فهرست پذیرفته‌شدگان فیلم کوتاه تهران، کوتاه شد!

«تا جمهوری اسلامی در ایران سر کار است، سانسور و فریب و دغل‌‌بازی نیز ادامه دارد»

در سال ۱۳۶۰ جشنواره‌های فیلم کوتاه با عنوان «بخش ۸ و ۱۶ م. م» در جشنواره فجر آغاز به کار کرد - تسنیم

«فیلم کوتاه» هر چند خود گونه‌ای از سینما‌ست و ممکن است کسانی پیدا شوند که تنها فیلم کوتاه می‌سازند یا کسانی باشند که به‌‌رغم ساختن فیلم‌های بلند سرشناس گاه بخواهند موضوعی را در فیلم کوتاهی بیان کنند اما به طور کلی ساختن فیلم کوتاه می‌تواند مشقی باشد برای ساختن فیلم بلند. از آن‌جا که باید این «مشق» دیده شود و مورد ارزیابی قرار گیرد، جشنواره‌های فیلم کوتاه جشنواره‌های مهمی‌اند و در اغلب جشنواره‌های مهم دنیا بخش «فیلم کوتاه» نیز وجود دارد. جوایز و نقدهایی که پس از حضور فیلم‌های کوتاه در جشنواره‌ها صورت می‌گیرد گاه می‌تواند سرنوشت عوامل فیلم را تغییر دهد. از فیلم‌نامه‌نویس تا کارگردان و بازیگر گرفته تا سایر عوامل همه تحت تاثیر این جوایزند. با آن‌که فیلم کوتاه اغلب درآمدی برای سازندگان آن ندارد اما پایه‌های صنعت سینما روی دوش همین فیلم‌های کوتاه است. برای همین افزون بر کمک‌های دولتی و نهادهای فرهنگی خود جشنواره‌ها نیز برای فیلم‌های کوتاه افزون بر لوح و مدال، مبلغی به عنوان جایزه‌ نقدی در نظر می‌گیرند تا فیلمساز بتواند فیلم بعدی خود را بسازد.

در جمهوری اسلامی، مانند بقیه حکومت‌های توتالیتر و خرده توتالیتر، موضوع پروپاگاند و تبلیغات توده‌ای برای کشاندن مردم به خیابان‌ها یا پای صندوق‌های رای از درجه اهمیت بالایی برخوردار است. همین که دود سینماهای آتش‌زده فروکش کرد کار سینما و تلویزیون را دوباره راه انداختند و جشنواره‌ سینمایی به نام فجر راه انداختند؛ هر چند بعد از گذشت ۴۲ سال هنوز نتوانسته‌اند به «جشنواره جهانی فیلم تهران» که تعطیلش کردند برسند.

در سال ۱۳۶۰ جشنواره‌های فیلم کوتاه با عنوان «بخش ۸ و ۱۶ م. م» در جشنواره فجر آغاز به کار کرد و بعدها با بازسازی «انجمن سینمای جوان» و کش و قوس‌های زیاد از سال ۱۳۸۲ نام آن تغییر کرد و با نام «جشنواره بین‌المللی فیلم کوتاه تهران» معرفی شد.

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

دو سال پیش در آستانه سی و ششمین جشنواره فیلم کوتاه تهران در اعتراض به سانسور فراوان و حذف برخی از فیلم‌ها «فیلمسازان مستقل فیلم کوتاه» (ISFI) با صدور بیانیه‌ای اعلام موجودیت کرد. قرار شد فیلم‌هایی که از کیفیت خوبی برخوردار بودند و از جشنواره کنار گذاشته شده‌اند را هم‌زمان با جشنواره رسمی نشان دهند. البته با همان روشی که سال ۱۳۵۷ آیت‌الله خمینی و یارانش مخالفان خود را دسته‌بندی کردند. آن‌ها شروع به سرکوب نوبتی‌شان کردند تا این‌که سال ۱۳۶۲ دیگر هیچ گروهی نماند و تنها پیروان خمینی در قدرت ماندند با پذیرش برخی از فیلم‌ها آن‌ها را مدافع خود کردند و اینستاگرام پر شد از تقدیر این جشنواره.

سرانجام چند ماه پیش اعلام شد که «جشنواره بین‌المللی فیلم کوتاه تهران» به اصطلاح جزو جشنواره‌های «اسکار کوالیفاید/ oscar qualified» شده است. بی‌شک چنین دستاوردی برای جمهوری اسلامی دستاورد بزرگی محسوب می‌شود. جوانانی که نمی‌دانند این حکومت هرچه بیشتر مورد تایید جهانی قرار بگیرد جری‌تر می‌شود و توان سرکوب خود را بالا می‌برد، به شور و شوق آمدند و رقص‌کنان بر خون کشتگان آبان پا نهادند و فیلم‌های خود را برای سی و هشتمین جشنواره بین‌المللی فیلم کوتاه تهران فرستادند و حاصل چه شد؟ رد گسترده فیلم‌ها.

پس از رد گسترده فیلم‌ها، محمد شیروانی و علی عسگری به این رد شدن‌ها اعتراض کردند اما متمرکزترین اعتراض توسط فیلمسازان مستقل فیلم کوتاه» صورت گرفت. اکنون از آن نهاد که هرگز شکل نگرفت تنها نامی و صفحه اینستاگرامی به نام isfi.ir مانده است. در این صفحه پس از اعلام اسامی فیلم‌های راه‌یافته متنی منتشر شد که گویای بسیاری از حرف‌ها است. بخشی از آن متن بدون دخل و تصرف در ادبیات آن این‌جا آورده شود تا اندکی وضعیت فیلمسازان جوان که تازه بنا به تمام موازین جمهوری اسلامی فیلم می‌سازند و معمولا بودجه‌ آن هم از خودشان تامین می‌شود، چگونه است:

«دو سال قبل و بعد از اعلام آثار جشنواره سی‌ و ششم کمپینی تشکیل شد در حمایت از فیلم‌های خارج از دایره جشنواره کوتاه تهران که در همین پیج برخی از تیزرهایش موجود است، بیانیه‌ای صادر شد که در هایلایت همین پیج موجود است. برخی حمایتمان کردند. اما برخی به ما تاختند! برخی‌شان که با انصاف بودند گفتند همه جشنواره‌ها سلیقه‌ای‌ست! برخی‌شان ما را بلاک کردند مثل پیج رسمی ایسفا! برخی ما را آنفالو و ریموو کردند و برخی که خیلی بی‌انصاف بودند گفتند به جای غرغر الکی بروید فیلم خوب بسازید! حالا بعد از دو سال همه آن‌ها طی پست‌هایی اعتراضی به جشنواره کوتاه تهران می‌تازند که به بهانه کیفی سانسورمان کردند! دوستان آیا این یک حقیقت نیست که اگر آن روز درست قضاوتمان می‌کردید امروز گریبان شما را نمی‌گرفت؟! هدف از این یادآوری نه تلافی بود و نه عقده‌گشایی. فقط و فقط تلاش برای اتحاد و تحریم نظام سانسوری که همه‌مان را ناامید کرده است. آیا وقت آن نرسیده تا در کنار هم این نظام سانسور را تحریم کنیم؟ نا امیدش کنیم؟ وقت آن نرسیده تا آن اعتباری که خودمان با صرف هزینه و وقت و انرژی زندگی‌مان برای ساخت فیلم کوتاه با کیفیت به این جشنواره داده‌ایم را باز پس بگیریم؟» اگر سری به صفحه‌ isfi.ir بزنید می‌توانید ده‌ها صفحه اینستاگرامی را بیابید که با ادبیات و شیوه‌های مختلف به این حذف گسترده اعتراض کرده‌اند.

بی‌شک تا در ایران جمهوری اسلامی سر کار است سانسور و فریب و دغل‌بازی نیز ادامه دارد برای همین اصولا نگاه‌ها باید از جشنواره‌های داخلی به جشنواره‌های جهانی دوخته شود. پذیرفته شدن در جشنواره‌های آزاد ارزشش از گرفتن مدال و لوح از جشنواره‌های جمهوری اسلامی بالاتر است و امیدوارم این نکته را جوانانی که فیلم کوتاه کار می‌کنند دریابند و فیلم‌های خود را به این جشنواره‌ها نفرستند.

از آن سو همان‌طور که در «المپیک» سهمیه‌ای برای پناه‌جویان در نظر گرفته شده است باید در تمام جشنواره‌های مهم بخشی برای فیلم‌هایی که فیلمسازهایی که در تبعید اجباری یا خودخواسته فیلم می‌سازند در نظر گرفت شود تا فیلمسازان کشورهایی مانند «ایران» این‌گونه بی‌پناه در سراسر جهان نباشند و چون وطنی برای خود ندارد نتوانند فیلم بسازند یا دست به خلق هنری بزنند. ایجاد جشنواره‌های بومی و دیاسپورا خوب است اما کافی نیست و درد فیلمسازان تبعیدی را درمان نمی‌کند.

بیشتر از فیلم