«نوع کار من و بهروز اگر درست فهمیده شود، انقلابی در فیلم سازی است».
صدایش پر از هیجان است و هر بار که دارد به یکی از سوالاتم پاسخ میدهد به مشغلههای زیادی که نزدیک سفر دارد و نگهداری از سه کودکش اشاره میکند. آرش کمالی سروستانی پر از ایدههای نو در مسیر فیلم سازیش است. میگوید بعد از «چوکا الان ساعت چنده؟» دو فیلم دیگر نیز در دست دارد که بخشهای پایانی آن را طی میکند.
این که فیلم «چوکا الان ساعت چنده؟»، ساخته بهروز بوچانی و آرش کمالی سروستانی جزیره «مانوس» را چطور بر سر زبانها انداخت، ماجرای گفت و گوی اختصاصیمان با آرش کمالی سروستانی در شهر مونترال است. او که عصر روز شنبه ۲۱ سپتامبر برای نمایش فیلمش در دانشگاه کنکوردیا حضور داشت از ده هزار دقیقه مکالمه واتساپ بین خودش و بهروز بوچانی سخن گفت.
گاردین با این تیتر «چگونه دو غریبه باهم یک فیلم برجسته ساختند» درباره فیلم این دو هنرمند و روزنامه نگار دربند چنین نوشت: «هزاران پناهجو به امید رسیدن به آزادی پس از طی هزاران کیلومتر راه پرخطر به استرالیا رسیدهاند، اما دولت استرالیا پناهجویانی را که به طور غیرقانونی به سواحل این کشور وارد شدهاند، بازداشت و به اردوگاههایی در جزیره نائورو در اقیانوس آرام و جزیره مانوس متعلق به پاپوآ گینه نو اعزام کرده است. این افراد اجازه ورود به خاک استرالیا را ندارند در حالیکه به خیلی از آنها پناهندگی اعطا شده است. خانوادههای پناهجو در نائورو و مردان در مانوس اسکان داده شدهاند. حدود دوهزار پناهجوی ایرانی در این دو جزیره به سر میبرند.
عکس از عباس محرابیان
او ماجرای آشناییاش با بهروز بوچانی را به تاریخچهای که بهعنوان هنرجوی کارگاه استاد عباس کیارستمی ربط میدهد و میگوید: «همه چیز در کلاسهای استاد کیارستمی رقم خورد. آن موقع موضوع کارگاه «دریا» بود. به همین خاطر به اطراف دریای مدیترانه سفر کردم و از بچهها درباره دریا پرسیدم. در زمان برگشت از سفرم به این فکر کردم که نظر کودکانی که در مسیر مهاجرت غیرقانونی از دریا عبور میکنند میتواند برای ساخت فیلم بسیار جالب و متفاوت باشد. خیلی از آنها خانوادههایشان را در مسیر مهاجرت در دریا از دست داده و توانسته بودند جان سالم به در ببرند. آن موقع بود که به یاد جزیره «مانوس» افتادم».
کارگردان جوان ادامه داد: «با توجه به فرمی که در کار داشتم، علاقهمندم به سراغ آدمهایی بروم که کسی دوست ندارد داستانشان را بشنود و یا زاویه و نوع نگاه متفاوتی که دارند، دیده نمیشوند. کارگاههای استاد کیارستمی به این دیدگاه من جنبه انسانی داد به همین خاطر وقتی فکر میکردم که جزیره «مانوس» یک زندان است و در آن جا زن و بچه هم زندگی میکنند برایم بسیار ترسناک بود. من دنبال یک فرد در آن منطقه میگشتم تا این که در اینترنت با جستجویی که کردم بهروز بوچانی را پیدا کردم و متوجه شدم که او نویسنده و روزنامهنگار است. کمتر از چند ساعت اولین ارتباطاتمان را در فیس بوک انجام دادیم و درباره دیدگاه و فیلمی که میخواستم بسازم به او گفتم و بهروز هم با توجه به علاقهاش به کیارستمی و هدف برای ساختن فیلم در جزیره مانوس موافقت خودش را اعلام کرد».
آرش کمالی سروستانی با اشاره به اینکه روند کار و تهیه فیلم نزدیک به ۹ ماه طول کشید، درباره اهمیت تهیه و نمایش این فیلم گفت: «لزوما نیازی نیست دو نفری که فیلم میسازند هر دو حرفهای باشند و یا هر دو در عرصه فیلم فعالیت داشته باشند. اما نوع کار من و بهروز اگر درست فهمیده شود به عقیده من میتواند انقلابی در فیلم سازی باشد. دو آدم کاملا غریبه، که هرگز همدیگر را ندیدهاند، در جغرافیای متفاوت از هم زندگی میکنند و شرایط زندگی آنها هم هیچ شباهتی به هم ندارد. با استفاده از تکنولوژی، فیلمی ۹۰ دقیقهای، مستند و در شرایط انزوا ساخته شده است. تنها چیزی که به این ارتباط شکل داده است ۱۰ هزار دقیقه پیام است و تصویرهایی که رد و بدل شدهاند. قصه فیلم را با استفاده از این مکالمات صوتی و رد و بدل کردن تصویر صحنهها از طریق اپلیکشن ساختیم. ساخت این فیلم که دور از چشم ماموران امنیتی اردوگاه فیلمبرداری شده بود، شش ماه طول کشید. تصاویر فیلم توسط افرادی که برای بازدید به جزیره میآمدند، به صورت مرحلهای به خارج فرستاده میشد».
کارگردان فیلم از بهروز بوچانی چنین گفت: «او یک آدم توانمند و با شناخت کامل از سیستمی بود که در آن زندگی میکرد. بنابراین تصمیم گرفتم و به بهروز گفتم که ما این فیلم را با هم میسازیم. شاید همین دلیل باعث شد تا کار سریعتر جلو برود. از لحاظ تکنیکی نیز من در طول کار او را راهنمایی میکردم و نکات فیلم سازی را به او آموزش میدادم».
نام این فیلم که از نام پرندهای بومی در جزیره پاپوآ گینه نو به نام «چوکا» گرفته شده است، در واقع نام زندانی انفرادی هم هست که در داخل اردوگاه برای پناهجویان برپا شده است. پرنده چوکا به اعتقاد محلیها، نماد هویت مردم بومی این منطقه است که با آواز بلند و عجیب خود زمان را اعلام میکند. پناهجویان تصویر شده در این فیلم، از روزهایی که در چوکا سپری کردهاند، بهعنوان بدترین روزهای زندگی خود نام بردهاند.
در کنار تصاویری که از درد و رنج پناهجویان در این زندان حکایت میکنند، این فیلم همچنین تصویری شاعرانه از زندگی است که در زیر پوست این اردوگاه جریان دارد. سازندگان، تصاویری از پروانهها، آسمان آبی و کودکان محلی که از لابهلای حصارها به پناهجویان لبخند میزنند، دراین فیلم گنجاندهاند.
آرش کمالی سروستانی درباره هدف اصلیشان برای ساخت این فیلم میگوید: «هدف اولیه من و بهروز کاملا مشخص بود. ما میخواستیم فیلمی برای ثبت در تاریخ بسازیم. چوکا فیلمی بود که باید ساخته میشد تا در تاریخ ثبت شود که شرایط کمپ مانوس و نائورو و سیستم برخورد با پناهنده در استرالیا چگونه بوده است. این، تفکر ما در ابتدای راه بود. هر چه به انتهای پروژه میرسیدیم، هم من و هم بهروز بیشتر اطمینان پیدا میکردیم که این فیلم (باوجود اینکه هیچ پشتیبانی به معنای واقعی کلمه نداشت)، علاوه بر ثبت در تاریخ، احتمالا در آینده نزدیک موفقیتهای بینالمللی هم خواهد داشت».
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
او با اشاره به این که بیش از ۱۰۰ پخش فیلم در سراسر دنیا داشته است اشاره کرد که این اولین بار است که از سوی یک نهاد ایرانی برای نمایش فیلمش به مونترال و تورنتو آمده است. او ابراز امیدواری کرد که علاقهمندان، که بیشتر هم ایرانیان هستند، با دیدن این فیلم پیشداوری درباره مهاجر غیر قانونی نکنند.
کارگردان فیلم «چوکا الان ساعت چنده؟» در پایان درباره ادامه فعالیتهای هنریش گفت: «اولین فیلم بلند من برای نخستین بار در جشنواره فیلم سیدنی در حالی به روی پرده رفت که سازنده دیگرش بهروز بوچانی در آنسوی نردههای اردوگاهی در میان اقیانوس بود!»
فیلم «چوکا الان ساعت چنده؟» در جشنوارههای سیدنی، لندن، گوتنبرگ، کانبرا، آدلاید، بریزین و گلاسکو اسکاتلند پذیرفته شده و نامزد دریافت جایزه بهترین فیلم آسیاپاسفیک در شهر بریزین انگلستان است. دولت استرالیا به بوچانی مجوز سفر برای شرکت در این جشنوارهها را نداد.
بهروز بوچانی که به «صدای مانوس» مشهور شده نوامبر۲۰۱۷ برنده جایزه مولتی مدیای عفو بینالملل استرالیا شد. او نتوانست در مراسم اعطای این جایزه در سیدنی استرالیا حضور پیدا کند.
بوچانی در ماه می ۲۰۱۳ از ایران به مقصد استرالیا خارج شد. بار اول در طول مسیر اندونزی به استرالیا غرق شد، اما جان سالم به در برد و بار دوم خود را به استرالیا رساند ولی او را راهی جزیره مانوس کردند.