارغ‌التحصیل شده‌اند، نتوانستند در این مراکز مشغول به کار شوند، اما در عوض، از سایر مناطق بسیجیانی که مورد تایید خودشان بودند به استخدام درآمدند و تنها در کارهای معمولی برای باربری و شست‌وشو از زنان و جوانان ترکمن بهره می‌برند، در حالی که اولویت باید با فارغ‌التحصیلان بومی منطقه باشد.»

اگرچه صادق از به ‌کار نگرفتن خود و سایر دوستانش در این مراکز ابراز ناراحتی می‌کند، با این حال به اعتقاد بسیاری از کارشناسان، اجرایی شدن چنین پروژه‌هایی مساوی با نابودی تالاب گمیشان و یکی از عوامل اصلی در پسروی آب‌های دریای خزر است.

هر تغییری در مسیر حقابه طبیعی دریای خزر به کاهش میزان ماهیان موجود در دریا منجر می‌شود، مسئله‌ای که بر معیشت صیادان اثر مستقیم دارد.

این روزها تورهای خالی صیادان منطقه بندر ترکمن و گمیشان به دلیل نبود حمایت دولت از این قشر، به گسترش فقر و بیکاری بیشتر در این مناطق منجر شده است. معضلی که دولت با کمک کردن به تامین برخی مخارج صیادی، به‌سادگی می‌تواند دوباره در بهبود و رفع آن سهیم باشد. مسئله‌ای که در طول ده سال گذشته، با اما و اگرهای زیاد و بهانه‌های دیگر، به فراموشی سپرده شده است.