آمار عجیب ترک تحصیل‌کرده‌ها

رویارویی نظام آموزشی با نسلی که ترک تحصیل‌کرده‌هایش دوبرابر شده‌اند

وزارت آموزش و پرورش از ترک تحصیل ۱۵۱ هزار و ۴۶ دختر در سال جاری در ایران خبر داد- ایرنا

در تازه‌ترین گزارش ارائه شده از سوی مرکز آمار ایران، ترک تحصیل به طور خاص در مقطع متوسطه یا راهنمایی طی چهار سال گذشته در ایران دو برابر افزایش یافته است.

آمار جدید ترک تحصیل دانش‌آموزان در ایران تصویری روشن از وجود تبعیض‌های تحصیلی و نبود نظام یکسان آموزشی میان طبقات مختلف مردم در ایران به دست می‌دهد.

از ابتدای آذرماه امسال هم مدیران آموزش و پرورش در چند استان از افزایش ترک تحصیل دانش‌آموزان خبر دادند. روند رو به رشد ترک تحصیل در ایران هشداری جدی برای نظام آموزشی در ایران است که عوامل بسیاری در آن دخیل هستند.

نمی‌توان تاثیر شیوع کرونا را در بحران‌های اجتماعی نادیده گرفت ولی در مساله ترک تحصیل میان دانش‌آموزان در ایران عواملی چون فقر اقتصادی، مشکلات معیشتی، فقر فرهنگی و نظام سنتی برخی خانواده‌ها و ناکارآمد بودن نظام آموزشی و غیبت دولت همواره بیشترین تاثیر را داشته‌اند.

به جز آمار ترک تحصیل‌کرده‌هایی که مرکز آمار ایران منتشر کرده است، در ماه‌های شیوع کرونا در ایران میلیون‌ها دانش‌آموز در کشور به دلیل عدم دسترسی به وسایل و امکانات آموزشی و اینترنت از تحصیل بازماندند. البته در گزارش اخیر مرکز آمار ایران اشاره‌ای به جاماندگان از تحصیل نشده است. عدم دسترسی به شبکه آموزشی شاد، نبود زیرساخت‌های اینترنت در بسیاری از روستاها و شهرهای دورافتاده، نداشتن گوشی موبایل و تبلت برای وصل شدن به کلاس‌های آموزشی مجازی و هزینه زیاد اینترنت برای خانواده‌ها از جمله دلایل عنوان شده از سوی مقام‌های رسمی برای جاماندگان از تحصیل است. این در حالی است که با همکاری بین بخشی امکان رفع این معضل امکان‌پذیر بوده است. یکی از این نهادها سازمان فناوری اطلاعات است که زیرمجموعه وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات است و در عمل، توسعه شبکه ملی اطلاعات، خدمات الکترونیکی، دولت الکترونیکی و فناوری اطلاعات را در اختیار دارد. وظیفه توسعه زیرساخت‌های دولت الکترونیکی و خدمات الکترونیکی با این بخش دولتی است که می‌تواند به عنوان متولی در این بخش ظاهر شود. امکان در دسترس قرار دادن اینترنت رایگان برای تمام دانش‌آموزان در دوران کرونا یکی دیگر از راه‌های پیش پای دولت در ایران بود که نادیده گرفته شد.

هرچند بر طبق اصل ۳۰ قانون اساسی در ایران دولت موظف به فراهم کردن وسایل آموزش و پرورش رایگان برای همه ملت تا پایان دوره متوسطه است و باید وسایل تحصیلات عالی را تا سر حد خودکفایی کشور به طور رایگان گسترش دهد، اما طی سال‌های سپری شده از انقلاب اسلامی در ایران این قانون محقق نشده است. رشد قارچ گونه مدارس غیرانتفاعی یا خصوصی با اخذ شهریه‌های بسیار زیاد و عدم تحقق نظام آموزشی رایگان در مدارس دولتی، کودکان بسیاری را در ایران از حق تحصیل باز نگه داشته است.

از سوی دیگر فقر فرهنگی و اعتقادات سنتی مردم برخی نواحی ایران به خصوص در مورد دختران بیشترین آسیب را به این گروه وارد کرده است.

به تازگی معاون آموزش دوره متوسطه دوم وزارت آموزش و پرورش از ترک تحصیل ۱۵۱ هزار و ۴۶ دختر در سال جاری در ایران خبر داد. به گفته این مقام رسمی ترک تحصیل دختران به مراتب بیشتر از پسران است.

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

مسائل فرهنگی درمیان برخی خانواده‌های سنتی که تحصیل دختران را بار مالی برای خانواده تصور می‌کنند و معتقد به ازدواج زودهنگام دختران هستند. پراکندگی روستاها در ایران و فراهم نبودن تمام مقاطع تحصیلی در یک شهر یا روستای کوچک که دانش‌آموزان را مجبور به طی مسافت طولانی برای عزیمت به روستاهای همجوار خود می‌کنند و بیشتر دختران اجازه خروج روزانه را از شهر و یا روستای خود ندارند. در عین حال کمبود معلم برای مدارس و مشکلات در تایید حراست و تایید صلاحیت از معلمان مرد برای حضور و تدریس در مدارس دخترانه نیز از جمله مشکلاتی است که دلیل محرومیت اجباری را برای دانش‌آموزان دختر در سال‌های اخیر در پی داشت.

رشد تورم و افزایش مشکلات معیشتی و اقتصادی در سال‌های گذشته در ایران از دیگر موارد اثرگذار در ترک تحصیل دانش‌آموزان بوده است. خانواده‌هایی که امکان هزینه کردن برای تحصیل دانش‌آموزان خود را در سبد هزینه‌های خانوار ندارند و این امر باعث ایجاد خط فقر تحصیلی در ایران شده است.

خبرگزاری دولتی ایران، ایرنا، پاییز سال گذشته و پیش از شیوع کرونا آماری در خصوص هزینه‌های تحصیل در ایران که منجر به فرار از ادامه تحصیل می‌شود، ارائه کرد. ایرنا، شاخص هزینه‌های آموزش را ۱۰ درصد کل هزینه زندگی مردم برآورد کرده بود و نوشت، این درحالی‌ است که بیش از ۹ درصد خانواده‌های ایرانی برای تحصیل فرزندان‌شان باید وسایل زندگی خود را بفروشند، چرا که از محل درآمدهای عادی خود نمی‌توانند خرج تحصیل آن‌ها را بدهند.

در گزارش‌های دیگری در خبرگزاری‌های رسمی ایران که مقایسه حقوق کارگران و هزینه‌های تحصیل دانش‌آموزان خانواده بررسی شده بود، یک کارگر معمولی برای فقط «ثبت نام» دو فرزند خود در مدرسه دولتی باید نیمی از درآمد ماهانه خود را هزینه کند. این هزینه جدا از مخارج دانش‌آموز برای تهیه کتاب و لوازم نوشت‌افزار در طول یک سال تحصیلی است.

فقر اقصادی، عدم دسترسی یا سختی دسترسی به مدارس به دلایل مختلفی همچون فاصله زیاد محل سکونت دانش‌آموزان با محل تحصیل، مسیر صعب‌العبور مدرسه، وجود مدارس کپری، مدارس فرسوده و غیر ایمن، نبود ساختمان، فقر فرهنگی و ممانعت از تحصیل کودکان به خصوص دختران، نبود امکان تحصیل برای کودکان بدسرپرست یا بی‌سرپرست، مشکل نبود امکان تدریس به زبان مادری برای دانش‌آموزان حداقل ۹ استان در ایران، نبود امکانات ایاب و ذهاب برای دانش‌آموزان معلول، نادیده گرفتن مشکلات مدارس دانش‌آموزان عشایری و موارد دیگر موجب روند افزایشی ترک تحصیل میان دانش‌آموزان و بازماندن از تحصیل برای کودکان در ایران شده است.

هرچند دولت‌ها در ایران سعی در پررنگ نشان دادن نقش خانواده‌ها در این میان دارند ولی این نشانی غلط تنها تلاش آن‌ها جهت سلب مسؤولیتی است که قانون اساسی برایشان ایجاد کرده است. فراتر از آن، نبود هماهنگی میان بدنه فربه دولت است.

آمار جدید واقعیتی است که حاصل نگاه هزینه‌ای به بودجه آموزش و پرورش و حقوق فرهنگیان طی سالیان گذشته در ایران است و همواره در فرآیند بودجه‌بندی دولت‌ها مغفول مانده است. نگاه هزینه‌ای که مخارج مربوط به آموزش و پرورش و هزینه‌کرد در این حیطه اساسی را همواره «اضافی» دانسته و موجب تهی شدن آموزش و پرورش از معنای واقعی آموزشی و رسالت مهم آن شده است. به نظر می‌رسد حکومت جمهوری اسلامی ایران طی دهه‌های پیش رو در نظام آموزشی خود با بحران جدی نسل جامانده از تحصیل مواجه است. نسلی که فرصت‌های سوخته‌ای را روی دست دولت‌های آینده و کشور خواهد گذاشت.