ظریف و جنگ در دو جبهه

کارزاری که سپاه راه اندازی کرده، تعیین کننده رئیس جمهور آینده خواهد بود

AFP

تعرض به محمد جواد ظریف وزیر امور خارجه ایران و وزارت خارجه، در سریال «گاندو» که از صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران پخش شد، در چارچوب حمله گسترده‌ای قرار می‌گیرد که در این اواخر، ظریف را هدف قرار داده و می‌خواهد وی را بدنام کرده، پی‌آمد برجام و تحریم‌های آمریکا را بر دوش وی اندازد.

سریال تلویزیونی گاندو بر محور جیسون رضائیان جاسوس آمریکایی ایرانی تبار که توسط اطلاعات سپاه بازداشت و زندانی و سپس آزاد شده بود، می‌چرخد. در این سریال، ظریف و دستگاه دیپلماسی وزارت خارجه، ضعیف، بی‌عرضه، نفوذ پذیر و سهل انگار در برابر منافع ملی و استراتژیک ایران، به تصویر کشیده شده است.

هم‌چنین در مراسمی که به خاطر تقدیر از دست اندرکاران سریال گاندو برگزار شد، مجتبی ذوالنور رئیس امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس که یک روحانی تندرو و نزدیک به رهبری است، اتهام‌های زیادی را متوجه ظریف کرد که برخی از آن‌ها به حد خیانت ملی می‌رسد که افشای اسرار استراتژیک مرتبط به برنامه موشکی ایران، از این جمله است. ذوالنور هم‌چنان دستگاه دولت را متهم به ضعف و فساد گسترده کرده، اظهار داشت که این امر سبب تشویق آمریکا برای وضع تحریم‌ها و فشار بر ایران شده و می‌تواند منجر به قیام مردم بر علیه نظام شود. وی به ماجرای جیسون رضائیان اشاره کرده و گفت: آزادی جاسوس آمریکایی، در نتیجه نفوذ آمریکا در دستگاه دیپلماسی کشور، صورت گرفت و در برابر ۷/۱ میلیارد پول خودمان آزاد شد.

حمله‌ها و اتهام‌های ذوالنور بر ضد ظریف و دستگاه دیپلماسی زیر دستش، با جریان دیدار محرمانه پنج ماه پیش بشار اسد از ایران، بی ارتباط نیست. دیدار بشار اسد به صورت محرمانه و با هماهنگی قاسم سلیمانی فرمانده سپاه قدس و بدون این که ظریف و حتی روحانی در جریان قرار بگیرد، صورت گرفت که منجر به اعتراض شدید ظریف و اعلان استعفای وی شد، اما با مداخله رهبر و دلجویی از ظریف بحران خاتمه یافت.

ظریف در برابر بدنام سازی سریال گاندو که متن آن را حلقه‌های اطلاعاتی نظام نوشته است، جز شکایت بردن به رهبری که نظارت مستقیم بر صدا و سیما دارد، وسیله دیگری برای دفاع از خودش نیافت. وی اظهار داشت که اگر اتهام‌های سریال گاندو درباره وی و وزارت خارجه راست باشد و دیدگاه رهبری با آن موافق باشد، دیگر بقای وی در سمتش نه شرعی است و نه قانونی.

حمله‌ها و اتهام‌های اخیر بر ضد ظریف و دستگاه دیپلماسی زیر مدیریت‌اش و ماجرای سفر محرمانه بشار اسد، بیان‌گر اختلاف و کشمکش سختی است که میان نهاد سیاسی و نهاد نظامی و اطلاعاتی رژیم جریان دارد.

به نظر می‌رسد که جناح نظامی رژیم و در رأس سپاه که می‌خواهد بر همه چیز سیطره داشته باشد، دست‌ آوردهای سیاسی و اقتصادی دولت را چالشی برای آینده خود می‌داند. سپاه که می‌خواهد دو سال پس از انتهای دوره روحانی، بر نهاد ریاست جمهوری تسلط داشته باشد، ظریف را خطر پنهان و رقیب اساسی خود در رقابت‌های انتخاباتی آینده کشور تلقی می‌کند، اگر چه ظریف ورود خود در این رقابت‌ها را در زمان کنونی بعید می‌داند.

از این جهت است که جناج تندرو که مخالف توافق هسته‌ای و مخالف هر گونه مذاکره میان ایران و آمریکا است، زمانی که از دست‌آوردها و پیشرفت‌های دیپلماتیک حرف می‌زند، همه آن‌ها را به کارنامه‌های نظامی سپاه در خارج از سوریه گرفته تا عراق و لبنان و یمن و فلسطین، پیوند می‌دهد و همه ملامت‌ها و ناکامی‌ها را بر دوش رئیس جمهور و وزیر خارجه‌اش می‌اندازد. حتی امضای برجام هم به گفته این جناح، زیر تأثیر «‌برنامه دفاع موشکی» ایران و نبردهای سپاه در منطقه، صورت گرفته است. تا جایی که برخی از مسئولان نظام از سیطره ایران بر چهار پایتخت عربی سخن به زبان آوردند.

از دیدگاه این جناح، هر گونه موفقیتی اگر در بحران کنونی به دست آید، در نتیجه کوشش‌های تیم روحانی و ظریف نخواهد بود، بلکه از برکت فعالیت‌های نظامی سپاه است. این سپاه بود که پهپاد آمریکایی را سرنگون و نفتکش بریتانیایی را توقیف کرد. اما دیپلماسی ظریف، نه توانست از تهدیدهای آمریکا بکاهد و نه توانست مانع از توقیف نفتکش ایرانی توسط بریتانیا در تنگه جبل الطارق شود.

با توجه به این‌که تنها دو سال به انتخابات ریاست جمهوری ایران باقی مانده است، شاید هدف از حمله و انتقاد جناح تندرو، بر رفتار دولت روحانی و دستگاه دیپلماسی وزارت خارجه در تعامل با بحران‌های ایران با جامعه جهانی، این باشد که راه را برای سرمایه گذاری جناح میانه‌رو برای بازگشت به ریاست جمهوری قطع کند. به ویژه اگر ایران بتواند خود را از بحران‌های فعلی خارج کند و به تفاهم‌ها و توافق‌هایی دست یابد که حداقلِ دست‌آوردهای منطقه‌ای و بین‌المللی‌اش را حفظ کند.

در فرجام باید اذعان کرد که کارزار کنونی که توسط نهاد نظامی دولت به ویژه سپاه پاسداران راه اندازی شده است، تعیین کننده رئیس جمهور آینده و همچنین تعیین کننده رهبری آینده در صورت خالی ماندن این سمت خواهد بود.

https://www.independentarabia.com

دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مقاله لزوماً سیاست یا موضع ایندیپندنت فارسی را منعکس نمی کند.

© IndependentArabia

بیشتر از دیدگاه