قطع برق، علی کریمی، و یک پرسش ناخوشایند قدیمی

آیا واقعا علی کریمی مقصر گرفتاری این روزها است؟ 

دولتی‌ها عواملی همچون گرمای هوا، استخراج بیت‌کوین، و مصرف بی‌رویه مردم را عامل کمبود و قطع شدن برق می‌دانند- عکس از ایرنا

این روزها سراسر ایران درگیر قطع گسترده برق شده است. گرمای کم‌سابقه هوا در کنار خشکسالی شدید باعث شده است مصرف برق در کشور رکورد بزند و طبق گفته‌های وزارت نیرو، به نقطه اوج ۶۵ هزار مگاوات در ساعت برسد. این در حالی است که نقطه اوج مصرفی برق کشور در سال ۸۵ در حدود ۳۴.۵ هزار مگاوات بوده است که نشان می‌دهد مصرف برق کشور طی ۱۵ سال تقریبا ۲ برابر شده است. هر روز بخش مهمی از مناطق شهری کشور با قطع گسترده برق روبه‌رو است و کلافگی و سردرگمی، در ابرازنظرهای مردم کاملاً مشخص است. به نظر می‌رسد دولت به این نتیجه رسیده است که قطع برق صنایع در اولویت قرار دارد و ازاین‌رو قرار است برق کارخانه‌های فولادی و سیمانی را در ساعات اوج مصرف قطع کند.

چرا برق قطع می‌شود؟ دولتی‌ها چه می‌گویند؟

دولتی‌ها عواملی همچون گرمای هوا، استخراج بیت‌کوین، و مصرف بی‌رویه مردم را عامل کمبود و قطع شدن برق می‌دانند و البته بابت این معضل عذرخواهی می‌کنند، اما به نظر می‌رسد این موارد بهانه‌ای بیش نیست. استخراج بیت‌کوین و مصرف بی‌رویه مردم را می‌توان تنها ریشه در یک عامل که همانا «قیمت» است، دانست. از میان بهانه‌هایی که آورده می‌شود، تنها «گرمای هوا» است که تا حدی منطقی به نظر می‌رسد، اما از همین عامل نیز باتوجه‌به قابل پیش‌بینی بودن، تا حد زیادی می‌توانست پیشگیری شود.

تامین نیازهای جامعه بر عهده دولت است

یکی از نکات مهمی که مغفول می‌ماند، این است که دولت وظیفه دارد تحت هر شرایطی نیازهای اساسی شهروندان را تامین کند. ریشه و علت اصلی مشکل، بخش فرعی ماجراست. دولت باید خود انتخاب کند که از کدام‌یک از راه‌ها، از جمله مکانیسم قیمت، ساخت نیروگاه، یا واردات برق، نیاز شهروندان را به برق تامین کند.

اندر معایب رایگان کردن برق و آب

حسن روحانی در ۱۲ اسفند سال گذشته در سخنرانی‌ای که در پیوند با آیین بهره‌برداری از طرح‌های ملی برگزار شد، طرح رایگان کردن آب، برق، و گاز مشترکان کم‌مصرف را که حدود ۳۰ میلیون مشترک را شامل می‌شد، کلید زد و آن را از افتخارات خود نامید. البته در ظاهر امر، این اقدام نوعی حمایت از قشر کم‌درآمد است، اما در باطن می‌تواند منجر به رایگان شدن برق‌ و آب و گاز افرادی شود که چند منزل خالی از سکنه دارند و حتی انگیزه را برای کسانی که از حد معمول کمتر مصرف می‌کنند، نیز از بین ببرد. در واقع، در دنیای امروز تقریباً مشخص است که سیاست‌های رایگان کردن انرژی برای قشر فقیر نه‌  تنها نمی‌تواند مشوق خوبی برای افزایش رفاه باشد، بلکه عادت مصرفی آن‌ها را می‌تواند به سمت نابهینگی ببرد و آثار زیان‌باری برای اقتصاد کشور در پی داشته باشد. شاید اگر روزی که روحانی با افتخار از رایگان کردن آب و برق صحبت می‌کرد،  کارشناسان نسبت به این طرح پوپولیستی و آسیب‌زننده به اقتصاد کشور هشدار می‌دانند، امروز کمتر با مشکل قطعی برق روبه‌رو بودیم. 

علی کریمی مقصر است؟

در روزهای اخیر انتشار قبض برق علی کریمی و میزان مصرف او سر و صدای زیادی در فضای مجازی به پا کرده است. اما آیا واقعا علی کریمی مقصر گرفتاری این روزها است؟ این که شهروندی به اندازه مطلوبیت خود برق مصرف کند، جزو حقوق او است. ارزان‌فروشی برق از سوی دولت به فردی همچون علی کریمی، به گردن علی کریمی نیست. این دولت است که باید به فکر تامین نیاز شهروندان باشد.

چرا برق قطع شد؟

نگاه‌های سطحی نسبت به مشکلات ما را به بیراهه می‌برد، این که فکر کنیم چرا برق نداریم، چرا بیکاری داریم، چرا فقیر داریم، چرا مشکل تحریم داریم، به ما راهکاری نمی‌دهد.  باید متوجه شویم که مشکل اصلی کشور چه چیز است، و با حل آن مشکل، شاید بخش مهمی از مشکلات هم‌زمان با هم حل شدند. علی میرزاخانی، سردبیر نشریه دنیای اقتصاد، اخیر در یک یادداشت اینستاگرامی نکته جالبی را یادآوری کرده است؛ این که ما مشکلات را ۱۰۰ مورد یا ۱۰۰۰ مورد بدانیم مهم نیست. مشکلات عموماً ریشه یکسانی دارند و نبودِ تعادل در یک سیستم، کل سیستم را با اختلال روبه‌رو می‌کند. در این مقاله به بررسی همین مشکل می‌پردازیم:

۱- قیمت‌گذاری دستوری

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

شاید مشکل اصلی و علت‌العلل مشکلات اقتصادی کشور را که امروز گریبان‌گیر‌ صنعت برق شده است، همان علتی است که چند ماه پیش  گریبان صنعت گاز را گرفته بود و بسیاری از صنایع ما با کمبود گاز رو‌به‌رو بودند، و چند سال قبل نیز همان علت منجر به آن رکوردشکنی‌های مصرف بنزین شد و کشور را به مرحله بحران رساند. همه این مصیبت‌ها را می‌توان ریشه در نگاه کلان اقتصادی حکومت و دولت دانست. قیمت برق در ایران برای مشترکان خانگی در سال ۹۹ در حدود کیلوواتی ۸۰ تومان بود. با توجه به رشد قیمت‌ها، احتمالا در سال جاری این رقم در حدود کیلوواتی ۹۰ تا ۱۰۰ تومان است که برابر با نیم سِنت (نیم درصد دلار) است. این در حالی است که قیمت برق در بسیاری از نیروگاه‌های کشور با قیمت گاز معمول در حدود ۴ تا ۵۰۰ سنت یا معادل ۱۰۰۰ تا ۱۵۰۰ تومان برآورد می‌شود. همچنین قیمت میانگین برق برای مشترکین خانگی در جهان در حدود ۱۳.۸ سنت، و برای کسب و کارها در حدود ۱۲.۳سنت است. در چنین حالتی که قیمت برق در حدود یک سی‌ام قیمت جهانی به ایرانیان فروخته می‌شود، عملاً سیاست‌گذاری نقش چندانی نمی‌تواند ایفا کند.

۲- فرسودگی شبکه

یکی دیگر از مشکلاتی که شبکه برق‌رسانی کشور با آن مواجه است، فرسودگی شبکه تولید و توزیع برق در کشور است. البته این فرسودگی خود علت اصلی قطع برق نیست و به نظر می‌رسد معلول قیمت پایین برق و نبودِ سرمایه‌گذاری در این صنعت باشد. در واقع، میزان تلفات شبکه برق کشور در حدود ۹.۷۶ درصد اعلام شده است که البته باید تا ۹.۲ درصد کاهش یابد. این در حالی است که میانگین تلفات صنعت برق در دنیا در حدود ۸.۳ درصد عنوان شده است.اگر اختلاف یک درصدی را با میانگین جهانی در نظر بگیریم، شبکه توزیع برق ما در حدود ۶۵۰ مگاوات در ساعات اوج مصرف برق تلفات دارد که رقم بسیار بزرگی است و بیش از نصف توان کل تولید نیروگاه بوشهر با ظرفیت ۱۰۰۰ مگاوات است. 

۳- خرابکاری اسرائیل؟

برخی از رسانه‌ها از احتمال خرابکاری اسرائیل در شبکه برق ایران خبر می‌دهند. هرچند هنوز خبرهای معتبری از چنان امری به گوش نرسیده است، اما وجود خرابکاری در صنعت برق ایران از سوی اسرائیل چندان دور از انتظار نیست. دستگیری سه نفر از مدیران صنعت برق از سوی سپاه این گمانه‌زنی‌ها را تقویت می‌کند. باید دید در روزهای آتی چه اتفاقاتی حول این موضوع رخ خواهد داد. 

 راه‌حل چیست؟

حال که کشور ایران با بحران بی‌اعتمادی روبه‌رو است، گران کردن برق به‌صورت همگانی می‌تواند بحران‌های کشور را بیش‌ازپیش افزایش دهد و حتی شرایط را برای یک آشوب خیابانی آماده کند. ولی برق به دلیل تفاوت‌هایی که با بنزین دارد، می‌تواند ساده‌تر دوران گذار را طی کند. حال خواهیم کوشید تا راهکارهایی برای حل مشکل صنعت برق کشور ارائه دهیم.

۱- پلکانی کردن قیمت برق

یکی از مواردی که باعث می‌شود مشترکان صنعت برق در مصرف خود صرفه‌جویی کنند، این است که برق بر اساس میزان مصرف، به‌صورت قیمت پلکانی در اختیار مشترکان قرار گیرد. در واقع، در این وضعیت افرادی که با استخراج بیت‌کوین در حال کسب درآمد هستند، صرفه اقتصادی کار خود را از دست می‌دهند و البته دولت با استفاده از این منابع می‌تواند بدهی خود را به نیروگاه‌ها پرداخت کند و درآمد آن‌ها به طرز چشمگیری افزایش‌ می‌یابد، و همین عامل سبب می‌شود که صنعت برق کشور در مسیر توسعه قرار گیرد.

۲- منطقه‌بندی صنعت برق

از  آنجا که برق بر اساس محل سکونت افراد در اختیار آنان قرار می‌گیرد، قیمت‌گذاری بر اساس محل سکونت یکی دیگر از راه‌های قیمت‌گذاری برق است. دولت می‌تواند بر فرض در مناطق مرفه‌نشین برق را با قیمت بالاتری نسبت به مناطق فقیرنشین شهرها عرضه کند. در این وضعیت، کسی که در سعادت‌آباد یا شمال شهر تهران در حال استفاده از وسایل برقی است، قیمت واقعی برق را پرداخت می‌کند و دولت نباید حمایت یارانه‌ای در اختیار چنین مشترکانی بگذارد.  

۳- رشد آهسته قیمت برق برای همه مشترکان

یکی از مشکلات دولت دوازدهم، سرکوب شدید قیمت انرژی و آب بود. دولت می‌توانست با رشد آهسته و مداوم قیمت‌ها، مردم را با قیمت‌های جدید آشنا کند و نیازی به شوک‌درمانی وجود نداشت. اما با توجه ‌به تثبیت تقریبی قیمت‌ها، اکنون کار بسیار سخت شده است. هرگونه اصلاح شوک‌گونه در سمت قیمت می‌تواند اقتصاد کشور را با یک تنش سراسری روبه‌رو کند و حوادث آبان ۹۸ به شکل دیگری تکرار شود. به نظر می‌رسد که دولت رئیسی نباید اشتباه دولت روحانی را تکرار کند و سالانه با رشد متعادل قیمت‌ها، شکاف‌های قیمتی را هر روز کمتر و کمتر کند. 

چه خواهد شد؟

تا زمانی که دولت مشکل اصلی را حل نکند، سایر مشکلات کشور ایران نیز حل نخواهد شد. مشکل اصلی اقتصاد ایران شاید دستوری دیدن و دولتی دیدن هر چیزی باشد. این که دولت در جزئیات اقتصادی بسیاری از بنگاه‌ها دخالت می‌کند و با قیمت‌گذاری به فکر بهبود معیشت مردم است، نشان از تفکرات اشتباه اقتصادی آن‌ها دارد. باید دید جمهوری اسلامی ایران تا چه زمانی بر این اندیشه‌های خود اصرار می‌ورزد. با این روند و ادامه آن، باید در انتظار قطعی‌های بیشتری نیز باشیم و با ادامه این منوال، شاید سال دیگر میزان قطعی‌ها تا دوبرابر نیز افزایش یابد. تنها مکانیزم قیمت و یا تأمین منابع سنگین مالی می‌تواند ایران را از این ورطه نجات دهد. باید گفت گرهی که با دست به‌راحتی باز می‌شد، اکنون به بحرانی تبدیل شده است که به‌سادگی قابل‌ حل نیست. باید دید دولت رئیسی چه روندی را طی خواهد کرد؛ حرکت به سمت آزادسازی و اقتصاد بازار، یا اصراربرسیاست‌های غلط اقتصادی گذشته؟

دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مقاله لزوماً سیاست یا موضع ایندیپندنت فارسی را منعکس نمی کند.

بیشتر از دیدگاه