0 seconds of 11 secondsVolume 90%
Press shift question mark to access a list of keyboard shortcuts
00:00
00:11
00:11
 

اوج‌گیری تقابل ایران و اسرائیل؛ سناریوهایی ویرانگر در افق منطقه و جهان

بحران فعلی فراتر از درگیری میان ایران و اسرائیل است و آزمون واقعی برای ثبات خاورمیانه و امنیت جهانی به شمار می‌آید

حمله نظامی گسترده‌ای که اسرائیل با نام «عملیات شیر به‌پاخاسته» علیه ایران به راه انداخت، تقابل پرتنش میان تهران و تل‌آویو را وارد مرحله کاملا خطرناکی کرد. این اقدام چالش‌برانگیز نه‌تنها همه هشدارهای بین‌المللی را نادیده گرفت، که مسیر دیپلماسی را عملا در سایه جنگ و تهدید به محاق برد. این حمله امتداد تهدیدهایی است که اسرائیل سال‌ها است درباره نابودی برنامه هسته‌ای ایران مطرح می‌کند و رژیم جمهوری اسلامی را تهدیدی برای امنیت ملی خود می‌داند.

واکنش کشورهای عربی: محکومیت و میانجی‌گری

در واکنش به تشدید تنش‌ها، بسیاری از کشورهای عربی، و در صدر آنها عربستان سعودی، حمله اسرائيل به ایران را به‌شدت محکوم کردند. وزارت امور خارجه عربستان سعودی با انتشار بیانیه‌ای حملات اسرائیل را نقض آشکار قوانین بین‌المللی دانست و تاکید کرد که جامعه جهانی، به‌ویژه شورای امنیت سازمان ملل، باید به‌سرعت برای توقف این حمله وارد عمل شود. ریاض همچنین بر ضرورت پایبندی به مسیرهای مسالمت‌آمیز، گفتگو و پرهیز از توسل به زور تاکید کرد و خواستار کاهش تنش‌ها شد.

از سوی دیگر و در اقدامی انسان‌دوستانه، ملک سلمان بن عبدالعزیز، پادشاه عربستان سعودی، دستور داد تا زمان فراهم شدن شرایط بازگشت به ایران تمامی نیازهای حجاج ایرانی تامین و خدمات لازم به آنها ارائه شود.

البته عربستان سعودی به محکومیت این حمله بسنده نکرد و گام‌هایی عملی در عرصه دیپلماسی برداشت. شاهزاده فیصل بن فرحان، وزیر امور خارجه عربستان سعودی، با همتای ایرانی‌اش تماس گرفت و خواستار «پرهیز از خشونت و بازگشت به گفتگو» شد. این موضع عربستان بازتاب دیدگاه ثابت این کشور درمورد اهمیت ثبات منطقه و محکوم کردن هرگونه تشدید تنش نظامی است که امنیت منطقه را تهدید کند.

سایر کشورهای عربی، ازجمله اعضای شورای همکاری خلیج فارس، اردن و لبنان، نیز به این موضع پیوستند و خواستار احترام به قوانین بین‌المللی و حل‌وفصل اختلافات از راه دیپلماسی شدند. البته این موضع آشکار و ثابت نشان‌دهنده درک مشترک کشورهای عربی از تهدیدهای ناشی از تشدید درگیری‌ها و تاکید بر ضرورت حفظ امنیت در منطقه است.

هشدارها جدی‌تر می‌شوند

گرچه دامنه درگیری‌ها تا لحظه نگارش این مقاله محدود باقی مانده، اما نگرانی‌های جدی و بسیاری درمورد  گسترش آن وجود دارد. سازمان ملل متحد و قدرت‌های بزرگ جهانی خواستار خویشتن‌داری شده‌اند، اما فضای منطقه بسیار ملتهب است. اگر روند فعلی ادامه یابد خطر یک درگیری منطقه‌ای تمام‌عیار دیگر یک احتمال نیست، بلکه یک سناریوی در حال وقوع است.

سناریوهای احتمالی؛ از مداخله آمریکا تا سقوط رژیم جمهوری اسلامی

واشینگتن وارد بازی می‌شود؟

به‌رغم انکار رسمی واشینگتن درباره نقش داشتن در حملات اسرائیل، تهران ایالات متحده را شریک این حمله می‌داند. درنتیجه، ممکن است رژیم جمهوری اسلامی درصدد حمله به نیروهای آمریکایی مستقر در خاورمیانه برآید و آنها را چه در عراق و چه در کشورهای حوزه خلیج فارس هدف قرار دهد. همچنین ممکن است رژیم ایران با استفاده از گروه‌های نیابتی‌اش در منطقه پایگاه‌ها و منافع آمریکا در خاورمیانه را تهدید کند.

اگر درگیری کنونی به کشته‌شدن شهروندان آمریکایی منجر شود، دونالد ترامپ، رئیس‌جمهوری آمریکا، ممکن است تحت فشار جمهوری‌خواهان حامی اسرائیل ناچار به مداخله نظامی شود. اما چنین اقدامی به معنای گشودن درهای یک جهنم جدید است، به‌ویژه اینکه آمریکا توانایی هدف قرار دادن تاسیسات هسته‌ای و پایگاه‌های نظامی ایران را دارد. بنابراین، این اقدام می‌تواند واکنش‌های پیش‌بینی‌ناپذیر رژیم جمهوری اسلامی را در پی داشته باشد و بحران را وارد مرحله‌ای پیچیده‌تر کند.

همچنین، اگر جمهوری اسلامی در آسیب زدن جدی به اسرائیل ناکام بماند، ممکن است راهبردش را به سمت حمله به پایگاه‌های نظامی آمریکا در کشورهای حاشیه خلیج فارس تغییر دهد. چنین حملاتی بدون شک ایالات متحده را مستقیما وارد درگیری می‌کند و بر شدت بحران می‌افزاید.

علاوه بر این، اگر رژیم ایران درصدد مختل کردن روند صادرات نفت و یا بستن تنگه هرمز برآید، اقتصاد جهانی به‌شدت آسیب می‌بیند و قیمت نفت به‌شکل بی‌سابقه‌ای افزایش می‌یابد.

از سوی دیگر و با توجه به احتمال پنهان‌سازی اورانیوم غنی‌شده در تاسیسات زیرزمینی ایران، اگر اسرائيل در حمله کنونی به نابودی زیرساخت‌های هسته‌ای ایران موفق نشود، در این‌صورت ممکن است حملات اسرائيل نتیجه معکوسی داشته باشد و جمهوری اسلامی به‌جای عقب‌نشینی، روند پیشبرد برنامه هسته‌ای‌اش را شتاب بخشد، زیرا این باور تقویت خواهد شد که تنها راه بازدارندگی، دستیابی به سلاح هسته‌ای است.

پیامدهای اقتصادی جهانی

درگیری نظامی در چنین ابعادی، قطعا بر بازارهای جهانی انرژی هم تاثیرگذار است. اختلال در تنگه هرمز یا حملات مکرر حوثی‌ها به کشتی‌ها در دریای سرخ، می‌تواند بهای نفت را به‌شدت افزایش دهد، تورم جهانی را تشدید کند و بر اقتصادهای شکننده‌ای که در گذشته نیز درگیر جنگ‌های تجاری و بحران‌های انرژی بوده‌اند فشار مضاعف وارد ‌کند.

آینده مبهم ایران؛ آیا فروپاشی رژیم در راه است؟

بنیامین نتانیاهو همواره آرزوی سقوط رژیم جمهوری اسلامی را در سر داشته و اکنون معتقد است که حملات کنونی «مسیر آزادی ملت ایران» را هموار می‌کند. اما اگر نظام در ایران فروبپاشد آیا جایگزینی وجود دارد؟ آیا این کشور مانند عراق و لیبی، به سمت هرج‌ومرج، جنگ داخلی و دخالت‌های خارجی پیش نخواهد رفت؟ چه کسی خلا قدرت را پر خواهد کرد؟ آیا ایران به میدان جدیدی برای جنگ‌های نیابتی و رقابت قدرت‌های منطقه‌ای و جهانی تبدیل نخواهد شد؟

نتیجه‌گیری: منطقه بر لبه پرتگاه

البته بحران فعلی فراتر از درگیری میان ایران و اسرائیل است و آزمونی واقعی برای ثبات خاورمیانه و امنیت جهانی به شمار می‌آید. اگر فشارهای بین‌المللی نتوانند طرفین را از ادامه تنش‌ها بازدارند، ممکن است شاهد جنگی فراگیر در خاورمیانه باشیم که نه فقط کشورهای منطقه، بلکه کل جهان هزینه‌ آن را خواهد پرداخت.

ادامه درگیری‌ها، منطقه‌ای را که هم‌اکنون هم درگیر بحران‌های متعدد است، بیش‌از‌پیش بی‌ثبات خواهد کرد. موضع مشترک کشورهای عربی، به‌ویژه موضع عربستان سعودی، گزینه‌ای روشن ارائه می‌دهد که عبارت است از: پایبندی به مشروعیت بین‌المللی، توقف جنگ و حرکت به سوی راه‌حل‌های سیاسی و دیپلماتیک.

اکنون زمان آن فرا رسیده است که جامعه جهانی احساس مسئولیت کند و به این درگیری که منطقه را به بحرانی عمیق فرو می‌برد پایان دهد. در عین حال، باید همه طرف‌ها، ازجمله جمهوری اسلامی از هرگونه واکنش شتاب‌زده که بحران را پیچیده‌تر می‌کند بپرهیزد و به میز مذاکره بازگردد.

تردیدی نیست که راه صلح نه از لوله تفنگ، بلکه از مسیر گفتگو، عقلانیت و احترام متقابل می‌گذرد.

دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مقاله لزوماً سیاست یا موضع ایندیپندنت فارسی را منعکس نمی کند.

بیشتر از دیدگاه