آیا عرضه دولتی، روضه خانگی را احیا خواهد کرد؟

شهرداری تهران یک سنت مذهبی مرده را به ابزار کاریابی برای روحانیون و مداحان تبدیل می‌کند

روضه خانگی یک سنت چندصدساله در میان شیعیان بود و حتی تا دو نسل قبل در میان بخش‌هایی از مردم در جریان بود-  رسا نیوز

علیرضا فاطمیان‌پور، معاون فرهنگی شهرداری تهران، اعلام کرده است که در دوران عزاداری «ایام فاطمیه» بر اساس تقاضای شهروندان تهرانی، روضه‌خوان و مداح مجانی به منازل آن‌ها می‌فرستد. این اقدام در عین آن که بر مرگ و فراموش شد‌گی روضه خانگی غیردولتی صحه می‌گذارد، آن را به ابزاری برای شغل درست کردن برای سیلی از طلاب حوزه  و مداحان تبدیل می‌کند که نباید در نظام اسلامی بیکار باشند. وقتی نهادهای دولتی و حکومت یا شهرداری‌ها برای برپا داشتن سنتی مذهبی اقدام می‌کنند، معنای آن این است که مردم دیگر آن خدمات را پشت سر گذاشته‌اند و نمی‌خواهند. 

تاریخ مرگ: ۱۳۵۷

روضه خانگی یک سنت چندصدساله در میان شیعیان بود و حتی تا دو نسل قبل (کسانی که امروز بیش از ۸۰ سال دارند) در میان بخش‌هایی از مردم در جریان بود. افرادی که در سن و سال نگارنده هستند (۶۰ ساله) روضه‌های خانگی را در ایام کودکی خود به یاد دارند. این مراسم عمدتا توسط خانم‌ها اجرا می‌شد، به این معنا که خانم خانه در روز‌های غیرتعطیل روضه‌خوانی را به خانه دعوت و همسایگان زن را نیز خبر می‌کرد تا در مراسم یکی‌-دوساعته روضه شرکت کنند. در این مراسم گاه آجیل یا آش یا خرما یا شله‌زرد نذری هم میان شرکت کنندگان توزیع می‌شد، و چای قندپهلو جزئی تفکیک‌ناپذیر از برنامه بود. در برخی هیئت‌های مردانه نیز، عمدتا  در روزهای تعطیل، مراسم روضه‌خوانی در خانه‌ها برگزار می‌شد. بسیاری مراسم روضه خود را در دهه اول محرم یا دهه آخر صفر برگزار می‌کردند. 

در سال‌های دهه پنجاه، با ورود تلویزیون به خانه‌ها و افزایش حضور زنان در بازار کار و اشتغالات دیگر آنان (مثل رفتن به آرایشگاه یا مراکز تفریحی) و رواج مسافرت‌های تفریحی در ایام تعطیل، روضه‌خانگی به تدریج داشت دست و پای خود را از خانه‌ها برمی‌چید. انقلاب آخرین تیر خلاص به این سنت مذهبی بود، چون اولا همسایه‌ها و خانواده‌های مذهبی میان اعضای گروه‌های مختلف مذهبی و غیرمذهبی تقسیم شدند و دیگر جمع آمدن آن‌ها زیر یک سقف صرفا برای یک مراسم مورد وفاق ممکن نبود، و ثانیا با تبدیل شدن تلویزیون و رادیو و همه عرصه‌های عمومی به تریبون روضه‌خوانی، دیگر نیازی به این امر در خانه‌ها احساس نمی‌شد. دین دولتی داشت برنامه‌های دین غیردولتی سابق را یک به یک از آن خود می‌کرد تا همه جامعه را «اسلامی» کند. روحانیت شیعه و اسلام‌گرایان برای اسلامی‌سازی، دین مدنی غیردولتی را نابود کردند.

برنامه‌های دوران جدید اسلامی‌سازی

ایران تحت رژیم اسلامی دوره‌های مختلفی را از حیث اسلامی شدن حکومتی طی کرده است. در هر یک از این دوره‌ها، اسلام‌گرایان جامعه را به آزمایشگاهی برای طرح‌های اسلامی‌سازی خود تبدیل کرده و منابع کشور را در آن مسیر به باد داده‌اند. در سال ۱۴۰۰، گروه دیگری با طرح‌هایی تازه برای اسلامی‌سازی به میدان آمده است. البته این اسلامی‌سازی‌ها همه در خدمت تخصیص منابع به اقشار خاصی در جامعه بوده‌ است. 

سنت روضه‌خوانی خانگی از اموری است که قرار است در دوران جدید اسلامی‌سازی احیا شود. این سنت چهار دهه به کما رفته بود، تا دولت ابراهیم رئیسی بر سر کار آمد و علیرضا زاکانی سکان شهرداری تهران را به دست گرفت. در دوران احمدی‌نژاد، شهرداری‌ها به هیئت‌های مذهبی و تکایا در ایام محرم کمک مالی می‌کردند تا هزینه‌هاشان را تامین کنند و مراسم عاشورا در عرصه عمومی با شکوه و جلال برگزار شود، اما به سراغ روضه خانگی نرفتند. تیم زاکانی می‌خواهد این پدیده را که مرگ آن در سال ۵۷ رخ داد، دوباره احیا کند. جالب است که کسانی که می‌خواستند سنت‌های عصر پیامبر اسلام را احیا کنند، اکنون کم آورده‌اند و به سراغ سنت‌های مذهبی دوران قاجار و پهلوی می‌روند.

احیاپذیر نیست

اما بر خلاف طرح شهرداری دوران احمدی‌نژاد برای تقویت هیئت‌های مذهبی و تکایا  که حداقل توانست از مرگ آن‌ها جلوگیری کند، روضه خانگی قابل احیا نیست؛ به شش  دلیل:

۱. غیر از خودی‌های نظام، مردم کوچه و بازار هزینه کردن پول و وقت برای سنت‌های مذهبی را رها کرده‌اند، چون نه تنها هیچ منفعتی برای آن‌ها نداشته است، بلکه مایه زجر و شکنجه هر روزه‌شان شده است. آن‌ها دیگر وقت و پول کافی برای این امور در اختیار ندارند. یک روضه‌خوانی ساده (صرف چای و شیرینی) حدود یک ماه حقوق یک کارگر یا کارمند را می‌بلعد. از این رو، روضه خانگی تنها به خانه‌های بزرگ «خودی»های متمول نیاز دارد تا به مراکزی برای تبلیغ شیعه تبدیل شود. اما خودی‌هایی که امروز در خانه‌های ویلایی لواسان یا شهرک غرب یا آپارتمان‌های بلندمرتبه پاسداران و شهرک‌های نظامی و نیمه‌نظامی شهرهای بزرگ زندگی می‌کنند، خانه‌های خود را به مرکز تبلیغی تبدیل نمی‌کنند. در مجتمع‌ها این امر موجب سر و صدا می‌شود و همسایگان را درگیر می‌کند، و در مناطق ویلایی نیز کسی از آشنایان در دسترس نیست که به روضه بیاید.

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

۲. از چالش‌هایی که باعث شد سنت روضه‌خوانی در خانواده‌های مذهبی رو به افول بگذارد، شکاف نسلی بود. فرزندان نسل قدیمی‌تر، حتی با گرایش مذهبی، روضه‌خوان‌ها و اراجیف آن‌ها را تحمل نمی‌کردند و به تدریج با فشار بر خانواده، پای آن‌ها را از خانه‌ها می‌بریدند. علی مطهری به عنوان ایدئولوگ نظام، انبوهی از اراجیف مذهبی آن‌ها را در کتاب «تریفات عاشورا» گرد آورده است. این شکاف امروز عمیق‌تر هم شده است و خانواده‌های قشر حاکم نیز از آن مبرا نیستند. فرزندان مقامات اصولا در حال و هوای پدران و مادران خود زندگی نمی‌کنند و حوصله مراسم روضه‌خوانی ندارند. آن‌ها برای تعطیلات به خارج یا ویلاهای شمال خود می‌روند و در طول هفته نیز با پارتی و مراسم ارکستر و رستوران و کافی‌شاپ رفتن خود را سرگرم می‌‌کنند. وقت چندانی برای مشارکت در روضه و نیز حوصله چندانی برای تحمل مشتاقان روضه در خانه نمی‌ماند.  

۳. برنامه ریزان این طرح ممکن است بگویند جمعیت هدف آن‌ها خانواده‌های خودی و مقامات نیستند، بلکه قشر سنتی مذهبی را هدف قرار می‌دهند. اما این قشر با برنامه‌های مختلف مذهبی در مسجد و محیط کار و رادیو و تلویزیون اشباع شده است و اگر نیازی بدان داشت، خدمات آن در بخش غیردولتی شکل گرفته بود. هدف شهرداری تهران ارائه خدماتی نیست که در دسترس نیستند، بلکه استخدام چند هزار طلبه و مداح و آماده کردن آن‌ها برای تحویل گرفتن پست‌های شهرداری در دوره‌های آینده است.  

۴. نهاد خانواده در ایران از خانواده‌های بزرگ دهه‌های ۲۰ تا ۵۰، به خانواده‌های هسته‌ای که امروز در آپارتمان‌های ۴۰ تا ۸۰ متری در شهرهای بزرگ زندگی می‌کنند، تحول یافته است. این نوع خانواده که اکثر خانواده‌ها در ۸۰ درصد جمعیت کشور (جمعیت شهری) را تشکیل می‌دهند، نه ارتباطی هرروزه با اعضای دیگر خانواده بزرگ‌تر دارند و نه با همسایگان، تا آن‌ها را به روضه یا مداحی دعوت کنند. اصولا فضای کوچک آپارتمان چنین مراسمی را اقتضا نمی‌کند. در روستاها نیز مسجد روستا چنین کارکردی داشته است و روضه خانگی یا مداحی خانگی برگزار نمی‌شده است.

۵. روندهای اجتماعی در ایران درست در نقطه مقابل تلاش‌های حکومت برای اسلامی‌سازی اوقات فراغت است. در دو دهه اخیر، جامعه از فرهنگ مرگ‌باوری حکومت فاصله گرفته و به دنبال بزرگداشت عشق (در روز ولنتاین) و خوشگذرانی (هالووین) و شادی (ایام کریسمس) است. بسیاری از خانواده‌هایی که اسما مسلمان هستند، کریسمس را با جزئیاتش جشن می‌گیرند و در مقابل، حکومت در پی ترویج سنت‌های مرده‌ای مثل روضه‌خوانی است. مداحی نیز اصولا ساخته دست رژیم اسلامی است و جای پایی در سنت‌های دینی گذشته نداشته است. رژیم اسلامی پس از مطلقه کردن قدرت و انحصاری کردن منابع، مدام در جهت مخالف جامعه حرکت کرده است.

۶. و نکته آخر این که بر خلاف طرح‌های کمک به هیئت‌ها که برای افرادی نان و آب در بر داشت، با روضه خانگی منفعتی نصیب برگزارکننده نمی‌شود. از این برنامه تنها روحانیون و مداحان منتفع می‌شوند و چیزی نصیب خانواده‌ها نمی‌شود تا انگیزه‌ای برای برگزاری مراسم روضه‌خوانی پیدا کنند. در ایران امروز، مذهب نیز مانند سیاست کاملا آلوده به پول است و جایی که پولی نصیب کسی نشود، پای آن می‌لنگد. داستان تاسیس حسینیه و امامزاده در ایران همچنان رونق دارد، چون شهرداری‌ها به سازندگان آن‌ها اجازه می‌دهند بدون پرداخت تراکم، پاساژ و آپارتمان در کنار آن‌ها بسازند. 

باتوجه به نکات فوق، اقدام مقامات شهرداری تهران فقط برای نشان دادن این نکته به «بیت رهبر» است که دارند کاری برای روحانیت شیعه و مداحان محبوب رهبر انجام می‌دهند و به همین دلیل، باید مقامات خود را حفظ کنند تا با همکاری قرارگاه‌های سپاه، به تاراج اموال عمومی مردم تهران ادامه دهند.

دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مقاله لزوماً سیاست یا موضع ایندیپندنت فارسی را منعکس نمی کند.

بیشتر از دیدگاه