آبان ۹۸؛ تاریخ تکاملی سرکوب اینترنت

در ایران هیچ نهادی از فعالیت‌های حاکمیت در حوزه اینترنت گزارشی شفاف ارائه نمی‌کند و تشخیص اینکه در آبان ۱۳۹۸ دقیقا چه اتفاقی افتاده، معمایی پیچیده است

داگ مادوری، کارشناس گروه «Oracle» خاموشی گسترده اینترنت در آبان ۱۳۹۸ را با توجه به گستردگی و پیچیدگی آن، یک «خاموشی تاریخی» توصیف کرد. پدیدآورنده شبکه جهانی وب، تیم برنرزلی نیز در توصیف این خاموشی تاریخی اظهار داشت: «حکومت ایران اکنون به نماد بالکانیزه‌کردن اینترنت در جهان تبدیل شده است.» حال اگر بالکانیزه کردن را به معنای تجزیه اینترنت به واحد‌های دیوار کشیده محلی و راه‌اندازی شبکه مجزای داخلی بدانیم، آن‌گاه اظهارات «حسن روحانی» را نیز می‌توان صحه‌ای بر این مدعا دانست که گفته بود: «باید بتوانیم شبکه ملی اطلاعات داخلی را آنچنان تقویت کنیم که مردم برای رفع نیازمندی‌های خود به خارج نیازی نداشته باشند

اختلال یا خاموشی؟

کارزار جهانی KeepItOn که علیه خاموشی‌ اینترنت فعالیت می‌کند، خاموشی اینترنت را چنین تعریف کرده‌ است: «ایجاد اختلال عمدی به منظور کنترل جریان انتقال داده‌ها در شبکه‌ ارتباطی اینترنت و تماس دیجیتال که باعث ‌شود بخشی از مردم یا یک منطقه‌ قادر به برقراری ارتباط نباشند.»

در جمهوری اسلامی ایران که هیچ نهادی از فعالیت‌های حاکمیت در حوزه اینترنت گزارشی شفاف و آشکار به افکار عمومی ارائه نمی‌کند، تشخیص اینکه  در آبان ۱۳۹۸ دقیقا چه اتفاقی افتاده، معمایی پیچیده است.

کارنامه حاکمیت نشان می‌دهد کاهش هدفمند سرعت اینترنت، خاموشی‌ محلی یا مسدودسازی سراسری در مقاطع مختلف، رخ داده است. کنترل کامل دولتی بر ترافیک شبکه به شکلی است که حاکمیت را قادر ساخته است تا مرز بستن کامل اینترنت پیش رود.

برخلاف قطعی اینترنت سال ۱۳۸۸ که مقام‌ها از «کلید خاموش» برای قطع کردن اینترنت استفاده کردند و اینترنت کل ایران قطع شد، در آبان ۱۳۹۸ این اتفاق رخ نداد؛ بلکه ارائه‌دهندگان خدمات اینترنتی با دستور مستقیم حاکمیت به بستن مسیر و به صفر رساندن ترافیک در شبکه وادار شدند؛ البته به میزانی که برای آنان تعریف شده بود؛ از این رو برخی دانشگاه‌ها، نهادها و مراکز دولتی کماکان به اینترنت بین‌المللی دسترسی داشتند.

ISPها؛ بازوان اجرایی خاموشی

ظهر روز ۲۵ آبان ۱۳۹۸ در شهرهایی مانند اهواز که کانون اعتراض‌ها بود، اپراتورهای تلفن همراه اینترنت کاربران را قطع کردند و ساعاتی بعد، اینترنت تلفن همراه و اینترنت پهن‌باند ثابت در تهران و شهرهای دیگر هم قطع شد و بدین ترتیب در ۲۴ ساعت، اینترنت کل ایران را خاموش کردند. در جریان این خاموشی اینترنت که بیش از یک هفته طول کشید، دسترسی به اینترنت در سراسر ایران به چهار تا هفت درصد حالت عادی تقلیل یافت.

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

تمامی ارائه‌دهندگان خدمات اینترنت جمهوری اسلامی ایران در زمان این قطعی سراسری به دروازه‌های بین‌المللی اینترنت متصل بودند. این دروازه‌ها که پژوهشگاه «دانش‌های بنیادی» و شرکت «ارتباطات زیرساخت» مدیریت آن‌ها را بر عهده دارند، دسترسی به سیستم‌های زمینی و ماهواره‌ای بین‌المللی را فراهم و تبادل اطلاعات داده‌های بین‌المللی را رصد می‌کنند. به همین دلیل در زمان قطعی اینترنت نیز دسترسی به اینترنت بین‌المللی تنها با تایید این دو دروازه و زیر نظر دولت ممکن است.

همچنین مدخل ارتباطی شبکه اینترنتی ایران با شبکه جهانی تنها از طریق سه شرکت است و این ارتباطات به شکلی طراحی شده است که این شرکت‌ها در صورت نیاز بتوانند ترافیک شبکه را به طور کامل ببندند؛ طوری که شبکه از داخل به فعالیت خود ادامه دهد. از این رو برای استفاده از خدمات موجود بر بستر شبکه ملی اطلاعات، به دروازه‌های بین‌الملل نیازی نیست و می‌توان همین ایده را مبنای ایده‌آل حاکمیت در تحقق پروژه اینترنت ملی دانست که دست‌کم برای یک‌بار در آبان ۱۳۹۸ موفق شد آن را به آزمون عملی بگذارد.

معنای کنترل دولتی و کیفیت اجرایی شدن آن نشان از آن دارد که برخلاف دیگر کشورها که اداره دروازه‌ها به عهده بخش خصوصی است و به صورت مستقل قادر به فعالیت‌اند، این ISPها در جمهوری اسلامی ایران را می‌توان به صورت مستقیم و در فرایندی قیم‌مآبانه فقط بازوانی برای اجرای سیاست‌های حاکمیت دانست.

خاموشی یعنی همان نقض آشکار حقوق بشر

در قطعنامه ۳۲/۱۳ شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد که در سال ۲۰۱۶ تصویب شده است، به‌ صراحت اقدام‌هایی که به عمد مانع از دسترسی به اطلاعات آنلاین یا مختل کردن آن بشود، ناقض قوانین بین‌المللی حقوق بشر قلمداد می‌شود.

در آبان ۱۳۹۸، با وجود قطع اینترنت، برخی سامانه‌های بومی و خدمات دولتی در بستر شبکه ملی اطلاعات مانند مسیریاب‌ها و پیام‌رسان‌های بومی در دسترس بودند. در عین حال به دلیل نبود یک موتور جست‌وجوی داخلی کارآمد و بی‌اطلاعی کاربران از خدمات وب‌سایت‌ها بر بستر شبکه ملی اطلاعات، سرویس‌ها برای ارائه خدمات با مشکلاتی روبه‌رو شدند و در این راستا ارائه‌دهندگان خدمات اینترنت یک سایت راهنما از خدمات بومی راه‌اندازی و آدرس این سایت راهنما را از طریق پیامک برای برخی کاربران تلفن همراه ارسال کردند.

مدتی بعد از وصل شدن اینترنت، امیر ناظمی، معاون وزیر ارتباطات، در راستای تاثیرگذاری بر افکارعمومی، با تشبیه اینترنت به هوا، از تلاش برای تهیه لایحه‌ای برای جلوگیری از قطع اینترنت خبر داد. آذر ۹۸ پر از وعده‌های حاکمیت بود که از تدوین طرح‌ها و لوایحی برای جلوگیری از عادی‌سازی قطع اینترنت سخن می‌راندند؛ اما یک سال بعد از قطعی اینترنت، زمانی که از آذری جهرمی درباره آن وعده‌ها پرسیده شد، او با ذکر اینکه «در صورت تصویب چنین قانونی، ممکن است افراد دیگری بیایند و با تغییر قانون، قطع اینترنت را همیشگی کنند.» از زیر بار این مسئولیت شانه خالی کرد و نشان داد که وزارت ارتباطات تنها ابزاری برای اعمال سیاست‌های خصمانه حاکمیت است.

حسن روحانی و آذری جهرمی بارها اظهار داشته‌اند که خود از مخالفان قطعی اینترنت بوده‌اند اما در مورد نقش آن‌ها در تصمیم شورای امنیت کشور برای قطعی اینترنت هیچگاه شفاف‌سازی نشده است؛ زیرا بر اساس ماده ۱۷۶ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، تصمیم قطع اینترنت در شورای عالی امنیت ملی با اطلاع رئیس‌جمهور و مشاوره وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات گرفته می‌شود.

تکامل ابزارهای فناوری در خدمت سرکوب کامل

آبان ۱۳۹۸ نقطه عطفی در سرکوب گسترده دسترسی شهروندان به اینترنت بود. اگرچه از همان ابتدای آشنایی ایرانیان با اینترنت همواره سایه سنگین کنترل بر شیوه و کیفیت استفاده شهروندان از این جنبه تکنولوژی ارتباطی مشهود بود، خاموشی گسترده آبان‌ماه نشان داد که حاکمیت همگام با رشد و افزایش استفاده مردم از اینترنت، روش‌های کنترل خود را تکامل بخشیده‌ است و حتی از خاموشی مطلق و پیامدهای ناگوار آن، خواه از لحاظ اقتصادی، خواه اجتماعی و سیاسی، هراسی ندارد. از همین رو مطالبه‌گری‌های مردمی نیز به عنوان یکی از مزایای استفاده از ارتباطات اینترنتی همیشه به بهانه‌هایی مانند اقدام برای امنیت ملی یا صیانت از خود شهروندان در دام سانسور و سرکوب گرفتار می‌شود.

بنابراین هر تلاش حکومت در عرصه گسترش فناوری‌های اینترنتی را باید تداوم همین سیاست‌گذاری‌ کلان دانست که دسترسی به اینترنت را تنها در بخش‌هایی مجاز ‌می‌داند که کنترل‌گر بتواند در آن بخش‌ها حضور داشته باشد و در صورت تعارض دسترسی شهروندان به اینترنت با این سیاست‌های سخت‌گیرانه، بدیهی است که نه‌تنها حقوق شهروندان از درجه اولویت ساقط می‌شود که حکومت خود را محق می‌داند تا دامنه کنترل خود را حتی به قیمت خاموشی مطلق اینترنت بر مردم تحمیل کند.