کلاف سردرگم رقابت و مشارکت در بازار جهانی گاز طبیعی

قطر، روسیه و ایران معادله‌ای پیچیده را در تولید گاز به وجود آورده‌اند

ایران، پس از روسیه بزرگ‌ترین ذخائر احتیاطی گاز را در جهان دارد-ATTA KENARE / AFP

منطقه خاورمیانه در شرایط کنونی با بحران‌ها و مشکلات فراوانی که دارد، به صحنه‌ای برای سازگاری و ناسازگاری منافع کشورهای مختلف مبدل شده است. از این جهت نمی‌توان به صورت قطعی گفت که آیا ثروت‌های طبیعی مانند گاز و نفت در این سرزمین مایه نعمت است یا سبب رنج و مصیبت.

با توجه به همین نکته ولیعهد عربستان سعودی در زمان اعلام چشم‌انداز این کشور برای سال ۲۰۳۰ ابراز کرد که عربستان سعودی، با جدیت کار می‌کند تا خود را از «اعتیاد به نفت» رها سازد.

در حال حاضر مشکلی در بازار گاز منطقه در حال شکل‌گیری است؛ قطر تمایل دارد که میزان تولید گاز خود را بالا ببرد، در حالی که این کار منافع روسیه و ایران را تهدید می‌کند؛ چون از یک سو میان ایران و قطر ذخایر گازی مشترک وجود دارد و از سوی دیگر، روسیه در تلاش است تا جایگاه خود را به عنوان یکی از بزرگ‌ترین کشورهای تولیدکننده گاز در جهان، حفظ کند. این در حالی است که ترکیه از ایران گاز وارد می‌کند.

با توجه به همبستگی‌های سیاسی و اقتصادی که میان دوحه و آنکارا وجود دارد، اگر قطر گاز خود را به ترکیه برساند، به این معنی است که به دروازه‌های اروپا رسیده و بازارهای تازه‌ای برای صدور گاز خود یافته است. اردوغان رئیس جمهوری ترکیه هم درصدد آن است تا در برابر کمک خود به تمیم بن حمد امیر قطر، با قیمت پایین از قطر گاز وارد کند و خود را از زیر فشار دائمی ایران، رها سازد.

در رابطه با خرید گاز ترکیه از ایران، قابل یادآوری است که در گذشته یک بار صادرات گاز ایران از راه خط لوله به ترکیه، با مشکلاتی روبه‌رو شد که در نتیجه مقدار آن از میزان مورد تعهد کاهش یافت و موجب آسیب اقتصادی به ترکیه شد و ترکیه بر ضد ایران در دادگاه‌های بین‌المللی دادخواهی کرد.

اما در سال ۲۰۱۹ واردات ترکیه از روسیه و ایران نزدیک به ۵۰ درصد کاهش یافت و لحن انتقادات ترکیه از ایران به دلیل کیفیت و بهای گاز ایران، شدت گرفت و اردوغان اعلام کرد که دولتش درصدد آن است تا از طریق افزایش کاوش‌های اکتشافی، ترکیه را به یکی از منابع انرژی تبدیل کند تا در گام نخست به خودکفایی دست یابد و در گام بعدی صادرکننده انرژی باشد. پس از آن در ۲۰۲۰ ترکیه اعلام کرد که یک میدان بزرگ گازی را در دریای سیاه کشف کرده که تا سال ۲۰۲۳ آماده تولید می‌شود.

البته تا فرا رسیدن زمان تولید، ترکیه از این کشف به عنوان یک برگه فشار برای کاستن از بهای گاز وارداتی استفاده خواهد کرد و همچنان بر کاوش‌های پیگیر اکتشافی خود در دریای مدیترانه ادامه خواهد داد. خلاصه سخن این‌که نیاز ترکیه به گاز، در حال از بین رفتن است و امکان زیادی وجود دارد که ترکیه آهسته آهسته از وارد کردن گاز از ایران دست بکشد.

از سوی دیگر اگر قطر در فکر صدور گاز خود به ترکیه بیفتد، ناگزیر خواهد شد تا خط لوله آن را از مسیر خلیج فارس یا عراق و یا ایران به ترکیه وصل کند که البته ایران هرگز به عبور آن از خاک خود یا از آب‌های محلی خود و یا حتی از آب‌های بین‌المللی اجازه نخواهد داد؛ چرا که در این صورت از سهمش در بازار ترکیه کاسته خواهد شد.

در حال حاضر ایران برای فروش گاز خود بیشتر بر بازارهای آسیایی به ویژه هند و افغانستان تمرکز دارد. اما خط لوله گازی که قرار بود از ایران به پاکستان کشیده شود، با موانع برخورد کرده و اکنون پروژه آن ناتمام مانده است.

از سوی دیگر هرچند رسانه‌های جمعی در این اواخر از مذاکرات ایران با هند برای سرمایه‌گذاری مشترک در یک پروژه ۲۰۰ میلیارد دلاری، برای صدور گاز ایران از راه کشیدن خط لوله از خاک پاکستان به هند، سخن گفته‌اند، اما هند به بهانه وجود مشکلات امنیتی در پاکستان، تحقق آن را در آینده نزدیک غیرممکن اعلام کرده است. همچنان که پس از خروج آمریکا از برجام، هند از تعهدات خود نسبت به سرمایه‌گذاری در بندر چابهار، دست برداشت. گذشته از آن سوابق تاریخی نشان داده است که هرگاه تنشی میان ایران و آمریکا پیدا شده است، هند به کشورهای پیشگام در امتناع از سرمایه‌گذاری در ایران، پیوسته است.

قطر که رویکرد ایران را پیش‌بینی کرده بود، تعلیق همکاری با ایران در برداشت مشترک از ذخایر گازی شمال را که از ۱۲ سال به این سو ادامه داشت، لغو کرد و همکاری میان ایران و قطر برای استخراج گاز از میدان گازی پارس به سرعت از سر گرفته شد. اکنون ایران تأسیس زیرساخت‌ها و سکو‌های تولید گاز را بر عهده دارد و قطر با دور زدن تحریم‌های آمریکا به توزیع و فروش گاز تولید شده می‌پردازد.

تا همین چند سال پیش، ایران قطر را متهم می‌کرد که این کشور از ضعف زیر ساختارها و قلت نسبی تولید ایران، سوءاستفاده کرده و از ذخایر گازی مشترک در آب‌های خلیج فارس، بیشتر از حد معمول برداشت می‌کند. حتی برخی از مسؤولین ایرانی متهم شدند که از قطر رشوه دریافت کرده‌اند تا از برداشت رو به افزایش قطر چشم بپوشند.

ایران، پس از روسیه بزرگ‌ترین ذخائر احتیاطی گاز را در جهان دارد، اما بیشتر گاز تولیدی خود را در داخل مصرف می‌کند؛ چنان‌چه در سال ۲۰۱۸، این کشور ۲۳۹.۶۵ میلیارد متر مکعب گاز تولید کرد، اما ۲۲۵.۶ میلیارد متر مکعب یعنی ۹۲.۲ درصد از آن را در همان سال در داخل به مصرف رساند. این در حالی است که میزان مصرف سالانه داخلی ایران در ده سال گذشته به سرعت رو به افزایش بوده و نزدیک است کل تولید سالانه آن را در بر گیرد. اگر وضعیت با همین شیوه ادامه یابد، ایران نه تنها به تدریج گازی برای صادرات نخواهد داشت، بلکه ناگزیر خواهد شد مقادیر زیادی گاز، از آذربایجان و ترکمنستان وارد کند، به ویژه برای مناطق شمالی کشور.

از این جهت تهران درصدد آن است تا خود را از گاز ترکمنستان بی‌نیاز و از فشارهای سیاسی آن رها کند، به ویژه که ترکمنستان همیشه در شدت سرمای زمستان ایران را به قطع صادرات گاز تهدید می‌کند، همان‌گونه که در سال ۲۰۱۶، دست به چنین اقدامی زد. ایران برای رسیدن به این هدف، نیاز به همکاری قطر دارد تا میدان‌های گازی مشترک را توسعه دهد. البته با توجه به شرایط کنونی، ایران می‌تواند با کمک‌خواهی از فناوری وارداتی که قطر در اختیار دارد، میزان تولید گاز را بالا ببرد، چنان‌چه پس از خروج آمریکا از برجام نشانه‌ها و قرائن آن دیده می‌شود.

از سوی دیگر، روسیه که بزرگ‌ترین صادرکننده گاز به کشورهای اروپایی است، در گذشته ناخشنودی خود را از تلاش ایران و تمایل جدی‌اش به صدور کردن گاز به اروپا و تسلط بر بازار روسیه در اروپا، ابراز کرده است. اکنون هم با ورود قطر در این کارزار، روسیه آن را نخواهد پذیرفت. و ممکن است این سیاست در مواضع روسیه در قبال مثلث ترکیه – ایران – قطر نیز بازتاب یابد.

البته روسیه هنوز هم به عنوان مهم‌ترین تأمین‌کننده گاز اروپا به‌شمار می‌رود و گاز روسیه از طریق خط لوله‌های زمینی کم‌هزینه، به اروپا صادر می‌شود، در حالی‌که طرف اساسی صادرات گاز قطر که معمولا گاز مایع است، چین، هند، کشورهای آسیایی و برخی کشورهای اروپایی‌اند که صدور به آن‌ها به وسیله کشتی‌های حمل گاز، صورت می‌گیرد.

اما تحولات تازه‌ای که در بازار گاز به وجود آمده است، شانس پیروزی برنامه‌های قطر برای صدور گاز به اروپا را کم می‌کند و حتی ممکن است تسلط روسیه بر بازار گاز در اروپا را نیز با تهدید روبه‌رو کند. از جمله تحولات یاد شده، کشف مقادیر بزرگی از گاز در برخی از کشورهای نزدیک به اروپا از نگاه جغرافیایی مانند مصر است که ممکن است در آینده نه چندان دور از کشور واردکننده گاز به کشور صادرکننده، تبدیل شود. تحول دیگر، تغییری است که در رویکرد برخی دیگر از کشورهای همسایه مصر و نزدیک به اروپا و دارنده ذخائر بزرگ احتیاطی گاز، آمده است، مانند عربستان سعودی و کشورهای خلیج فارس که می‌خواهند از این ثروت در راستای منافع خود استفاده کنند.

در دوران ریاست جمهوری اوباما و در جریان مذاکرات هسته‌ای، ایالات متحده آمریکا، ایران را در خفا به بازار گاز اروپا تطمیع می‌کرد و روسیه در گفت‌وگوهای مرتبط با بحران اوکراین از برگه ایران استفاده می‌کرد. اما حالا، دولت ترامپ در جهت عکس سیاست اوباما در حرکت است. دولت ترامپ، توافق هسته‌ای با ایران را تهدید به لغو یا تشدید بازرسی کرده و اقدامات سختی را علیه تهران اعمال می‌کند.

هرچند کشمکش بر سر بازار گاز با بروز بحران خلیج فارس زنده شد، اما تمام محاسباتی که در بالا به آن اشاره کردیم، در معادلات سیاسی و تشکل‌های ژئوپلتیک منطقه، بازتاب خواهد یافت و اگر چنان‌چه بحران خلیج مدت درازی ادامه یابد که با توجه به رویدادهای کنونی، ادامه خواهد یافت، اثرات آن به شکل روشن‌تری هویدا خواهد شد.

عربستان سعودی در گذشته، تنها بر درآمد نفت تکیه داشت و از عرضه گاز خود در بازار امتناع می‌ورزید، حتی گفته می‌شد که عربستان سعودی گاز خود را می‌سوزاند، اما به خاطر حفظ منافع قطر آن را صادر نمی‌کند. اما رویکرد جدید سعودی این است که سهم خود در بازار گاز جهانی را به دست آورد و با تمام نیرو وارد بازار جهانی گاز شود. یکی از نشانه‌های این رویکرد این است که عربستان سعودی در ده سال اخیر، ۴۷ درصد تولید گاز طبیعی خود را بالا برده است و قصد دارد تا سال ۲۰۳۰ به سومین صادرکننده گاز جهان تبدیل شود.

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

آیا عربستان موضوع احداث خط لوله گاز به اروپا را بررسی خواهد کرد که به وسیله آن گاز خود را به کرانه دریای سرخ و با عبور از خاک مصر، از طریق کانال سوئز به اروپا انتقال دهد؟ مصر که بازیگر اساسی در کشمکش‌های سیاسی منطقه، به شمار می‌رود و از نگاه جغرافیایی به اروپا نزدیک است، اخیرا به کشف ذخایر گازی بسیار بزرگی در دریای مدیترانه (میدان نفتی ظهر) دست یافته و عملا تولید گاز را آغاز کرده است. از این رو مصر در آینده نه چندان دور از بابت گاز خودکفا شده و به کشور صادرکننده آن تبدیل خواهد شد. در صورتی ‌که مصر و عربستان سعودی هماهنگ شوند، احداث خط لوله‌ای که به آن اشاره کردیم، ممکن می‌شود و این دو کشور می‌توانند مقادیر زیادی از گاز خود را از راه دریای مدیترانه به اروپا صادر کنند. همچنان ‌که خط لوله «سومید» از سال ۱۹۷۷ به این سو، بخشی از صادرات نفتی عربستان سعودی و کشورهای حوزه خلیج فارس را با عبور از خاک مصر به اروپا انتقال می‌دهد. در صورت تحقق این هدف، برگه فشار جدیدی به دست مصر و عربستان خواهد افتاد که به عنوان یک عامل مهم، ممکن است توازن در بازی‌های سیاسی بر سر بازارهای جهانی انرژی را به سود این دو کشور رقم زند.

در کل، طرح احداث خط لوله گاز از خلیج فارس به قاره اروپا، ایده‌ای جدیدی نیست، در سال ۲۰۱۱ ایران پیشنهاد کرده بود که خط لوله‌ای از ایران به عراق سپس سوریه و بعد از آن به لبنان در کرانه مدیترانه احداث شود، تا گاز «میدان گازی پارس جنوبی» را به اروپا منتقل کند. دو سال پیش قطر نیز به بشار اسد، طرح مشابهی را پیشنهاد کرده بود. براساس طرح قطر باید خط لوله گاز از ذخایر مشترک ایران و قطر (میدان گازی پارس شمالی) آغاز و با عبور از خاک عراق و استان حلب در سوریه به ترکیه و از آن‌جا به دریای مدیترانه کشیده می‌شد تا گاز قطر هم در دسترس ترکیه قرار می‌گرفت و هم به اروپا انتقال می‌یافت. اما بشار اسد به خاطر وابستگی به ایران و روسیه، پیشنهاد قطر را رد کرد.

با توجه به آن‌چه در بالا آوردیم، می‌توان گفت که کشمکش بر سر انرژی در خاورمیانه بسیار پیچیده است و منافع کشورها، حتی کشورهای متحد، از یک سو باهم سازگاری و تداخل دارد و از سوی دیگر دچار ناسازگاری و تناقض است. از این‌رو، تا همه طرف‌ها، به منابع دیگری برای توسعه اقتصادی به جای نفت و گاز، دستیابی پیدا نکنند، راه حل آسانی برای این مشکل پیچیده در آینده نزدیک به نظر نمی‌آید.

هرچند بحران خلیج فارس، دیدگاه‌ها و مواضع ترکیه، قطر و ایران را به گونه آشکاری نزدیک و هماهنگ کرده است، اما این تحول، یک گام تاکتیکی و مقطعی است تا اقدام راهبردی. از سوی دیگر خرس روسی نیز برای حفظ منافع و سهم خود در بازارهای جهانی، اوضاع را به دقت زیر نظر دارد.

دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مقاله لزوماً سیاست یا موضع ایندیپندنت فارسی را منعکس نمی کند.

بیشتر از دیدگاه