زنی که بعد از مرگ زنده شد: باز هم خشونت علیه زنان در ایران

لایحه تأمین امنیت زنان در ایران بعد از هشت سال هنوز تصویب نشده است

شوهر اشرف با قمه او را بشدت مجروح کرد - عکس از شبکه های اجتماعی

انتشار ویدیوی زنی که شوهرش با قمه او را به‌شدت مجروح کرده، سؤالی تکراری به ذهن می‌آورد:

دلیل تعلل حکومت جمهوری اسلامی ایران در تصویب لایحه تامین امنیت زنان در ایران چیست، و تا سر آمدن انتظار هشت‌ساله برای تعیین تکلیف این لایحه، جان چند زن و دختر دیگر باید گرفته شود؟

بهار امسال که رومینا، دختر ۱۴ ساله گیلانی با داس به دست پدرش به قتل رسید، اسحاق جهانگیری، معاون اول رئیس جمهور، دستور بررسی خارج از نوبت این لایحه را در کمیسیون لوایح صادر کرد.

لایحه تأمین امنیت زنان در برابر خشونت را معاونت امور زنان و خانواده دولت دهم در سال ۱۳۹۰ پیشنهاد و تدوین کرد. دلیل آن هم خلاء‌های قانونی و آمارهای موجود از میزان خشونت علیه زنان، عنوان شد. آمار خشونت علیه زنان در ایران هیچ گاه در آمارهای عمومی اعلام نمی‌شود و مقام‌های دولتی در ایران همواره از نبود آمار دقیق در این خصوص خبر داده‌اند. ثبت آمار خشونت علیه زنان همچنین هیچ نهاد و مرجع خاص و بالاسری در ایران ندارد.

نبود آمار دقیق به عوامل بسیاری ربط پیدا می‌کند که از آن جمله می‌توان به اعلام نشدن خشونت از سوی فرد آزاردیده و مورد خشونت واقع شده و نبود نظام بالادستی جهت آموزش همگانی در مورد ابعاد خشونت و این که اصولا خشونت چیست، اشاره کرد.

تأثیر قوانین بازدارنده در جلوگیری از وقوع خشونت علیه زنان به عوامل بسیاری بستگی دارد. تنها اصلاح قانون نمی‌تواند کمک‌کننده باشد. عوامل فرهنگی، اجتماعی و قومی، سنت‌ها، آموزش، استفاده از روش‌های مددکاری و روانشناسی، تشکیل خانه‌های امن و مراکز درمانی برای افراد آسیب‌دیده یا در آستانه آسیب، وجود نهادهای نظارتی، می‌توانند هرکدام نقش موثری در جلوگیری از خشونت و یا بازتولید چرخه خشونت داشته باشند.

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

یکی دیگر از عوامل محیطی موثر بر این مقوله نیز وجود مشکلات اقتصادی است.

در عین حال ایران به کنوانسیون‌های بین‌المللی از جمله کنوانسیون منع خشونت علیه زنان نیز نپیوسته است و دلیل تعلل هشت‌ساله دولت در تصویب لایحه تامین امنیت زنان که نمونه‌ای ایرانی شده از لایحه کنوانسیون بین‌المللی منع خشونت علیه زنان است هم مشخص نیست.

کنوانسیون امحای کلیه اشکال تبعیض علیه زنان یا کنوانسیون رفع هر گونه تبعیض علیه زنان یک معاهده بین‌المللی است که در ۱۸ دسامبر ۱۹۷۹ در مجمع عمومی سازمان ملل متحد تصویب شد و در ۳ سپتامبر ۱۹۸۱ (سی روز پس از تودیع بیستمین سند تصویب یا الحاق) به اجرا درآمد.

در میان کشورهای عضو سازمان ملل تاکنون تنها چهار کشور ایران، سومالی، سودان و تونگا به این کنوانسیون ملحق نشده‌اند.

کنوانسیون امحای کلیه اشکال تبعیض علیه زنان یا کنوانسیون رفع هر گونه تبعیض علیه زنان مهم‌ترین معاهده ملل متحد در مورد تبعیض جنسیتی است. تعریف تبعیض جنسیتی از نظر این کنواسیون «قائل شدن به هرگونه تمایز، استثناء یا محدودیت بر مبنای جنسیت در زمینه‌های سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، مدنی یا هر زمینه دیگر» است.

داستان اشرف سادات برای بار دیگر این سؤال را مطرح می‌کند که چرا لایحه تامین امنیت زنان پس از هشت سال همچنان تصویب نشده است؟

داستان اشرف و زندگی به گروگان گرفته‌شده زنان در ایران

روز چهارشنبه خبرگزاری رکنا در گزارشی به ۲۷ سال از زندگی زنی پرداخته بود که طی سال‌ها مورد آزار و ضرب و شتم همسر معتادش قرار گرفته بود و نهایتا در روز ۲۶ آبان ماه امسال با قمه مورد حمله مجدد همسرش قرار گرفت.

رکنا با اشاره به زندگی اشرف سادات حسینی ۵۶ ساله نوشت: «زن تهرانی هنوز کابوس آن را دارد شیشه‌های پنجره بشکند و شوهرش با قمه داخل شود! باور این که او زنده است سخت است فقط کافیست عکس‌های تکه پاره شدن دست‌ها، سر و صورتش را ببینید، حتما از ترس چشم‌هایتان را می‌بندید و به حال اشرف سادات حسینی گریه می‌کنید.» گزارش «رکنا» از خشونتی حکایت داشت که قربانی آن زنی جوان، فارغ التحصیل رشته حقوق، شاغل، مادر دو فرزند و همسر مردی معتاد بود که در حمله همسرش با قمه به شدت آسیب دید و اعضایی از بدن خود را از دست داد ولی در نهایت زنده ماند! این حکایت چند ساعت هولناک از زندگی اشرف سادات حسینی است.

اشرف بر اثر حمله شوهرش با قمه، یک چشمش را از دست می‌دهد. همسر اشرف انگشتان دست راستش را قطع می‌کند و دو انگشتی را که انگشتر در آن بود با خودش می‌برد تا انگشتر‌ها را بفروشد. پسر اشرف وقتی کنار بدن نیمه جان مادر می‌رسد تنها سه انگشت قطع شده را از روی زمین پیدا می‌کند. دست‌ها از چند ناحیه با قمه از هم باز شده، صورت چند پاره شده، پاها هم همین‌طور. اشرف نبض ندارد برای همین شوهرش با خیال این که زنش را تکه پاره کرده و به قتل رسانده با دوستش تماس می‌گیرد و می‌گوید: «بالاخره کشتمش.»

 پسر اشرف وقتی کنار بدن مثله شده مادرش می‌رسد چون مادر نبض نداشته مرده تصورش می‌کند ولی او را به بیمارستان می‌رساند.

نکته بسیار مهم در صحبت‌های پسر اشرف این است: «کاش پدرم مادرم را هم مثل رومینا که پدرش در شمال کشته بود می‌کشت. الان مادرم با این وضعیت و صورت چطور به زندگی ادامه دهد؟» این صحبت چهره عادی شده قتل‌های ناموسی است. زن‌کشی، همسرکشی و فرزندکشی.

مساله دیگر عادی شدن خشونت در جامعه مردسالار منطقه‌ای است که اشرف به همراه همسر و دخترو پسرش در آن جا زندگی می‌کند. اشرف برای خبرنگار تعریف می‌کند که همسرش طی ۲۸ سال زندگی مشترک بارها او را به قصد کشتن کتک زده، پسرش تایید می‌کند که سر مادرش در اثر اصابت گلدان به دست پدر قبلا هم شکسته بود. حالا که قمه هم بر فرق سر اشرف فرود آمده است.

محسن، همسر اشرف، خودش در خانه سلاح‌های سرد از قبیل قمه، تبر، چاقو و قداره می‌ساخته و با قمه دست‌ساز خودش در روز ۲۵ آبان به اشرف حمله می‌کند.

وضعیت دختر خانواده هم بهتر از این نبود. اشرف برای تامین مخارج زندگی کار هم می‌کرد و چون مجبور به تحصیل بود تا بتواند شغلی مناسب پیدا کند به توصیه محل کارش در رشته حقوق به تحصیل می‌پردازد و مدرک کارشناسی‌اش را دریافت می‌کند.

خبرگزاری رکنا وابسته به قوه قضاییه ایران در گزارش خود این ماجرا را به صورت خلاصه این طور شرح می‌دهد: «اشرف سادات حسینی ۵۶ساله که این روزها روی تخت با صورتی پر از بخیه و خط خطی، با چشمی کور شده، انگشتان و کف یک دست قطع شده، یک دست بدون حرکت و در حالی که به سرش ضربات زیاد چاقو و قمه خورده است روی تخت به سختی حرف می‌زند و از روز وحشت می‌گوید، از روزی که فقط درد می‌کشید و ناله می‌کرد و می‌دید دستانش ساطوری می‌شوند و انگشتان دستش قطع شده‌اش در گوشه‌ای افتاده‌اند.»

از آن روز پر از کابوس! صدای شکستن شیشه هنوز در گوش‌هایش است. هیچ کس نبود تا نجاتش دهد تا این که با تصور مرگ چشم‌هایش را برای همیشه بست. زنده ماندنش یک معجزه بود و حالا زنده مانده اما شاید سرنوشت پیش رویش بدتر از مرگ نباشد. حالا حتی نمی‌تواند کارهای شخصی‌اش را انجام بدهد از خانه خودش وحشت دارد و دیگر نمی‌خواهد پایش به آن خانه برسد.»