‏«سوءتفاهم شده، عذرخواهی می‌کنم»‏

فشار حکومتی برای عذرخواهی به‌خاطر استفاده از آزادی بیان، اعتراف‌گیری است

نکته اصلی در این توبه گرفتن‌ها آن است که در حکومت دینی همه باید مثل خامنه‌ای و رفقا بیندیشند - ایسنا

در طول عمر رژیم اسلامی حاکم در ایران، در صدها مورد افراد سخنانی عادی (در نقد باورها، سیاست‌ها، و تصمیم‌های مقام‌ها) گفته‌اند یا کارهایی بسیار عادی (مثل تک‌خوانی یا انتشار عکس بانوان) کرده‌اند، که با فشار و تهدید نهادهای مذهبی، نظامی، امنیتی، و تبلیغاتی-امنیتی (خبرگزاری‌های فارس و تسنیم و تلویزیون حکومتی) مجبور به پس گرفتن یا حذف آن‌ها و عذرخواهی شده‌اند. آن‌ها که حرف خود را پس نگرفته‌اند و حتی برخی که پس گرفته‌اند، از کار منع شده‌اند یا سر و کارشان به دادگاه و زندان کشیده شده است. در این موارد، هیچ‌گاه شاکی خصوصی وجود نداشته است. رژیم به آن‌هایی که دنبال کننده بیشتری دارند نام «شاخ اینستاگرامی» داده و برای آن‌ها پرونده‌سازی کرده است.

اکتفا به سناریوی عذرخواهی فقط در مورد کسانی صادق است که قوای قهریه مطمئن‌اند که آن‌ها دیگر دهان یا کانال خود را خواهند بست و مخالف «نظام» نیز نیستند. مخالفان بعد از اظهار نظر بازداشت می‌شوند و سال‌هایی از عمر خود را در زندان می‌گذرانند، یا پس از اعتراف اجباری تلویزیونی، بعد از مدتی آزاد می‌شوند. اکثر این افراد کشور را ترک می‌کنند تا در ترس احضار دوباره یا بازداشت زندگی نکنند.

سه نمونه اخیر

برای روشن شدن محتوا و سبک عذرخواهی‌ها، سه نمونه اخیر را ذکر می‌کنم تا ویژگی‌های آن‌ها بارزتر شود.

۱. متنی که در ادامه می‌آید، نوشین معراجی، نویسنده فیلم‌نامه، منتشر کرده است:

«در خصوص ویدئوی تقطیع شده از صحبت‌های بنده پیرامون پاسخ به خبرنگاری که به کیفیت ارتباط شرعی دو کاراکتر فیلم سینمایی "نمور" اشاره کرد و توضیح خواست، طی روزهای گذشته بخشی از پاسخ این‌جانب به شکلی سوءتفاهم‌برانگیز منتشر شد، که باید خدمت هم‌وطنان عزیزم عرض کنم: این‌جانب نوشین معراجی، به عنوان یک ایرانی مقید به دین اسلام و با اطلاع و آگاهی از مناسبات و شرعیات مقدس شیعیان، طبیعی است که جاری شدن خطبه عقد در هنگام ازدواج زوجین را لازم و قطعی می‌دانم و به آن اعتقاد راسخ دارم. همان‌طور که بر مبنای همین اعتقاد و آگاهی، خود نیز تجربه شیرین عقد شرعی و رسمی را داشته و بنابراین سوء‌برداشت از صحبت‌های من در پاسخ به خبرنگار مذکور، خلاف واقع است، و صحبت بنده اشاره به وجود عشق به‌عنوان یک مکمل در کنار عقد شرعی بوده و به‌هیچ‌وجه در رد و تکذیب چنین چیزی سخن به زبان نیاوردم. بنابراین، ضمن تاکید بر این که این‌جانب به اصول اخلاقی و دینی در روابط زن و مرد ایمان کامل دارم، لازم است در صورتی که شرایط پرفشار نشست‌های خبری و فضای حاکم بر جشنواره موجب شده که حق مطلب به‌درستی ادا نشود و موجبات رنجش برخی هم‌میهنان عزیز را فراهم آورد، مراتب عذرخواهی خود را تقدیم کنم.» (خبرگزاری رسمی حوزه، ۲۷ بهمن ۱۴۰۰)

خانم معراجی در جشنواره فیلم فجر به آن خبرنگار گفته بود: «وقتی دو نفر همدیگر را دوست دارند، عشقی که بینشان وجود داشته، آن قدر حرمت دارد که به نظر من بچه‌ای که از آن‌ها به دنیا می‌آید حلال‌زاده است.» برای آن که این سخنان بر سرنوشت فیلم تاثیری نگذارد، داود بیدل، کارگردان فیلم، نیز به عذرخواهی ایدئولوژیک پرداخت و گفت که روی موازین دینی و موارد شرعی و اخلاقی حساسیت دارد و خط قرمزها را رد نمی‌کند، اما همواره نسبت به شناساندن خطرهای نوظهور و ضدفرهنگی تلاش خواهد کرد. متن عذرخواهی بالا که از خواست مقام‌ها فراتر می‌رود و ادبیات تهاجم فرهنگی خامنه‌ای را تکرار می کند، برای ائمه جمعه کافی نبود و آن‌ها در خطبه‌های روز ۲۹ بهمن، به فیلم‌نامه‌نویس حمله کردند.

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

۲. پس از آن که امیرحسین رستمی بازیگر ایرانی در پخش زنده برنامه فرمول یک تلویزیون انتقادهایی درباره زمان شیوع کرونا در کشور، قرنطینه نشدن شهر قم، و سرعت اینترنت و لزوم رفع فیلتر تلگرام مطرح کرد، و موجب توقف پخش زنده و اخراج وی از برنامه شد، او در ویدیویی که منتشر کرد، این متن را خواند:

«بعد از حضورم در برنامه فرمول یک، سوالاتی را مطرح کردم که تقریبا بلافاصله بعد از برنامه، دوستان متخصص از وزارت بهداشت با من تماس گرفتند و درباره خیلی از این سوالات هم با هم گ‍پ زدیم. مسئولان وزارت بهداشت با من تماس گرفتند و در مورد سوالاتی که مطرح کردم گپ زدیم. شخص آقای احمدزاده که زحمت آوردن دانشجویان ما از چین را کشیدند و خودشان ۴۰ـ۵۰ روز در قرنطینه بودند، در این موارد با من گپ زدند. همچنین دیشب آقای ملک‌زاده در برنامه فرمول یک حضور پیدا کرد و تقریبا به سوالات من جواب داده شد... اگر صحبت‌های من تشویش ایجاد کرد، عذرخواهی می‌کنم. از تمام کادر درمان، پزشک، و پرستار این سرزمین ممنونم که در خط مقدم جنگ با کرونا هستند. امیدوارم اگر حرفی زدم که رنجشی ایجاد شده من را به عنوان یک فرزند این سرزمین ببخشند. دست همه آن‌ها را می‌بوسم و دست مریزاد می‌گویم. یک توضیح کوچک هم لازم است بگویم؛ خانواده خودم، یعنی خواهر و مادر من، عضو کادر درمان همین سرزمین هستند.»

۳. بیوک میرزایی در یک برنامه تلویزیونی بعد از این که عکس محسنی اژه‌ای را به او نشان دادند، به جای اسم وی صفتی برای وی ذکر کرد: «آهان، اون قالتاق». او پس از آن به خبرنگار تسنیم  گفت:

«باور کنید سوءتفاهم شده؛ من این کلمه را در امتداد شوخی با مهران رجبی خطاب به او گفتم، و اصلاً این طور نبوده که شبکه‌های معاند بزرگش می‌کنند. من بارها گفته‌ام سیاسی نیستم و چنین آدمی نیستم. واقعا غیرمنصفانه هدف حاشیه و تهاجم قرار گرفته‌ام، و چنان بزرگ کردند که ناجوانمردانه قضاوت می‌شوم. شاید برخی به این باور برسند [که] بیوک میرزایی سیاسی شده و به او کار ندهید! واقعا در طول این همه سال کسی حاشیه‌ای از من ندیده و همواره با تلاش و کوشش برای ایران و ایرانی کار کرده‌ام... من جایی هم گفته‌ام چرا باید به آدمی که هیچ آسیبی به زندگی من نزده چنین حرفی بزنم؟ همه این عزیزان برای من محترم‌اند و من بابت‌ این سوءتفاهمی که پیش آمده عذرخواهی می‌کنم.» 

سازوکار فشار و تهدید

روال کار این است که بعد از اظهار نظری که حکم اعدام یا بازداشت ندارد (مثل سب نبی- ناسزاگویی از پیامبر- یا توهین به رهبر)، مدیران تلویزیون یا وزارت ارشاد (در مورد هنرمندان) یا مدیران ورزشی (در مورد ورزشکاران) با آن‌ها تماس می‌گیرند که گویا مراجع قم یا بیت آن‌ها را زیر فشار گذاشته‌اند و اظهار نظر کننده باید همدلی نشان دهد و عذرخواهی کند. طبعا وقتی مدیری خواهشی دارد و اجابت نشود مشخص است که پیامدهایی مالی و شغلی خواهد داشت. مدیران حتی نوع عذرخواهی را نیز دیکته می‌کنند. به این دلیل است که شباهت‌های زیادی میان عذرخواهی‌ها وجود دارد. در مورد افراد و شخصیت‌های سیاسی اصولا این فرایند طی نمی‌شود و فرد را فورا احضار یا بازداشت می‌کنند، چون می‌دانند رانت و پاداشی نیست تا فرد به عذرخواهی تن در دهد.

وجوه مشترک

این متن‌ها که در زبان عرفی «غلط کردن نامه» یا «توبه نامه» نامیده می‌شوند، چهار ویژگی مشترک دارند:

۱. غالبا از زبان اهالی هنر و دیگر چهره‌های شناخته شده بیان می‌شوند که نخست چیزی را بنا به نظر شخصی‌شان می‌گویند، و بعد به‌خاطر حفظ شغل و درآمد دولتی‌شان (در سینما و تلویزیون که بودجه‌اش را دولت تامین می‌کند) آن حرف را پس می‌گیرند. مورد اوشین در دهه شصت که گوینده فردی ناشناخته بود، یک استثنا به حساب می‌آید. خمینی که مثل رهبران مافیا فرمان قتل می‌داد، برای کسی که دختر پیامبر اسلام را الگوی زنان معرفی نکرده بود حکم اعدام صادر کرد و بعد آن را پس گرفت. ناسزاگویی افراد شناخته نشده آن‌قدر زیاد شده که حالا حکومت آن‌ها را نادیده می‌گیرد.

۲. این متن‌ها همیشه ادعا می‌کنند که سخنان گوینده تقطیع شده و سوءتفاهم یا سوءبرداشت ایجاد کرده‌اند، در حالی که متن سخنان اولیه روشن است و هیچ‌گونه منشأ سوءتفاهمی در آن‌ها به چشم نمی‌خورد. امانت نداشتن و بی‌صداقتی اجباری در عذرخواهی‌ها و توبه‌های اجباری عیان است. این بی‌صداقتی اجباری بسیار بدتر از حجاب و روزه‌داری اجباری است، چون موارد اخیر، اجباری است که بر همه اعمال می‌شود، اما خودی‌ها مجبور نیستند بی‌صداقتی اجباری را تحمل کنند.

۳. وجه مشترک دیگر این متن‌ها، اعتراف گوینده به همان چیزهایی است که حکومت از آن‌ها می‌خواهد. آن‌ها باید وانمود کنند که به اختیار خود این سخنان توبه‌آمیز را گفته‌اند؛ باید بگویند آسیبی از حکومت به آن‌ها نرسیده است؛ شیعه‌اند و باورمند به شریعت؛ و مسئولان هرچه از دستشان برمی‌آید می‌کنند. آن‌ها همچنین باید بگویند که در تاریکی بوده‌اند و مقام‌ها و مسئولان آن‌ها را از تاریکی درآورده‌اند.

۴. برای پرهیز از اتهام تشویش- که تحت این عنوان صدها نفر در رژیم اسلامی به زندان محکوم شده‌اند- عذرخواهی آشکارا یا به‌تلویح نشان می‌دهد که فرد قصد تشویش نداشته است.

شباهت به اعتراف‌های اجباری زندانیان سیاسی و عقیدتی

این متن‌ها شباهت عجیبی به اعتراف‌های اجباری زندانیان سیاسی و عقیدتی در تلویزیون حکومتی (همکار بازجویان) دارند: تامل در گذشته و رسیدن به اشتباهات خود، گول خوردن و ساده بودن، و بی‌اطلاعی از توطئه‌های دشمن. از این لحاظ، اعتراف‌دهی در رژیم اسلامی را در دو مقوله می‌توان طبقه‌بندی کرد: اعتراف‌دهی در شرایط زندان و بازجویی برای کاستن از شکنجه و فشار، و امید به کاستن از مدت زندان، و اعتراف‌دهی در شرایطی که گوینده آینده شغلی‌اش را در خطر می‌بیند و می‌خواهد دل مقام‌ها و مسئولان و بوق‌های تبلیغاتی رژیم را به دست آورد.

نکته اصلی در این توبه گرفتن‌ها آن است که در حکومت دینی همه باید مثل خامنه‌ای و رفقا بیندیشند، حرف بزنند، باور داشته باشند، و زندگی کنند، و اگر چنین نباشد، یا به زندان می‌روند یا باید از گفته‌ها و اعمال خود عذرخواهی و اظهار پشیمانی کنند.

دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مقاله لزوماً سیاست یا موضع ایندیپندنت فارسی را منعکس نمی کند.

بیشتر از دیدگاه