قفسه‌های خالی، انسولین‌های لوکس؛ مبتلایان به دیابت قربانی حذف ارز ترجیحی و بحران دارو

طی ماه‌های اخیر، بیش از ۲۰۰ قلم داروی پرمصرف در ایران کمیاب یا نایاب شده و بیماران در بسیاری از موارد، با وجود مراجعه به چندین داروخانه، دست‌خالی بازمی‌گردند

افزایش بی‌سابقه قیمت انسولین و حذف تدریجی ارز ترجیحی برای انواع جدید این داروی حیاتی، میلیون‌ها بیمار مبتلا به دیابت را در سراسر ایران، با دور تازه‌ای از سردرگمی‌ها، فشار مالی و تهدید مستقیم سلامتی مواجه کرده است. 

در ماه‌های اخیر، قیمت انسولین‌های جدید از جمله گلارژین، رپید و دگلودک در ایران به میزان چشمگیری افزایش یافته و انسولین رایزودگ، هم که برای بسیاری از بیماران بهترین گزینه درمانی به شمار می‌رود، پس از حذف ارز ترجیحی، با نرخ آزاد وارد می‌شود و به کالایی تقریبا لوکس تبدیل شده است.

خبرنگاران در ایران می‌گویند این وضعیت بیماران را ناچار کرده است دوباره به مصرف انسولین‌های قدیمی‌تر مانند رگولار و ان‌پی‌اچ (NPH) روی بیاورند؛ انسولین‌هایی که نوسان‌ قند بیشتری ایجاد می‌کنند و برای کنترل پایدار بیماری مناسب نیستند.

با وجود اهمیت انسولین برای ادامه حیات مبتلایان به دیابت، داروخانه‌های تهران و بسیاری از شهرهای دیگر گزارش داده‌اند که توزیع آن سهمیه‌ای است و اغلب بیماران حتی با داشتن نسخه نیز نمی‌توانند داروی موردنیازشان را تهیه کنند. در بسیاری از داروخانه‌ها جمله «سهمیه نداریم»، به پاسخ روزمره تبدیل شده است و بیماران ناچارند برای یافتن یک قلم انسولین به چندین داروخانه مراجعه کنند.

در حالی که سخنگوی سازمان غذا و دارو این کمبود را تنها مربوط به یک نوع خاص از انسولین خارجی می‌داند، داروخانه‌ها و بیماران تصویری کاملا متفاوت ارائه می‌دهند. به گفته آنان، قیمت دگلودک به بیش از ۹۰۰ هزار تومان رسیده و بیماران مبتلا به دیابت که به انسولین پایه نیاز دارند، مجبورند یا به انسولین‌های قدیمی رجوع کنند یا هزینه‌های سنگینی را متحمل شوند.

این افزایش قیمت در شرایطی رخ داده که تعداد بیماران مبتلا به دیابت در ایران حداقل ۷.۵ میلیون نفر اعلام شده است و برخی براوردها هم رقم واقعی را نزدیک به ۹ میلیون نفر می‌داند؛ رقمی که با کاهش سن ابتلا و افزایش چاقی ناشی از بحران اقتصادی، روبه‌افزایش است.

بحران دارو در تمامی اقلام

هم‌زمان با بحران انسولین، وضعیت کلی بازار دارو در ایران نیز به مرحله وخیمی رسیده است. طی ماه‌های اخیر، بیش از ۲۰۰ داروی پرمصرف کمیاب یا نایاب شده‌اند و بیماران در بسیاری از موارد علی‌رغم مراجعه به چندین داروخانه، ناامید و دست‌خالی بازمی‌گردند. این بحران فقط هم به داروهای خاص محدود نیست و داروهای معمولی بیماری‌های کلیوی، آنتی‌بیوتیک‌ها، داروهای هورمونی و حتی مکمل‌های ساده نظیر امگا۳ یا ویتامین ب۱۲ نیز گران و کمیاب شده‌اند.

برای مثال قیمت آمپول ب۱۲ در مدت کوتاهی بیش از ۲۲۸ درصد افزایش داشته و واکسن آنفلوانزای فرانسوی در برخی داروخانه‌ها تا سه میلیون تومان فروخته می‌شود. این شرایط موجب شده است بسیاری از خانواده‌ها، به‌ویژه سالمندان و بیماران مزمن، میان خرید دارو و سایر هزینه‌های ضروری زندگی ناچار به انتخاب شوند.

یکی از ریشه‌های تشدید بحران، فساد مالی مدیران حوزه سلامت، مقابله نکردن با دلالی و در نهایت قاچاق گسترده دارو به کشورهای همسایه است. گفته می‌شود اختلاف قیمت دارو با عراق و افغانستان، موجب شده بخش مهمی از داروهای یارانه‌ای ایران از مسیر «قاچاق معکوس» به این کشورها منتقل شود. طبق براوردهای رسمی، حجم این قاچاق تا پنج هزار میلیارد تومان است.

از سوی دیگر، احتکار دارو نیز به مشکلی ساختاری تبدیل شده و کشف انبارهای بزرگ دارو در شهرهای مختلف نشان می‌دهد بخشی از نایابی دارو ناشی از کنترل مصنوعی عرضه و شکل‌گیری بازار سیاه است.

تاثیر سیاست‌های جنگ‌طلبانه

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

فعالان حوزه دارو در ایران می‌گویند تحریم‌های بانکی و مالی نیز اگرچه به‌طور مستقیم دارو را هدف نگرفته‌اند، در عمل مسیر تامین مواد اولیه، انتقال ارز و همکاری شرکت‌های خارجی را به‌شدت مختل کرده‌اند. در سایه سیاست‌های جنگ‌طلبانه نظام جمهوری اسلامی که به گسترش تحریم‌ها انجامیده، حالا زمان و هزینه تامین مواد اولیه چند برابر شده و خط تولید برخی داروها در آستانه توقف کامل قرار گرفته‌ است.

در این شرایط، دولت جمهوری اسلامی نه‌تنها برای رفع محدودیت‌های بین‌المللی و بازگشت به مذاکرات هسته‌ای‌ــ‌نظامی اقدامی نمی‌کند، بلکه بخش مهمی از منابع ارزی محدود ایران را صرف برنامه‌های موشکی، اقدام‌های منطقه‌ای و حمایت از گروه‌های نیابتی می‌کند؛ سیاست‌هایی که فشار بر صنعت دارو و بیماران را هم مانند دیگر حوزه‌ها، بیشتر کرده است.

بحران دیابت در ایران تنها به کمبود انسولین محدود نیست. قیمت ابزارهای سنجش این بیماری نیز به شکل تکان‌دهنده‌ای افزایش یافته است. یک بسته نوار تست قند خون که برای بیماران ضروری است، اکنون بیش از ۵۰۰ هزار تومان قیمت دارد و بسیاری از بیماران را ناچار کرده است دفعات تست روزانه قند خونشان را کاهش دهند؛ آنچه احتمال آسیب‌های کلیوی، عوارض چشمی، نارسایی قلبی و زخم‌های دیابتی را افزایش می‌دهد.

طبق اعلام وزارت بهداشت، حدود ۳۰ درصد بیماران مبتلا به دیابت در طول این بیماری دچار زخم‌های مزمن می‌شوند که درصد قابل‌توجهی از آن‌ها در نهایت به قطع عضو منتهی می‌شود.

روند ابتلا نیز نگران‌کننده است. شیوع دیابت در ایران از سال ۱۳۹۵ تاکنون بیش از ۳۰ درصد افزایش یافته و سن ابتلا به ۱۸ تا ۲۰ سال رسیده است. آنچه نشان می‌دهد افزایش چاقی، کم‌تحرکی، تغذیه نامناسب و کاهش قدرت خرید خانوارها باعث شده است الگوی غذایی مردم به سمت مصرف غذاهای ارزان و پرکالری تغییر کند که با افزایش نرخ دیابت و پیش‌دیابت ارتباط مستقیم دارد.

از هر سه مورد مرگ در ایران، یک مورد به بیماری‌های غیرواگیر مانند دیابت و فشار خون ارتباط دارد؛ بیماری‌هایی که هم قابل‌پیشگیری‌ و هم با غربالگری و درمان مناسب، قابل‌کنترل‌اند، اما زیرساخت‌های فرسوده نظام سلامت، کمبود نیروی انسانی و گرانی آزمایش‌ها مانع اجرای برنامه‌های موثر شده است.

این تصویر تیره از وضعیت سلامت عمومی در ایران نشان می‌دهد که بحران دارو دیگر یک مشکل مقطعی یا مدیریتی نیست، بلکه به بخشی از ساختار اقتصاد و سیاستی تبدیل شده است. در شرایطی که قیمت دارو، ابزار آزمایش و حتی واکسن‌های ضروری به‌شدت افزایش یافته و قفسه‌های داروخانه‌ها هر هفته خالی‌تر می‌شود، میلیون‌ها بیمار مبتلا به دیابت یا بیماری‌های قلبی، تنفسی با انتخابی سخت میان کاهش درمان یا حذف آن روبرو هستند؛ واقعیتی که در عمل به معنای افزایش مرگ‌ومیر، بالا رفتن آمار افراد بستری‌ و سقوط بیشتر کیفیت زندگی مردم است؛ آن هم در کشوری که رهبر آن سال‌ها است تحریم‌ها را «نعمت» می‌خواند و مقام‌هایش مدعی‌اند فشارهای خارجی «تاثیری ناچیز» بر اقتصادش دارد.

بیشتر از بهداشت و درمان