چگونه بایدن و اوباما مسئول فاجعه امروز افغانستان‌اند؟

روند خروج از افغانستان از زمان دولت اوباما صورت گرفت

برنامه خروج از افغانستان در دوره ۹ ساله حکومت باراک اوباما و بر اساس حمایت‌های جو بایدن که آن زمان معاون رئیس‌جمهوری بود، شکل گرفت-NICHOLAS KAMM / AFP

خروج عجولانه نیروهای نظامی خارجی از افغانستان یک شکست راهبردی برای آمریکا محسوب می‌شود. جو بایدن، رئیس‌جمهوری آمریکا تقصیر را بر گردن دونالد ترامپ می‌اندازد. جو بایدن در یک نشست خبری در ماه ژانویه گفت، آخرین رئیس‌جمهوری قبل از من، توافق‌نامه را برای خروج سربازان امضا کرد. اما واقعیت این است که برنامه خروج از افغانستان در دوره ۹ ساله حکومت باراک اوباما و بر اساس حمایت‌های جو بایدن که آن زمان معاون رئیس‌جمهوری بود، شکل گرفت.

آقای بایدن در آن زمان به‌شدت از خروج از افغانستان حمایت می‌کرد؛ زیرا او نگران این مسئله بود که باقی ماندن بیش‌ازحد در افغانستان ذهنیت اشغال یک کشور اسلامی را در افکار عمومی جهان ایجاد کند. نیویورک پست در گزارش مفصلی که روز دوشنبه منتشر کرد می‌نویسد، آنتونی بلینکن، مشاور شورای امنیت حکومت اوباما برنامه‌ای را مطرح کرد که بر اساس آن تعدادی از رهبران طالبان که در زندان گوانتانامو در حبس بودند، آزاد شوند و زمینه مذاکره با این گروه با کمک همین افراد آزاد شده مهیا شود.

 هرچند بعدا دولت پاکستان با افتخار اعلام کرد که پنج عضو برجسته طالبان را در قبال آزادسازی بوو بریگدال رها کرده است؛ اما واقعیت این بود که آزادی این افراد برای آغاز روند مذاکرات بود. این پنج تن دولت سایه طالبان را در قطر ایجاد کردند و نخستین دور مذاکرات برای مشخص شدن زمان خروج سربازان آغاز شد. کریستوفر برایت که رهبری تحقیقات کمیته نیروهای مسلح مجلس نمایندگان را بر عهده دارد می‌گوید، بدون آزادسازی این افراد نه برنامه خروج از افغانستان شکل می‌گرفت، نه دولت طالبان ساخته می‌شد و نه ۱۳ سرباز و ۱۸۵ نفر غیرنظامی در حمله انتحاری فرودگاه کابل در اوت سال گذشته کشته می‌شدند.

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

به نوشته نیویورک پست، در سال ۲۰۱۲ دفتر جو بایدن، معاون رئیس‌جمهوری اوباما، طرح آزادسازی پنج عضو رهبری طالبان را به وزارت دفاع داد؛ اما در آن زمان لئون پانتا، وزیر دفاع با طرح مخالفت کرد. آقای پانتا می‌گوید: «من با این طرح مخالفت کردم، زیرا باور نداشتم عادلانه باشد که یک نفر با پنج نفر مبادله شود.»

 اما لئون پانتا چندی بعد از مقامش کنار گذاشته شد و جانشین او چاک هیگل آماده اجرایی کردن طرح شد. در ژوئن ۲۰۱۳، طالبان دفتر سیاسی خود را در قطر افتتاح کرد و اوباما نیز برنامه گروه آشتی بین سازمانی طالبان را تشکیل داد که نشان می‌داد او به آزادسازی رهبران طالبان تمایل دارد. در روزهای پایانی ۲۰۱۳، چاک هیگل خودش به قطر رفت تا روند گفت‌وگوها را با طالبان آغاز کند. بلینکن و دیگر مقام‌های دولت که روند مذاکرات را پیش می‌بردند، برای این‌که اطلاعات را مخفی کنند، از زبان رمزگذاری شده در ایمیل‌هایشان استفاده می‌کردند؛ به‌طور مثال طالبان را شخص ثالث می‌نامیدند.

افسران نظامی در پنتاگون که آزادسازی این اعضای گروه طالبان را خطرناک می‌دانستند‌، مسئله را برای رسانه‌ها افشا کردند. بلینکن د‌ر مورد اقدام آنان به‌شدت خشمگین شد، اما هیچ تغییری در توافق میان طالبان و واسطه‌های قطری به وجود نیامد. خبر آزادی پنج عضو رهبری طالبان خشم زیادی را برانگیخت. کنگره علیه این برنامه شکایت کرد و گفت افرادی که باید تا آخر عمر در زندان باقی بمانند، بدون هیچ مجوزی آزاد شده‌اند؛ اما اوباما از این طرح حمایت کرد و گفت که آزادی این پنج طالب در مقابل یک قهرمان جنگ مبادله شایسته‌ای بود. هرچند پنتاگون هیچ‌گاه بریگدال را قهرمان جنگ و شایسته‌ چنین مبادله‌ای نمی‌دانست.

در همان زمان اوباما اعلام کرد که تا ۲۰۱۶ سربازهای خود را از افغانستان خارج خواهد کرد. او گفت: که ما به پایان جنگ در افغانستان متعهدیم. بعدها مشخص شد که بریگدال نه‌تنها قهرمان جنگ نبود، بلکه به‌صورت خودسرانه پایگاه نظامی را ترک و طالبان او را دستگیر کرده بود. او در ۲۰۱۷ محاکمه شد و دادگاه او را از ارتش اخراج کرد. بااین‌حال تا آن زمان برنامه اوباما و معاونش بایدن و چهره‌هایی چون بلینکن، جیک سالیوان و رایس که حالا مشاوران ارشد جو بایدن‌اند، عملی شده بود و روند مذاکرات با طالبان آغاز شد. اوباما برای آرام کردن افکار عمومی گفت، اجازه نمی‌دهند که زندانی‌های طالبان از قطر علیه منافع آمریکا در افغانستان فعالیتی انجام بدهند؛ اما این مسئله واقعیت نداشت. سران طالبان از راه دور برنامه‌های ضد امنیتی را مدیریت و در قطر نیز در بهترین ویلاها زندگی می‌کردند. تعدادی از اعضای رهبری طالبان بلافاصله جنگ علیه آمریکا را از سر گرفتند؛ اما دولت تا مدت‌ها چشم خود را روی گزارش‌های نگران‌کننده می‌بست.

در سال ۲۰۲۰ زلمی خلیل‌زاد روند آغاز شده در ۲۰۱۴ را به‌پیش برد و توافق سیاسی با طالبان امضا شد. ملا خیرخواه به خلیل‌زاد گفته بود، درصورتی‌که آمریکا همه نیروهایش را از افغانستان خارج کند، هیچ‌گونه حمله‌ای علیه آنان صورت نمی‌گیرد. خلیل‌زاد نیز به بایدن و بلینکن اطمینان داد که طالبان دولت را با حکومت فعلی افغانستان تقسیم خواهد کرد، اما طالبان هرگز چنین خیالی نداشت. آنان آهسته آهسته بیشتر بخش‌های افغانستان را گرفتند و دولت اشرف غنی را محاصره کردند. اعضای طالبان نشان دادند که به تقسیم قدرت علاقه‌ایی ندارند و می‌خواهند یک حکومت به‌شدت واپس‌گرا ایجاد کنند. بلینکن به اشرف غنی فشار آورد تا بعضی از خواست‌های طالبان را عملی کند و حتی خودش هم در صورت نیاز از قدرت کناره‌گیری کند. در چنین وضعی جای تعجب نبود که طالبان در ماه اوت بدون هیچ درگیری کابل را تصرف کرد، هزاران افغان به‌سوی فرودگاه کابل فرار کردند و فاجعه انسانی در کابل شکل گرفت.