جنگ غزه و محاسبات طرف‌های درگیر

در میان ویرانه‌های وحشتناک غزه، هر یک از بازیگران و طرف‌های درگیر در جست‌وجوی منفعتی است

نوار غزه پس از بمباران درگیری‌های اخیر. عكس از:  AFP

بنیادها ثابت اما نام‌ها و عنوان‌ها متغییر اند. کارزار قدس، جنگ غزه نامیده شد. موشک‌باران شهرهای دشمن اسرائیلی زیر عنوان «شمشیر قدس» توسط حماس و جهاد اسلامی و بمباردمان سنگین غزه و ویران کردن بر‌ج‌های آن توسط اسرائیل، عنوان دیگری نزد جهانیان گرفت. اما هیچ چیز بی‌هدف نیست.

در این‌که فلسطینی‌ها حق دارند در برابر اشغال اسرائیل از خود دفاع کنند، پرسشی وجود ندارد. پرسش در باره نحوه مدیریت کشمکش فلسطین – اسرائیل و در باره شرایط، محاسبات و معادلاتی است که در بیرون و درون برای آن در نظر گرفته شده است. پرسش دیگر این است که آیا قربانی‌های هنگفتی که مردم فلسطین داده اند و می‌دهند، به ثمر خواهد نشست و واقعیت تلخ اشغال دگرگون خواهد شد و فلسطینیان حقوق خود را به دست خواهند آورد؟ یا این‌که باز مانند گذشته‌ها مبارزات و تلاش‌های مردم فلسطین به بن بست روبه‌رو خواهد گشت؟

آن‌چه تا کنون شاهد آن بوده ایم این است که اسرائیل به گونه تحریک آمیز تنش آفرید و حرمت مسجد اقصی را زیر پا گذاشت. جوانان فلسطینی هم در برابر آن قیام کردند و نیروی اشغالگر را به چالش کشیدند، اقدام این جوانان همبستگی گسترده و نیرومند جهان عرب و همدلی قابل توجهی جامعه جهانی را در پی داشت. اما شلیک موشک‌ها از غزه در دفاع از قدس که اسرائیل را به لرزه در آورد و ضعف آن را برملا ساخت، انظار جهانیان را منحرف کرد به گونه‌ای که شماری از کشورها از هدف قرار گرفتن غیر نظامیان انتقاد کردند و از حق اسرائیل در دفاع از خود سخن گفتند. از سوی دیگر، یورش سخت اسرائیل بر غزه و شکستن همه کاسه‌ها و کوزه‌ها بر فرق فلسطینیان، با محکومیت اعراب روبه‌رو برو شد و همه کشورهای عربی حتی کشورهایی که با اسرائیل در حالت صلح بسر می‌برند، این عمل اسرائیل را محکوم کردند. اما در فرجام همه به حرکت افتادند و تلاش‌های خود را در جهت دستیابی به آتش‌بس و فرونشاندن آتش جنگ، به راه انداختند.

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

در حالی‌ که اقدامات و محاسبات اسرائیل، ایران، حماس و جهاد اسلامی، دولت خودگردان فلسطین را به انزوا کشانده ودر حالت دشواری قرار داده است، وزرای خارجه کشورهای عربی، نشست فوق العاده مجازی برگزار کردند و مسئولیت را به دوش جامعه بین‌المللی گذاشتند، اما جامعه بین‌المللی طبق معمول، تنها یک برگه برای بازی در دست دارد که عبارت است از تقلای دیپلماتیک، تشویق به آتش‌بس و آغاز گفت‌وگوها.

البته چیزی بیشتری از این هم نمی‌توان انتظار داشت؛ زیرا در شرایط کنونی نه اعراب آمادگی برای یک جنگ فراگیر دارند و نه فضای جهانی برای حل و فصل همه جانبه منازعه اعراب – اسرائیل، آماده است. بلکه تنها بازی موجود در میدان، مذاکرات وین در باره توافق هسته‌ای ایران و امور مربوط به آن است.

در چنین فضایی، هر یک از بازیگران محاسبات ویژه خود را دارد؛ آمریکا، روسیه، چین و اروپا نمی‌خواهند که هیچ موضوع دیگری، مانع بازگشت واشنگتن به توافق هسته‌ای شود و تهران را به ترک تعهدات هسته‌ای وادار کند؛ محاسبات اسرائیل دو پهلو است، یک پهلوی آن به موضع عمومی دولت اسرائیل مرتبط است که عبارت است از مخالفت با توافق هسته‌ای ایران، تداوم اشغال و تداوم یهودی‌سازی قدس. پهلوی دیگر آن به اهداف شخصی نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل تعلق دارد که می‌خواهد با برافروختن آتش جنگ و حمله بر فلسطینیان، بقای خود را در قدرت تضمین کند و از محکوم شدن در دادگاه به جرم فساد و رشوت، رهایی یابد؛ محاسبات ایران، پیچیده و چند پهلو است، یک پهلوی آن فشار بر آمریکا از طریق فشار بر اسرائیل است. ولی رفتن به یک جنگ فراگیر جزو محاسبات ایران نیست، اگرچه بخش مسئول فعالیت‌های خارجی خود را «سپاه قدس» نام گذاشته و همیشه تهدید کرده که اسرائیل را در ظرف هفت و نیم دقیقه از نقشه سیاسی جهان نابود خواهد کرد. در این میان، محاسبات حماس، از یک سو وابسته به سپاه قدس است که موشک در اختیارش قرار می‌دهد و از سوی دیگر، به بهره‌برداری از فرصت کنونی بستگی دارد که می‌خواهد به همه ثابت کند که در مقاومت پیشتاز است و در دفاع از مسئله فلسطین، نقش محوری ایفا می‌کند.

هر یک از بازیگران و طرف‌های درگیر اهداف و منافع ویژه‌ای را دنبال می‌کند: اسرائیل می‌خواهد نصیحت بنیانگذارش «بن‌گوریون» را در عمل پیاده کند، نصیحتی که در یادداشت‌های «آبا ابن» چنین نقل شده است: «آتش‌بس موقت برای ما کافی است؛ زیرا هرگاه که به صلح دائمی رغبت نشان دهیم، اعراب از ما بها می‌خواهند». از این‌رو، اسرائیل نه به جنگ فراگیر رغبت دارد و نه حتی می‌خواهد برای یورش زمینی‌اش بر غزه هزینه‌ای پرداخت کند.

تشکیلات خودگردان فلسطین هیچ گزینه‌ای جز حل و فصل همه جانبه ندارد که شانس آن هم با گذشت زمان در حال کم شدن است. حماس که شعارش «آزادی فلسطین از دریای مدیترانه تا رود اردن» است، از اقدام به یک جنگ فراگیر ناتوان است، اما به حل و فصل همه جانبه نیز تمایل ندارد؛ زیرا هزینه آن بیشتر از دست بر داشتن از شعارش است؛ از این‌رو گزینه بهتر حماس آتش‌بس موقت است که می‌تواند در سایه آن قدرتش را حفظ کند. اما واشنگتن، قاهره، امّان و شماری از پایتخت های دیگر، در جهت برقراری آتش بس کار می‌کنند، ولی به امید این که راه برای حل و فصل همه جانبه باز بماند.

خلاصه در میان ویرانه های وحشتناک غزه، هر یک در جست‌وجوی منفعتی است، اما مردم فلسطین که قربانی اصلی هستند، وعده تقدیر به آنان چنین است که با فداکاری‌های بزرگ و دادن قربانی‌های فراوان، قضیه خود را از میان امواج اشک و خون به ساحل پیروزی برسانند، گرچه واقعیت‌های کنونی خلاف آن را نشان می‌دهند.

دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مقاله لزوماً سیاست یا موضع ایندیپندنت فارسی را منعکس نمی کند.

© IndependentArabia

بیشتر از دیدگاه