عمومی‌کردن نظریه دولت-ملت

نگاهی به کتاب «الزامات سیاست در عصر دولت-ملت» اثر احمد زید‌آبادی

عکس از وب‌سایت جماران

 احمد زیدآبادی، روزنامه‌نگار و تحلیل‌گر با گرایش به جریان ملی-مذهبی که پیش از این با یادداشت‌های کوتاه و نکته‌بینانه‌ و نیز تحلیل‌های موشکافانه‌اش از اوضاع سیاست ایران و خاورمیانه در قامت منتقدی سرسخت شناخته می‌شد و تجربه نزدیک به یک دهه زندان را در جمهوری اسلامی چشیده است، چندی است که کتاب «الزامات سیاست در عصر ملت-دولت» را به بازار نشر عرضه کرده است. این کتاب در همین مدت کوتاه پنج بار تجدید چاپ شده است و بیش از ۱۰ هزار نسخه از آن به فروش رفته است.

در بازار کتاب ایران که به قحط‌ سالی دمشقی دچار شده، فروش هزار نسخه هم مبارک‌باد دارد، چه رسد به فروش ده هزارتایی و پنج بار چاپ. اما تنها فروش نیست که یک کتاب را موفق می‌کند، بلکه خوانده شدن و بحث و فحص درباره کتاب است که آن را کامیاب می‌کند و برای نویسنده و ناشر، اعتبار می‌خرد.

زیدآبادی که به مختصر‌نویسی شهره‌ است و مقالات و یادداشت‌های او، چه پیش از دوران شبکه‌های اجتماعی و چه اکنون که کانال تلگرام پرمخاطبی هم دارد، از این ویژگی برخوردار بوده‌اند، در انتشار این کتاب نیز همین شیوه را پیش گرفته است. به این معنا که رساله‌ای که به تایید منتقدان او باید حداقل پنج برابر چنین کتابی حجم داشت، به اندازه یک پنجم متن اصلی منتشر شده است.

او در مقدمه توضیح داده است که «متن پیش رو، چکیده‌ای از محتوای کاری به‌نسبت گسترده است که به یاری خداوند، در آینده منتشر خواهد شد». و به‌رغم آنکه خود پذیرفته است که انتشار اثر «بدون ارجاع به منابع موردنظر طبعا اقدامی عجولانه به‌نظر می‌رسد» اما «بر انتشار این چکیده در زمان حاضر اصرار» داشته است، چرا که «تصور می‌کند فضای کشور و منظقه ما، طرح این بحث را هم‌اکنون طلب می‌کند». (ص۸)

عصر ملت - دولت در اروپا و سیر تطور نفوذ آن در ایران

سخن اصلی این رساله۱۰۰صفحه‌ای، درباره شناخت عصری است که به تعبیر نویسنده «عصر دولت- ملت» نام گرفته است، و چون همه افراد در هر نقطه خاکی «در واحدهای ملی زندگی می‌کنند، و واحد‌های ملی نیز الزامات خود را در عرصه سیاست داخلی و خارجی دارد، شناخت این الزامات از یک سو می‌تواند معیار و مقیاسی برای داوری درباره رفتارهای داخلی و خارجی دولت‌ها به دست دهد، و از دیگر سو، مردم یک کشور را به حقوق و مسئولیت‌ها ومحدودیت‌های خود در عرصه داخلی و بین‌المللی آگاه کند». (ص۹)

در ادامه، او توضیح می‌دهد که وضعیت عادلانه‌، و به تعبیر او، بدون تناقضی که او در این نظریه به دنبال آن است، «رعایت حق شهروندی هر یک از اتباع از سوی حکومت‌ها در کنار پذیرش مسئولیت ملی از سوی همه اتباع است». (ص۱۰)

نویسنده برای توضیح همین نظر، یک گزارش بسیار مجمل تاریخی از تجربه تبدیل و گذار کشورهای اروپایی از دوره‌های فئودالیته به دوره ملت-دولت ارائه می‌کند، و نقطه تلاقی و نتیجه و نقطه آغاز چنین تلاشی را «پیمان وستفالی» (اکتبر ۱۶۴۸ م.) معرفی می‌کند:

«پیمان وستفالی با متن طولانی و پیوست‌های پرشمارش، با به‌رسمیت شناختن حاکمیت انحصاریِ واحد‌های سیاسی وجغرافیایی بر قلمرو خود و تضمین آزادی مذهبی در درون این قلمروها، به‌مثابه آغازی بر گذر از نظام حقوقی مبتنی بر شریعت به نظام حقوقی مبتنی بر تابعیت یا ملیت عمل کرد». (ص ۲۰)

البته پیمان وستفالی به آرامش در اروپا نینجامید و بعد از آن هم درگیری‌ها ونزاع‌های فراوانی رخ داد، اما توانست نظام مبتنی بر ملیت و مشروعیت سرزمینی و منشاء مردمی قدرت را به مرور جایگزین مشروعیت الهی و‌آسمانی کند. این همان نقطه‌ای بود که به باور زیدآبادی، در«اعلامیه حقوق انسان و شهروند انقلاب فرانسه به صورتی واضح تبلور یافت».(ص ۲۲)

گزارش مختصر مولف درباره سیر تطور و برآمدن مفهوم ملت- دولت در غرب، در صفحه ۳۰ به پایان می‌‌رسد و از آن به بعد، او با مروری اجمالی بر تاریخ ایران، از فروپاشی دولت ساسانی و سیطره اعراب بر آن تا عصر حاضر، به بررسی چگونگی برآمدن همین مفهوم در جغرافیای سیاسی ایران می‌پردازد.

از دید مولف، برخی از دولت‌ها ویژگی‌های اندکی از دولت مدرن را در خود داشتند، اما به دلیل آن‌که شکل‌گیری دولت مدرن نیازمند  فعلیت یافتن دو وجه مادی و معنوی آن است، لذا بسیاری از آن دولت‌ها عملا وجهی ناقص از این مفهوم را توانستند به فعلیت برسانند. برای نمونه، «صفوی‌ها عناصری از تاسیس ملت-دولت، به خصوص استقلال و وحدت سرزمینی را برای ایران به ارمغان آوردند، اما با دیگر ضرورت‌های ملت-دولت، به‌خصوص ایجاد یک هویت ملی مبتنی بر حق برابر اتباع، بیگانه بودند» (ص۳۲) و«به دلایل تاریخی و فکری، توان حرکت در جهت تاسیس ملت- دولتی را پیدا نکردند که عناصری چون حاکمیت ملی، ارتقای موقعیت رعایا به شهروندان، و تغییر در مبانی مشروعیت را دربرگیرد» (ص ۳۵)

نویسنده بعد از انحطاط دوره صفویه، نادرشاه را تنها شاه مقتدری می‌داند که «می‌توانست گام‌هایی در جهت تاسیس اندیشه دولت ملی بردارد»،اما به دلیل فقدان متفکرانی اهل ژرفکاوی سیاسی، و به‌زعم او، «تهی بودن سرزمین ایران از این گونه متفکران… به دلیل غلبه انحطاط فکری اواخر دوره صفوی، عملا دست نادرشاه را برای انجام اصلاح دینی خالی گذاشت و او بیشتر تلاش خود را صرف جهانگشایی، از جمله در قلمرو هندوستان کرد». (ص ۳۶)

نگاه زیدآبادی به دوره قاجار و به‌خصوص افراد میهن‌دوستی چون عباس میرزا نیز چنین است که به دلیل ناآشنایی با اندیشه ملت- دولت، وی بندی را در عهدنامه ترکمانچای گذاشت که «دولت روس را موظف به حمایت از پادشاهی او پس از فوت پدرش» (ص۳۹) می‌کرد.

رضاشاه و بی‌اعتنایی به عنصر معنوی و انسانی نظریه دولت- ملت

بررسی دیدگاه‌های مشروطه‌خواهان روحانی و غیرروحانی و به محک گذاشتن این دیدگاه با مفهوم ملت-‌دولت، در ادامه کتاب به اجمال، اما بسیار دقیق آمده است. در واقع، مولف مفهوم «دولت-ملت» را همانند شاقولی در نظر می‌گیرد و بقیه حرکت‌ها و دیدگاه‌ها و نظریات را با توجه به همان مفهوم می‌سنجد. برای نمونه، وقتی به دوره رضاشاه می‌رسد، بر این باور است که او در مقام سردارسپه و سپس شاه ایران« وجه مادی مورد نیاز پدیده ملت-دولت، از جمله تشکیل ارتش مدرن، گسترش اقتدار دولت مرکزی به تمام نقاط کشور…، وتاسیس نهادهای مدرنی چون تاسیس عدلیه جدید و دیوانسالاری مدرن …»،در کار حکومت‌داری به شکلی مطلوب به نتیجه رساند، اما در عمل کردن به وجه معنوی و انسانی دولت-ملت، مانند رعایت حقوق شهروندی، و تنوع و تکثر سیاسی و فرهنگی، موفق نبود.

در این مسیر او البته انتقادی سخت را به روشنفکرانی وارد می‌سازد که در اطراف رضاشاه بودند و به او در تاسیس دولت مدد رساندند: «حلقه‌ای از یاران نخست او نیز که به نحوی نظریه‌پرداز دولت ملی در ایران محسوب می‌شدند، با تاثیرپذیری از الگوی ملت-دولت آلمان در زمان ویلهم، نگاه یک سویه‌ای به این پدیده داشتند، و در عین حال، با فهم عدم سازگاری دولت ملی و امت‌گرایی دینی، باستان‌گرایی ایرانی را مبنای فرهنگی مناسبی برای کمک به تاسیس ملت-دولت مدرن فرض می‌کردند.» (ص ۵۳)؛ نوعی باستان‌گرایی‌ که به باور مولف، اگرچه دستاوردهای مثبتی در عرصه‌های مادی تمدن داشت، اما به « تخریب دستاوردهای فکری انقلاب مشروطیت، به‌خصوص انتخابات آزاد پارلمانی، اصل تفکیک قوا، و نفی تکثر و تنوع فرهنگی و اجتماعی جامعه ایران… تنها با اعمال دیکتاتوری قابل دوام» (ص ۵۵) منجر شد.

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

مصدق و درک دقیق مفهوم دولت-ملت

به باور زید‌آبادی، در تمامی سال‌های دوره پهلوی و حتی جمهوری اسلامی، تنها فردی که قدرت را به دست گرفت و درکی دقیق از وجوه مادی و معنوی مفهوم دولت-ملت داشت، محمد مصدق بود که «به رغم آنکه شخصا دین‌دار بود، ضرورت پایبندی به حقوق منبعث از تابعیت را به‌عنوان پیش‌نیاز حقوق برابر شهروندان درک می‌کرد و از برخی سوء فهم‌های این حوزه آگاه بود». (ص ۵۷).

پس از مصدق، او چه درباره نگاه شاه، نگاه آیت‌الله خمینی و حتی کسانی که قانون اساسی جمهوری اسلامی را نوشتند، با دیده تردید می‌نگرد و ‌آنها را ناآشنا با درک لوازمات مفهوم دولت-ملت در تدوین قانون اساسی می‌داند: «تمام بحث‌های مربوط به قانون اساسی، از دریچه فقه مرسوم- که خود به دوره ماقبل وستفالی متعلق است- نگریسته شده و به‌خصوص در حوزه سیاست خارجی، مفهوم "امت واحد اسلامی"بیش از"ملت ایران"مورد تاکید قرار گرفته است… در حوزه سیاست داخلی نیز مهم‌ترین اصل حقوقی ناشی از ملت-دولت که تساوی حقوقی همه اتباع کشور، صرف نظر از نوع اعتقاد آنهاست، نادیده گرفته شده است». (ص ۶۹)

زیدآبادی در پیوند با این مفهوم، به سراغ تمامی روشنفکران و نظریه‌پردازان نیز رفته است. از سید‌جمال‌الدین اسدآبادی تا علامه‌ نایینی، فداییان اسلام و نواب صفوی، مرتضی مطهری، مهدی بازرگان، علی شریعتی، عبدالکریم سروش، جواد طباطبایی و …،ضمن معرفی مختصر و مفید دیدگاه آنها، نقد و نظر خود را بر آنها مطرح کرده است و کاستی‌های آن دیدگاه‌ها را درباره مفهوم دولت-ملت، توضیح داده است.

اگر هدف اصلی مولف از انتشار این رساله‌مانند را بحث و نقد درباره این دیدگاه بدانیم، به نظر می‌رسد که او در این زمینه کامیاب بوده است چرا که در همین کمتر از یک سالی که از انتشار این کتاب می‌گذرد، چندین میزگرد در نقد و بررسی آن انجام شده است، و با خود او نیز مصاحبه‌هایی درباره کتاب انجام گرفته است. نثر روان و ساده‌نویسی و مختصرگویی، از جمله ویژگی‌های این کتاب است؛ اگر چه در همین وضعیت، جای خالی یک فهرست اعلام به‌چشم می‌آید.

به نظر می‌رسد، زمان آن رسیده است که او به بسط و توسعه برخی از مفاهیم و مصادیق کتاب بپردازد و قولش را درباره نوشتن کتاب اصلی، عملی سازد.

بیشتر از کتاب