شاهزاده رضا پهلوی، اعتراض‌های سراسری و یک بازگشت برگشت‌ناپذیر

آبان ۹۸ شاهزاده رضا پهلوی با فراخوان ملت ایران به متن سیاست بازگشت؛ بازگشتی که برگشتی نداشت و ندارد

در بسیاری از تحلیل‌های رایج درباره موج پهلوی‌گرایی در سال‌های اخیر، دی‌ماه ۹۶ برجسته می‌شود. این سخن درست است که از دی ۹۶ بود که پهلوی‌گرایی در ایران اوج گرفت و به معنای واقعی کلمه سراسری شد؛ ولی واقعیت آن است که خاستگاه میدانی پهلوی‌گرایی و کشیده شدن آن به متن تحولات ایران در مقام جایگزین وضعیت موجود، به پاییز ۱۳۹۵ در پاسارگاد بازمی‌گردد؛ زمانی که جوانانی که در آرامگاه کوروش کبیر گرد آمده بودند، شعار «ای شهریار ایران/ برگرد به خاک ایران» را سر دادند. 

در امتداد و تداوم آن حرکت بود که در دی ۱۳۹۶ شعارهای پهلوی‌‌گرایانه سراسر ایران را درنوردید و در گوشه‌گوشه‌ تظاهرات سراسری دی‌ماه ۹۶ شعارهایی همچون «ای شاه ایران/برگرد به ایران»، «رضاشاه، روحت شاد»، «رضا، رضا پهلوی»، «ولیعهد کجایی/ به داد ما بیایی»، «ایران که شاه نداره/حساب کتاب نداره» و شعارهایی از این دست شنیده شد. شعارهایی که در خلال‌ ماه‌های پس از دی ۹۶ نیز به دفعات و در فرصت‌های مختلف بازگو شدند و در خیزش بزرگ آبان ۹۸ نیز در کنار دیگر شعارها با بسامدی بالا تکرار شدند. 

درواقع شعارهایی که از دی ۹۶ تاکنون سر داده شد‌ه‌اند، محورهای مشخص و مشترکی دارند که دست‌کم در این چند محور می‌توان آن‌ها را دسته‌بندی کرد: ایران‌گرایی و نفی سیاست‌های اسلامگرایانه، نفی سیاست خارجی ستیزه‌جویانه‌ رژیم و نیز پهلوی‌گرایی؛ شعارهای پهلوی‌‌گرایانه نیز یا در شعارهای پهلوی‌دوستانه همچون «شاهنشاه روحت شاد» جلوه دارند یا در صورت پهلوی‌‌خواهانه همچون «ولیعهد کجایی/ به داد ما بیایی» متجلی می‌شوند. 

نکته پراهمیت در این سه دسته‌ محوری از شعارهای غالب در خیزش‌های سراسری، پیوند درونی آن‌ها است. این شعارها جزیره‌هایی جدای از یکدیگر نیستند. ایران‌‌گرایی موجود در شعارها طبعا با سیاست گسترش تروریسم منطقه‌ای و حمایت از نیروهای اسلامگرا در تقابل کامل است و هر دو این‌ها نیز با پهلوی‌گرایی پیوند محکمی دارند؛ چه آنکه نزد بخش‌های بزرگی از ملت ایران اساسا حسن شهرت شاهان پهلوی و شخص شاهزاده رضا پهلوی به سیاست‌های ایران‌گرایانه حکومت شاهنشاهی بازمی‌گردد که به برکشیدن ایران به‌عنوان کشوری خوشنام و تاثیرگذار در سطح منطقه و جهان انجامید و شاهزاده رضا پهلوی نیز نویدبخش بازگشت به چنان موقعیتی است.

اگرچه پهلوی‌‌ستیزان و وابستگان به جریان‌های ارتجاعی سرخ و سیاه تلاش می‌کنند پهلوی‌گرایی آشکار میدان اعتراض‌های سراسری در سال‌های اخیر را انکار کنند، شخص علی خامنه‌ای با نوع موضع‌گیری خود از پس اعتراض‌های سراسری آبان ۹۸ نشان داد که کاملا به ابعاد تسلط گفتمانی پهلوی‌گرایی در ایران آگاه است.

بر اساس همین آگاهی از حجم سنگین این گرایش بود که خامنه‌ای نتوانست خشم خود را پنهان نگاه دارد و ۲۶ آبان ۹۸ در سخنانی گفت: «در این دو شب و یک روزی که از این قضایا گذشته است، همه مراکز شرارت دنیا علیه ما این کارها را تشویق کردند، از خانواده منحوس خبیث خاندان پهلوی تا مجموعه خبیث و جنایتکار منافقین. این‌ها مرتبا در فضای مجازی و در جاهای دیگر دارند تشویق می‌کنند، ترغیب می‌کنند که این شرارت‌ها انجام بگیرد.»

بدیهی بود که شاهزاده رضا پهلوی این توهین آشکار علی خامنه‌ای را بی‌پاسخ نگذارد. او در پیامی تند و ماندگار، خامنه‌ای را «دجال» نامید و «نابخرد نابخردان» خطاب کرد. او خامنه‌ای را مسئول «فروپاشی ایمان و دین مردم» و آلوده به «ریا و خدعه» دانست. شاهزاده رضا پهلوی در بیانیه خود تاکید کرد که وضعیت نابهنجار کنونی ایران به «فرهنگ والای ایرانی» هیچ ربطی ندارد و هرچه هست، ناشی از نوع عملکرد نظام تحت فرمان خامنه‌ای است.

در همان بیانیه بود که ولیعهد حکومت شاهنشاهی ایران تحلیل خود از محبوبیت خانواده پادشاهی پهلوی در ایران را نیز عرضه کرد و با اشاره به توهین خامنه‌ای گفت: «اِی نابخردِ نابخردان! نیک بدان که فریاد «پهلوی» در شهرهای ایران از کارگر و از دهقان گرفته تا پیر و جوان نه از رویِ تعصب که برای ایران، رفاه ایرانی و سربلندی نام میهن است.»

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

اقبال ملی به پهلوی

آبان ۹۸ از جمله فرازهای تاریخ ایران بود که به علت کشتار گسترده رژیم اسلامی هیچ‌گاه از یاد ایرانیان نخواهد رفت؛ شاهد آنکه علی‌رغم گذشت دو سال از آبان ۹۸، یاد و نام جاویدنامان آبان ۹۸ در فضای عمومی ایرانیان و سپهر سیاسی کشور همچنان زنده است و دادخواهی خانواده‌های کشته‌شدگان واکنش عاطفی بسیاری از ایرانیان را برمی‌انگیزد. منوچهر بختیاری، پدر جاویدنام پویا بختیاری، به «جرم» دادخواهی خون فرزند خود که به دست ماموران کشتار در آبان ۹۸ کشته شد، اکنون (آبان ۱۴۰۰) در زندان بندرعباس به سر می‌برد.

در آبان ۹۸، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی مقابل ملت معترض آرایش جنگی گرفت و با گلوله‌های جنگی سروسینه ملت بی‌سلاح را شکافت و هزاران تن از آنان را به قتل رساند. بر این اساس بود که شاهزاده رضا پهلوی در همان روزهای پس از قتل جوان خانواده بختیاری با منوچهر بختیاری تماس گرفت و با او ابراز همدردی کرد. نکته اینجا بود که خود منوچهر بختیاری این تماس را رسانه‌ای کرد. او در یک پست اینستاگرامی از تماس شاهزاده سپاسگزاری کرد.

واقعیت این است که در آبان ۹۸ شاهزاده رضا پهلوی با فراخوان ملت ایران به متن سیاست بازگشته بود. بازگشتی که برگشتی در کار نداشت و ندارد. واکنش گسترده مقام‌های رژیم حاکم بر ایران به اقدام‌های شاهزاده رضا پهلوی و حضور پررنگ‌تر شاهزاده در متن تحولات سیاسی در ایران بیانگر آن است که نبرد اصلی اکنون بین دو چهره در جریان است؛ شاهزاده رضا پهلوی به‌عنوان میراث‌دار خانواده و حکومت شاهنشاهی و علی خامنه‌ای به‌عنوان ولی‌فقیه رژیم جمهوری اسلامی.

شاهد پررنگ‌ شدن حضور شاهزاده رضا پهلوی در متن تحولات سیاسی ایران نوع شکل‌گیری کارزار فراگیر «نه به جمهوری اسلامی» است. این کارزار که از دل پیام تاریخی «پیمان نوین» زاده شد، از درون ایران آغاز شد.

تصاویر و ویدیوهایی با شعار محوری «نه به جمهوری اسلامی» از درون ایران در رسانه‌ها منتشر شد و با حمایت جدی شخص شاهزاده رضا پهلوی، در مدت کوتاهی به کارزاری بی‌سابقه تبدیل شد و عملا نماد اتحاد مخالفان مقابل جمهوری اسلامی شد. این کارزار و روند شکل‌گیری آن از اسفند ۱۳۹۹ و اوج‌گیری آن پرده از واقعیتی برداشت که در بالا اشاره شد؛ حضور جدی شاهزاده رضا پهلوی و پهلوی‌‌گرایان به‌عنوان جایگزین اصلی جریان حاکم بر ایران.

ادعای بالا از روی تعصب و جدل بیان نمی‌شود و نوع واکنش دستگاه‌های تبلیغاتی رژیم نیز نشان از آن دارد که این دستگاه‌ها هم در تحلیل‌های سیاسی-امنیتی خود به این نکته واقف‌اند. بیان یک نمونه در اینجا می‌تواند ابعاد این نکته را بیشتر نشان دهد. چنانکه در شهریور ۱۳۹۹، وب‌سایت «تسنیم» که به سپاه پاسداران وابسته است ویدیویی از شخص علی خامنه‌ای در توییتر منتشر کرد که در گفته بود: «یک جو غیرت در وجود رضاخان نبود.» 

واکنش کاربران فارسی‌زبان به این ویدیو بسیار شدید بود. آنان با هشتگ «خامنه‌ای ... خورد»، به مدعای خامنه‌ای درباره رضاشاه پاسخ دادند؛ به‌گونه‌ای که حساب کاربری تسنیم در توییتر به ناچار قسمت نظرها را بست تا کاربران ایرانی نتوانند نظری بنویسند. نکته تامل‌برانگیز درباره این ویدیو این است که تقریبا همه سایت‌های به اصطلاح خبری که داخل ایران فعالیت می‌کنند، این ویدیو را منتشر کردند. گویی دستور از بالا رسیده بود که این ویدیو در ابعاد وسیع منتشر شود ولی پاسخ مخاطبان نیز وسیع و گسترده بود.

شاهزاده رضا پهلوی و نیروهای مسلح 

به هر روی و بر اساس آنچه بر سرزمین ایران و سپهر سیاسی آن می‌گذرد، می‌توان گفت وقوع تحولاتی ساختاری در ایران قطعی است و سلسله اعتراض‌هایی که از دی ۹۶ در ایران آغاز شد -و نگارنده در جای دیگر آن را «انقلاب ایرانی» نام نهاده است - و در آبان ۹۸ به اوج رسید و ایران و جمهوری اسلامی را در مسیری بازگشت‌ناپذیر قرار داد.

هیچ چیزی در ایران به پیش از دی ۹۶ بازنخواهد گشت و دقیقا بر این اساس و در چنین موقعیتی است که نقش شاهزاده رضا پهلوی بسیار برجسته می‌شود. چه آنکه اگر قرار باشد معادله پیچیده کنونی در ایران به نقطه‌ای تعیین‌کننده برسد، نوع رفتار نیروهای مسلح است که اهمیت محوری پیدا می‌کند. به عبارت دیگر، آنچه در تحولات انقلابی در هر کشوری به‌مثابه یک نقطه عطف عمل می‌کند، نوع واکنش نیروهای مسلح کشور مقابل معترضان است. 

جدا از مولفه‌های دیگر، احتمال ریزش درون نیروهای مسلح و پیوستن آنان به جریان‌های اعتراضی زمانی شانس بسیار بیشتری پیدا می‌کند که هژمونی گفتمانی و سیاسی مجموعه‌ براندازی برجسته و انکارناپذیر شده باشد. هژمونی گفتمانی پهلوی گرایی که خواهان براندازی جمهوری اسلامی است، مبرهن و آشکار است.مسئله کنونی تبدیل این هژمونی گفتمانی به تاثیرگذاری سیاسی در خط دادن به تحولات ایران است.

به نظر می‌رسد خود شاهزاده رضا پهلوی به این مسئله بیش از دیگران آگاه است؛ چنانکه در جریان اعتراض‌های تیر ۱۴۰۰ که از خوزستان آغاز شد، شاهزاده رضا پهلوی در امتداد تاکید همیشگی خود مبنی بر برقراری ارتباط با نیروهای مسلح بیانیه‌ای صادر کرد و در آنجا مشخصا «بدنه نیروهای نظامی و انتظامی رسمی کشور» را خطاب قرار داد و در بخشی تامل‌برانگیز از پیام خود به‌صراحت به نیروهایی که از سرکوب ملت معترض دست بکشند قول داد که در فردای آزادی ایران، مدافع آنان خواهد بود.

او در پیام خود با اشاره به پیشینه نظامی‌اش گفت: «من خود یونیفورم نظامی پوشیده‌ام و به‌عنوان خلبان جت‌های جنگنده، آماده دفاع از خاک‌ ایران مقابل دشمن متجاوز بوده‌ام. اکنون، وظیفه ملی و انسانی شما به‌عنوان سربازان ایران، دفاع و محافظت از مردمتان است. شما حق ندارید به روی مردمی که با دست خالی و بدون خشونت به خیابان آمده‌اند، تیراندازی کنید. شما موظفید از هم‌میهن بی‌گناه و تشنه‌لب خود در مقابل رژیم ضدمیهنی و جیره‌خواران و مزدوران سرکوبگرش دفاع کنید. همبستگی با ملت و زندگی با عزت بسیار ایمن‌تر از بردگی و بندگی برای جانیان است. من به سهم خود در فردای رهایی ایران، مدافع کسانی خواهم بود که در چنین روزهایی به جمهوری اسلامی پشت کردند و به ایران روی آوردند».

نیروی مسلح زمانی اسلحه را بر زمین می‌گذارد که دست‌کم از امنیت خود در فرایند انتقال از نظم مستقر به نظم جایگزین اطمینان حاصل کرده باشد. به نظر نمی‌رسد که جز شاهزاده رضا پهلوی کسی از آن درجه از حسن شهرت و محبوبیت و نفوذ کلام میان ملت ایران برخوردار باشد که بتواند چنین تضمینی به نیروی مسلح بریده از رژیم بدهد. 

بر این اساس، حتی اگر کسانی هستند که خود را با پهلوی‌گرایی موجود در میدان براندازی جمهوری اسلامی سازگار نمی‌یابند ولی در‌عین‌حال گذار باثبات و کم‌هزینه از جمهوری اسلامی را خواستارند، می‌توانند نقش محوری شاهزاده رضا پهلوی در این مسیر را بپذیرند. لازمه‌ عبوری کم‌هزینه از جمهوری اسلامی حضور چهره‌ای هژمون، خوشنام، مشهور و کاریزماتیک در میان مخالفان است. در این مسیر شاهزاده رضا پهلوی یک انتخاب ناگزیر و البته مطلوب است. 

دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مقاله لزوماً سیاست یا موضع ایندیپندنت فارسی را منعکس نمی کند.

بیشتر از دیدگاه