مهریه‌های کلان؛ امتیاز یا بازتاب تبعیض برای زنان

 قوانین مهریه به نفع مردان تغییر کرده است

  زنان در قوانین ایران از هر سو مورد تبعیض هستند -BEHROUZ MEHRI / AFP

افزایش مهریه در سال‌های اخیر در ایران به یک مسئله اجتماعی تبدیل شده است، چرا؟ در چه جامعه‌ای زنان به مهریه نیاز دارند؟ آیا مهریه بازتاب تبعیض است یا یک امتیاز برای زنان تلقی می‌شود؟

تا به ‌حال مهریه بیشتر از منظر حقوقی و کمتر از زاویه جامعه‌شناسی، مورد کنکاش قرار گرفته است. پژوهش‌های جامعه‌شناسی حاکی از آن است که مهریه تابع عوامل مختلفی مثل سن، سطح تحصیلات، پایگاه اجتماعی-اقتصادی خانواده و پایبندی یا عدم پایبندی به ارزش‌های دینی و اجتماعی است. به نظر می‌رسد که افزایش مهریه نوعی ابزار دفاعی برای زنان در برابر تبعیض‌های موجود است. گزارش‌های متفاوتی از زنان وجود دارد که آن‌ها از مهریه به‌عنوانی اهرمی برای گرفتن حق حضانت فرزندان یا طلاق استفاده می‌کنند.

از آنجا که از نظر حقوق اسلام، ارث برای زنان نصف مردان است، مهریه نوعی بیمه اجتماعی برای آینده هم محسوب می‌شود. در ایران زنان تنها ۱۴ درصد نیروی کار کشور هستند. این آمار ناشی از تسلط مردان بر بازار کار است. بنابراین پس از جدایی و نداشتن منبع مالی، مهریه نوعی تامین مالی به حساب می‌آید. در یک پژوهش کیفی (سفیری، دادهیر و طالبی، «ساخت اجتماعی و فرهنگی مسئله اجرای مهریه در ایران»، ۱۳۸۸) که در مورد انگیزه‌های زنان شیرازی در سال ۸۸ انجام شد، زنان مهریه را به مثابه ابزاری برای دستیابی به حقوق نانوشته خود تلقی می‌کنند.

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

نکته دیگر آن که اگر زنی سال‌ها با همسر خود زندگی کند، دارایی آن‌ها در زمان طلاق نصف نمی‌شود؛ چیزی که در قوانین برخی کشورهای غربی قانونی است. استفاده دیگر مهریه، تمایل به جابه‌جایی طبقاتی است؛ در جامعه‌ای که ثروت عادلانه تقسیم نمی‌شود و قوانین در آن به شدت به زیان زنان است، اقشار پایین تمایل دارند که به امکانات طبقه متوسط دسترسی پیدا کنند. قشر متوسط هم آرزو دارد مانند قشر بالا زندگی کند. بنابراین آرزو برای تغییر و حرکت به سوی ارزش‌های جدید و جابه‌جایی طبقاتی می‌تواند یکی دیگر از علل افزایش مهریه محسوب شود.

مفهوم مهریه

ریشه‌ واژه مهریه از «مهر» است که نشان از مهر و پیمان دارد. مهریه در اصطلاح مالی است که مرد به هنگام عقد نکاح برابر ضوابط شرع و رسم و عادت به زن پرداخت می‌کند و «صداق»، «صداقیه»، «کابین» و «فرض» هم نامیده می‌شود.(محمد جعفر جعفری لنگرودی، مبسوط در ترمینولوژی حقوق، چاپ دوم ۱۳۸۱) بر اساس نظریه مبادله، مهریه نوع فایده‌گرایی و شکلی از مبادله است و شروط ضمن عقد، زن را به مثابه یک کالا برای مرد معرفی می‌کند.

در جامعه ایران ازدواج بیشتر یک قرارداد اقتصادی است تا قراردادی اجتماعی. نفقه، مهریه و جهیزیه با هم یک «بسته اقتصادی» هستند. نتایج پژوهشی که در سال ۱۳۸۷ با جامعه آماری یک هزار و ۳۰۰ زن و مرد متاهل زیر ۴۰ سال انجام شد، حاکی از آن است که در دهه ۸۰ در عرض پنج سال میانگین مهریه از ۳۰۰ سکه به ۴۵۰ سکه رسیده است.( مرکز مطالعات و پژوهش‌های جمعیتی آسیا و اقیانوسیه. «میانگین مهریه زنان ایرانی»، فروردین ۱۳۸۸)

صرف‌نظر از سنت مهریه که از سال‌های کهن وجود داشت، مهریه را باید در زمینه اجتماعی، اقتصادی و حقوقی جامعه بررسی کرد. زمانی که زن پس از طلاق هیچ حق و حقوقی بر اموال که سال‌ها با همسر به صورت مشترک به دست آمده است، ندارد و دولت هم پس از طلاق و در صورت نداشتن کار، از او پشتیبانی مالی نمی کند؛ در این زمان است که مهریه کارکرد خود را می‌یابد.

در یک جامعه عادلانه که زنان بتوانند همسنگ مردان کار کنند و برای کار یکسان حقوق برابر بگیرند و پس از طلاق اموال آن‌ها نصف شود، آن‌گونه که امروز در برخی از کشورهای جهان اجرا می‌شود، مهریه می‌تواند تاثیر خود را از دست بدهد و بر سر زن، تبادل کالایی صورت نگیرد. اما تا آن زمان، تا زمانی که دختر نصف پسر ارث می‌برد، از زن مطلقه هیچ حمایت دولتی نمی‌شود و گاهی زنان برای گرفتن حضانت فرزندان از فشار مهریه استفاده می‌کنند، به نظر می‌رسد که سنت مهریه از جامعه ما رخت بر نخواهد بست.

قوانین جدید ایران در مورد مهریه

پس از رای دیوان‌عالی کشور در سال ۸۲، از سال ۹۰ تا ۹۲ هر سال قوانین مهریه به نفع مردان تغییر کرد. قوانین سالی یک‌بار بازبینی شدند. در سال ۸۲ دادگاه، ارائه دادخواست «اعسار» (معنای حقوقی آن ناتوانی از پرداخت دیون است) پیش از زندانی شدن را جایز دانست؛ چیزی که قبلا لازم نبود. به این ترتیب امکان بازداشت و زندانی شدن شوهر محدود شد یا بسیار کاهش یافت. در سال ۹۰ دادگاه، پذیرش دادخواست اعسار را به‌صورت همزمان و همراه با اصل دادخوست مهریه قبول کرد تا به هر دو به شکل همزمان رسیدگی کنند؛ در نتیجه امکان دستور بازداشت بسیار کم شد. در سال ۹۱ بخشنامه‌ای (اصلاحیه بند ج ماده۱۸) صادر شد که برای درخواست بازداشت، زن در همان ابتدا باید می‌توانست توانایی مالی همسرش را اثبات کند. در سال ۹۲ لایحه‌ای به نام حمایت از خانواده (ماده۲۲) به تصویب نهایی رسید که آخرین راهکار در پایین آوردن تعداد شوهران زندانی به دلیل عدم پرداخت مهریه بود . بر پایه این تغییر تنها برای پرداخت ۱۱۰ سکه تمام بهار آزادی از مهریه، زن می‌تواند دستور بازداشت درخواست کند و مبالغ بیشتر، تنها در صورت توانایی مالی شوهر قابل پرداخت است. بنابراین درنهایت داماد می‌تواند رقم مهریه عروس را تا هر تعداد سکه تعیین کند اما فقط برای تا ۱۱۰ سکه آن ضمانت اجرای کیفری دارد.

مشکلات این قوانین آن است که قانونگذار همه مردان را از پرداخت مهریه ناتوان فرض کرده است مگر این که همسرانشان بتوانند خلاف آن را اثبات نمایند و این مسئله در جامعه‌ای اتفاق می‌افتد که در کشمکش‌های طلاق، شوهر این امکان را دارد که مالکیت اموال و دارایی‌های ملکی خود را به نام افراد نزدیک خانواده مثل مادر، خواهر و برادر و یا افراد دیگر خانواده تغییر دهد.

شوهران زندانی برای عدم پرداخت مهریه

وزیر دادگستری در سال ۹۵ تعداد کل زندانیان را ۲۱۷ هزار نفر اعلام کرد که این آمار در سال ۹۶ به ۲۲۴ هزار نفر افزایش یافت و بیشتر آنان زندانیان جرایم موادمخدر هستند؛ تعداد زندانیان مهریه تنها سه هزار نفر است.

علت افزایش تعداد زندانیان را باید بیشتر در اقتصاد لجام‌گسیخته جست‌وجو کرد که تورم نجومی آن ارزش سکه را پنج برابر کرده است و عملا زنان تاوان آن را پرداخت می‌کنند. زنان در قوانین ایران از هر سو مورد تبعیض هستند؛ مثلا وراث مقتوله به قاتلش نصف دیه را پرداخت می‌کنند، دیه اعضای بدن زن و مرد برابر نیست، اگر پدر فرزندش را به قتل رساند از قصاص مورد درخواست مادر طفل مقتول، معاف است و... . در چنین جامعه‌ای طبیعی است که بدهکار مهریه هم نپذیرد که به درخواست زن زندانی شود. نگاه به زن در چنین جامعه‌ای، «جنس دوم» است.

مهریه در ادیان دیگر و برخی کشورها

مهریه اختراع اسلام نیست و در ادیان دیگر نیز وجود دارد. پژوهش‌هایی که درعقدنامه‌های پهلوی و پازند انجام شده است، نشان می‌دهد مهریه به دوران زرتشت و حتی پیش از آن بازمی‌گردد. در گات‌ها، بندهای سه و هشت، به ازدواج جوان‌ترین دختر زرتشت اشاره می‌شود.(رضا مرادی غیاث‌آبادی، گاتای زرتشت، پژوهش‌های ایرانی، تهران ۱۳۹۲) کهن‌ترین این یادداشت‌ها، به متن پهلوی «درباره پیمان کدخدایی» بازمی‌گردد. در این اسناد از تعهدات پسر به دختر یاد شده است. یکی از آن‌ها را که می‌توان به‌عنوان مهریه درک کرد، «کهریک» نام دارد. دکتر سعید عریان، زبان‌شناس، رقم‌های متفاوتی در پیوند با مهریه شناسایی کرده است. برای نمونه در متن «درباره پیمان کدخدایی» سه هزار درهم سیمین شهر آورش یعنی سه هزار نقره رایج، به‌عنوان مهریه نام برده شده است.(تارنمای خبری زرتشتیان، تعهدات سنگین داماد باستان، ۱۳۹۷)

قبل از اسلام مهریه در تورات هم وجود داشته است. یهودیان برای عقد نکاح قید مهریه دارند که به آن «کتوبایی» می‌گویند. اگر میزان مهریه در نامزدی مشخص نشود، بعدا می‌تواند با توافق هر دو طرف  مشخص شود و تفاوت آن با اسلام در این است که در فقه یهودی، مهریه عندالمطالبه نیست بلکه تنها در صورت طلاق یا مرگ شوهر، به زن تعلق می‌گیرد.

در مسیحیت ارتدکس و پروتستان، مهریه اختیاری است. اختلاف بر سرمهریه در برخی از کشورها به جرم و جنایت هم منجر می‌شود. اداره ملی جنایات هندوستان تقریبا مرگ شش هزارعروس در اثر اختلافات ناشی از مهریه را در سال ۱۹۹۸ ثبت کرده است؛ درحالی‌که آمار واقعی بالاتر است. (دئولالیکار و رائو ۱۹۹۸)

دو نگاه

یک نگاه، دید کالایی و نه انسانی به زن است که ارزش او را در یک مبادله با چند صد سکه یا بیشتر مشخص می‌کند. در جامعه‌ای که قوانین به‌شدت بر ضد زنان هستند، زنان در مقابل، از ابزار مهریه برای رسیدن به اهداف خود استفاده می‌کنند.

نگاه دیگر تغییر قوانین تبعیض‌آمیز و پشتیبانی مالی دولت از زنان مطلقه و همچنین نصف کردن دارایی‌ها زن و مرد پس از جدایی است؛ آنچه امروز نمونه‌های آن در دنیا وجود دارد. اما در جمهوری اسلامی ایران که هم قوانین بر ضد زنان است و هیچ حمایت مالی دولتی برای زنان مطلقه وجود ندارد و هم به زن به چشم کالا نگریسته می‌شود، بحران مهریه‌های کلان، حل‌شدنی نیست.