یک سال گذشت؛‌ انفجار بندر بیروت تصادفی نبود

انفجار چهارم اوت ۲۰۲۰، ناشی از نقش منطقه‌ای لبنان بود؛ نقشی که رژیم ایران و متحد سوری‌ آن از اوایل دهه ۱۹۸۰ برای این کشور ترسیم کردند

نیروهای آتش‌نشانی و مردم به مجروحان کمک می‌کنند- ANWAR AMRO / AFP

با فرا رسیدن نخستین سالگرد انفجار بندرگاه بیروت که نیمی از پایتخت و حومه آن را به ویرانه تبدیل کرد، بیش از ۲۱۵ نفر را کشت و دست‌کم ۶۵۰۰ نفر را مجروح کرد و علاوه بر تخریب ساختمان‌ها، مدارس، بیمارستان‌ها، مغازه‌ها و اتومبیل‌ها، ۳۰ هزار واحد مسکونی را نابود کرد، به این نتیجه می‌رسیم که انفجار بیروت که به عنوان قوی‌ترین و خطرناک‌ترین انفجار پس از انفجارهای هسته‌ای طبقه‌بندی شده است، یک رخداد تصادفی و ناشی از بخت‌برگشتگی مردم لبنان نبوده، بلکه یک طرح کاملا سازمندهی شده و اقدامی از پیش‌طراحی شده بوده است.

انفجار چهارم اوت ۲۰۲۰، ناشی از نقش منطقه‌ای لبنان بود؛ نقشی که رژیم ایران و متحد سوری‌ آن از اوایل دهه ۱۹۸۰ برای این کشور ترسیم کردند، به ویژه هنگامی‌ که سازمان‌های موسوم به «جبهه مقاومت» زیر نظر و مراقبت نیروهای اشغالگر سوریه و حمایت مستقیم رژیم ایران ظهور کردند. سپس، حزب‎‌الله چه از طریق هماهنگی با سایر احزاب و گروه‌ها و چه از طریق ترور رهبران و شخصیت‌های برجسته آن‌ها، «مقاومت» را در انحصار خود گرفت.

 حزب‌الله در ازای فرصتی که تهران و دمشق برای انحصار «مقاومت» برایش فراهم کرده بودند، فرمانبرداری مطلق خود را از رژيم‌های ایران و سوریه اعلام کرد و به اطاعت از دستورات آن‌ها پرداخت. نخست به سوریه اجازه ورود به دستگاه‌های امنیتی خود را داد، در حالی‌ که بخش‌های مربوط به بهداشت، مددکاری اجتماعی و کمک‌های مالی در اختیار رژیم ایران قرار داشت. مدتی بعد حزب‌الله تصمیم گرفت اختیارات تمام بخش‌ها را به سپاه پاسداران بسپارد، در نتیجه، سپاه پاسداران کلیه اختیارات و مسئولیت‌ها از جمله آموزش نظامی و تهیه سلاح و تجهیزات را در دست گرفت و توانست نقش اول را در پیشبرد امور حزب‌الله ایفا کند.

همین امر باعث شد قاسم سلیمانی اکثر وقت‌ها را در حومه جنوبی شهر بیروت سپری کند و به حزب‌الله دستور انجام عملیات بدهد؛ تا این‌که سرانجام حزب‌الله در ماه ژوئیه ۲۰۰۶، جنگ علیه اسرائیل را آغاز کرد و لبنان متحمل میلیاردها دلار خسارت شد. البته هدف از راه اندازی این جنگ، به نمایش گذاشتن قدرت منطقه‌ای تهران و گسترش نفوذ آن در پایتخت‌های عربی، از جمله بغداد، دمشق، بیروت، صنعا و نوار غزه بود.

رژیم ایران با بهره‌جویی از ضعف دولت مرکزی لبنان و ناهنجاری‌های ایجاد شده در این کشور، به حزب‌الله نقشی فراتر از محدوده لبنان داده است، به ویژه پس از آن‌ که رژیم دمشق توانست در ساختار و مسئولیت‌های دولت لبنان تغییرات بنیادین ایجاد کند و طبقه سیاسی وفادار به خود را چه از طریق انتخابات‌ نمایشی و چه با استفاده از زور بر نهادهای دولتی تحمیل کند. بنابراین، یک روند مخرب و ویرانگر در چارچوب این معادله که «سکوت ما در قبال فساد شما، در ازای سکوت شما در قبال سلاح و نقش حزب‌الله است»، به مدت سه دهه در لبنان ادامه داشت.

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

با شروع جنگ در سوریه، دولت نجیب میقاتی در قبال نقض قانون اساسی لبنان توسط حزب‌الله و عبور از مرزهای زمینی سکوت اختیار کرد و به حمایت همه‌جانبه‌اش از رژیم بشار اسد در تمام عرصه‌ها ادامه داد. افزون برآن، دولت او به دلیل این‌ که نجیب میقاتی خود شریک و بهره‌مند از سرمایه‌گذاری در سوریه، به ویژه در شبکه‌های تلفن همراه بود، از نقش روزافزون سپاه پاسداران در امور لبنان چشم‌پوشی کرد.

در آن زمان، رژیم سوریه به نیترات آمونیوم نیاز داشت تا این ماده خطرناک را با هواپیماهای ارتش به مناطق مسکونی پرتاب کند و با ایجاد ترس و رعب، مردم را وادار به ترک خانه‌هایشان کرده و بدین ترتیب، مخالفان را از خود دور کند. در این‌جا بود که نیازمندی رژیم بشار اسد با خواست حزب‌الله برای دسترسی به نیترات آمونیوم به منظور استفاده در موشک‌های تولید شده در لبنان تلاقی کرد. از سوی دیگر، طبقه فاسد و آزمند سیاسی لبنان که حاضر است کشور را در ازای دستیابی به منافع اندک مادی، به تباهی و نابودی بکشاند، آماده همکاری در این زمینه شد و در نتیجه، نیترات آمونیوم با پوشش نیروهای فاسد لبنانی به بندرگاه بیروت که حزب‌الله و سرویس‌های امنیتی سوریه کنترل آن را در دست داشتند، رسید.

از آن‌جا که محاصره نیروی دریایی آمریکا در اطراف سواحل ایران مانع انتقال نیترات آمونیوم از بنادر تحت کنترل ایران و از طریق دریا می‌شد، آنگونه که منابع مطلع عرب می‌گیوند، سپاه پاسداران تصمیم گرفت مواد مورد نظر را از طریق خطوط آهنی که تهران را به بندر پوتی در سواحل دریای سیاه وصل می‌کند، به گرجستان صادر کند، سپس محموله‌های نیترات آمونیوم را از این بندر که در واقع تحت کنترل جدایی‌طلبان آبخازیای جنوبی خواستار خودمختاری است، به مقصد ارسال کند.

به همین ترتیب، کشتی فرسوده «روسوس» که به آسانی می‌توانست غرق شود برای انتقال نیترات آمونیوم انتخاب شد و گروهی از ملوانان بی‌نام و نشان و می‌گسارانی که نتوانند برای مطالبه حقوق خود به نهادهای قضایی مراجعه کنند، برای انجام این ماموریت انتخاب شدند، افزون بر این‌ که ناپدید کردن آن‌ها در قلمرو وسیع روسیه که به نوبه خود فاقد حاکمیت قانون است، آسان باشد.

سپس، بارنامه‌ها براساس این‌که نیترات آمونیوم توسط یک کارخانه موهوم در گرجستان تولید شده است آماده شد و مقصد نهایی کالا شرکتی در ماداگاسکار تعیین شد، در حالی‌که بعدها مشخص شد که چنین کارخانه‌ای در گرجستان وجود ندارد، علاوه بر آن، شرکتی که در ماداگاسکار کالا به نام آن ثبت شده بود، بلافاصله اعلام کرد که هیچ تصمیمی برای وارد کردن نیترات آمونیوم نداشته است.

منابع عرب می‌گویند که در نهایت، کشتی روسوس با همکاری نهادهای اطلاعاتی ایران و سوریه، وارد بندر بیروت شد. البته عمده‌ترین ویژگی بندر بیروت این است که کشتی‌هایی که وارد این بندرگاه می‌شوند را می‌توان مشخص کرد، اما از کشتی‌هایی که از بندر بیروت خارج می‌شوند نمی‌تواند اطلاعی به دست آورد. پس از رسیدن محموله‌های نیترات آمونیوم به انبارهای بندرگاه بیروت، مقدار مورد نیاز برای استفاده در بشکه‌های آتش‌زا در سوریه و تولید موشک‌ها در لبنان، به دو مقصد مورد نظر منتقل شد و مقادیر زیادی از آن مواد در انبارهای بندرگاه بیروت انباشته باقی‌ماند.

همین بود که در چهارم ماه اوت ۲۰۲۰، بندرگاه بیروت شاهد چنان انفجار وحشتناک و فاجعه‌باری شد که سراسر لبنان به لرزه درآمد. با این حال، برای تکمیل روند کشتار جمعی، تحقیقات عمدا دستکاری شد و تلاش‌های بسیاری برای پنهان کردن حقایق و شواهد انجام گرفت. طبقه سیاسی حاکم که غرق در فساد بود، اولین بازپرس قضایی را مجبور به کناره‌گیری کرد و این طبقه در حال حاضر سعی دارد با استفاده از تمام گزینه‌ها، دومین بازپرس قضایی را تحت فشار قرار داده و خود را از شر آن نجات دهد.

آن‌چه در این میان نیاز به توجه دارد، «لایحه شرم‌آوری» است که توسط ۲۸ تن از نمایندگان مجلس لبنان از جمله نمایندگان بیروت و نمایندگان «اولیاء دم» تهیه و امضا شده ، که با رای مردم بیروت انتخاب شدند و پس از آن‌ که تهران و دمشق وارثان آن‌ها را ترور کردند، مردم لبنان همبستگی خود را با آن‌ها اعلام کردند، تا از لغو مصونیت وزیران و نمایندگانی که بازپرس قضایی می‌خواهد آن‌ها را مورد بازپرس قرار دهد، جلوگیری شود.

اما آن‌چه بیشتر از همه باعث برانگیخته شدن خشم مردم می‌شود این است که در نخستین سالگرد انفجار بیروت، نجیب میقاتی که نیترات آمونیوم در سایه حکومت وی وارد بندر بیروت شد، مکلف به تشکیل دولت جدید لبنان می‌شود.

در فرجام می‌توان گفت که رژیم ایران، سازمان حزب‌الله لبنان و کشورهای محور «مقاومت» که در تلاش برای اجرای سیاست توسعه‌طلبانه رژیم جمهوری اسلامی در منطقه هستند، عامل اصلی انفجار بیروت بوده و مسئولیت کلیه پیامدهای ناشی از آن بر عهده آن‌ها است.

دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مقاله لزوماً سیاست یا موضع ایندیپندنت فارسی را منعکس نمی کند.

بیشتر از دیدگاه