دیر رسیدن همیشگی اغلب نشانه تنبلی یا بیمسئولیتی تلقی میشود، اما متخصصان معتقدند عارضهای به نام «کورزمانی» (Time Blindness) میتواند علت اصلی این رفتار باشد.
به نوشته فاکس نیوز، کورزمانی بهمعنای ناآگاهی از زمان نیست، بلکه به ناتوانی در برآورد و مدیریت صحیح زمان اشاره دارد. این اختلال باعث میشود افراد نتوانند بهدرستی تشخیص دهند یک فعالیت چقدر زمان خواهد برد، در نتیجه برنامههای روزمرهشان به هم میریزد و بهرهوری کاهش پیدا میکند. افراد دچار این عارضه ممکن است موعدها را از دست بدهند، در تغییر فعالیتها دچار مشکل شوند، یا مدت انجام کارها را کمتر از میزان لازم برآورد کنندــ که در نهایت به استرس، ناامیدی و حتی آسیب به روابط اجتماعی منجر میشود، بهویژه اگر رفتار آنها بیاحترامی یا بیمبالاتی تلقی شود.
ویژگی اصلی کورزمانی ناتوانی در تخمین فواصل زمانی است. افراد مبتلا به آگنوزیای زمانی یا ادراکپریشی زمان (نام دیگر این اختلال) معمولا نمیدانند چقدر زمان گذشته یا چقدر باقی مانده است، و این موضوع باعث دیر رسیدن یا از دست دادن کامل درک زمان، بهویژه هنگام تمرکز عمیق میشود.
علت کورزمانی چیست؟
کورزمانی مشکل در عملکرد اجرایی مغز تلقی میشود. عملکرد اجرایی مهارتهای ذهنی مانند حافظه کاری، انعطافپذیری شناختی و کنترل بازداری را شامل میشود که برای برنامهریزی، حل مسئله و سازگاری با شرایط جدید ضروریاند. این اختلال بیش از همه با اختلال کمتوجهی-بیشفعالی (ADHD) مرتبط است که قشر پیشپیشانی و مخچه را که در پردازش زمان نقش دارند، تحت تاثیر قرار میدهد.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
کورزمانی همچنین ممکن است در افرادی مبتلا به اوتیسم، اختلال وسواسیـجبری (OCD)، افسردگی، اضطراب، آسیبهای مغزی، بیماری پارکینسون یا اماس دیده شود. اگرچه این اختلال در کتاب راهنمای تشخیصی اختلالهای روانی ثبت نشده است، ناتوانی در درک و مدیریت زمان یکی از معیارهای تشخیص اختلال کمتوجهیـبیشفعالی عنوان شده است.
چگونه میتوان کورزمانی را مدیریت کرد؟
مدیریت کورزمانی معمولا نیازمند چند راهکار همزمان است. متخصصان توصیه میکنند کارها را فورا انجام دهید و به بعد موکول نکنید. همچنین استفاده از ابزارهایی مانند زمانسنج یا ساعت زنگدار میتواند به افراد کمک کند تا متوجه شوند چقدر زمان صرف هر فعالیت کردهاند. برای مثال، تنظیم زمانسنج قبل از دوش گرفتن یا شروع پروژه، به آگاهی از زمان صرفشده کمک میکند.
روالهای ساختارمندــ مانند آغاز روز طبق روال مشخصــ میتواند به ایجاد نظم و افزایش بهرهوری کمک کند. این عادتها باعث ایجاد ساختار، پیشبینیپذیری، کاهش خستگی تصمیمگیری، و بهبود مدیریت زمان میشوند.
تقسیم کارهای بزرگ به مراحل کوچکتر و استفاده از یادآورها یا کمکهای بصری نیز میتواند از فشار ذهنی بکاهد و مغز را تمرین دهد. هرچند کورزمانی ممکن است کامل رفع نشود، بهگفته متخصصان، با روالهای منظم، ابزارهای کمکی و درمان مداوم، میتوان تاثیر آن بر زندگی روزمره را به میزان قابلملاحظهای کاهش داد.