جایزه روبالشی به دوندگان قهرمان ایران خبر از تبعیض میدهد و این کجسلیقگی، دلزدگی ورزشکاران را موجب میشود و نماد ورشکستگی ورزش و بیتفاوتی مدیران است.
ماجرا از یک خبر کوتاه و شاید کماهمیت شروع میشود اما این خبر گمشده میان اخبار پر سر و صدا، تصویری واضح و کامل از وضعیت اقتصادی ورزش ایران است، تصویری دور از اخبار قراردادهای چند ده میلیاردی چند ستاره در ورزش ایران. خبرهای ابرمیلیاردی بر صدر اخبار مینشینند اما خبرهای دیگری که واقعیت زندگی ورزشکاران -و نه تنها ستارهها- را در ورزش ایران نشان میدهند، چندان توجهی را جلب نمیکنند.
این بازی رایج در ورزش ایران است؛ برای این که تصویر ورشکسته از ورزش ایران را نبینیم و با چند خبر از قراردادهای ابرمیلیاردی، اقتصادی پویا و زنده را در ورزش تصور کنیم.
نماد جایزه قهرمانان ورزش اما روبالشی است که چند روز پیش در مسابقات قهرمانی کشور دوی صحرانوردی در بخش مردان و زنان به نفرات برتر اهدا شد. این مسابقات سوم و پنجم بهمن به میزبانی چابهار برگزار شد و با قهرمانی محمدجعفر مرادی و پریسا عرب به پایان رسید. هشتاد ورزشکار مرد و زن مسیر ده کیلومتری را دویدند تا به جایزهای برسند که از آن خبر نداشتند.
وقتی هاشم صیامی، رئیس فدراسیون دو و میدانی با انتقادات ورزشکاران مواجه شد، وعده داد که در آینده جوایز نقدی دیگری را به قهرمانان این مسابقات میپردازد و البته توجیهی برای روبالشیها، آن جوایز مورد انتقاد پیدا کرد و گفت: «به نفرات اول تا سوم به ترتیب پنج، سه و دو میلیون تومان پرداخت میشود. میزبان نیز هدایایی از سوغاتیهای محلی اهدا کرد.»
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
ارقام پنج، سه و دو میلیون در وضعیت اقتصادی امروز ایران برای یک ورزشکار حرفهای نمیتواند حتی هزینههای روزمره یک ماه زندگی او را تأمین کند. یک ورزشکار حتی برای قهرمانی در کشور مسیرهای سختی را در ورزش سپری میکند و ورزش برایش به یک حرفه تبدیل میشود تا به قهرمانی برسد و فارغ از آن روبالشیها، حتی همین جوایز نقدی ناچیز نمیتواند امیدی برای آینده ورزشی به ورزشکاران بدهد.
محمدجعفر مرادی، دونده دوی ماراتن و رکورددار ایران است که سال ۲۰۱۶ سهمیه المپیک ریو را برای ایران گرفت، پریسا عرب نیز قهرمان دوی پنج هزار و ده هزار متر لیگ برتر ایران شده است. مرادی و عرب در چابهار قهرمانهای دوی صحرانوردی بودند. پریسا عرب میگوید: «هفتهای ۱۴۰ کیلومتر میدوم، اما وقتی در مسابقه جایزه روبالشی میدهند همه چیز را خراب میکنند. انگیزهای برای رکوردشکنی ندارم.»
در ورزش دولتی ایران بسیاری از رشتههای ورزشی تبعیضآمیز اداره میشوند، آن چنان که بهترین قهرمانان حتی دستمزدی در حد گذران زندگی ندارند و از آینده خود بیخبرند. ورزش فقط چند رشته ورزشی و تعدادی ستاره نیست. بعد از دستمزدهای کلان ستارهها، ورزش برای پویایی به اقتصاد سالم برای دستمزدهای منطقی به خیل ورزشکاران نیاز دارد که در سازوکار اقتصادی سالم و خصوصی امکانش فراهم میشود، نه با اقتصاد تبعیضآمیز در ورزش ایران.
جایزه روبالشی برای دو دونده زن و مرد ایران، از واقعیت جاری در ورزش ایران خبر میدهد و فقط یک اشتباه در تعیین و تهیه جایزه نیست. ورزشکاران پرشماری هستند که در طول دوران ورزشی خود فارغ از ارزش مالی جایزه، با چنین کجسلیقگیهایی مواجه شدهاند و دلزدگی نتیجه کوشش سالیان آنها در ورزش است.
آن روی سکه، ورزشکارانی هستند که کجراههای را انتخاب میکنند و با جایزههای خوشخدمتی دستمزد خود را از ورزش به شیوهای مذموم به چنگ میآورند. سرانجامشان افتادن از چشم دوستداران ورزش است که البته با نمایشهای مردمی در پی جبرانش برمیآیند و در این راه چندان موفق هم نیستند و خدشه روی چهره آنها به یادگار مانده است. آنها که به تبلیغ سیاستمداران در صحنههای ورزشی تن میدهند، منصب سیاسی و ورزشی هدیه میگیرند؛ رفتارهایی که با گوهر ورزش در تضاد است.