تنش‌های دشوار و ناامید کننده واشنگتن و تهران

در شرایط کنونی رسیدن به تفاهم و توافق، دشوارتر از جنگ است

AFP

 

زمانی یک مسئله به بحث و گفت‌وگو کشانده می‌شود که طرف‌های درگیر، نمی‌توانند به گفتار و کردار جانب مقابل اعتماد کنند و به حریف اجازه دهند تا هر گونه که خودش می‌خواهد، تصمیم بگیرد. برنامه‌های هسته‌ای ایران نیز از آغاز تصمیم‌گیری در مورد آن در دوره شاه، با اختلاف نظر روبه‌رو شد، و با روی کار آمدن نظام جمهوری اسلامی در سال ۱۳۵۷ و سرکشی ایران، نگرانی‌های جامعه جهانی نسبت به سیاست‌های خارجی ایران افزایش یافت. 

پس از افشای آغاز فعالیت‌های هسته‌ای ایران در سال ۲۰۰۲، پرونده برنامه‌های هسته‌ای ایران در کشاکش اختلاف نظرها قرار گرفت، ولی با گذشت ۷ سال گیرودار، جامعه جهانی قادر به کسب هیچ موفقیتی نشد که منجر به حل بحران هسته‌ای ایران شود، و مذاکرات به بن‌بست رسید. سپس بحث گفت‌و‌گو‌های هسته‌ای ایران بار دیگر آغاز شد و مدت‌ها به طول انجامید، تا پس از رایزنی‌ها و تلاش‌های دیپلماتیک، سرانجام کشورهای موسوم به ۱+۵ با ایران به توافق رسیدند و توافقنامه هسته‌ای (برجام) در سال ۲۰۱۵ به امضا رسید.

در پیوند با بحران هسته‌ای ایران، شاهزاده ترکی فیصل، رییس پیشین امنیت و اطلاعات عربستان سعودی، روزی به یکی از مقامات بلند پایه آمریکایی گفت: «ایران بر سر دوراهی قرار گرفته است و حرکت آن به سوی هر یک از این دو مسیر، خاورمیانه را با چالش‌های بزرگی مواجه می‌کند. اگر ایران تبدیل به یک قدرت هسته‌ای شود، بساط آرامش و استقرار از سراسر منطقه برچیده می‌شود، و اگر برای جلوگیری ایران از پیشبرد برنامه‌های هسته‌ای، اقدام به حمله نظامی علیه آن کشور شود، خاورمیانه دچار فاجعه بزرگ‌تری خواهد شد. زیرا درگیری میان ایران و آمریکا تنها در قلمرو ایران باقی نمی‌ماند، بلکه تمامی کشورهای منطقه را به آتش می‌کشد». 

وی افزود: «لازم است هر توافقی که با ایران صورت می‌گیرد، در رایزنی و مشاوره با کشور‌های منطقه انجام شود. هیچ توافقی میان ایران و غرب نمی‌تواند بدون درنظرداشت منافع کشورهای عربی حوزه خلیج فارس، قابل اطمینان و پایدار باشد».

در شرایط کنونی که ایران و آمریکا هر دو سعی دارند نتیجه مذاکرات را تبدیل به یک پیروزی برای خود کنند، رسیدن به تفاهم و توافق، دشوارتر از جنگ است. واشنگتن تلاش دارد به تمام خواسته‌ها و اهداف خود برسد و مانع دستیابی ایران به سلاح‌های هسته‌ای شود. آمریکا همچنین می‌خواهد که ایران نفوذ خود را در منطقه کاهش دهد، از حمایت شبه‌نظامیان وفادار به رژیم ایران در عراق، سوریه، لبنان و یمن دست بکشد، و توسعه سامانه موشک‌های بالستیک خود را متوقف کند. 

اما در مقابل، نظام ولایت فقیه در ایران اساسا مخالف مذاکره با «شیطان بزرگ» است. تهران نه تنها خواستار لغو تحریم‌ها و بازگشت آمریکا به توافق هسته‌ای است، بلکه از کشورهای اروپایی می‌خواهد که تعهدات خود را برای حمایت از برجام، به شکل کامل عملی کنند. دولت ایران تأکید دارد که گسترش نفوذ آن کشور در منطقه و توسعه موشک‌های بالیستیک، برای دفاع و حمایت از امنیت ملی ایران است و جایی برای بحث و گفت‌وگو ندارد. ویلیام برنز، معاون پیشین وزیر امور خارجه آمریکا، با اشاره به بحران تنش میان ایران و آمریکا گفت: «اختلاف آمریکا با ایران بر سر سیاست‌گذاری نیست، بلکه مشکلی ریشه‌ای و اساسی وجود دارد». 

راهبردهایی که واشنگتن برای حل بحران هسته‌ای ایران مطرح می‌کند، در واقع «دیپلماسی اجبار» است و نمی‌تواند به نتیجه برسد. افراط‌گرایان در هر دو جانب آمریکا و ایران سعی می‌کنند برای بهره‌برداری و تأمین منافع خود، تنش‌ها را افزایش دهند. ایالات متحده با کوتاه‌اندیشی، در صدد جنگ با رژیم صدام حسین و طالبان برآمد و بساط هر دو دشمن استراتژیک ایران را از میان برچید، و در نتیجه، مسیر گسترش نفوذ ایران در سراسر منطقه گشوده شد. 

از سوی دیگر، در گذشته دولت ایران همواره سیاست صبر استراتژیک را دنبال می‌کرد، اما اکنون ایالات متحده نیز شتابی ندارد و سعی می‌کند با افزایش تحریم‌ها و راه‌اندازی جنگ اقتصادی، تهران را به پذیرش شروط مطرح شده‌اش‌ وادار کند. تردیدی نیست که دولت ایران از تداوم فشارهای اقتصادی به شدت نگران است، زیرا پیامدهای درازمدت تحریم‌های ایالات متحده، اقتصاد ایران را به زانو درمی‌آورد. 

در پیوند با همین نگرانی، محمد جواد ظریف، وزیر امور خارجه ایران، در توییتر خود نوشته است: «جان بولتون و بنیامین نتانیاهو در سال ۲۰۰۵ با پافشاری بر غنی سازی صفر، موافقتنامه اروپا (بریتانیا، فرانسه و آلمان) و ایران را لغو کردند و اکنون همین افراد، ترامپ را به همان سیاست نادرست دعوت می‌کنند تا توافق هسته‌ای را نابود کنند».

بدیهی است که فشار تحریم‌های اقتصادی، واکنش ایران را برمی‌انگیزد. ایجاد ناامنی‌های اخیر در آب‌های خلیج فارس و سقوط پهپاد آمریکایی، آغاز واکنش‌های ایران به تحریم‌های ایالات متحده است. از سوی دیگر، رژیم ایران در واکنش به تحریم‌های آمریکا، سطح تعهدات خود را در برجام کاهش داده است، و هشدار داده است که اگر تحریم‌ها برداشته نشود، تهران ناگزیر از نشان دادن واکنش‌های شدیدتری خواهد بود. افزایش غنی‌سازی اورانیوم بالاتر از سطح تعیین شده در توافقنامه هسته‌ای، ذخیره‌سازی اورانیوم غنی‌سازی شده بیش از ۳۰۰ کیلوگرم و راه اندازی مجدد تأسیسات آب سنگین اراک، اقدامات هشداردهنده بعدی ایران است.

با توجه به موضع‌گیری‌های تند و بازگشت‌ناپذیر ایران و آمریکا، حل و فصل بحران هسته‌ای ایران بدون درگیری نظامی، بسیار دشوار خواهد بود. اقدامات دولت ایران نه تنها خشم ایالات متحده را برانگیخته است، بلکه کشورهای اروپایی، چین، روسیه و آژانس بین‌المللی انرژی هسته‌ای را نیز با چالش‌های بی‌شماری روبه‌رو کرده است. بدین ترتیب، گمان نمی‌رود که فشار ایران بر کشورهای اروپایی، بتواند آن‌ها را وادار به اعمال فشار برای لغو تحریم‌های ایالات متحده کند. ادامه کاهش تعهدات برجام و ناسازگاری ایران، می‌تواند به تشدید بحران و خروج کشورهای اروپایی از توافق هسته‌ای و ارجاع پرونده هسته‌ای ایران به شورای امنیت سازمان ملل متحد منجر شود. 

ایران و غرب برای رسیدن به حل بحران هسته‌ای ایران، راه دراز و پر مخاطره‌ای را در پیش دارند که پیش‌بینی چالش‌ها و فراز و نشیب‌های آن، دشوار و ناامید کننده است.

دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مقاله لزوماً سیاست یا موضع ایندیپندنت فارسی را منعکس نمی کند.

بیشتر از دیدگاه