گامبی وزیر در مقابل دفاع سیسیلی:‌ تحلیل شطرنجی جدال ایران و اسرائيل

تحلیلگری آمریکایی: تحلیل شطرنجی نشان می‌دهد ایران در حال حمله و اسرائیل در حال دفاع است

زک هریسون، تحلیلگر آمریکایی که سابقه حضور در ارتش اسرائیل را هم دارد، در مقاله‌‌ای که برای نهاد خبری «مدیا لاین» نوشته جنگ غیرمستقیمی که بین ایران و اسرائيل جاری است را با استفاده از بازی شطرنج تحلیل می‌کند.

آقای هریسون در این مقاله که در روزنامه «اورشلیم پست» اسرائیل هم باز نشر شده، می‌گوید «حرکات راهبردی ایران» را باید «با استفاده از رویکرد نظریه شطرنج زنده با اتکا بر راهبردها، حرکت های آغازین و بازی‌های تاریخی شطرنج بین استادبزرگ‌ها» بررسی کرد. او می‌گوید مهم‌ترین سوالی که این تحلیل می‌کوشد به آن پاسخ دهد این است که آیا ایران از سلاح‌ هسته‌ای استفاده خواهد کرد یا نه؟

تحلیل هریسون مورد توجه مارک دوبوویتز، رئیس اتاق فکر «بنیاد دفاع از دموکراسی‌ها»، قرار گرفت که نزدیک به رئیس‌جمهور پیشین آمریکا، دونالد ترامپ، دانسته می‌شود و طرفدار تحریم‌ها و فشار حداکثری بر ایران بوده است. آقای دوبوویتز این مقاله را در توییتر بازنشر داد و آن‌را تحسین کرد.

این تحلیلگر اشاره می‌کند که برخلاف هوش مصنوعی که «روندی تحلیلی» است، بازی شطرنج «روندی نظام‌مند» است. برخی ناظران به استفاده ارتش اسرائیل از هوش مصنوعی و ابرکامپیوترها در حمله اخیر به نوار غزه اشاره کرده بودند. اشاره هریسون اما به تحلیل‌گر دیگری است که خواهان استفاده از «تفکر نظام‌مند» مشابه آنچه در بازی شطرنج موجود است به عنوان ابزاری در تحلیل اطلاعات نظامی و تدوین راهبردهای ژئوپلیتیک شده بود: سرتیپ یوسف کوپرواسر، رئیس پیشین بخش پژوهشی اداره اطلاعات نظامی ارتش اسرائیل. این چهره نظامی در مقاله‌ای برای موسسه بروکینگزِ آمریکا نوشته بود که «تفکر نظام‌مند» باعث رویکردی کل‌گراتر به کار اطلاعاتی می‌شود و می‌تواند به «تمرکز بیشتر به پیرامون فرهنگی هر سوژه (ایدئولوژی، مذهب، افکار عمومی، روان‌شناسی، ادبیات و هنر) کمک کند».

هریسون اشاره می‌کند که در بازی شطرنج کنترل مرکز میدان، پیشرفت مقابل حریف و حفاظت از مهره شاه امر مهمی است و «تمام این مفاهیم را می‌توان در مورد تخاصم ایران و اسرائیل به کار بست». او در ضمن اشاره به ریشه‌های ایرانی‌ـ‌فارسی برخی اصطلاحات شطرنج مثل «شاه مات» کرده است.

این تحلیلگر که برای این مقاله با برخی قهرمانان پیشین شطرنج ایران نیز گفت‌وگو کرده، می‌نویسد: «در بازی شطرنج ژئوپلیتیک بین ایران و اسرائیل، ایران مهره سفید را بازی می‌کند و در حال حمله است. در زبان شطرنج، ایران مشغول بازی گامبی وزیر است. گامبی در شطرنج به بازی آغازینی گفته می‌شود که در آن مهره‌ای پیش گذاشته می‌شود و حریف تحریک می‌شود که آن‌را تصاحب کند. گامبی وزیر بازیکن مقابل را تطمیع می‌کند که منابع مهمی را گرد آورد و باعث محدود کردن حرکات‌های آن می‌شود. این حرکت بی‌شباهت به نبرد ترموپیل که در آن اسپارتی‌ها در گذرگاهی کوهستانی گیر آمدند نیست.»

اشاره هریسون به نبرد مشهوری در جنگ‌های ایران و یونانِ قرن پنجم پیش از میلاد است که در آن ارتش ایرانِ هخامنشی به رهبری خشایارشا موفق شد، دولت‌شهرهای یونانی به رهبری اسپارت را شکست دهد و کنترل بخش‌های مهمی از مرکز یونان و از جمله شهر آتن را به دست بگیرد.

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

تحلیلگر در ادامه می‌نویسد: «ایران همچنان هر زمان که برای دستیابی به عدم توازن راهبردی نیاز به فدا کردن حماس و حزب‌الله داشته باشد این کار را می‌کند. چرا که وفاداری باید به شاه باشد؛‌ کسی از شاه خواهان وفاداری به چیزی نیست. در بازی گامبی وزیر حتی خود وزیر را هم می‌شود فدا کرد.»

هریسون سپس به نقل یکی از مقام‌های ایران در زمان حکومت محمدرضا شاه پهلوی می‌گوید جمهوری اسلامی با همین استدلال قاسم سلیمانی، فرمانده نیروی قدس، را «فدا» کرده است. او می‌گوید کشته شدن سلیمانی برای حکومت مزایایی داشته از جمله حذف شخصیتی که شاید می‌توانست پس از مرگ آیت‌الله خامنه‌ای تهدیدی برای حفظ قدرت روحانیون باشد.

نویسنده در ادامه تحلیل خود می‌گوید اسرائیل با مهره‌های سیاه و با راهبرد دفاعی بازی می‌کند و با بازی گامبیِ ایران تطمیع نشده. اسرائیل در عوض بازی معروف به «دفاع سیسیلی» را انجام می‌دهد که هدف اصلی‌اش فشار آوردن بر مرکز میدانِ مهره‌های سفید است. تل‌آویو این‌گونه در گوشه‌های خود تلفات می‌دهد و اما مرکز میدان را حفظ می‌کند. همین است که این کشور دست به حملات عمیق در قلب خاک دشمن می‌زند. هریسون می‌نویسد: «هدف مهره‌های سیاه از بازی دفاع سیسیلی آوردن مواضع نامتوازن و نامتقارن به صفحه شطرنج و حفظ این بی‌توازنی است.»

هریسون به این اشاره می‌کند که ایران می‌تواند اسرائیل را غافلگیر کند و برای آن پیچیدگی‌های بسیاری ایجاد کند. مثلا اگر جنگ اسرائيل در غزه ادامه می‌یافت، ایران می‌توانست با شلیک موشک‌های حزب‌الله لبنان به اسرائیل جبهه جدیدی بگشاید.

نویسنده یادآوری می‌کند که «نظریه شطرنج» در زمان جنگ سرد منجر به این نتیجه‌گیری شده بود که اتحاد شوروی به احتمال بسیار هرگز دست به حمله هسته‌ای نخواهد زد. اما همین نظریه در مورد ایرانِ امروز به این نتیجه می‌رسد که جمهوری اسلامی برای ماندن در قدرت دست به هر کاری می‌زند و هر چیزی را فدا می‌کند. او سپس به خاطره‌ای از اکبر هاشمی رفسنجانی، رئیس‌جمهور پیشین ایران، اشاره می‌کند که آلن درشوویتز، استاد حقوق در آمریکا و مدافع سرسخت دولت اسرائیل، تعریف می‌کند. به ادعای درشوویتز، آقای رفسنجانی یک بار به روزنامه‌نگاری آمریکایی گفته که اگر ایران به اسرائیل حمله هسته‌ای کند پنج میلیون شهروند یهودی را می‌کشد و اسرائیل در مقابل تنها ۱۵ میلیون شهروند ایران را می‌کشد که با توجه به جمعیت میلیاردی مسلمانان جهان «فداکاری کوچکی» خواهد بود و در نظر گرفتن آن «غیرمنطقی» نیست. هریسون این خاطره را «نشانی از اعمال کلاسیک محوریت فضا در نظریه شطرنج» می‌داند.