راهکارهای مقابله با بحران اقلیمی در پنج سال آینده

پاسخ تعدادی از دانشمندان، سیاستمداران و کنشگران سراسر دنیا به این پرسش، در سالگرد پیمان اقلیمی پاریس

ارزش داشتن سیاره‌ای سالم و قابل زندگی، بیش از پولی است که می‌توان از صنایع مبتنی بر سوخت‌های فسیلی به دست آورد-Alek Komarnitsky/via REUTERS

این هفته، پنج سال از زمانی که کشورهای جهان بر سر معاهده پاریس به توافق رسیدند می‌گذرد. توافق بر سر یک پیمان تاریخی با هدف نگاه داشتن گرمایش جهانی به میزان دو درجه سانتی‌گراد بالاتر از دوران پیشاصنعتی و با رویای دستیابی به ۱.۵ درجه سانتی‌گراد. 

ایندیپندنت به مناسبت این سالگرد، از دانشمندان، سیاستمداران و کنشگران سراسر دنیا خواسته که بگویند چه تحولاتی باید طی پنج سال آینده اتفاق بیفتد، تا جهان به سمت اهداف پیش‌بینی شده در توافق‌نامه پاریس حرکت کند؟ در این‌جا دیدگاه‌هایی را خواهید خواند که از نیجریه، فیلیپین، آلمان، ایالات متحده آمریکا، هند، اوگاندا و انگلستان ارسال شده‌اند. 

پروفسور کاتارین هایهو مدیر مرکز علوم آب‌وهوایی در دانشگاه تگزاس تک ایالات متحده: 

توافق‌نامه پاریس چیزی شبیه به مهمانی‌هایی است که در آن هرکسی غذای خود را می‌آورد. هر کشور متعهد شد که ظرفی را از سهم مشارکت ملی برنامه‌ریزی شده خود بیاورد. برخی از کشورها روی مساله توسعه جنگل‌ها به منظور کاهش انتشار خالص کربن تمرکز می‌کنند در حالی که سایر کشورها روی منابع انرژی پاک سرمایه‌گذاری می‌کنند و یا بر مساله بهره‌وری تاکید می‌کنند و یا نرخی برای کربن تعیین می‌کنند و به بازار اجازه می‌دهند تصمیم بگیرد کجا به موثرترین شکل ممکن می‌توان زنجیره انتشار کربن را کاهش داد.  

براساس اعلام مرکز ارزیابی اقدامات آب‌وهوایی (CAT) گمان می‌رود که سیاست‌های کنونی، افزایش دمای جهانی را فقط بین ۲.۱ تا ۳.۹ درجه سانتی‌گراد محدود کند. این به معنای آن است که غذای کافی بر سر این سفره مهمانی که گفتیم وجود ندارد. طی پنج سال آینده، ما بیش از این نیاز داریم. کشورهایی که براساس جمعیت، بیشترین میزان انتشار را دارند، در حال حاضر سهم اندکی بر سر این سفره می‌آورند. ایالات متحده، روسیه و عربستان سعودی، باید سهم عادلانه‌ای همراه خود بیاورند. دیگرانی که در حال حاضر در حال اجرای سیاست‌ها هستند باید از الگوی انگلستان پیروی کنند و سهم خود را افزایش دهند. اما اگر که جهان، بختی برای تحقق توافق‌نامه پاریس داشته باشد، سخن آخر این است: استفاده دوباره از سوخت‌های فسیلی نمی‌تواند ادامه داشته باشد. برخی علائم دلگرم‌کننده از بخش سرمایه‌گذاری صنعتی وجود دارد. بلک راک، گلدمن ساکس و سیتی گروپ اعلام کرده‌اند که دیگر روی پروژه‌های جدید استخراج زغال سنگ یا حفاری‌های قطب شمال سرمایه‌گذاری نخواهند کرد. 

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

کمیته پارلمانی کانادا به این نتیجه رسیده است که خط لوله ترنس ماونتین، با در نظر گرفتن اهداف و ملاحظات اقلیمی سخت‌گیرانه‌تر، سودآور نخواهد بود. اغلب فناوری‌های جداسازی کربن، بیشتر دی‌اکسید کربن تولید می‌کنند تا این که آن را حذف کنند. در حالی که چین استفاده از زغال سنگ خود را کاهش داده اما به سرمایه‌گذاری روی نسل جدید نیروگاه‌های سوخت فسیلی در خارج از مرزهای خود ادامه می‌دهد. موفقیت توافق‌نامه پاریس طی پنج سال آینده به این مساله بستگی دارد: آیا ما می‌توانیم بر سر این که از سوخت‌های فسیلی دل بکنیم، توافق کنیم؟ 

اولادوسو آدنایک، فعال جوان محیط زیستی، نیجریه: 

به عنوان انسان‌های جوان، ما آگاهی‌های خود را مبنی بر خواسته‌مان برای تحقق اهداف کاهش آلاینده‌ها افزایش داده‌ایم. توافق‌نامه پاریس، نقشه راهی است به سوی ساختن یک مسیر پایدار برای همه. این که مسیر تعیین شود یک بحث است و این که چگونه چنین چیزی محقق شود بحثی دیگر. این پنج سال آینده، نقطه‌ای حیاتی و مهم به منظورتغییر امور به سود مردم است. بحران اقلیمی، جامعه انسانی را به سمت بحران‌های بیشتری سوق می‌دهد که می‌توانند سد راه توسعه شوند. با آغاز دهه بازیابی، مهم است که اکنون، دورنما و خشت اشتباهی را پایه‌ریزی نکنیم زیرا دورنمای ما تعیین‌کننده توسعه و نهادهای قوی آینده خواهد بود. 

طی پنج سال آینده، با توجه به این واقعیت که بازیابی دریاچه چاد، کلیدی برای مقابله با ناپایداری‌های منطقه‌ای است، حمایت ما در بازیابی دریاچه چاد باید محقق شود. ما به قدر کافی گفت‌و‌‌گو و توافق‌نامه امضا کرده‌ایم. اینک زمان آن است که آن تعهدات را اجرایی کنیم. 

برای تحقق توافق‌نامه پاریس، باید چارچوبی برای شفافیت و مسؤولیت‌پذیری، به انضمام اقدامات قانونی از جمله جریمه‌هایی برای‌عدم پایبندی به توافق در یک بازه زمانی وجود داشته باشد. زیرا توافق‌نامه پاریس هنوز انعطاف‌پذیر است و هر کشوری هر زمانی که بخواهد می‌تواند از آن انصراف دهد و تاکنون پیشرفت چندان قابل توجهی نیز ثبت نشده است. اگر ما نتوانیم این مسیر را ادامه دهیم، قادر نخواهیم بود جهان را از نابودی اقلیمی نجات دهیم و جایی که در آن قوانین و مقرراتی وجود نداشته باشد، اقدامات ممنوعی نیز وجود نخواهد داشت. تعجبی ندارد که ایالات متحده، توافق‌نامه پاریس را ترک می‌کند زیرا هیچ قانون و مقرراتی برای جلوگیری از چنین اقداماتی وجود ندارد. 

لرد (زک) گلداشمیت ریچموند پارک، وزیر محیط زیست بین‌المللی، انگلستان: 

بدون انجام دادن هیچ کاری، دمای جهان می‌رود که تا سال ۲۱۰۰ چیزی حدود ۳ تا ۵ درجه سانتی‌گراد افزایش یابد. مساله‌ای که می‌تواند به یک اختلال بزرگ زیست محیطی، بحران جهانی غذا و یک فقر بی‌سابقه بینجامد. در عین حال ما در حال نابود کردن حیات روی زمین هستیم. هر دقیقه مساحتی در حدود سی زمین فوتبال از جنگل‌های گرمسیری را از دست می‌دهیم. ما از سال ۱۹۷۰ به این سو شاهد کاهش ۷۰ درصدی گونه‌های کلیدی و مهمی بوده‌ایم -در مقیاس فرگشتی برابر با یک نانوثانیه و به همین سرعت بوم‌سازگان اقیانوس‌ها نیز از حیات خالی می‌شود. 

این بحران‌ها به شکلی ناگسستنی به یکدیگر پیوند خورده‌اند. جنگل‌زدایی و تخریب مراتع، دومین عامل انتشار آلاینده‌هاست و بدون تلاش عظیم برای بازیابی و حفاظت از طبیعت، هیچ راهی برای مقابله با بحران اقلیمی وجود نخواهد داشت. از این رو کشورها می‌بایست بر سر انتشار خالص صفر آلاینده‌ها متعهد شوند و به عنوان یک موضوع با فوریت بالا، طرح و نقشه‌ای برای دسترسی به این موضوع ترسیم کنند. انگلستان اولین اقتصاد بزرگ بود که چنین هدفی را تنظیم کرد و ما در هفته گذشته گامی دیگر به سوی تعهد بر سر کاهش انتشار آلاینده‌ها به میزان ۶۸ درصد تا سال ۲۰۳۰ برداشتیم.  

پیشرفت و جایگزینی فناوری‌ها در حال حاضر سریع‌تر از آن چه که پیش‌بینی می‌شد در حال رخ دادن است. وسایل نقلیه با آلایندگی صفردر حال کنار زدن روند جاری هستند و هزینه انرژی‌های تجدیدپذیر به شدت پایین آمده است. اما طبیعت از کانون توجهات کنار گذاشته شده است. راه حل‌های مبنی بر طبیعت، مانند جنگل‌های حرا، خاک تورب یا پیت می‌توانند در حدود یک سوم از آن چه که برای راه حل نیاز داریم تامین کنند. از قبیل معکوس کردن روند بحران تنوع زیستی و جلوگیری از فقر. اما این راهکارها تنها سه درصد از سرمایه‌گذاری جهانی در مسائل اقلیمی را دریافت می‌کنند. 

از این رو دولت‌ها هم به تعهد جدی برای سرمایه‌گذاری روی طبیعت نیاز دارند و هم رسیدگی سریع به عوامل اصلی تخریب‌های زیست محیطی. این بدان معناست که جنگل‌زدایی از زنجیره تامین کنار زده شود. همان طور که ما در مساله قوانین جدیدمان برای متوقف کردن کسب‌وکارهای بزرگی که موجب جنگل‌زدایی غیرقانونی در جهان می‌شوند اقدام کرده‌ایم. 

و این به معنای آن است که یارانه‌های مخرب بهره‌گیری و استفاده از زمین (که سالانه ۷۰۰ میلیارد یورو از سوی ۵۰ کشور بزرگ تولیدکننده غذا استفاده می‌شود) به سمت حمایت از محیط زیست تغییر پیدا می‌کند. 

در این‌جا انگلستان به عنوان نخستین کشوری که تغییر این روش سوبسید و یارانه‌دهی را آغاز کرده است، در حال ارائه الگویی است که آن را مشروط به محافظت از محیط زیست می‌کند. در پنج سال آینده ما باید با پدیده جنگل‌زدایی مقابله کنیم، منحنی ازدست رفته تنوع زیستی را خم کنیم و بازیابی زیستگاه‌های از دست رفته را آغاز کنیم. 

پروفسور مایک مان، مدیر مرکز علوم سامانه‌های زمینی در دانشگاه ایالتی پنسیلوانیا، ایالات متحده: 

این پرسش بزرگی است. آن قدر بزرگ که من اصولا درباره آن یک کتاب نوشته‌ام. به صورت خلاصه، ما باید پیش از هر چیز، ماهیت در حال تغییر این نبرد اقلیمی را درک کنیم.  

از آن جایی که حمایت صریح و مستقیم ممکن است غیرقابل دفاع به نظر برسد، علاقه‌مندان سوخت‌های فسیلی و سایر بازیگران بد این ماجرا - یا آن گونه که من آن‌ها را می‌نامم «ناکنشگران» - برای متوقف کردن اقدامات عملی به روش‌های دیگری روی آورده‌اند. از جمله ایجاد اختلاف و دسته‌بندی، یاس و ناامیدی، تفکرات آخرالزمانی در بین مدافعان محیط زیست، تا توجهات را از اقدامات سیاسی به سمت تغییر رفتارهای فردی برگردانند. 

یک مساله مهم که ما آموخته‌ایم این است که تلاش‌های فردی صرف، برای حافظت محیط زیست کافی نیستند. چه برسد به تحقق اهداف توافق‌نامه پاریس (که اکنون لازم است). حتی سیاست‌های قرنطینه سراسری طی سال گذشته به دلیل شیوع و همه‌گیری کووید-۱۹ احتمالا چیزی حدود پنج درصد در کاهش انتشار جهانی کربن در این سال اثر می‌گذارد. اگر بخواهیم در مسیری بمانیم که اهداف رویایی توافق‌نامه پاریس برای نگاه داشتن گرم شدن زمین زیر ۱.۵ درجه سانتی‌گراد محقق شود، باید از این میزان فراتر برویم. کاهش دست کم سالانه هفت درصد برای یک دهه بعدی. برای انجام این کار، ما به یک حرکت گسترده جهانی نیاز داریم. خبر خوب این است که با انتخاب جو بایدن به عنوان رئیس جمهور، اکنون ایالات متحده دوباره به این تلاش‌ها پیوسته است. به قول یک جمله از یک فیلم: «به نبرد خوش برگشتی، آمریکا.»

جنگ جدید اقلیمی: نبرد بر سر بازگرداندن سیاره، اثر پروفسور مایک مان منتشر شده در فوریه، انگلستان

دکتر ریچل کلیتس، مدیر سیاستگذاری در اتحادیه دانشمندان نگران، ایالات متحده: 

توافق‌نامه پاریس، چارچوبی قدرتمند برای اقدامات آب‌وهوایی بین‌المللی ترسیم می‌کند. اما اهداف این توافق‌نامه تنها در صورتی می‌تواند محقق شود که کشورها سیاست‌های اقلیمی پایدار، عادلانه و محکم پیش بگیرند.  

متاسفانه تاکنون شاهد تغییر و تحولات لازم که جهان را تا سال ۲۰۵۰ در مسیر دستیابی به انتشار صفر آلایندگی قرار می‌دهد، نبوده‌ایم. طی پنج سال آینده لازم است که یک سیاست بین‌المللی اقلیمی قوی داشته باشیم. سیاستی مبتنی بر پایه‌های قوی مشارکت. برای قرار گرفتن در این مسیر، اجلاس بین‌المللی تغییرات آب‌وهوایی سازمان ملل (COP ۲۶) در پیش است. گروه بزرگی از عمده‌ترین کشورهای انتشاردهنده آلاینده‌ها باید در راستای تعهداتی مجاب‌کننده به منظور کاهش انتشار آلاینده تا سال ۲۰۳۰ گام بردارند. 

اتحادیه اروپا، انگلستان، کره و چین، نشانه‌هایی مبنی برقصد برداشتن چنین گام‌هایی از خود بروز داده‌اند. در دوران ریاست جمهوری جو بایدن، ایالات متحده می‌بایست یک‌بار دیگر به جرگه کشورهای مسؤولیت‌پذیر دیگری بپیوندد که سهم خود را به صورت عادلانه ادا می‌کنند. 

کشورها می‌بایست سیاست‌های منطقه‌ای و داخلی خود را بر مبنای تغییر از زغال سنگ به سمت انرژی برق تولیدی از منابع تجدیدپذیر اجرا کنند. انرژی‌هایی که اینک ارزان‌ترین شکل‌های انرژی در اغلب مناطق جهان به شمار می‌روند. بسیاری از شکل‌های مصرف انرژی را الکتریکی کنید. بهره‌وری انرژی را بالا ببرید. روی سالم‌سازی خاک‌ها و جنگل‌ها سرمایه‌گذاری کنید تا به کاهش و ذخیره کربن کمک کند. کشورهای ثروتمندتر نیز باید حمایت مالی اقلیمی مطلوبی از کشورهای در حال توسعه به عمل بیاورند تا به آن‌ها در وارد شدن به مسیر کم‌کربن کمک کرده تا این کشورها تاثیرات بهتری روی تغییرات آب‌وهوایی بگذارند. تغییراتی که اینک در مسیر ویرانگری پیشی می‌روند. بخش خصوصی باید تجارت و کسب و کار خود را به سوی اقتصاد کم‌کربن و آینده اقلیمی انعطاف‌پذیر پیش ببرد. 

آن چه مهم است این است، همان طور که جهان در حال حاضر برای خروج از بحران همه‌گیری و بحران اقتصادی کنونی چاره‌جویی می‌کند، سیاستگذاران باید راه حل‌های و ضرورت‌های کوتاه‌مدت را برای ایجاد اشتغال و جهشی برای شروع اقتصاد بلندمدت با هدف دستیابی به اقتصاد کربن صفر (اقتصادی سالم‌تر و پایدارتر) برنامه‌ریزی کنند. 

دکتر بیل هیر، مدیرعامل و دانشمند ارشد در موسسه کلایمیت انالیتیکس، آلمان: 

تا زمان برگزاری اجلاس Cop26 در گلاسکو در ۲۰۲۱ لازم است که شاهد تغییرات گسترده در همت و عزم کشورها باشیم که با وعده‌های آن‌ها مبنی بر دستیابی به انتشار خالص صفر تا سال ۲۰۳۰ سازگار باشد. به این صورت که در پایان سال ۲۰۲۱ ما می‌توانیم محاسبه کنیم که آیا همه کشورها تعهدات خود برای سال ۲۰۳۰ را محقق کرده‌اند یا نه. در این صورت شانس خوبی وجود دارد بر این که گرمایش جهانی تا سال ۲۱۰۰ زیر ۲ درجه سانتی‌گراد نگاه داشته شود. 

در سال آینده، این عزم و اراده و تعهدات، مستلزم سازگاری با سیاست‌های بلندپروازانه است. چنین چیزی می‌تواند به محاسباتی منجر شود که براساس آن، سیاست کشورها در برنامه چشم‌انداز ۲۰۳۰، با این سیاست کلی که دما تا سال ۲۱۰۰ زیر ۲ درجه سانتی‌گراد افزایش یابد، تطابق داشته باشد.  

تا سال ۲۰۲۵، پس از ارزیابی کلی سال ۲۰۲۳ ما نیاز خواهیم داشت که ببینیم همه کشورها عزم و اراده بالایی برای تعهدات خود مبنی بر کاهش انتشار آلاینده‌ها تا سال ۲۰۳۵ پیش گرفته‌اند. چنین چیزی جهان را در مسیری قرار می‌دهد که افزایش دما را تا ۱.۵سانتی‌گراد محدود کند. به عبارت دیگر همان چیزی که هدف درازمدت توافق‌نامه پاریس بوده است. 

ژآک فالاریا، کنشگر جوان مسائل آب‌وهوایی، فیلیپین: 

هدف اصلی توافق‌نامه پاریس حصول اطمینان از بابت این است که افزایش دمای میانگین به شکل مطلوبی زیر ۱.۵سانتی‌گراد محدود بماند. اگر ما در دستیابی به این هدف شکست بخوریم، بشریت را در آستانه سقوط قرار داده‌ایم. ما، جوانان، درباره آینده‌مان می‌پرسیم. ما می‌دانیم که کاهش روند انتشار آلاینده‌ها، انتشار خالص صفر یا دست کم کاهش انتشار کربن یک ضرورت است. ما همچنین باور داریم که باید اطمینان یافت که گروه‌های اجتماعی ما، به خصوص آسیب‌پذیرترین گروه‌های ما به قدر کافی از ظرفیت‌های مقابله با تاثیرات بد بحران اقلیمی برخوردارند. به ویژه با دانستن این که کشور ما یکی از آن کشورهاست و یکی از آن کشورها خواهد بود که با این بحران مهم و حیاتی مواجه می‌شود. ارزش داشتن سیاره‌ای سالم و قابل زندگی، بیش از پولی است که می‌توان از صنایع مبتنی بر سوخت‌های فسیلی به دست آورد و بیش از شرکت‌‌هایی است که آشکارا بر آب‌وهوای طبیعی زمین تاثیر می‌گذارند و آن را نابود می‌کنند. آن‌ها سال‌های بسیاری را تاکنون در گفت‌و‌‌گو درباره چنین مسائلی هدر داده‌اند.  

جوانان خسته شده‌اند. زیرا تلاش‌های صورت گرفته برای این تنها سیاره‌ای که متعلق به ماست، به عبارت دیگر تنها آینده ماست، هنوز کافی نیستند. اینک بیش از هر زمان ما به این نیاز داریم که بروز مشخصی از این تعهدات را ببینیم. چیزی بیشی از امضای توافق‌نامه پاریس. ما نیاز داریم که طرح‌های آن‌ها را در حل بحران آب‌وهوایی ببینیم. چنین چیزی باید شامل پاسخگویی کسانی باشد که عامل بحران محیط زیستی بوده‌اند که پیش از هر چیز، پشت بی‌عدالتی محیط زیستی و نقض حقوق زندگی هزاران میلیون نفر بوده‌اند. انسان‌هایی که شانس زندگی در یک جهان پاک و پایدار را از دست داده‌اند.  مهم‌تر از این‌ها همچنین لازم است که اجرای اقدامات رهبران‌مان و راهبرد‌های آن‌ها را کنترل کنیم. در عین حال بودجه‌های بیشتری باید برای کشورهای درحال توسعه در نظر گرفته شود تا اطمینان حاصل شود آن‌ها از ظرفیت و توان کافی بهره‌مند هستند یا نه. 

 بارونس بنت، حزب سبز، انگلستان: 

در انگلستان، ما یک معیار و شاخص کاملا مشخص داریم. دو سوم راه تحقق هدف انتشار صفرمان در ۲۰۵۰. دو گام نخست برداشته شده است: ما اکنون درک گسترده‌ای از واقعیت و ضرورت مساله بحران اقلیمی داریم و حتی آن‌ها که طبیعتا متحد ما نیستند نیز بسیار درباره این که چه باید کرد صحبت می‌کنند. 

قدم سوم، هرچند در مقیاسِ‌نمایی، بزرگ‌ترین این گام‌هاست و باید به صورت بنیادی طی پنج سال آینده محقق شود: این گام شامل این است که بیش از این درباره اقدامات آب‌وهوایی گفت‌و‌‌گو نشود بلکه این اقدامات آب‌وهوایی در مقیاس ضروری در این مناطق اجرایی شود. این به معنای پروژه‌ها و طرح‌های اولیه یا پول دور ریختن‌های کوتاه‌مدت مانند پروژه Green Homes نیست. اما شامل سیاست‌هایی سازگار، درازمدت، با بودجه مناسب و پایدار است که بر مشارکت اجتماعی و دموکراسی اصیل بنا شده است. از طرح‌های اجتماعی تجدیدپذیر تا کنترل بر مسیر اتوبوس‌ها، زمانبندی‌ها و هزینه‌ها.  چنین چیزی نباید خیلی هم برای دولت‌ها سخت باشد. این به معنای ایجاد صدها هزار شغل و تعداد بسیاری موقعیت تجاری است، هوای پاک‌تر، صورتحساب انرژی کمتر و غذای سالم‌تر و بهتر. این به معنای آن است که قبول کنیم که طرف‌های ذی‌نفع، مستقر و ریشه‌دار و پاگرفته که از مردم سود می‌برند، نظیر آمازون، سوپرمارکت‌ها و شرکت‌های چندملیتی غذایی، هزینه‌های زیست محیطی و اجتماعی سنگینی بر همه ما تحمیل می‌کنند. آن‌ها با پرداخت دستمزد کم به کارگران خود می‌آیند و با آسیب‌های زیست محیطی و یارانه‌های پنهان، از تخفیف‌های مالیاتی برای شرکت‌های سوخت فسیلی گرفته تا فرار مالیاتی می‌آیند و همه این‌ها را این ماییم که پرداخت می‌کنیم. این برای ما به قیمت زمین، به قیمت سلامتی‌مان تمام می‌شود. 

هالی گیلیبراند، کنشگر محیط زیست، انگلستان: 

ضروری است که ما با این بحران، مانند یک بحران رفتار کنیم. چنین چیزی مستلزم تغییرات بزرگ سامانه‌ای است و ممکن است همین حالا همه پاسخ‌ها را نداشته باشیم، اما زمانی که شما با یک بحران، مثل یک بحران رفتار می‌کنید، ایرادی ندارد. ما همه راه حل‌ها را هم برای ویروس کرونا نداشتیم. از این رو در آن زمان از هرچه که داشتیم استفاده کردیم و راهبردهایمان را نیز برهمین اساس گسترش دادیم. این به معنای آن است که ما سر مساله اقلیمی و آسیب‌های زیست محیطی، خطر و قمار نمی‌کنیم و اقدامات را روی حساب این که در چند دهه آینده با فناوری‌های آینده بر آن غلبه خواهیم کرد، به تاخیر نمی‌اندازیم. به این معنی که به جای تمرکز بر مساله امروز، هدف و تمرکز را برای سی سال آینده نمی‌گذاریم. بحث بر سر این است که نوجوانانی چون من را با اولویت پول بر زندگی انسان‌ها و بر این سیاره زیبا، ناکام نگذارید. 

پروفسور پیرس فارستر، مدیر مرکز بین‌المللی تغییرات اقلیمی پریستلی در دانشگاه لیدز، انگلستان: 

قدم‌های عملی به قدری زیاد است که به یک فهرست طولانی آرزوهای کریسمس شبیه است. اولین چیزی که ما به آن نیاز داریم، داشتن راهبرد‌های ملی جامع برای اجرای تعهدات انتشار خالص صفر است. این مستلزم آن است که یک برنامه بزرگ مشارکت عمومی و تجاری فراهم شود تا اطمینان حاصل شود که ما در این سفر با هم هستیم، تا بفهمیم که چه چیزهایی لازم است و راهبرد‌ها منصفانه هستند. چنین چیزی باید با تعهدات قوی بین‌المللی و چارچوب مقرراتی که کشورهای توسعه یافته به آن متعهد می‌شوند، همراه باشد تا بتوان با سرمایه‌گذاری‌های عظیم بخش خصوصی به منظور دستیابی به هدف انتشار صفر به سایر کشورها کمک کرد. این سرمایه‌گذاری مستلزم تسریع برنامه‌های انرژی‌های تجدیدپذیر است و همچنین شبکه زیرساخت‌های بهتر. نیروگاه‌های فسیلی تا جایی که به جداسازی و ذخیره کربن مربوط نیستند می‌توانند واقعا ظرف پنج سال آینده در سراسر جهان تعطیل شوند. سرمایه‌گذاری‌ها مستلزم این است که خودروهای برقی برانیم، ایستگاه‌های شارژ راه‌اندازی کنیم و خانه‌هایمان را مجهز کنیم. 

در عین حال، فناوری‌های مختلف از قبیل پمپ‌های حرارتی و وسایل نقلیه با سوخت هیدروژنی باید رواج پیدا کنند. ما نیازمند آنیم که نرخ کاشت درخت به شدت افزایش یابد و همچنین حفاظت از جنگل‌ها و بازیابی منابع طبیعی مد نظر قرار گیرد. برای مثال، نرخ کاشت درخت در انگلستان باید تا سال ۲۰۲۵ در حدود سی هزار هکتار در سال باشد. یعنی سه برابر افزایش. 

فناوری‌های جداسازی و ذخیره کربن باید به همین نسبت پیشرفت کنند و این مساله، مستلزم وجود سازوکارهای سرمایه‌گذاری روی این فناوری‌ها است. سازوکارهایی از قبیل این که شرکت‌های سوخت‌های فسیلی، هزینه جذب کربن‌هایی را که انتشار می‌دهند بپردازند. دولت‌های منطقه‌ای باید برای دستیابی به راه حل انتشار خالص صفر، تقویت شوند. در پایان، باید خودمان را تغییر دهیم. ما باید کمتر گوشت و لبنیات بخوریم، باید کمتر رانندگی کنیم و کمتر سوار هواپیما شویم. اگر ما همه این کارها را انجام دهیم، راهی طولانی به یک آینده سالم‌تر، سبزتر و عادلانه‌تر خواهیم داشت. 

مولیندوا گای، فعال جوان مسائل محیط زیستی، اوگاندا: 

بحران آب‌وهوایی یک موضوع بسیار پیچیده است و یک موضوع خطرناک و از این رو باید درباره آن حرف دانشمندان را شنید و اقدام سریع به عمل آورد. دانشمندان راه حل‌های عالی پیشنهاد داده‌اند که چطور می‌شود با بحران اقلیمی مقابله کرد. هرچند که بشر هنوز در مرحله انکار به سر می‌برد که کجا و چه زمانی باید از این راه حل‌ها استفاده کند. من درباره کشور خودم صحبت می‌کنم. اوگاندا و در مقیاس بزرگ‌تر درباره آفریقا. ما یک مشکل بزرگ سهل‌انگاری و نادیده گرفتن مساله درباره بحران اقلیمی داریم و شما نمی‌توانید مساله‌ای را حل کنید بدون آن که بدانید چنین مساله‌ای وجود دارد. برای دستیابی به توافق‌نامه پاریس، لازم است که رهبران کشورهای در حال توسعه (جنوب جهانی) و رسانه‌های جمعی تا جایی که ممکن است درباره بحران اقلیمی آگاهی عمومی در بین مردم ایجاد کنند و آن‌ها را ترغیب کنند که اقدامی انجام دهند. زیرا کشورهای در حال توسعه فقیرند و از این رو نمی‌توانند راه‌های گران‌قیمت مبارزه با بحران اقلیمی را پیش بگیرند. ما همچنین از کشورهای نیمکره شمالی می‌خواهیم که انتشار کربن خود را به شدت کاهش دهند، شرکت‌های سوخت فسیلی را متوقف کنند و استفاده از انرژی‌های تجدیدپذیر را در سراسر جهان ترویج کنند. 

پروفسور گوینداسامی بالا، دانشمند علوم جوی در موسسه علوم هند، هند: 

به دلیل شیوع کرونا انتظار می‌رود میزان انتشار سالانه دی‌اکسید کربن در سال ۲۰۲۰ چیزی حدود هفت تا هشت درصد کاهش پیدا کند اما بعید است این کاهش در سال‌های آینده پایدار بماند. اگرچه، برای دستیابی به اهداف توافق‌نامه پاریس مبنی بر این که میزان افزایش دمای زمین تا سال ۲۱۰۰ به حدود ۱.۵ درجه سانتی‌گراد محدود بماند، انسان باید خود را برای کاهش انتشار آلاینده‌ها به همین میزان در سی سال آینده آماده کند و تنها در این صورت است که می‌توانیم تا سال ۲۰۵۰ به انتشار خالص صفر کربن دست پیدا کنیم. برای محدود کردن میزان گرمایش جهانی تا حد ۲ درجه سانتی‌گراد، لازم است که تا پنجاه سال آینده، سال به سال چهار تا پنج درصد از انتشار آلاینده‌ها بکاهیم. 

این به نظر شبیه به یک کار نشدنی می‌آید. با در نظر گرفتن این واقعیت که ما امروزه نزدیک به ۸۵ درصد از انرژی خود را از سوخت‌های فسیلی استخراج می‌کنیم. اگرچه که ما با داشتن برنامه مشخص و راه حل‌های واقع‌بینانه - از جمله تغییر سبک زندگی شامل تغییر مصرف انرژی، تغییر رژیم غذایی و کاهش سفرها، افزایش بازدهی و بهره‌وری انرژی و سرمایه‌گذاری کلان روی انرژی بادی و خورشیدی- می‌توانیم به این میزان کاهش دست یابیم. مساله‌ای چون ذخیره‌سازی (انرژی‌های نو) بایستی در اولویت برنامه‌های پژوهشی طی پنج سال آینده قرار بگیرند. 

راه حل‌های مبتنی بر طبیعت از قبیل جنگل‌سازی انبوه و مدیریت کربن خاک که دی‌اکسید کربن را از جو می‌زداید، می‌تواند تا حدودی به کاهش انتشار آلاینده‌ها کمک کند. دولت‌ها می‌بایست در چارچوب سیاست‌های محیط زیستی، سطحی را برای کاهش شدید انتشار آلاینده‌های دی‌اکسید کربنی و حذف دی‌اکسید کربن در پنج سال آینده برنامه‌ریزی کنند. در پایان، نه به عنوان کم‌اهمیت‌ترین مورد، مساله رشد جمعیت را نیز باید در نظر گرفت. شاید ما باید درباره ارتباط بین جمعیت، غذا، آب و انرژی و تغییرات آب‌وهوایی، آگاهی‌رسانی بیشتری کنیم. 

پروفسور دیو ریوی، مدیر مرکز نوآوری کربن ادینبرا در دانشگاه ادینبرا، انگلستان: 

مساله قابل توجه بازیابی سبز «green recovery» باید واقعا انجام شود. هرکجا و برای همه. سرمایه‌گذاری‌های دولتی و سیاست‌هایی برای بازیابی در برابر کرونا، در پنج سال آینده یا تحقق اهداف توافق‌نامه پاریس را غیرممکن می‌کند یا یک اقتصاد پایدار به سوی اقتصاد انتشار خالص صفر را پایه‌ریزی می‌کند که در این صورت به توافق‌نامه پاریس، شانسی برای نبرد می‌دهد. سیاست‌ها و اقدامات مشخص مورد نیاز در هر ایالت و هر منطقه متفاوت خواهد بود، اما همه آن‌ها در کنار سطوح بی‌سابقه‌ای از همکاری‌های بین‌المللی در زمینه تامین بودجه مسائل آب‌وهوایی، قیمت‌گذاری کربن، انتقال فناوری و ایجاد ظرفیت ساخت، به شکل مبنایی مستلزم مشارکت  با عزم و همت بالا در سطح کشوری هستند. 

مورد آخر، برای من، بزرگ‌ترین ضرورت است. صرف نظر از آن که به مساله آموزش مربوط می‌شود یا نه، برای پاسخ دادن به نیاز روزافزون فرصت‌های شغلی سبز، برای این که سازوکارهای مشاوره‌ای، برای این که نظام‌‌های تغذیه‌ای بین‌المللی با محیط زیست سازگار شوند، یا سواد اقلیمی و آب‌وهوایی در مدارس، کسب و کارها و دولت‌ها رواج پیدا کند، تا زمانی که افراد نتوانند از آن آموزه‌ها استفاده کنند، هیچ کدام از اهداف توافق‌نامه پاریس محقق نخواهد شد.

© The Independent

بیشتر از جهان